سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به دنیای داستانی شروودآندرسن


نگاهی به دنیای داستانی شروودآندرسن
شروود آندرسن که در ۱۳ سپتامبر سال ۱۸۷۶ در شهر کامدن ایالت اوهایو به دنیا آمد در طی عمر خود هفت رمان و چندین داستان کوتاه نوشت و در این راه از چنان موفقیتی برخوردار شد که او را پدر داستان کوتاه مدرن نامیده اند. نگاه جدید او که در انتخاب سوژه داستان متجلی شده و زبان روایی او از چنان ویژگی هایی برخوردار است که با وجود آثار محدود، او را عامل گذار از سبک داستان نویسی قرن نوزدهم و از عوامل اصلی شکل یابی داستان کوتاه مدرن می نامند.
از همین روست که تربیت و پیدایش نویسندگانی چون جان اشتین بک، ارنست همینگوی و سرانجام ویلیام فاکنر را به آثار شروود آندرسن و تاثیر او بر نویسندگان نسل جدید منتسب می کنند، با این تفاوت که توقف آندرسن در آثار معدودش موجب شد تا شاگردانی که پا گرفتند با استمرار در راه خود از استاد پیشی گیرند و در تاریخ ادبیات جایگاهی بس والا بیابند. از همین روست که شاید نام آندرسن برای بسیاری از علاقه مندان ادبیات کمتر شناخته شده باشد و به ویژه در کشور ما برخی از آثار او را فقط بتوان در مجموعه های داستان های کوتاه ملاحظه کرد.
آندرسن در خانواده ای فقیر به دنیا آمد، پدرش زین اسب می ساخت و شروود امکان تحصیلات منظم را نیافت و از همان دوران نوجوانی برای کسب درآمد به انجام کار های متفرقه پرداخت ؛ دوچرخه سازی کرد، به تبلیغات تجاری پرداخت، کارگر فصلی شد و... با این حال او هیچگاه متوقف نشد.
به پاریس رفت و با آمریکایی های مهاجر که جنبش آوانگارد را به سازماندهی گرترود استاین نمایندگی می کردند آشنا شد. چهار بار ازدواج کرد، در جنگ اسپانیا با آمریکا برای اشغال کوبا حضور یافت و مدتی نیز به دلیل بیماری عصبی و روانی بستری شد و سرانجام در سال های پایانی به مقاله نویسی برای مطبوعات روی آورد؛ تجسمی از زندگی ناآرام و بی ثبات یک نویسنده در پایان قرن نوزده و آغاز قرن بیست.
به رغم رمان های آندرسن، داستان های کوتاه او موجب شهرت و ماندگاری او شده است ؛ داستان هایی که درباره طبقه متوسط جامعه آمریکاست و بیشتر به آدم هایی پرداخته که در حاشیه اجتماع به سر می برند. آنها که محروم به دنیا می آیند، ناکام زندگی می کنند و همیشه در حسرت آن چیزهایی هستند که نمی توانند داشته باشند. بنابراین راهی ندارند جز پناه بردن به تنهایی و خیال بافی. زندگی بحرانی آدم هایی که خرافات، کوته بینی و ناتوانی روحی به آن دامن می زند، در خلال یک رشته عوامل به هم پیوسته ادامه می یابد و معمولا هم به انجام مطلوبی نمی رسد.
فضا های قصه های آندرسن آکنده از اندوه و لحن مالیخولیایی آدم هایش است که از فرط ناتوانی کوچک ترین تغییر یا دست آوردی را در حد خواب و خیال می پندارند و زیر بار فشار نامرئی اطرافیان و قضاوت های آنها تاب مقاومت نمی یابند. این ناتوانی و فشار گاه حتی با طنزی ریشخند آمیز بیان می شود اما با اندکی تامل در لایه های زیرین داستان روایتی تلخ از تنهایی و بی نصیبی را مطرح می سازد و در نهایت به بی عدالتی می رسد. آندرسن در میانسالی به نویسندگی روی آورد.
او پس از انتشار دو رمان، نخستین مجموعه از داستان های کوتاهش را در سال ۱۹۱۹ منتشر کرد. این مجموعه با نام «واینزبرگ اوهایو» ارائه کننده سبک تازه ای از داستان کوتاه بود که بعدا بزرگانی از ادبیات آمریکا آن را پی گرفتند. واینزبرگ نام شهری تخیلی است که نویسنده آن را در ایالت اوهایو تصور کرده و داستان خود را در دل این شهر پی گرفته است. تغییر ساختار شهرک های کوچک در پروسه صنعتی شدن و تاثیر آن در زندگی انسان ها و ترس و ناتوانی آنها در برابر تغییرات موجود که گاه به از خود بیگانگی منجر می شود مایه اصلی مجموعه داستان های این کتاب است.
او در این کتاب به بررسی زندگی سیاه پوستان پرداخته و آنها را انسان هایی با غرایز و نیاز های سفیدپوستان تصویر کرده است. از این رو او را یکی از پیشگامان ادبی دفاع از زندگی سیاهان آمریکا می شمارند که فارغ از کلیشه های موجود به بیان مسائل سیاه پوستان پرداخته است. همین نگاه در رمان « خنده سیاه» نیز تجلی یافته و روایت ماجرا را برعهده سیاه پوستی گذاشته است که زندگی سفیدپوستان را مطرح و نقد می کند.
مجموعه بعدی او با نام «پیروزی تخم مرغ» در سال ۱۹۲۱ منتشر شد و برخی از داستان هایش از چنان اعتباری برخوردار شد که همواره به عنوان بهترین داستان های کوتاه در مجموعه های جهانی منتشر می شود. آندرسن تا سال مرگش یعنی ۱۹۴۱، پنج رمان دیگر نیز نوشت و به دست چاپ سپرد. با این حال همین دو مجموعه که در برگیرنده داستان های کوتاه اوست مسیر داستان کوتاه را تغییر داد و انتقاد اجتماعی را به عنوان سوژه اصلی به متن داستان کشاند. او در رمان «فراسوی علاقه ها» که در سال ۱۹۲۵ منتشر شد نیز جنبش کارگران ریسندگی و فعالیت های انقلابی آنها را به عنوان زمینه اصلی برگزید.
آندرسن از دیالوگ نویسی در آثارش بسیار کم استفاده کرده و بیشتر به مونولوگ پرداخته و از این تمهید برای کنکاش در اندیشه های کاراکتر های اصلی داستان استفاده کرده و زبان ساده و بی آلایش اقشار پایین جامعه را به داستان هایش راه داده است تا سرمایه داری بی حد و مرز آمریکایی را زیر سوال ببرد. علت این امر هم مشخص است زیرا او در اواخر دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰ که جامعه آمریکا بحران ناشی از رکود اقتصادی را پشت سر می گذاشت به جنبش کارگری پیوسته بود و می خواست با بیان سرخوردگی اجتماعی از نیرو های انقلابی آمریکایی در برابر نیرنگ های جامعه صنعتی دفاع کند.
در این راه او به زبانی دست یافت که با گذار از سبک ادبی قرن نوزده، سبک ناتورالیستی با گرایش های گاه سورآلیستی را ارائه می کرد و به روانکاوی شخصیت ها می پرداخت. آندرسن برای روایت داستان گاه از دانای کل کمک گرفته، گاه یکی از شخصیت های درگیر ماجرا به بیان داستان پرداخته و گاه با مرور خاطرات کاراکتر به داستان گویی می پردازد. با این حال او به جزئیاتی که کمکی به پیشبرد داستان نمی کند کاری ندارد و از نهایت ایجاز برای بیان داستان بهره می گیرد. همین ساده گرایی ادبی آندرسن به عنوان یکی از عوامل توجه سیاهان به ادبیات آمریکا شمرده شده است.
از اتفاقات عجیب زندگی آندرسن انتشار کتابی از او پنجاه سال پس از مرگش است. این کتاب که پانزده سال پیش منتشر شده «نامه های عاشقانه مخفی» نام دارد و همان طور که از نامش بر می آید دربرگیرنده نامه های روزانه ای است که آندرسن در خلال یک سال به صورت مرتب و در حالی برای همسر آینده اش می نوشت که در حال جدا شدن از همسر سوم اش بود. او با وجود این که بعدا ۱۰ سال و تا زمان مرگ با همسر آخرش «النور شوپنهاور» زندگی کرد اما هرگز از این نامه ها سخن نگفت و آنها چند سال پس از مرگ او به صورت تصادفی توسط النور پیدا شدند، اما النور نیز حاضر به چاپ این نامه ها نشد و آنها را به دوستی سپرد تا پس از مرگ او اقدام به چاپشان کند.
از آنجا که النور ۵۰ سال پس از همسرش به زندگی ادامه داد، این مجموعه در اواخر قرن بیستم امکان انتشار یافت. در این نامه نویسنده برای بیان احساس خود گاه از داستان های بسیار کوتاه، گاه شعر و گاه مقاله هایی سود جسته و ظرافت و ایجاز و ژرف اندیشی را در آنها جمع آورده است. از دیگر آثار شروود آندرسن می توان به سلام به شهر، سفیدپوست بیچاره و مجموعه مقالات او اشاره کرد.
رویا دیانت
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید