دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


منسوجات و تولید قوه الکتریسیته


منسوجات و تولید قوه الکتریسیته
«دومین اقدام دولت ایران در زمینه پارچه بافی جدید در سال ۱۲۷۵ ه .ق صورت گرفت. در آن سال میرزا محمودخان ناصرالملک در شهر مسکو کارخانه ای به مبلغ نود و پنج هزار تومان خریداری کرد و به ایران فرستاد. این کارخانه گویا از اصل معیوب بود، زیرا پس از مدت اندکی، از کار افتاد. ساختمان آن هم بعدها مخزن تدارکات حربیه شد و پس از آوردن دستگاه جدید ضرب سکه، ضرابخانه دولتی را در آنجا دایر کردند که فعلاً هم در همان جاست.»۱ آنگونه که اعتمادالسلطنه می گوید، این کارخانه باید قبل از شعبان سال ۱۲۹۲ قمری متروکه شده باشد. او می گوید: جمعه ۱۲ شعبان: «امروز شاه سلطنت آباد تشریف بردند. در رکاب بودم... سواره از خارج راه به چلواربافخانه که حالا سکه تازه با اسباب فرنگی آنجا خواهند زد و مراتب فوقانی مخزن تدارکات قشونی است، رفتند.»۲
اعتمادالسلطنه در کتاب «المآثرو الآثار» که شرح ۴۰ سال سلطنت ناصرالدین شاه است، اشاره ای به افتتاح کارخانه چلواربافی دارد. او می نویسد: «افتتاح کارخانه چلواربافی که در مابین شهر طهران و الکای شمیران احداث شده و تمام آلات و ادوات آن را به حکم دیوان اعلی از ممالک اروپا ابتیاع و حمل کرده اند.»۳
در همین کتاب راجع به «شیوع کلاه ماهوت مشکی» نیز مطلبی اینچنین آمده است: «در کمال ظرافت و لطافت در همه ایران دوخته می شود و چون کم خرج بالانشین است، تمام ملت به قبول تام تلقی کرده اند.» و در دنباله «ترقی حریربافی کارخانه های کاشان» و «ترقی نسج عبای ابریشم در کاشان» و «ترقی صنعت نساجی حاشیه ترمه در کرمان» و «ترقی منسوجات کوه پای جات اصفهان»۴ آمده است و اگر کارخانه ریسمان ریسی را نیز از جمله منسوجات بدانیم، به خوبی می توان دریافت که پس از شهادت امیرکبیر، کارخانه های نساجی هرگز در ایران به درستی پا نگرفتند.
بعد از امیرکبیر نه کسی دنبال این قبیل کارها بود که واقعاً صددرصد به نفع مملکت و ملت باشد و نه شاه پول کافی برای این کارها داشت چون کار بافندگی جدید به جایی نرسید، فکر تاسیس کارخانه نخ ریسی که مقدمه صنعت پارچه بافی است، پیدا نشد.»۵
مرتضی قلی خان صنیع الدوله در سال ۱۳۱۲ قمری به فکر تاسیس کارخانه ریسمان ریسی در ایران افتاد و در کنار آن کارخانه چلواربافی نیز به راه انداخت. او در این کار شریکی به نام حاجی محمد تقی شاهرودی داشت و از آنجا که نخ از هند به فراوانی آن هم بدون حقوق گمرکی وارد می شد تعطیل شد.حاج محتشم السلطنه اسفندیاری نیز تعدادی ماشین آلات بافندگی از آلمان خریداری کرد و در تهران به کار انداخت اما او نیز به علت فرسودگی دستگاه ها آن را تعطیل کرد.حاج محمدحسین کازرونی در سال ۱۳۱۶ ه. ق دو کارخانه در اصفهان به راه انداخت. مسعودیه و اسلامیه نام کارخانه های نساجی وی بودند.
در سال ۱۳۲۸ ه. ق (۱۲۸۹ شمسی) حاج رحیم قزوینی در تبریز یک کارخانه ریسمان ریسی تاسیس کرد و در کنار کارخانه پشم ریسی آن را توسعه داد.
در سال ۱۳۰۲ شمسی بار دیگر حاج محمدحسین کازرونی کارخانه نساجی دیگری به نام وطن را تاسیس کرد و در این کارخانه پتو و ماهوت نیز بافته می شد. توسعه این کارخانه مدیون خرید قشون به ارزش سیصد هزار تومان بنا به دستور سردار سپه بود.
شایان ذکر است تا قبل از سال ۱۳۰۰ شمسی چرخ کلیه کارخانه ها در داخل کشور با نیروی زغال سنگ یا انسانی به حرکت درمی آمد و توسعه کارخانجات نساجی از این پس با نیروی برق امکان یافت و ضمن نگاهی به چگونگی توسعه صنعت برق در کشور به صنایع قبل و بعد از آن نیز خواهیم پرداخت.
●برق و مغناطیس در ایران
قبل از راه اندازی «قوه الکتریسیته» در ایران نیروی گاز روشنایی بخش کوچکی از تهران را به عهده داشت. اعتمادالسلطنه در روز پنجشنبه یازدهم ذی القعده سال ۱۲۹۸ اشاره به نیروی گاز دارد؛ او می گوید: «.... از اتفاقات امروز اینکه چراغ گاز باید مفتوح شود و شاه در افتتاح ظهور به هم رسانند. چراغ مفتوح شد. تشریفات فراهم آمد، شاه نرفت. تفصیل این است: در سفر دوم فرنگ شاه میل کردند که در طهران ایجاد چراغ گاز شود به سبک فرنگستان اما از کیسه خود خرج نفرمایند. بنا شد ثلثی از مخارج را سپهسالار بدهد ثلث دیگر را امین الملک، ثلثی شاه. امین الملک که به بردن منفعت جزئی در پیدا کردن شخصی موسوم به فابیوس بواتال خود را کنار کشید. شاه ۲۴ هزار تومان سپهسالار به گفته خود ۷۰ هزار تومان به دفعات مختلف فایبوس هم وعده روشن کردن چراغ مذکور را دادند و از عهده برنیامدند. بالاخره تاکیدات بلکه تهدیدات تا روز افتتاح شنبه یازدهم مقرر شد.»۶
کارخانه مزبور دراین روز راه اندازی نشد و یک سال بعد شنبه چهارم جمادی الثانی
۱۲۹۹ - اعتماد السلطنه اشاره ای به آن دارد،۷ اما روزنامه ایران در شماره ۴۶۹، بیست ونهم ذی القعده ۱۲۹۸ با اشاره به افتتاح کارخانه می نویسد: «... میدان توپخانه در آخر روشنایی آفتاب و اول طلوع ماه و تابش آن دو شعاع به بیرق ها و اسباب چراغ و... نمایش غریبی پیدا کرده...»۸
این کارخانه در خیابان امیرکبیر فعلی- که به دو نام چراغ گاز و چراغ برق نیز موسوم بود- راه اندازی شد، اما این کارخانه نیز سرانجامی نیافت. محمدعلی جمال زاده می گوید: «کارخانه گاز که در سال ۱۲۹۷ با ۳۰ هزار لیره مخارج به مباشرت حاجی میرزا حسین خان قزوینی سپهسالار در طهران برقرار شد، ولی به ملاحظه نبودن زغال تعطیل شد و چند سال بعد یک نفر ایرانی به ۱۰ هزار لیره او را خرید و در سال ۱۳۰۹ فروخت به یک کمپانی بلژیکی موسوم به کمپانی عمومی بلژیکی روشنایی و حرارت در ایران، این کمپانی هم پس از آنکه ماشین های زیادی آورد، کارش پیشرفت نکرد و کارخانه بسته شد.»۹
اما کارخانه برق: پس از دومین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، صحبت از تاسیس کارخانه برق در تهران شد و در ماه رمضان سال ۱۲۹۶ ه. ق (سپتامبر ۱۸۷۹ میلادی) این کارخانه در تهران به راه افتاد اما اعتمادالسلطنه در یادداشت روز سه شنبه ۲۳ ربیع الثانی ۱۳۰۷ اینگونه می نویسد: «... این روزها در دولت ایران وضع غریبی شده. امتیازنامه به جهت راه ساختن و بعضی کارخانجات تازه به ایرانی و فرنگی به قیمت بسیار کم می فروشند. منجمله به مشیرالدوله امتیاز چراغ برق و راه کالسکه از تهران به اهواز را دو سه هزار تومان به شاه پیشکش داد.»۱۰
اما تفصیل کارخانه برق، به گونه دیگری است. روزنامه ایران، در شماره ۳۹۵،
بیست و دوم رمضان سال ۱۲۹۶ ه.ق می نویسد: چون چراغ الکتریسیته توسط یکی از مهندسان روسی اختراع شده و در این سفر آخر فرنگستان فقط یکی از کوچه های پاریس به این چراغ روشن می شد و مشهود و ملحوظ نظر رحمت اثر همایون شده، مقرر فرمودند جناب امین الملک اسباب چرخ نجار و سایر لوازم این چراغ را به دارالخلافه بیاورد و چندی قبل مسیو فابیوس معلم، با اسباب و لوازم این کار به دارالخلافه رسیده و در مجمع الصنایع جنب خیابان باب همایون چرخ نجار و کارخانه چراغ را مرتب کرده بودند. در این وقت فرصت یعنی مقارن غروب روز جمعه (هفدهم رمضان) بندگان اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی به کارخانه چرخ نجار الکتریسیته تشریف فرما شدند و به دست مبارک محض افتتاح تیمناً اول چراغ را روشن فرمودند. یک چراغ هم در خیابان باب همایون مقابل سردر الماسیه روشن شده بود که زیاده از حد اسباب حیرت و تعجب اهالی دارالخلافه شد. اختراع این چراغ زیاده از دو سال نیست که در فرانسه شده است و در این وقت کمتر از پایتخت های دول معظمه از این چراغ دارد. این دو چراغ عجالتاً نمونه است و برحسب امر اقدس اعلی مقرر است که چراغ های زیاد الکتریسیته به جهت روشن کردن بعضی خیابان های دولتی به زودی از فرنگستان خواسته شود. جناب امین الملک که همیشه از حسن خدمات خود خاطر مهر مظاهر مقدس را کاملاً راضی و مسرور دارند در انجام این خدمت و اسباب آوردن چراغ الکتریسیته و راه انداختن این کارخانه نیز زایدالوصف مورد الطاف و مراحم خسروانه گردیدند.
مسیو فابیوس مشارالیه تنها معلم راه انداختن چراغ الکتریسیته نیست بلکه در راه انداختن چراغ گاز نیز کمال مهارت را دارد. چنانکه جناب امجد اشرف سپهسالار اعظم و جناب امین الملک بالشراکه اسباب و لوازم چراغ گاز را از فرنگستان به مباشری مسیوفابیوس طلبیده و آورده اند و در حوالی لاله زار کارخانه گازی در نهایت خوبی بنا شده و عنقریب اغلب کوچه های دارالخلافه باهره هر شب با گاز روشن خواهد شد.»۱۱
برای آنکه دریابیم شاه قاجار چگونه «الکتریسیته» را که توماس الوا ادیسیون آمریکایی اختراع کرده در پاریس دیده است به روایت خودش نگاهی می اندازیم: «برای چراغ برقی که الکتریسیته می گویند که قوه چرخ الماس است یک نفر مهندس روسیه که اسمش یابلو جوکوف است یعنی موسیو سیب به زبان روس یا بلوچوسیب را می گویند این اختراع عجیب را کرده است و در پاریس رواج داده است. در خود شهر پطر یا جای دیگر فرنگستان هنوز رواجی ندارد مگر در همین کوچه فقط پاریس که از جلو همین مهمانخانه و گران اپراپایه رویان که بازار معتبری است به قدر ۵۰ ، ۶۰ فانوس از این چراغ می سوزد و این کوچه را مثل روز روشن کرده است. هیچ معلوم نیست که شب شده است مثل روشنی بین الطلوعین خیلی روشن است و چراغ های دیگر که از بخار گاز و ... است.»۱۲
نصرالله حدادی
منابع دردفتر روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید