یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


عصر ارتباطات؛پایان عصر صنعتی


عصر ارتباطات؛پایان عصر صنعتی
سرگذشت طولانی «عصر صنعتی شدن»، به پایان خود نزدیك می‌شود. این عصر، دورانی استثنایی در تاریخ جهان محسوب می‌شود كه مشخصه‌ی اصلی آن، «سرعت» و «قدرت» بود. زمین را زیرورو كردیم تا نور خورشید ذخیره شده برای میلیون‌ها سال را در قالب زغال‌سنگ، نفت و گاز طبیعی كشف كنیم. . .
منابعی به ظاهر پایان‌نیافتنی از انرژی كه ابتدا توسط «موتور بخار» و سپس در «الكترو دینامو» به كار گرفته شد تا بدین وسیله انتقال پیشرفت مادی تسریع شود. تصور و تلقی ما از مكان و زمان تغییر یافت. میلیون‌ها نفر در سراسر جهان در خانه‌های روستایی و زمین‌های اجدادی خود آواره و مجبور شدند ادامه‌ی زندگی خود را در بخش‌های محصور و تودرتوی جدید شهری سپری كنند و كار جدیدشان را در كارخانه‌های كم‌نور و دفاتر كاری شلوغ بیابند كه چنین فضاهایی با فصول تغییریافتنی و شیوه‌ها و رسوم قدیمی زندگی كشاورزی سال‌ها فاصله داشت.
خطوط راه‌آهن در سراسر قاره‌ها كشیده شد و به سرعت تیرها و سیم‌های تلفن و تلگراف برافراشته و در كنار آن كیلومترها جاده سنگفرش ساخته‌ شد كه نتیجه‌ی آن تغییر تصور ما از زمان و فاصله بوده است. برادران «رایت» از بال برای پرواز بهره بردند و چند سال بعد بود كه «هنری فورد» بر آن شد تا برای هر خانواده‌ی آمریكایی اتومبیلی با سوخت بنزین و بر طبق استانداردهای لازم فراهم آورد. تعیین قاچ‌های ساعتی و گسترش خدمات پستی، پیام‌آور فرهنگ سریع حیات بود. در مدارس، دفاتر كار و منازل صحبت اصلی، بازده و كارایی و ورود زبان مردم، ظهور قرن كارامد و سریع و قرنی كه نگاه به آینده دارد، بود. پی‌های بتنی حفر شد، داربست‌ها افراشته شد و زمینه‌ی ساخت دنیایی عمودی و جدید فراهم آمد. دنیایی كه مظهر آن كلیساهای پرزرق و برق، غیردینی و ناسوتی ساخته شده از آهن، فولاد، آلومینیوم و شیشه بود. پس از قرن‌ها كار، زندگی و معاشرت در كنار یكدیگر، تجربه‌ی اساسی و جدیدی را آغاز كردیم و همواره در پی یافتن هدفی فرار كه اگر به دنبال نامی بهتر برای آن باشیم، با تسامح آن را «خودكامیابی» می‌نامیم.
عصر صنعتی، عصر فراوانی بسیار برای برخی و فقر و نداری رو به تزایدی برای برخی دیگر بود. ابتدا فروشگاه‌های غول‌آسا و سپس مراكز فروش آثار و اشیای عجیب، خرت و پرت، محصولات غذایی، صنایع دستی و آثار هنری شكل گرفت و بدین صورت برای میلون‌ها نفر «مد» جایگزین «نیاز» شد.
دانشمندان و مهندسان تقریباً در همه عرصه‌ها، به اولیای امور ما مبدل شده‌اند به نحوی كه ایده‌ها و نظرات آنان همواره دنبال شده، تقدیس شده، تعالی بخشیده شده و از هر انتقادی نیز مصون نگه داشته شده است.
در این قرن فیزیك و شیمی، نگاه خود را به دنیای كوچك اتم‌ها و الكترون‌ها معطوف كردیم و كتاب طبیعت را با كشفیات حاصله از مكانیك كوانتوم و نظریه نسبیت بازنویسی كردیم. دانشمندان اتم‌ها را شكاف داده و نوعی جدید از انرژی را كه بسیار نیرومندتر از هر نوع دیگری كه بشر تا آن زمان تجربه كرده بود مهار كردند و بالاخره، به تولید بمب اتمی نایل آمدند. مهندسان و فیزیكدانان، بشر را به كره‌ی ماه فرستاده و دوباره به زمین بازگردانیدند و این در حالی بود كه شیمدانان سرگرم تولید انواع جدید مواد مصنوعی چندمنظوره بودند. از این محصولات می‌توان به پلاستیك اشاره كرد كه تحفه‌ای در آغاز این قرن محسوب می‌شد و در دهه‌های میانی به كالایی رایج در همه جا تبدیل شد و ظاهراً به همان میزان كه هوا برای تنفس ضروری است، این كالا نیز یك ضرورت حیاتی است. كودهای شیمیایی و حشره‌كش‌های ساخته‌ی دست بشر همه شكلی دیگر به مزارع كشاورزی بخشیدند. بسیاری از حامیان استفاده از این گونه محصولات ادعا می‌كنند كه مصرف این مواد برای تأمین جمعیت در حال رشد بشر یك ضرورت می‌باشد چرا كه به ازای هر دو نسل، جمعیت كره‌ی زمین به دو برابر می‌رسد.
به ساخت سیستم‌های عظیم فاضلاب در زیرزمین مبادرت كردیم، به گازدار كردن و تصفیه آب‌هایمان پرداختیم، تغذیه خود را بهبود بخشیدیم و متوسط طول عمر خود را بیش از بیست سال افزایش دادیم. مهندسان دستگاه عكس‌برداری اشعه ایكس را اخترع كردند و سپس به فناوری عكسبرداری MRI دست یافتند. محققان فعال در حوزه‌ی پزشكی، واكسیناسیون، داروی بیهوشی، آنتی‌بیوتیك و دیگر داروهای عجیب و معجزه‌آسا را در اختیار ما گذاشتند. سرانجام، به پایان این دوره‌ی منحصر به فرد از تاریخ جهان نزدیك می‌شویم. گستره‌ی عصر صنعتی، پنج قرن و شش قاره را فراگرفت و در نهایت، نحوه‌ی زندگی، كار و نگرش بشر به خویشتن و دنیایش را تغییر داد. نكته‌ی اساسی و مهم آن است كه این دوران به مدد انرژی قابل استخراج ارزان قیمت و فراوان این عصر توانست به راه خود ادامه دهد.
اگرچه زمانی این نوع انرژی در نظر همگان تقریباً پایان‌ناپذیر تلقی می‌شد اما منابع انرژی شكل گرفته در دوره‌ی زغالینه نه تنها به تدریج در حال اتمام است، بلكه استخراج آن نیز بسیار پرهزینه و مصرف آن نیز بسیار گران‌قیمت شده است. تماشای صحنه‌های جنگ خلیج فارس در صحنه‌ی تلویزیون در شب‌های متمادی كه صدها دكل نفت در سراسر بیابان‌های كویت شعله‌ور بودند و میلیون‌ها شبكه نفت گرانبها را برای هفته‌ها و سپس ماه‌ها در خود فرو می‌خوردند، خود یادآور خوبی است تا به این نكته پی ببریم كه دنیای مدرن صرفاً تا چه حد به این سوخت‌های ارزشمند وابسته است. با تقلیل این منابع انرژی، موعد پرداخت صورت‌حساب‌های عصر صنعتی فرا می‌رسد و ما را وادار می‌سازد تا به لیست بدهكاری‌های دفتر كل این عصر نوین نیز توجهی نماییم. انرژی مصرف شده ناشی از استفاده از سوخت‌های فسیلی در طول صدها سال گذشته در قالب گازهای گلخانه‌ای رو به افزایش، در زیست كره انباشته می‌شود.
افزایش دمای زمین به تغییر «زیست ـ شیمی» كره‌ی زمین انجامیده كه تغییرات پیش‌بینی‌ناپذیری در میزان دما و تغییرات شدید جوی از تهدیدات این افزایش دما محسوب می‌شود. حتی تغییر ۵/۳ درجه فارنهایت در دمای كره‌ی زمین به واسطه‌ی گازهای گرم‌كننده‌ی منتشر شده در سطح جهان ـ كه اكثر دانشمندان آن را به عنوان یك پیش‌بینی محتاطانه از واقعه‌ای كه در شرف وقوع است تلقی می‌كنند ـ بیانگر مهم‌ترین تغییر ممكن در آب و هوای زمین در طی هزاران سال می‌باشد. این میزان تغییرات جوی، احتمالاً به ذوب شدن كره‌های یخی، یخ‌های قطبی، افزایش سطح آب دریاها در سراسر جهان، به زیر آب رفتن برخی كشورهای جزیره‌ای، كاهش میزان خطوط ساحلی، بروز تغییرات و نوسانات اساسی در شرایط جوی همچون خشكسالی‌های شدیدتر، وقوع تندبادها و توفان‌های هولناك می‌انجامد.
گویی همه‌ی اكوسیستم‌ می‌رود تا قربانی تغییرات اساسی در جو شود. همچنین این احتمال وجود دارد كه مناطق كشاورزی به سمت شمال كشیده شوند كه نتیجه‌ی آن خلق فرصت‌های جدید برای برخی و از دست رفتن وسیله‌ی امرار معاش برخی دیگر خواهد بود. كاهش تدریجی در منابع سوخت‌های فسیلی و افزایش آلودگی در سطح جهان، حداقل تا حدی تمدن را برای یافتن شیوه‌هایی جدید به منظور استفاده از سوخت‌های مشابه و جایگزین هدایت می‌كند تا در قرن جدید نیز انرژی موجود را در زیر یوغ خود كنترل كند.
واقعیت تلخ آن است كه ما به پایان عصر سوخت‌های فسیلی نزدیك می‌شویم و به تبع آن به پایان عصر صنعتی، یعنی عصری كه بر پایه این گونه سوخت‌ها شكل گرفته نیز نزدیك می‌شویم. اگرچه این عصر به ناگاه از هم فرو پاشیده نمی‌شود و حتی در طول یك نسل هم نخواهد شد، اما دیگر ادعایی هم برای اظهار وجود و حفظ بقای خود در آینده ندارد.
البته این بدان معنا هم نیست كه عصر صنعتی دیگر همراه ما نیست بلكه این عصر به عنوان دوره‌ی اقتصادی مهمی وجود خواهد داشت، همان طور كه می‌توانیم هنوز هم به جاهای دورافتاده‌ی این كره‌ی خاكی سفر كنیم و به طور اتفاقی با حفره‌های باقیمانده از عصر نوسنگی و حتی دیرینه‌سنگی برخورد كنیم. عصر صنعتی در واقع بیانگر آخرین مرحله از عصر آتش می‌باشد. پس از هزاران سال افروختن آتش در كوره‌ها، دیگر این «عصر فناوری آتش» نیز آرام آرام به پایان خود نزدیك می‌شود. در آن زمان، آتش تعیین‌كننده ماهیت و تمامیت وجود انسان بود.
افلاطون در اثرخود به نام «پورتاگوراس» به تشریح چگونگی دستیابی بشر به آتش و هنرهای استفاده از فناوری آتش پرداخته است. بر اساس یك افسانه، هنگامی كه خدایان شروع به پرداختن و شكل دادن موجودات زنده از خاك و آتش نمودند، از «اپیمتوس» و «پرامتوس» خواسته شد تا بهترین امتیازات را برای آدمی فراهم آورند. سپس این خدایان نزد انسان‌ها آمدند. پرامتوس در اینجا به این مسأله اشاره می‌كند كه اپیمتوس تاكنون همه‌ی امتیازات تحت اختیار خود را در بین دیگر گیاهان و حیوانات توزیع كرده است. پرامتوس كه نمی‌خواست آدمیان تنها و بی‌كس بمانند، آتش را دزدیده و به مردان و زنان می‌بخشد. با این دستیابی، بشر به دانش نایل آمد كه اساساً متعلق به خدایان بود. لوئیس مامفرد می‌گوید: آتش برای آدمی، نور، نیرو و گرما یعنی سه نیاز اساسی حیات را به ارمغان آورده است.
وی در اظهار نظرخود در مورد نقش آتش در پیشرفت بشر، اینگونه نتیجه‌گیری می‌كند كه استفاده از آتش به عنوان پیشرفت تكنولوژیكی منحصر به فرد آدمی محسوب می‌شود، پیشرفتی كه در دیگر گونه‌های حیات بی‌سابقه و بی‌همتا بوده است. به كمك آتش است كه بشر می‌تواند جهان بی‌جان را ذوب نموده و آن را به دنیایی پرفایده مبدل سازد. در این مورد «تئودور ورتایم» تاریخدان فقید مؤسسه «اسمیت سونیان» اظهار داشت كه:
«تقریباً چیزی وجود ندارد كه به كمك آتش به مرحله‌ی نهایی تكامل خود نرسیده باشد. آدمی خاك را گرفته و ذوب می‌كند و بر طبق نیاز به شیشه، نقره، شنجرف، سرب، رنگ و دارو تبدیل می‌كند. این آتش است كه سنگ معدن را ذوب و به مس مبدل می‌سازد، آتش است كه آهن را تولید و شكل می‌دهد. آتش است كه طلا را تصفیه می‌كند و بالاخره آتش است كه سنگ را می‌سوزاند و زمینه روی هم قرار گرفتن بلوك‌ها به كمك سیمان را فراهم می‌آورد».
عصر فناوری آتش با جدیت تمام، حدود سه هزار سال پیش از میلاد مسیح در مدیترانه‌ و خاور نزدیك یعنی، زمانی كه مردم با استفاده‌ی محض از نیروی بازو و با یاری گرفتن از آتش به شكل دادن طبیعت بی‌جان می‌پرداختند، آغاز شد. كوبیدن، فشردن، شكستن، له كردن و خرد كردن، راه را برای گداختن، ذوب كردن، تركیب كردن، سوزانیدن و ساختن هموار نمود. با از نو گرم كردن منابع سردی كه خود زمانی گوی‌های آتشین بودند، بشر فرایند بازیافت از پوسته‌ی كره‌ی زمین را آغاز كرد تا بدین وسیله زادگاه خود را شكل دهد. اكنون نیز بشر زادگاه دوم خود را شكل داده است، زادگاهی كه از سویی با كمبود سوخت‌های فسیلی لازم برای روشن ماندن كوره‌های اقتصادی‌اش و از سوی دیگر با آسیب‌پذیری فزاینده‌ی ناشی از تأثیرات انباشت گازهای گرم‌كننده گل‌خانه‌ای مواجه است.
گازهایی كه از اساس تهدیدی جدی برای تغییر در وضعیت كره‌ی زمین محسوب می‌شود. زندگی صنعتی به نحوی فزاینده برای بقیه جانداران زمین نیز اوضاعی نابسامان به وجود آوردهاست، موجوداتی كه عمدتاً دیگر قادر به تطبیق خود با محیط زیست ساخته‌ی دست بشر نیستند. افزایش فزاینده‌ی جمعیت، قطع درختان جنگل‌ها، استفاده‌ی بیش از حد از منابع بكر به عنوان چراگاه‌های احشام، افزایش زمین‌های نابارور، همه و همه به تخریب شدید جنگل‌ها و گسترش عرصه‌ی بیابان‌ها انجامیده است. چنین روندی نه تنها به انقراض بسیاری از گونه‌های حیاتی بازمانده بلكه به تهدیدی در جهت كاهش گسترده‌ی تنوع زیستی زمین كه بشر در جهت تأمین منابع غذایی، الیاف و فراورده‌های دارویی سخت به آن متكی می‌باشد، می‌انجامد. به منظور نشان دادن عمق این فاجعه، برآورد می‌شود كه در عصر دایناسورها، انقراض گونه‌های جاندار با آهنگی معادل یك گونه، در هر هزار سال همراه بوده است. با آغاز مراحل اولیه عصر صنعتی، به طور متوسط این میزان به انقراض یك گونه در عرض هر دو سال افزایش یافت و امروزه در هر یك ساعت، سه گونه جاندار منقرض می‌شوند.
بنابراین انسان به طور همزمان با سه بحران مواجه می‌شود: كاهش تدریجی منابع انرژی تجدیدناشدنی، انباشت زیانبار گازهای گلخانه‌ای گرم‌كننده دمای زمین و كاهش تدریجی تنوع زیستی. در چنین وضعیت بحرانی‌ای است كه ضرورت یك رویكرد اساسی به منظور نظم بخشیدن به كره‌ی زمین افزایش می‌یابد. رویكردی جامع و همه‌جانبه كه اساساً می‌تواند نحوه‌ی تعامل و برخورد بشر با كره‌ی زمین را تغییر دهد.
منبع : سایت تحلیلی MLM


همچنین مشاهده کنید