شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

روحانیت از میان مبارزه تا اداره جامعه


روحانیت از میان مبارزه تا اداره جامعه
به روایت رسای امام خمینی (س ) « روحانیت اسلام ... در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخی های متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارتها و تبعیدها زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها شهدای گرانقدر را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده اند » و « در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی علمای اسلام اولین کسانی بوده اند که بر تارک جبین شان خون و شهادت نقش بسته است . » (۱ )
پیدا است که با توجه به این نکته عرصه سخن گفتن از « روحانیت » بویژه گروه ممتاز مبارزین و مجاهدین از آنها میدان وسیعی است که مجال واسعی می طلبد ولی عنوانی که برای این مکتوب مختصر برگزیده شد بررسی را محدود و مختص به روحانیون مجاهدی می سازد که در جریان نهضت روحانیت و انقلاب اسلامی ایران ایمان و استواری در میدان مبارزه و سپس مسئولیت شناسی و بصیرت بر عهده گیری مدیریت های گوناگون در نظام جمهوری اسلامی را دارا بودند و کارنامه درخشان و افتخارآمیزی را از خود به نمایش گذاردند.
این حقیقت نیز برهمگان روشن است که سخن گفتن از سلسله جنبان مجاهدان روحانی یعنی امام خمینی (س ) نیازمند تامل و نگارش هایی است .
پیشاپیش بر این واقعیت تاکید می نمائیم که هدف از پرداختن به نقش و کارنامه روحانیت در مبارزات آزادی خواهانه و استقلال طلبانه و نیز خدمات فراوانشان در مدیریت ایران اسلامی ـ که گرفتار طوفان های سهمگین توطئه و دشمنی بودـ به معنای نادیده گرفتن مجاهدت و مشارکت دیگر اقشار و گروههای مبارز و صادق نمی باشد چرا که انقلاب اسلامی ایران با رهبری های پیامبر گونه رهبر کبیر انقلاب و بیداری و پایداری ملت مسلمان ایران علیه استبداد و استعمار بود که همه اقشار و گروهها در آن رستاخیز عمومی به ایفای نقش سازنده پرداختند.
ولی این واقعیت را نمی شود انکار کرد که رهبری این قیام و انقلاب و یاران نزدیک تر و موثرتر رهبری تربیت یافتگان حوزه های علمیه شیعه بوده اند که به همین خاطر یکی از نام های نهضت اسلامی « نهضت روحانیت » و نام انقلاب هم انقلاب اسلامی گذارده شده است . بنابراین در حادثه بزرگ انقلاب اسلامی ایران خدمات و مجاهدات شاگردان مکتب امام صادق (علیه السلام ) و سربازان امام عصر مهدی موعود (ارواحنا فداه ) بی بدیل و ممتاز می باشد.
● روحانیت در میدان مبارزه
تعالیم حیاتبخش اسلام پیروان خود را به حریت و زندگی عزت مندانه فرا می خواند و حتی بالاتر تن به ذلت دادن و ظلم پذیر شدن را برای آنها ممنوع ساخته است و از آنجائی که زلال ترین معارف اسلامی توسط ائمه اطهار (علیهم السلام ) تبیین و تفسیر گردیده است شیعیان از این نظر از وضعیت ممتازی برخوردار می باشند. پیروان اهل بیت در طول تاریخ با رهبری و روشنگری عالمان راستین و با درس آموزی از منبع پایان ناپذیر و شعله های هماره نورانی قیام سید الشهدا (علیه السلام ) باظلم و ظالمین سرناسازگاری داشتند و عزت را جستجو می کردند. و این کارنامه با ورود دولتهای استعماری و سلطه گر به ممالک اسلامی رنگ و جلائی خاص گرفت و بویژه در ایران اسلامی از نهضت تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی (ره ) به این طرف به موازات پیچیده تر شدن توطئه های سلطه گران پرچم مبارزه برافراشته تر گردید چه در انقلاب مشروطه و چه مبارزات استقلال خواهانه شمال و جنوب و... ایران اسلامی که رهبرانی در کسوت روحانیت داشتند و چه نهضت ملی کردن صنعت نفت که باز رکنی مهم از آن روحانی بزرگوار و مبارز آیت الله کاشانی (ره ) بود تا قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ که با رهبری امام خمینی (س ) و میدان داری روحانیت مبارز آغاز و ادامه یافت و به انقلاب اسلامی منتهی شد و شاهد پیروزی را در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در آغوش گرفت . در همه این قیام ها و مبارزات نه تنها روحانیت رهبری فکری و ایدئولوژیک را برعهده داشت که رهبری میدان مبارزه و جهاد نیز برعهده آنان بود که شهدای بزرگ و فراوان روحانیت در این مبارزات اسناد زنده و ماندگار برای این ادعا می باشند. « کدام انقلاب مردمی اسلامی را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیش کسوت شهادت نبوده اند و بر بالای دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگفرشهای حوادث خونین به شهادت نایستاده است در ۱۵ خرداد و در حوادث قبل و بعد از پیروزی شهدای اولین از کدام قشر بوده اند خدا را سپاس می گزاریم که از دیوارهای فیضیه گرفته تا سلولهای مخوف و انفرادی رژیم شاه و ... خون پاک شهدای حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است . » (۲ )
تلاش روحانیت مبارز تنها در مقابله با نیروهای اهریمنی و سینه سپر کردن در برابر گلوله و سرنیزه نبود بلکه همانها در میدان جهاد و نبرد فکری با منطق قوی و تعالیم غنی اسلامی به مصاف دیگر مدعیان می رفتند و با روشنگری فکری انگیزه مبارزه با باطل و باطل گرایان را صد چندان می کردند. آنها در برابر سلطه سیاه و وحشت انگیز کمونیستی و هجمه های سازمان یافته حزب توده « اصول فلسفه و روش رئالیسم » را تحکیم و تفسیر کردند و برای همیشه شرننگ تلخ ناکامی را به سران مرام مادی چشاندند. چنانکه با روشن بینی و امیدواری واز سرایمان به وعده الهی « آینده را در قلمرو اسلام » دیدند و به نسل تشنه و سرگشته راه را نشان دادند. همان طوری که با پرده برداری از « کارنامه سیاه استعمار » « سرگذشت فلسطین « مظلوم و اشغال شده را برای مبارزین مسلمان روایت کردند گرچه به قیمت زندگی مخفی و گرفتار آمدن در زندان های حکومت آمریکایی ـ اسرائیلی پهلوی و تحمل شکنجه های باور نکردنی و قرون وسطایی !
آری به درستی باید گفت : « در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است نه سرمایه پول پرستان و ثروتمندان بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیده اند . (۳ )
همان گونه که متفکر عالیقدر و مبارز میدان های گوناگون علامه شهید مطهری (قدس سره ) گفته است « منصف ها نقش روحانیت را در نهضت انقلابی ایران انکار نمی کنند و قابل انکار نیست » . (۴ ) او خود قهرمان مبارزه ای علمی و فکری با ماتریالیسم و اعوجاج و انحراف پدید آمده از سوی التقاطیون و نیز کج فکری های متحجرین عقب مانده بود و با اخلاص و جهاد علمی منظومه ای با جامعیت گسترده و متنوع برای نسل حاضر و آینده گان پدید آورد و از دستگیری و زندان و فشار ساواک هم بی نصیب نبود.
● روحانیت و مدیریت جامعه
پس از آنکه مبارزات وسیع و پیگیر ملت مسلمان به نتیجه رسید و حکومت استبداد فروریخت و دیو برون رفت و فرشته در آمد امام خمینی ملهم از تعالیم اسلامی و خواست تاریخی ملت نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهاد و با همان صداقت و سعه صدر دوران مبارزه پدرانه همه طبقات و اقشار را به وحدت و هماهنگی و حرکت در جهت مصلحت ملت سفارش کرد و « در مورد حضور روحانیت در امور اجرایی تفکر امام از آغاز شروع نهضت این بود که روحانیت در کار اجرایی کمتر شرکت کند و فقط ناظر و پشتوانه امور باشد. ایشان حضور روحانیت را در شورای انقلاب که متشکل از روحانیون و غیر روحانیون بود کافی می دانستند . » (۵ ) آیت الله هاشمی رفسنجانی یار دیرین شهید مظلوم بهشتی (ره ) علت مخالفت حضرت امام برای ورود آن بزرگوار در نخستین انتخابات ریاست جمهوری را بر خاسته از همین دیدگاه امام می داند و میگوید : « مخالفتشان با کاندیداتوری شهید بهشتی در انتخابات ریاست جمهوری نیز برپایه همین نظر بود . » (۶ )
این مبارز نامدار سال های جهاد و مبارزه می گوید : « این فکر فکر ماهم بود و کما بیش همه این را قبول داشتیم . ما هم نمی خواستیم وارد کارهای اجرایی شویم فکر می کردیم در شورای انقلاب هستیم و بعدا هم اگر شورا نباشد و اگر لازم باشد به مجلس می رویم ... این فکر تازمان پیروزی انقلاب و حتی در چند ماهه اول بعد از پیروزی با ما بود . » (۷ )
شهید مطهری که از نظر فکری یکی از نزدیک ترین و برجسته ترین دست پروردگان امام محسوب می شد با صراحت اظهار داشت :
« من موافق نیستم حتی در دولت جمهوری اسلامی روحانیت پست دولتی بپذیرند... روحانیت در همان جای خودش باقی بماند. حتی عضویت دولت اسلامی را هم نپذیرد یعنی در دولت اسلامی هم که مردمی است و ملتی هست و دولتی در صف ملت بماند و دولت را ارشاد و مراقبت و نظارت کند . » (۸ )
اما علی رغم این دیدگاه و پایبندی عملی به آن حتی در آن شرایط ویژه توطئه های بزرگ و کوچک دشمنان و بدخواهان و عملکرد ناسالم و ناکارآمد غیر روحانیونی که متصدی امور سیاسی ـ اجرایی شده بودند امام و یاران امام برخلاف میل شخصی برای حفظ دستاوردهای سال ها مبارزه و جهاد شانه های خود را زیر بار سنگین مسئولیت های گوناگون نظام جمهوری اسلامی نهادند که شرح حال آنها همانی است که در این کریمه آمده است : « من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر » چه شهدای عالیقدر محراب و چه سیدالشهدای انقلاب اسلامی شهید بهشتی و چه پاره تن امام شهید مطهری و چه دولت مردان شهید و چه نمایندگان مجلس که در فاجعه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند « از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه ها و میادین مین خون پاک شهدای حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است و در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی نیز رقم شهدا و جانبازان و مفقودین حوزه ها نسبت به قشرهای دیگر زیادتر است . » (۹ )
یعنی در حالی که اوضاع کشور از هم گسیخته بود و مخالفان داخلی که دست نشاندگان قدرت های اهریمنی و غارتگر خارجی ـ مشخصا آمریکای ستمگر و متجاوزـ بودند دست به انواع و اقسام توطئه و دشمنی علیه نظام نوپا و الهی ـ مردمی جمهوری اسلامی زده بودند و لحظه ای دست از توطئه برنداشتند از فتنه های قومی تا آشوبهای گروهکی تا حمله آمریکا به صحرای طبس و جنگ تجزیه طلبانه کردستان و نهایتا تحمیل جنگی هشت ساله امام و یاران امام سنگر را خالی نکردند و مانند دوران مبارزات طولانی مدت همه وجود خود را وقف راهی کردند که سال ها پیش آغاز کرده بودند. « با مشخص شدن ضعف ها و سستی های متصدیان امور اجرایی کشور و دولت موقت که عمدتا از جمعیت های ملی گرا بودند حضور تدریجی روحانیون در مسائل اجرایی شکل جدی تر به خود گرفت و حتی مشخص شد که در بعضی از جاها بدون استفاده از حضور و نفوذ روحانیت امکان پیشرفت کارها وجود ندارد . (۱۰ ) امام خود با صراحت بر خواسته از صداقت و محترم دانستن مردم می گوید : « پیش از انقلاب من خیال می کردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند. لذا بارها گفتم روحانیون می روند کارهای خودشان را انجام می دهند. بعد دیدم خیر اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زده ام درست نبوده است آمدم صریحا اعلام کردم من اشتباه کرده ام . »
امام آگاه و آینده نگر راه آینده را هم اینگونه نشان می دهد :
« امروز می گویم مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند علما باید مشغول به کارهایشان باشند. این یک شان برای علما نیست که ریاست جمهوری و ریاست دیگری را داشته باشند چون وظیفه است به این کارها می پردازند . » (۱۱ )
با رهبری های پیامبرگونه امام و وفاداری تاریخی ملت مسلمان ایران و فداکاری شاگردان و یاران امام در سال هایی که مدیریت کلان و عمده کشور در اختیار روحانیون بود آن همه عمران و آبادانی و سازندگی و خدمت در سراسر کشور و اقصی نقاط ایران اسلامی و مناطق فراموش شده و صعب العبور انجام گرفت .
با مدیریت ایثارگرانه و فداکارانه روحانیت ـ علی رغم نبود تجربه قبلی ـ نه تنها فتنه های داخلی با تدبیر و کمترین لطمات فرو نشست و نه تنها فتنه گروهکها در کردستان فروخوابید و کارنامه خدمات نظام جمهوری اسلامی در کردستان درخشان شد ـ البته نه به معنای برآورده شدن همه مطالبات و نبود هیچ کمبودی ـ که گرچه غرقه به خون شدن عزیزان خود را فراوان مشاهده کردند ; ولی با آن همه فتنه و کینه ورزی دنیای زر و زور و تزویر و اجماع و ائتلاف نامیمون شرق و غرب و اقمار منطقه ای آنها جمهوری اسلامی و امام و یاران او با توکل بر خدا و تکیه بر بندگان خدا ایران سرفراز را از خطرات حفظ کردند و جنگ تحمیلی هشت ساله را به دفاع مقدس تبدیل کردند و از برکات این تغییر و تبدیل فرهنگی عایدات معنوی زیادی نصیب ملک و ملت کردند. و امام انقلاب در پایان آن مصاف نابرابر که یادآور جنگ احزاب در صدر اسلام بود که همه کفر در برابر همه حق صف آرائی کرده بود چنین گواهی دادند :
« من امروز بر این عقیده ام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئه ها و خصومت ها و جنگ افروزی هایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست می آوردند. در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصا از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند. البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می نگریستیم و می رسیدیم ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده ایم . » (۱۲ )
● روحانیت و رسالت اصلی
ولی از این حقیقت نباید غفلت کرد که حضور در صحنه های اجرایی و عرصه های عملی برای پیاده کردن احکام اسلام و خدمت به بندگان خدا با همه اهمیت برای حوزویان روبنایی است که باید بر زیربنایی پولادین و شالوده ای مستحکم قرار گیرد و آن « خودسازی علمی و عملی » طلاب و روحانیون است . حوزویان باید بدانند اگر دستشان از دانش و دانائی کافی و مورد نیاز خالی باشد و یا مردم در آنها پروای الهی و تقوا و خداترسی نبینند; نه جائی در دانشگاهها دارند و نه در نهادها و ارگانها و نه در مساجد و حسینیه های شهرها و روستاها. مردم پای منبر آن عالمی می نشینند و به خطبه های امام جمعه ای اشتیاق نشان می دهند که علم مفید و عمل صالح را در رفتار و کردار او ببینند. یعنی حداقل عامل بخش مهمی از عدم موفقیت کامل برخی از روحانیون عرصه های گوناگون به عدم تحقق شرایط اساسی برمی گردد و این خود باید زنگ بیدارباشی باشد برای همه ; برای زعمای حوزه و بزرگان نظام و همه حوزویان .
امام خمینی (س ) در عین حالی که از بنای اولیه خود عدول کرد و به لزوم حضور روحانیت در صحنه مدیریت کشور تصریح نمود; رسالت اصلی روحانیون را همان فعالیت های علمی و تحقیقی و تبلیغی می دانست : « ما گمان می کردیم که در بین روشنفکران ما ـ به اصطلاح ـ خوب اشخاصی پیدا می شوند که متعهدند و حفظ می کنند این را. اگر حالا هم پیدا شد یک همچو اشخاصی یک همچو جمعیت هایی آقایان پست های مهمتر دارند می روند سراغ کارشان ; آقای هاشمی هم می روند آقای خامنه ای هم می روند و همه کسانی که متصدی هستند. اما ما چه بکنیم امروز وضع ما وضع ایران وضع گرفتاری های داخل و خارج به جوری است که بدون اینها نمی توان اداره کرد این مملکت را . » (۱۳ )
نمونه ای از این روحیه بزرگان از روحانیت که در آن سال های پر خطر و خاطره متصدی اداره قوای اصلی نظام بودند درباره حضرت آیت الله موسوی اردبیلی در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی چنین می خوانیم :
« عصر احمد آقا آمد و گفت آقای (موسوی ) اردبیلی باز هم موضوع کناره گیری و تقبل مسئولیت مسجد حاج سید عزیزالله را مطرح کرده اند . دو سه شب پیش هم (این مسئله را) مطرح کردند . » (۱۴ )
شهید مطهری نیز به صراحت می گفت : « این انقلاب نیاز زیادی به روحانیت دارد به شرط آن که روحانیت وظایف خودش را در آینده انقلاب خوب درک کند. کارش را باید ده برابر کند تحقیق علمی اش را باید ده برابر کند تبلیغش را باید ده برابر کند. رابطه اش را با مردم در جمع مردم آمدن به میان مردم رفتن درد مردم را از نزدیک لمس کردن و احساس کردن ; اینها را باید چندین برابر کند . » (۱۵ )
چرا که آن دیده بان تیزبین و هوشیار اسلام بر این عقیده بود که « آینده انقلاب هم ـ اگر بخواهد ان شاالله پیروزتر بماند و به نتایج نهایی برسد ـ باز باید روی دوش روحانیت و روحانیین باشد. اگر این پرچمداری از روحانیت گرفته شود و به دست به اصطلاح طبقه روشنفکر بیفتد به عقیده من یک نسل بگذرد اسلام به کلی مسخ می شود چرا برای اینکه حامل فرهنگ اسلامی باز هم همین طبقه هستند . » (۱۶ )
کوتاه سخن اینکه در کنار افتخار به کارنامه درخشان روحانیت در خط اسلام و پرورش یافتگان مکتب امام خمینی (س ) چه در دوران مبارزه با استبداد سیاه و استعمار متجاوز و چه در عرصه اداره جامعه و مدیریت اجتماع و خدمت به مردم ; نباید از رسالت اصلی و کار بنیادین خود غافل بود که غفلت از این امر اساسی نه تنها ضعف و اشکال که انحراف از صراط مستقیمی است که سالکان آن راه توانستند در عصر غربت دین و دینداران پرچم زیبای اسلام عقلانی و انسانی و اسلام خرد و فطرت و اسلام دشمن ظالم و یاور مظلوم را در جهان پر شده از ستم و باطل ماده گرایان و ماده پرستان از خدا بی خبر به اهتزاز درآورند. یعنی چون امامی بود; توانائی های بالقوه ملت آن گونه آزاد شد و معجزه آفرید و چون مطهری و بهشتی بودند آن گونه چهره زیبای اسلام را در عرصه اندیشه و اداره جامعه نشان دادند. چون دستغیب مدنی صدوقی و اشرفی اصفهانی بودند نمازجمعه ها به حق مکتب سیاست ورزی و دیانت آموزی بود و خطبه های جمعه آنان نه جان ها که جامعه را دگرگون می کرد.
امروز هم روحانیت هر چه بیشتر و پیگیرتر باید فاضل ترین و ارشدترین نیروها را پرورش دهد که با بودن عالمان ربانی که البته آگاه به زمان و نیاز انسان عصر خود باشند; پیچیده ترین توطئه دشمنان حق و زشت ترین مکر آنها کاری از پیش نخواهد برد. شاهد صدق این مدعی پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط حکومت استبدادی و سرکوبگر و رسوایی حامی مستکبر آن آمریکا و تحقیرش در جریان تسخیر جاسوس خانه او در تهران بدست جوانان مسلمان پیرو خط امام و نیز سرفراز و سربلند از جنگ تحمیلی هشت ساله بیرون آمدن و سروگونه به راه خود که راه خدا است ادامه دادن . چرا که « ان الله یدافع عن الذین آمنوا » و « ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم »
محمد کاظم تقوی
پاورقی :
۱ ـ صحیفه امام ج ۲۱ ص ۲۷۵
۲ ـ صحیفه امام ج ۲۱ ص ۶ ـ۲۷۵
۳ ـ همان
۴ ـ آینده انقلاب اسلامی ایران ص ۱۸۵
۵ ـ انقلاب و پیروزی ص ۴۱۲
۶ ـ همان
۷ ـ همان ص ۴۱۴
۸ ـ آینده انقلاب اسلامی ص ۱۹۷
۹ ـ صحیفه امام ج ۲۱ ص ۲۷۶
۱۰ ـ انقلاب و پیروزی ص ۴۱۴
۱۱ ـ صحیفه امام ج ۱۸ ص ۲۴۱
۱۲ ـ صحیفه امام ج ۲۱ ص ۲۸۳
۱۳ ـ صحیفه امام ج ۱۶ ص ۴۶۶
۱۴ ـ به سوره سرنوشت ص ۵۰۳
۱۵ ـ آینده انقلاب اسلامی ایران ص ۱۸۷
۱۶ ـ همان ص ۱۹۴
حضرت امام خمینی : کدام انقلاب مردمی ـ اسلامی را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیش کسوت شهادت نبوده اند و بر بالای دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگفرش های حوادث خونین به شهادت نایستاده است
حضرت امام خمینی : در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سر نیزه بوده است نه سرمایه پول پرستان و ثروتمندان ; بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیده اند
حضرت امام خمینی : در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصا از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است
مردم پای منبر آن عالمی می نشینند و به خطبه های امام جمعه ای اشتیاق نشان می دهند که علم مفید و عمل صالح را در رفتار و کردار او ببینند
علی رغم توطئه های بزرگ و کوچک دشمنان و بدخواهان و عملکرد ناسالم و ناکارآمد غیر روحانیونی که متصدی امور سیاسی ـ اجرایی شده بودند امام و یاران امام بر خلاف میل شخصی برای حفظ دستاوردهای سالها مبارزه و جهاد شانه های خود را زیر بار سنگین مسئولیت های گوناگون نظام جمهوری اسلامی نهادند
با رهبری های پیامبر گونه امام و وفاداری تاریخی ملت مسلمان ایران و فداکاری شاگردان و یاران امام در سالهایی که مدیریت کلان و عمده کشور در اختیار روحانیون بود عمران و آبادانی و سازندگی و خدمات زیادی در سراسر کشور و اقصی نقاط ایران اسلامی و مناطق فراموش شده و صعب العبور انجام گرفت.
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی