پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تحلیلی بر هیدروپلیتیک خاورمیانه


تحلیلی بر هیدروپلیتیک خاورمیانه
آب شیرین سطح کره خاکی تنها ۳ درصد مجموع هیدروسفر را تشکیل می‌دهد و این در حالی است که پراکنش این میزان آب در نواحی مختلف نابرابر است. به گونه‌ای که این نابرابری زمینه‌ساز پیدایش شرایط حساسی شده است، به گونه‌ای که سرنوشت آینده کشورهای منطقه را رقم خواهد زد. تغییرات آب و هوایی، بهره‌برداری مفرط از منابع آبی، مصرف بیش از حد ناشی از افزایش جمعیت، محور بودن کشاورزی در اقتصاد اکثر کشورها، به کارگیری شیوه سنتی در آبیاری و هدر رفتن بخش قابل توجهی از منابع نیز از جمله مهم‌ترین عوامل کمبود آب در منطقه خاورمیانه به شمار می‌رود که به دلیل اجرای برنامه‌‌های توسعه اقتصادی- اجتماعی، نیاز به آب به‌شدت رو به فزونی است. با پیدایش دولت مدرن و شکل‌گیری مرزهای سیاسی، کارکرد منابع آبی در اتخاذ سیاست دولت‌‌ها نمود بیشتری یافت به گونه‌ای که در بهره‌مندی از این منابع، از یک طرف شاهد بروز تنش‌‌های فزاینده بویژه در مناطق کم‌بارش و خشک هستیم از دیگر سو کاربرد مشترک این منابع می‌تواند زمینه‌ساز و بستری برای تحقق روند همکاری‌‌ها و همگرایی‌‌های منطقه‌ای باشد به طوری‌که در جهت رفاه و امنیت ساکنان همجوار این منابع نقش ایفا نماید.
از چنین منظری است که واقع‌گرایان و لیبرال‌‌ها به ارائه تحلیل پرداخته‌‌اند به گونه‌ای که واقع‌گرایان بنیاد بسیاری از تنش‌‌های آینده را بحران آب می‌دانند، لذا معتقدند در خاورمیانه به عنوان منطقه‌ای که چالش‌‌های آبی، روند فزاینده خواهند داشت، هر کشوری که منابع آبی غنی‌تری در اختیار داشته باشد در مناسبات هیدروپلیتیک و ژئوپلیتیک منطقه‌ای از توان اثر‌گذاری عمیق‌تری بهره خواهد برد، به عبارتی کمبود آب و ارزش روز افزون آن، روز به روز به آن ابعاد سیاسی بیشتری می‌دهد و می‌تواند باعث بروز درگیری‌‌های منطقه‌ای شود. از دیگر سو لیبرال‌‌ها کمبود منابع آبی را فرصتی جهت اتخاذ سیاست‌‌های همکاری و همگرایی قلمداد کرده به گونه‌ای که با ایجاد سازمان منطقه‌ای در جهت فرآیند صلح و رفاه قدمی‌برداشته شود.
کمبود منابع آب به خصوص در منطقه خاورمیانه و آسیای جنوب غربی و اشتراک منافع دولت‌‌های همجوار در بهره‌مندی از منابع آب، هیدروپلیتیک را به عنوان گرایشی مجزا و تخصصی در مطالعات ژئوپلتیک مبدل کرده است. از همین رهیافت است که می‌توان در تعریف هیدروپلیتیک از تاثیر و نقش‌آفرینی منابع آب بر روابط سیاسی کشورها سخن به میان آورد. به عبارتی باید هیدروپلیتیک را دانشی دانست که به بررسی نقش آب به عنوان یک عامل موثر ژئوپلیتیکی بر تصمیم‌گیری‌‌های سیاسی در سطوح محلی، منطقه‌ای و کروی می‌پردازد لذا متکی بر سه پدیده مهم جهانی یعنی آب، زمین و سیاست است. در این مجال سعی بر آن شده است تا ضمن بررسی و تحلیل هیدروپلیتیک آسیای جنوب غربی تأملی بر مناقشات موجود در منطقه و چالش‌‌های احتمالی بر سر منابع آب صورت پذیرد.
در ابتدا لازم به یادآوری است که تاکنون هیچ‌گونه اجماع و تعریف واحدی در مورد مرزهای جغرافیایی و سیاسی خاور میانه وجود ندارد. در قرن نوزدهم، قدرت‌های بزرگ اروپایی تصوری که از شرق یا خاور در ذهن داشتند، منطقه‌ای در اوراسیا (به استثنای روسیه) بود که از نقطه پایانی تمدن غربی آغاز می‌شد و قاره آفریقا و امپراتوری عثمانی را در برمی‌گرفت. با توسعه بیشتر نفوذ غرب در آسیا، ضرورت یافت که بین خاور نزدیک و خاور دور تمایز ایجاد گردد.
اصطلاح خاورمیانه را نخستین بار ماهان در اشاره به منطقه‌ای میان عربستان و هند یعنی خلیج فارس مورد استفاده قرار داد که مناسبت ویژه‌ای برای استراتژی دریایی داشت. از آن زمان به بعد این واژه کاربرد یافت و گاه مترادف با اصطلاح خاور نزدیک به مفهوم ناحیه‌ای از شمال آفریقا به آن سو، به جز شبه قاره هند به کار رفته است. بدین ترتیب خاورمیانه بزرگ به مجموعه کشورهایی گفته می‌شود که محدوده جغرافیایی آن از شمال قزاقستان و همه کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را در برمی‌گیرد. از مغرب به مرزهای شرقی مصر، سودان، اتیوپی، سومالی، جیبوتی و اریتره از جنوب به دریای عربی و از شرق تا افغانستان و پاکستان محدود می‌گردد. به عبارتی به‌طور معمول منظور از خاورمیانه منطقه‌ای می‌باشد که از نظر وسعت به‌مراتب وسیع‌تر است از آنچه ماهان درنظر داشت، ولی تاثیرات ژئواستراتژیک این اصطلاح باقی است. هرچند امروزه دیگر بحث خاورمیانه بزرگ کمتر در مراکز مطالعات استراتژیک مورد بحث است بلکه واژه خاورمیانه گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد.
● بیلان آبی منطقه خاورمیانه:
منابع طبیعی از جمله آب در خاورمیانه همواره آثار مهمی‌ داشته‌اند. ذخایر عظیم نفت و برعکس آن کمبود شدید منابع آب مصرفی، دو عامل عمده تنش‌‌های فرامنطقه‌ای و درون منطقه‌ای خاورمیانه هستند. نفت، تنش سیاسی بین کشورهای منطقه و قدرت‌‌های فرامنطقه‌ای را موجب می‌شود و کمبود آب اغلب زمینه‌ساز درگیری‌‌های درون منطقه‌ای است. بنا به گفته توماس تاف، مدیر طرح‌های آب‌های خاورمیانه در آمریکا، افزایش جمعیت و حساسیت بحران کم‌آبی در خاورمیانه به حدی است که در ۲۰۰ سال آینده، این منطقه با جمعیتی حدود دویست میلیون نفر از تامین آب مورد نیاز کشاورزی، صنعتی و آشامیدنی خود ناتوان خواهد بود. این در حالی است که طی چهل سال گذشته، میزان منابع قابل احیای آب در خاور نزدیک به ۳/۱ کاهش یافته و از سالانه ۳۴۰۰ مترمکعب برای هر نفر در دهه۶۰ به سالانه ۱۳۰۰مترمکعب در دهه جاری رسیده است با عنایت به گزارش بانک جهانی، طی سال‌های ۱۹۶۰ تا ۲۰۲۵ سطح ذخایر آب قابل تجدید برای هر نفر در منطقه خاورمیانه از ۳۴۳۰ مترمکعب در سال به ۶۶۷ مترمکعب در سال کاهش خواهد یافت که علت آن به استفاده نادرست از منابع آب و وسعت بیابان‌ها و افزایش جمعیت برمی‌گردد. این امر، کشورهای منطقه را پایین‌تر از آستانه تحمل فشار بر جمعیت قرار خواهد داد. (این آستانه حدود ۷۵ مترمکعب در سال برای هر نفر ارزیابی می‌شود)
● وضعیت منابع آب سطحی و زیرزمینی کشورهای خاورمیانه:
آب‌‌های سطحی، از شریان‌های حیاتی آب منطقه می‌باشند. آب‌‌های سطحی را می‌توان به آب‌‌های سطحی دائمی‌ و آب‌‌های سطحی فصلی تقسیم کرد. آب‌‌های سطحی فصلی که مدتی از سال خشک هستند، محدوده وسیعی را اشغال کرده‌اند. این محدوده شامل مرکز ایران، تمامی ‌عربستان، فلات مرکزی سوریه، شبه جزیره سینا و تمامی شمال آفریقا، به جز دره و دلتای نیل می‌باشد. در عین حال آب‌‌های سطحی دائمی ‌را می‌توان در مناطقی یافت که دارای باران‌‌های بیشتری هستند. به گونه‌ای که می‌توان گفت محدودۀ این رودها عمدتا محدود به زمین‌های مرتفع ترکیه، ایران و نیز ارتفاعات ساحلی«لوان» می‌باشد.
[سواحل شرقی دریای مدیترانه به‌ویژه سوریه و لبنان را می‌گویند] از میان این رودها فقط سه رود نیل، دجله و فرات را می‌توان با مقیاس جهانی«رود بزرگ» نامید. به‌طوری‌که نزدیک به ۵۲ درصد از آب خاورمیانه را حوضچه‌‌های نیل تامین می‌کند. در خاورمیانه بیشترین بارندگی در زمستان رخ می‌دهد اما پرآب‌ترین فصل رودخانه‌‌ها، فصل بهار است که این امر نتیجه ذوب لایه‌‌های عظیم برف و جریان آب‌‌های حاصله در رودخانه‌‌هاست. از اواسط خرداد تا اواسط مهر نیز به علت اینکه تقریبا در سراسر منطقه هیچ نوع بارشی وجود ندارد، حجم آب رودخانه‌‌ها که تنها به ذخایر آب‌‌های زیرزمینی متکی خواهند بود، به شدت نقصان می‌یابد.
● مناقشات موجود در خاورمیانه:
مرزهای آبی دو گونه‌اند، یا رودخانه‌ای یا دریایی. در خاورمیانه بحران‌های ناشی از مرزهای آبی بسیار حادتر از مرزهای خشکی می‌باشند. در گزارشی از سازمان اطلاعات آمریکا از ۱۰ منطقه نام برده شده است که احتمال می‌رود میدان نبرد و درگیری بر سر آب در سده آینده باشد. در این گزارش این مناطق براساس میزان خطرآفرینی آنها به سه دسته تقسیم شده‌اند:
۱) مناطقی که ممکن است در آینده‌ای نزدیک در آنها جنگ و درگیری آغاز شود. بیشتر این مناطق در خاورمیانه واقع شده‌اند و در پیشاپیش آنها اردن و اسرائیل به چشم می‌خورد.
۲) مناطقی که کانون خطر به حساب می‌آیند و عبارتند از: سوریه، عراق، ترکیه.
۳) منطقه‌ای که طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده ممکن است وارد کانون خطر شود که عبارت است از منطقه صحرای نیل.
بر همین اساس مهم‌ترین اختلافات ناشی از منابع مرزی خاورمیانه در خصوص مدیریت حوزه رودخانه پیش آمده چنین اختلافاتی به‌ویژه در مناطقی که مشکل حاد کمبود آب وجود دارد به صورت آزاردهنده‌ای بروز می‌کنند. رودخانه‌‌های مرزی اگر قابل کشتیرانی باشند، معمولا ژرف‌ترین خط میانه رودخانه که خط‌القعر یا تالوگ خوانده می‌شود، مرز دو کشور است. بدیهی است کشورهایی که در قسمت پایین‌دست جریان رودهای بین‌المللی واقع شده‌اند بیشترین آسیب‌پذیری را در زمینه نوسان و عرضه آب دارند. چنین کشورهایی اگر در خارج از مرزهای خود با تقاضای آب بیشتری از سوی کشورهای بالادست رود مواجه باشند و در داخل نیز دچار افزایش بی‌رویه جمعیت و احیانا دست به گریبان مشکلات فزاینده ناشی از استقراض باشند از نظر امنیت اقتصادی سیاسی شدیدا ضربه‌پذیر خواهند بود. در این منطقه چهار حوزه رودخانه‌ای وجود دارد که باعث درگیری‌ها و تنش‌های فراوانی میان کشورهایی در این منطقه و سه حوزه که به نوعی به این حوزه‌‌ها وابسته‌اند شده است. در خاورمیانه کشمکش بر سر این رودخانه‌‌های مهم مرزی، سابقه تاریخی دارد. یکی از آنها رود نیل است که از کشورهای اتیوپی، سودان و مصر می‌گذرد. دیگری رودخانه دجله و فرات می‌باشد که کشورهای ترکیه، سوریه و عراق را در می‌نوردد. همچنین، رودخانه اردن و لیطانی است که انگیزه کشمکش‌های سیاسی میان کشورهای لبنان، سوریه، اسرائیل و اردن بوده‌اند و آخری، حوضه آبی کرانه باختری و نوار غزه در فلسطین اشغالی.
الف)حوضه رود نیل:
رود نیل با ۶۶۷۱ کیلومتر طول، طولانی‌ترین رودخانه جهان است و مساحت آن ۹/۲ کیلومتر مربع و یک‌دهم قاره آفریقاست. اگرچه ۸۵ درصد سرچشمه‌‌های رود نیل در کشور اتیوپی قرار دارد و کشورهای سودان و مصر سهم جغرافیایی کمتری را دارا هستند ولی کشور مصر که از اوضاع سیاسی و اقتصادی بهتری برخوردار است، با تسلط بر وضعیت جغرافیایی در حکم فرمانروای منطقه محسوب می‌گردد. در سودان رود نیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ در مرکز این کشور جنگ داخلی بین شمال عرب‌زبان و مسلمان و جنوب بت‌پرست و مسیحی جریان دارد. این جنگ که در سال ۱۹۷۲ طبق موافقتنامه آدیس‌آبابا متوقف شد، دوباره در سال ۱۹۸۳ از سر گرفته شد و بهانه شروع جنگ، خرابکاری جنوبی‌‌ها در ماشین‌‌های حفاری غول‌آسایی بود که به حفر کانال معروف به «جونگ لی» مشغول بودند و از نظر جنوبی‌‌ها این کانال منافع شمال و مصری‌ها را تضمین می‌کند. حفر این کانال باعث می‌شود که حجم آب جاری در نیل تا ۴ میلیارد متر مکعب در سال افزایش یابد. از طرفی نرخ بالای رشد جمعیت در این کشورها که طبق آمار تنها در مصر به ۷۵ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ میلادی می‌رسد، از حساسیت هر چه بیشتر آب خبر می‌دهد.
ب)حوضه رودخانه‌‌های دجله و فرات:
هر دو رودخانه دجله و فرات از کشور ترکیه سرچشمه می‌گیرند. با وجود اینکه کشورهای سوریه و عراق در مسیر رودخانه‌‌های مزبور قرار دارند ولی تاکنون هیچ قراردادی برای نحوه استفاده از آب آنها میان سه کشور فوق به امضا نرسیده است. این حوزه نیز همانند سایر حوزه‌‌های آبی منطقه با مشکل عدم‌مدیریت علمی‌و واقعی روبه‌روست. ساختمان سد عظیم طبقه (الثوره) در سوریه با کمک شوروی در سال ۱۹۷۳ پایان یافت. این سد سوریه را قادر می‌سازد وسعت زمین‌های آبیاری شده خود را دو برابر کند و بخش اعظم الکتریسیته مملکت را تامین نماید اما عراق مدعی است که سوریه و ترکیه که قسمت علیای رود را در خاک خود دارند، سهمی‌غیرمنصفانه از آب فرات را به خود اختصاص داده‌اند و همچنین اعتقاد دارند که با ازدیاد مقدار نمکی که از طریق پروژه‌‌های آبیاری سوریه حاصل می‌شود کیفیت آب فرات هم در حال خراب شدن است. از طریق راه حل‌های تکنیکی و مدیریت خوب می‌توان به این اختلافات پایان داد، در غیر این‌صورت این موضوع یک منشأ مهم اصطکاک بین آنها را فراهم می‌کند. سوریه نیز از اینکه در قسمت علیای رود فرات در ترکیه چه اتفاقی افتد، نگران است. در اوایل سال ۱۹۸۴ از ۸ موتور مولد برق سد طبقه فقط ۳ موتور کار می‌کردند. چون سطح آب دریاچه سد پایین بود. اگرچه معمولا عامل اصلی این کم آبی در دریاچه کمی‌میزان باران است، ولی سوریه اظهار می‌کرد که ترکیه بیش از اندازه از آب رود فرات استفاده می‌کند. سوریه حتی از دولت‌های ثروتمند عرب درخواست کرده که از پرداخت وام به ترکیه برای ساختن سد آتاتورک خودداری کنند تا موافقتنامه‌ای در مورد تقسیم آب رودخانه بین آن دولت و ترکیه بسته شود. این حرکت در پاسخ به اقدام دولت ترکیه در اکتبر ۱۹۹۷ بود که کنفرانسی در استامبول تحت عنوان «آب‌‌های جهان و سرمایه‌گذاری‌‌های آینده» به منظور جذب سرمایه‌‌های جدید جهانی برای پروژه عظیم آناتولی بر پا شد.
ج)حوضه رودخانه‌‌های اردن و لیطانی:
در کرانه شرقی مدیترانه، سه رودخانه اردن، یرموک و لیطانی قرار دارند، که تاکنون اهمیت اقتصادی و سیاسی رودخانه‌‌های واقع در این حوزه بیش از اهمیت ابعاد فیزیکی آنها مورد نظر بوده است. رود اردن از ارتفاعات شرقی لبنان، جنوب غربی سوریه و شمال اسرائیل سرچشمه می‌گیرد و با کمک آبی که از کانال ملک عبدالله به آن افزوده می‌شود، کشاورزی این دره را سیراب می‌سازد و به عنوان محور اصلی سیستم رودخانه‌ای منطقه‌ای به شمار می‌آید. یکی از دلایل اصلی مناقشه میان اسرائیل با کشورهای این حوزه سیطره و دسترسی به این رودخانه‌‌ها می‌باشد. این کشور حوزه رود اردن و لیطانی را به سه دلیل عمده مرکز ثقل امنیتی خود به شمار آورده است:
۱) وجود منابع آب رودهای اردن و لیطانی که سیطره بر آنها موجب سهولت در دفاع از اسرائیل می‌شود.
۲) اهمیت نظامی‌و استراتژیک این منطقه برای اسرائیل، تسلط بر تمام منابع آبی است که یکی از اهداف بلندمدت این رژیم را تشکیل می‌دهد.
۳) نامناسب بودن زمین‌های لبنان برای کشاورزی
ساکنان سراسر این حوزه آبی از کمبود آب شیرین، عدم‌مدیریت صحیح در حفظ و بهره‌برداری از منابع آب و بدتر از همه از جنگ‌های بی‌پایان قومی‌و منطقه‌ای رنج می‌برند. اسرائیل که مناطق وسیعی از این سرزمین‌ها را تحت تصرف خود دارد با دقت و وسواس از منابع آب شیرینی که پس از جنگ‌‌ها و درگیری‌های بی‌شمار از کشورهای سوریه، اردن و لبنان به غنیمت گرفته است، محافظت می‌کند و تاکنون از احداث سدی که قرار بود به عنوان یک پروژه مشترک به وسیله اردن و سوریه برای استفاده از آب رودخانه یرموک ساخته شود، جلوگیری کرده و اعلام داشته است که هرگز نخواهد گذاشت این سد به مرحله بهره‌برداری برسد و آن را بمباران خواهد کرد، به گونه‌ای که در جنگ ۳۳روزه با لبنان تمام تاسیسات و زیرساخت‌های همجوار این رودخانه را مورد هدف قرار داد. کمااینکه عملیات لیطانی در سال ۱۹۷۸ در جنوب لبنان باعث شد که دولت یهود بر منابع آبی معروف به «وازانی» مسلط شود که هر سال حدود ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب را از طریق رودخانه حاسبانی به دریاچه تیبریاد سرازیر می‌کند. از این سطور برداشت می‌شود که یکی از اهداف جنگ‌‌ها از سال ۱۹۴۸ به بعد در این منطقه، تسلط هرچه بیشتر بر منابع آب بوده است. همچنین رودخانه لیطانی تنها در کشور لبنان جاری است و از آن برای احداث سد و تولید برق استفاده می‌شود و به علت پایین بودن درجه املاح و نمک، به عنوان آب آشامیدنی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد ولی از آنجایی که رودخانه مزبور به رودخانه حاسبانی واقع در منطقه اشغال شده توسط اسرائیل در جنوب لبنان می‌ریزد، بهره‌گیری از آن چندان امیدوار‌کننده به نظر نمی‌رسد.
د) حوضه آبی کرانه باختری و نوار غزه در فلسطین اشغالی:
فلسطین دارای سه منبع اصلی آب است. نخستین منبع، آب باران است. به طوری که میزان بارندگی در سال به حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب می‌رسد. دومین منبع، آب‌های سطحی است که به استثنای آبگیر پایینی رود اردن تقریبا اثری از آن در کرانه باختری باقی نمانده است. سومین منبع، آب‌های زیرزمینی است و این منبع در کرانه باختری مهم‌ترین و در نوار غزه تنها منبع آبی موجود به شمار می‌رود. میزان این آبها در سال به حدود ۵۰ تا ۷۰ میلیون مترمکعب می‌رسد و افزون بر این حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون مترمکعب آب نیز در سال به‌طور طبیعی از لایه‌‌های زیرزمینی شرق نوار غزه وارد این منطقه می‌شود.
اسرائیل در حال حاضر با حفر چاه‌های فراوان در دو طرف خط سبز و نیز از طریق ده‌ها چاهی که شرکت آب این کشور در کرانه باختری حفر کرده حدود ۴۵ میلیون مترمکعب آب در سال به طرف شهرک‌ها و پادگان‌های ارتش هدایت می‌کند. براساس آمارهای کنونی مربوط به مصرف آب، اسرائیل در حال حاضر از ۱۰۰ درصد آب‌های جایگزین‌شونده استفاده می‌کند و این بدان معناست که این کشور در آینده‌ای نزدیک با کمبود آب مواجه خواهد شد؛ خصوصا که روز به روز بر تعداد مهاجران به اسرائیل نیز افزوده می‌شود و این چیزی است که موجب تقویت دیدگاه کسانی می‌شود که معتقدند نباید بدون حفظ منابع آبی مهم این منطقه و تسلط بر آن حتی از یک وجب خاک کرانه باختری و نوار غزه دست برداشت.
مهدی حسین پور مطلق
کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی
منابع در دفتر روزنامه موجود است
منبع : روزنامه کارگزاران