چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا


برای همه کس و هیچ کس


برای همه کس و هیچ کس
● گفتگو با محمد صالح علاء
برای کسانی که با محمد صالح علاء آشنا هستند، مجله نشانی جایی است برای جستجو و یافتن. یافتن اینکه بخوانیم و بدانیم که صالح علاء در این شماره چه طور ما را متعجب خواهد کرد. متعحب کردن در یکی از علایق صالح علاء در کار هنری است. اما برای کسانی که او را نمی‌شناسند، باز هم نشانی مجله‌ای خواندنی است.
به بهانه چگونگی فعالیت صالح علاء در این نشریه متفاوت گپ کوتاهی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید:
● تعداد زیاد مجله‌ها روی دکه‌ها باعث نگرانی شما برای فروش مجله نیست؟
نه من خیلی خوشحالم. چون اگر این همه مجله نبود، حالا نمی‌دانم که چه طور حرفم را بزنم تا کسی ناراحت نشود، اما همان طور که در برنامه آقای دهباشی گفت؛ از یک مخبر خارجی پرسیدند بهترین مجله‌ای که در این سال‌ها در ایران چاپ شد چه بود؟ او هم بلافاصله گفت: نشانی.
او هم پرسیده چرا نشانی، او هم گفت که در انبوه نشریاتی که در ایران منتشر می‌شود، اگر یکی را بخوانی، انگار که همه مجله‌ها را خواندی.البته این لطف آقای دهباشی است. نشانی مجله‌ای متفاوت، تجردی و مثل یه جور شعر است و مثل هیچ نشریه‌دیگری نیست.
● پس ارتباطی بین ترانه و نشانی هست؟یعنی چه؟یعنی اینکه شما خیلی دوست دارید نشانی مثل یک ترانه باشد؟
نه اصلا، یک نشریاتی در خارج از کشور منتشر می‌شود که کار آنها مربوط به همه نحله‌های فکری است. اگر نشریه نشانی را بخوانی می‌توانی برای یك هفته برنامه ریزی کنی. ما به همه نحله‌های هنری می‌پردازیم و برای او برنامه ای درست می‌کنیم که البته الگویی هم در نشانی برای آن ساخته ایم. من در اغلب این نحله ها کار کردم، پس به من حق می‌دهند که چنین نشریه ای داشته باشم.
● دیده نشدن نشریه شما را ناراحت نمی‌کند؟
من نمک گیر هیچ کجا نیستم، خیلی می‌خندید که بگویم این نشریه خیلی گران است، تقریبا سه برابر قیمت خودش، به دلیل چاپ و کاغذ آن. اما الان که پیش شما نشستم به روح تختی حتی یک ریال از هیچ کس کمک نگرفتم. نمک گیر هیچ کس نیستم. من پول بنر و تبلیغ ندارم. معتقدم که نشریه باید به اندازه ای خوب باشد که خودش پا درآورده و مخاطب خود را پیدا کند. بزرگترین مشکل ما به موقع منتشر نشدن نشریه است.
● مخاطب شما برای نشریه چه کسانی هستند؟
از دیپلمه با سواد تا سیکل با سواد گرفته تا فوق و دکتری بی سواد؛ مخاطب ما هستند.
● آیا برای کسی كه باسواد است، نشانی یک تفریح است؟
هر طور كه دلش بخواهد. من نمی‌توانم بگویم که با نشانی چه کار کند، تا حالا خدا را شکر ارتباط ما طوری بوده که مردم خوششان می‌آمد.
نمی‌دانم چرا؟ من به کلیشه ذهن مخاطب مطبوعاتی وفادار نیستم. یکی از پوسترهای قباد شیوا که سی سال پیش برای نمایش «اسکی روی آتش» من طراحی کرد، رو جلد گذاشتم و اتفاقا همه خوششان آمد.
● مدیر مسوول بودن وظیفه سنگینی برای شما نیست؟
برای کسی که گفت:« آخ که هنر هفت تاست و من یکی» برای من که سه شب هفته باید در رادیو حرف بزنم، با چندین شبکه قرارداد دارم، دانشگاه درس می‌دهم و کارهای دیگری هم دارم، مدیر مسوول بودن کار سنگینی است ولی لذت بخش هم هست.
● با توجه به این کارها چه قدر برای مجله وقت می‌گذارید؟
چگونه انجام دادن کار خیلی سخت است، ما صفحه‌ای داریم به اسم بدون ژانر که بسیار مشکل است. «فکر» برای این کار بسیار مهم است، مثل موضوع یک فیلمنامه یانقاشی و یا هر چیز دیگر. اندیشه این کار بسیار سخت است. ما با یک آوازه خوان لال گفتگو کردیم! پیدا کردن این فکرها مشکل است.
● ایده دیگران چه اندازه به کار مجله کمک می‌کند؟
من از لحاظ سلیقه خیلی تنها هستم. بقیه به من افساری بستند که من رم نکنم. من می‌خواستم رو جلد نداشته باشیم، فقط رنگ باشد، همه مراقب من هستند که از این کارها نکنم.
منبع : خانه‌ٔ هنرمندان ایران