یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


اصفهان دارای یکی از زیباترین معماری شهری ایران (در دوران سلجوقی)


اصفهان دارای یکی از زیباترین معماری شهری ایران (در دوران سلجوقی)
پایتخت سلجوقی در کهنه ترین محله های شهر امروزی واقع است . اگر اصفهان امروز را به واسطه ی زایـنده رود به دو نیمه ی شمالی و جنوبی و به واسطه ی خیابان طویل و سراسری چهار باغ به دو نیمه ی شرقی و غربی تقسیم کنیم ، آنگاه شهر سلجوقی (و به طور کلی اصفهان مافبل صفوی) به ربع شمال شرقی شهر کنونی محدود خواهد شد.
بافت این قسمت از شهر با بافت محله های نوتر فرق آشکار دارد ، گواینکه در چند دهه ی اخیر با احداث خیابانها و کوچه ها ، و دگرگونی حیات اجتماعی و مصالح ساختمانی ، با شتاب رو به دگردیسی گذاشته است.
در هر حال هنوز می توان باگشت و گذار در کوچه پس کوچه های دور افتاده ی این پاره از شهر و دیدار از خانه های قدیمی کوچک و بزرگ آن ، تصوری از شهر سلجوقی به دست آورد . حتی با صعود به بام یکی از عمارتها منظره ی عمومی هزار سال پیش این محله ها تا حدودی قابل بازبینی است ، زیرا هنوز هم جز چند گنبد و مناره ی آجری متعلق به آن روزگار چیز زیادی در افق نزدیک بامهای گلین رؤیت نمی شود .
البته از بسیاری آثار پرشکوه و جلال سلجوقی ، دیگر در محله های کراآن و کوشک و جوپاره و دردشت ، و نیز بارویی که این محله های چهارگانه را احاطه می کرد ، اثری نیست و حتی یکی از کوشک هایی که اعیان دیلمی و سلجوقی بنا کرده بودند ، برجای نمانده است . میدان بزرگ مستطیلی شکلی که در میان شهر سلجوقی قرار داشت و در آن مردم به تماشای شعبده بازان مار افسا یا مشق عساکر تازه وارد ترک ، اجتماع می کردند ، به یک میدان دوار کوچک به نام میدان کهنه در محل تلاقی چند خیابان شعاعی بدل شده است.
دیگر از ازدحام ملتزمان رکاب صاحب بن عباد وزیر مقتدر دیلمی یا صدها شاگردی که برای تقدم حضور در مجلس درس و بحث به دنبال استاد خویش ابوعلی سینا راه می افتادند یا پیشوازگیران از حجت الاسلام محمد غزالی ، مدرس نظامیه ی بغداد ، کوچه و سیبه های تنگ و باریک این محله ها بند نمی آید . نیز محیط رعب و وحشت ناشی از آشوبهای مذهبی و گردن کشی عیاران و اهل فتوت و گفت و گو درباره ی قتلگاههای زیرزمینی فداییان باطنی و غوغای عام که تا صد هزار مرد و زن و کودک را برای تماشای احمد عطاش ، داعی اسیر اسماعیلی ، به کوچه و بازار می کشاند ، قرنهاست که از خاطره ها محو شده و فقط یادی از آن در صحایفی چند از کتب تاریخ برجاست .
اگر چه در اصفهان بناهای تاریخی از همه ی دوره های تاریخ هزار ساله ی اخیر ایران یافت می شود و از لحاظ کمیت آثار هیچ شهر دیگر ایران زمین ، به پای اصفهان نمی رسد ، اما چنانکه اولگ گرابار پژوهشگر نامی تاریخ معماری ایران یادآور می شود ، در اصفهان دو شاهکار هست که از نظر کیفیت نیز سرآمد یادگارهای تاریخی ایران زمین شمرده می شوند . این دو شاهکار یعنی مجموعه های میدان نقش جهان و مسجد جمعه به دو دوره ی شوکت و عظمت شهر اصفهان به طور اخص و کل ایران اسلامی به طور اعم تعلق دارند .
از این دو دوره یکی عهد صفوی و به ویژه شاه عباس است که اصفهان به پایتختی صفوی رسید و دیری در اوج شکوه و آبادانی به سر برد و دوره ی دیگر عهد سلجوقیان بزرگ و به ویژه ملکشاه است که اصفهان کانون قلمرو وسیعی از دریای مدیترانه تا بلخ و از جیحون تا مرز مصر قرار گرفت و ثروت ممالک سلجوقی به سویش سرازیر شد . این پندار که اصفهان اول بار در زمان شاه عباس به آبادانی رسید ، با اوصافی که تاریخ نگاران از اصفهان سلجوقی به دست می دهند ، باطل می گردد و این نتیجه حاصل می شود که در عهد سلجوقیان بزرگ است که شهرت افسانه ای اصفهان در تاریخ وادب ایران به ظهور می رسد و با وجود دورانهای فتور و رخوت کماکان تا عهد صفوی باقی می ماند.
ایـن که شـهر اصـفهان چـگونه مراحل رشـد و تکوین را طی کرده ، هنوز به درستی شناخته نیست . می دانیم که در سده های نخستین هجری از دو هسته ی شهری مجزا به نامهای جی و یهودیه که به فاصله ی نیم فرسنگ از یکدیگر در میان انبوه جوامع کشاورزی پیرامونی شکل گرفته بود ، یهودیه یا اسپهان به مرور ایام مرکزیت بیشتری یافت و نه تنها جی را که در اصل یک دژ بزرگ ساسانی بود تـحت شعـاع قـرار داد ، بـلکه تا سده ی چهارم هجری ، آن گونه که جغرافی نویسان وقت گزارش می کنند ، از آبادترین شهرهای نواحی غربی ایران بود و به همین جهت همزمان با همدان و ری به یکی از مراکز فرمانروایی ایران دیلمی درآمده بود و به منظور محافظت از تهاجمات بیرونی بارویی برگرد آن ساخته بودند .
آگاهی ما از چند و چون وضعیت مدنی و اجتماعی شهر در دوره ی مذکور بسیار اندک است ، مگر توصیف بسیار گویایی که ناصرخسرو در سال ۴۴۴ یعنی دو سال پس از انقراض دیلمیان از شهر اصفهان به دست می دهد . مطابق این اوصاف علاوه بر آن که باروی مستحکمی مجهز به ابزار دفاعی مکفی به طول ۵/۳ فرسنگ شهر را دربر می گرفت ، محله های شهر نیز با دربندها و دروازه ها محصور بودند و در شهر عمارتهای زیبا و مرتفع فراوان بود . اشاره ی ناصرخسرو به کاروانسراها و بازارهای بزرگ شهر ، از جمله وجود پنجاه کاروانسرا و دویست مرد صراف در برزنی به نام کوطراز ، مؤید رونق حیرت انگیز اقتصادی شهر در آن زمان است . نهایت آنکه ناصرخسرو اصفهان را (نیکوترین و جامع ترین و آبادان ترین شهر در همه ی زمین پارسی گویان) معرفی می کند .
منبع : پایگاه تجاری و اطلاع‌رسانی صنایع دستی