چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

آمریکا و القاعده دوم


آمریکا و القاعده دوم
اگرچه هنوز اسناد كافی برای اثبات دخالت القاعده در حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر در آمریكا وجود ندارد، اما پنتاگون به همین بهانه لشكركشی عظیمی را به منطقه خاورمیانه راه انداخت و علیه افغانستان و عراق تحت عنوان عملیات «پیشدستانه» وارد جنگ شد؛ جنگی كه تاكنون هزاران بیگناه در آن جان خود را از دست داده اند و فقط در حوادث داخلی هفتصد هزار نفر كشته شده اند. این كشته ها در مقایسه با كشته شدگان برجهای دوقلوی آمریكا، بالغ بر بیست برابر محاسبه می شود!
این در حالی است كه جنایت منافقین اساساً با سازمان القاعده قابل مقایسه نیست! جنایتهای منافقین ضمن اینكه سابقه ای بیش از القاعده دارد، عملیات تروریستی آنها چه به لحاظ كمی و چه از جنبه كیفی، به مراتب بیشتر از سازمان القاعده بوده است.
مستندات كشف شده درباره همكاری منافقین با صدام بر كسی پوشیده نیست، در حالی كه همكاری القاعده با صدام در پرده ابهام است. براساس اسناد موجود، پولهای هنگفتی كه منافقین در هر بار فروش اطلاعات از بعضی ها گرفتند، تلاش برای تخلیه اطلاعات نیروهای ایرانی، ملاقات پی در پی سر كرده منافقین با صدام و افسران ارشد ارتش عراق، تجهیز منافقین به جنگ افزارهای روز و مهمتر از همه همكاری با بعثی ها در كشتار مردم بیگناه عراق و صدها جنایت دیگر، این گروه را در ردیف القاعده قرار نمی دهد؟
اگرچه وزارت خارجه آمریكا به طور رسمی در سال ۱۹۹۷ طی اعلامیه ای سازمان منافقین را عمدتاً به خاطر قتل پنج تبعه آمریكایی، یك سازمان تروریستی خواند؛ لكن تاكنون هیچ اقدام عملی علیه آنها انجام نداده است. علاوه بر این، پس از اشغال عراق، منافقین را تحت پوشش خود قرار داده و یكی از عوامل اصلی در برخورد دولت قانونی عراق علیه آنها شده اند. سؤال اساسی این است كه چرا منافقین با وجود كارنامه تروریستی وسیع، همچنان تحت پوشش و حمایتهای آمریكا هستند؟ تردیدی نیست، ریشه بنیادین رفتارهای دوگانه غرب بویژه آمریكا در مبارزه با تروریسم، در فلسفه سیاسی آنها نهفته است.
از نظر آنها، منافع سرمایه داری و امنیت استكباری، دوست و دشمن را مشخص می كند و بر این اساس «هدف»، توجیه كننده «وسیله» است. بر همین مبنا، «بن لادن» تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی عنصر مطلوب و دوست آمریكا و برخوردار از حمایتهای همه جانبه كاخ سفید است، اما پس از تغییر جهان دو قطبی و به جهت رسیدن به اهداف جهانی، او و سازمانش، به دشمن ترین دشمنانش تبدیل می شود. از همین منظر، منافقین به جهت قتل پنج آمریكایی در سالهای قبل از انقلاب، به یك سازمان تروریستی متهم می شوند، اما برای براندازی و عملیات ترور علیه جمهوری اسلامی ایران، به یك «دوست» مبدل می گردند.
از سوی دیگر، از نظر مقامهای آمریكایی، ملتها ارزش حیاتی یكسانی ندارند. بر همین اساس، كشته شدن برخی انسانها نه تنها ارزش واكنش ندارد، بلكه مجوز ترور و كشتار آنها نیز صادر می شود. اسناد منتشر شده سازمان سیا در روزهای اخیر و بویژه سخنان جان بولتون نماینده آمریكا در سازمان ملل در خصوص كشته شدن افراد بیگناه لبنان بر اثر حملات وحشیانه بمب افكنهای رژیم صهیونیستی ، مؤید این نكته است. بنابراین، جنایتهایی كه منافقین علیه ملت ایران انجام دادند، براساس رهیافت فوق، مستحق پاداش است، همچنانكه تاكنون كاخ سفید به انحای مختلف چنین پاداشی را به آنها داده است.
از این رو، راز حمایت مستمر آمریكا از منافقین در عراق و مخالفت با دولت مالكی به منظور اخراج آنان، آشكار می شود. در حال حاضر، منافقین به عنوان «القاعده مطلوب» دوران جنگ سرد برای آمریكا محسوب می شوند. بر همین اساس، برخی از سناتورهای آمریكایی تلاش دارند نام آنها را از فهرست تروریستی وزارت خارجه آمریكا خارج كنند.
از همین منظر، باید مواضع اخیر اتحادیه اروپا در خصوص منافقین را مورد ارزیابی قرار داد، چنانكه سخنگوی وزارت خارجه كشورمان از آن به عنوان ظهور القاعده دوم نام برده است. حقیقت امر این است كه حمایتهای غرب و آمریكا از منافقین كه نطفه و ریشه آنها با ترور و خشونت بسته شده، در نهایت كاركردی همانند القاعده علیه آنها خواهد داشت.
سیامك باقری
منبع : روزنامه قدس