شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

شیطان شیطان است


شیطان شیطان است
بسم الله الرحمن الرحیم
به همان اندازه که انتظار مهربانی از گرگ داشتن نادرست است انتظار احترام و عدالت از سردمداران دولت آمریکا داشتن نیز نادرست و بیهوده است .
تقسیم دولت ها و کشورهای امروز جهان به مستکبر و تحت ستم یک تقسیم اعتباری متکی به توهم یا برنامه های تبلیغاتی نیست . امروز واقعا تعدادی از دولت ها باخوی استکباری اداره می شوند و چون اقتضائات عصر ارتباطات موجب شده است کل جهان به یک دهکده شبیه شود دولت های استکباری همانند کدخدای دهکده مایل هستند بر همه مقدرات اهالی حاکم باشند. خوی استکباری یک خصلت ذاتی است که بسیاری از قدرتمندان به آن مبتلا می شوند و رهائی از آن هر چند محال نیست اما بسیار مشکل است .
در جهان امروز آمریکا در راس قدرت های استکباری قرار دارد و چون بیش از دیگران احساس قدرت می کند ابتلای او به خوی استکباری و زیاده خواهی و سلطه طلبی بیش از سایر قدرت های سلطه گر است . شناخت امام خمینی از آمریکا شناخت کاملا درستی بود که عناوینی از قبیل « شیطان بزرگ » و « ام الفساد قرن » را برای این موجود سلطه طلب بکار بردند. ایشان در تمام سخنرانی ها و پیام هایشان فساد ذاتی سردمداران آمریکا را به مخاطبان خود یادآور می شدند و حتی مفاسدی از قبیل غده سرطانی اسرائیل در گوشه و کنار جهان را نیز زائیده آمریکا میدانستند.
با همین نگرش دقیق و عمیق بود که امام خمینی معتقد بودند و همواره تاکید می کردند رابطه امثال ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است و تا مفسده آمریکا ریشه کن نشود ملت ها امکان زندگی سالم و همراه با صلح و آرامش نخواهند یافت .
با توجه به همین تفکر مبنائی بود که امام خمینی بارها میفرمودند همه قلم ها و زبان ها باید آمریکا را نشانه بگیرند همه فریادها باید بر سر آمریکا کشیده شود همه باید برای مبارزه با آمریکا بسیج شوند و همه ملت ها باید برای مقابله با فسادی که آمریکا در جهان ایجاد کرده هماهنگ عمل کنند. این یک طرح دقیق مبارزاتی برای نجات ملت ها از جنگ ها جنایات و مفاسدی است که گریبانگیر جهان امروز شده است .
از این نگاه روشن کاملا فهمیده می شود که سیاست امام خمینی در مواجهه با آمریکا سیاست تهاجمی بود. این همان سیاستی است که قرآن کریم برای پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و همه مسلمانان ترسیم کرده و فرموده : « محمد رسول الله والذین معه اشدا علی الکفار رحما بینهم » . براساس این سیاست قرآنی باقدرت مستکبر و متجاوزی همچون آمریکا باید با زبان قدرت سخن گفت و با مسلمانان و خودی ها با زبان مهر و عطوفت .
بدین ترتیب « ابراز علاقه به برقراری روابط با آمریکا براساس عدالت و احترام » و انتظار پدید آمدن « تغییرات مثبت در رفتار آمریکا » چیزی بیش از یک توهم نیست . چنین نگاهی قطعا با سیاست بیان شده توسط قرآن کریم و آنچه از سیاست تهاجمی امام خمینی در برابر قدرت های استکباری بویژه آمریکا سراغ داریم منطقی نیست . تجربه عملی نیز این واقعیت را به اثبات رسانده است . اظهارات خصمانه مقامات دولت بوش در روزهای اخیر علیه نظام جمهوری اسلامی از یکطرف و آنچه « اوباما » نامزد حزب دموکرات برای ریاست جمهوری آینده آمریکا در ابراز خصومت با جمهوری اسلامی ایران و حمایت از رژیم صهیونیستی گفته است از طرف دیگر نشان میدهند خوی استکباری در وجود سران آمریکا ریشه دوانده و از آنها جدا شدنی نیست . اوباما صریحا گفته است : « تهدیدی که برنامه هسته ای ایران ایجاد کرده خطرناک است و اکنون وقت آن رسیده که آمریکائی ها درباره ضرورت اعمال تحریم شدیدتر و افزایش فشار بر ایران متحد شوند » . اوباما حتی رقیب خود « جان مک کین » نامزد حزب جمهوریخواه برای ریاست جمهوری آینده آمریکا را برای انتشار اعلامیه ای مشترک علیه جمهوری اسلامی ایران دعوت کرد. وی پیشنهاد کرد در این اعلامیه مشترک دولت آمریکا و شرکت های خصوصی آمریکائی مناسبات خود را با همه شرکت هائی که با ایران همکاری دارند قطع کنند.
اظهارات اوباما روشن ترین دلیل بر ریشه دار بودن خوی استکباری حتی در وجود کسانی است که در آرزوی ورود به کاخ سفید هستند چه رسد به کسانی که وارد کاخ سفید شده اند و چند صباحی در آن اقامت داشته اند. این واقعیت همانست که موجب شد امام خمینی ۳۰ سال قبل آمریکا را « شیطان بزرگ » بنامد و لبه تیز حملات خود را متوجه سردمداران کاخ سفید نماید .
این سیاست تهاجمی بعد از امام خمینی نیز توسط رهبری انقلاب ادامه یافته و حضرت آیت الله خامنه ای باشناخت دقیقی که از ماهیت سردمداران آمریکا دارند همواره با سیاست تهاجمی و افشاگرانه سردمداران کاخ سفید را به موضع دفاعی کشاندند و از این واقعیت هرگز غفلت نورزیدند که از ام الفساد قرن هرگز نمی توان انتظار احترام و عدالت داشت زیرا شیطان همواره شیطان است و از شیطان انتظاری جز شیطنت نیست . شیطان برای هیچکس احترام قائل نیست و عدالت اولین چیزی است که برای رسیدن به اهداف خود آنرا قربانی می کند. انتظار پدید آمدن تغییرات مثبت در رفتار دولتمردان آمریکائی فقط یک ساده اندیشی است و ملت های آزادیخواه برای رها شدن از شر آمریکا راهی جز مبارزه بی امان علیه این ام الفساد قرن ندارند. ساده اندیشی ها را باید کنار گذاشت و به سیاستی که امام خمینی و خلف صالح ایشان در مواجهه با آمریکا در پیش گرفتند و تا امروز به پیش برده اند همه باید گردن نهند. تصمیم گیری درباره چگونگی برخورد با آمریکا و اصولا ورود به عرصه های مختلف این مقوله از اختیارات رهبری است و دیگران نباید وارد این عرصه شوند.
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید