یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به راهبردهای ارزشی پیامبر(ص)درمسیر وحدت اسلامی


نگاهی به راهبردهای ارزشی پیامبر(ص)درمسیر وحدت اسلامی
عنوان «راهبردهای ارزشی و اجتماعی‏» به بررسی نقش و تاثیر پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در به كارگیری عامل «وحدت اسلامی‏» به عنوان یكی از ابزارها در جامعه اسلامی آن زمان می‏پردازد.
در یك تقسیم‏بندی كلی نقش پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در پایه‏گذاری وحدت امت اسلامی شامل سه مطلب بنیادین می‏شود: نخست تلاش در وضعیت جامعه عربی آن زمان و به كارگیری عوامل «سیاسی‏» جهت زمینه‏سازی‏های لازم; سپس برنامه‏ریزی‏های «فرهنگی‏» در مسیر ترسیم دورنمای امت واحده برای مسلمانان و ایجاد فضای رشد فكری و ارتقای فهم مردم نسبت‏به مسؤولیت‏های خود; و در نهایت، به كار بستن راه‏حل‏هایی كه پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره می‏گرفت.
این چنین راهبردهایی را می‏توان تحت عنوان «دعوت ارزشی پیامبرصلی الله علیه وآله برشمرد كه پاره‏ای از آنها شامل «راهبردهای ارزشی ملی و مذهبی‏»، «راهبردهای ارزشی قومی و میهنی‏» و نیز «راهبردهای ارزشی اجتماعی و فردی‏» خواهند بود. و اینك به هر بخش اشاره‏ای گذرا خواهیم كرد.
● راهبردهای ملی و مذهبی
الف) ایجاد وحدت ملی و همبستگی ایمانی
ورود پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله به مدینه همراه با عقد قراردادهایی بین گروههای گوناگون بود. این پیمان‏ها را می‏توان یكی از بارزترین شواهد به كارگیری رهیافت وحدت اسلامی در جامعه آن زمان شمرد.
پیمان‏نامه عمومی مدینه: یكی از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادی بود كه بین پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضی آن را «نخستین قانون اساسی مكتوب جهان‏» دانسته‏اند. این تدبیر بهترین مقوله برای به وجود آوردن وحدت ملی و همبستگی دینی بود چرا كه وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعی یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تصمین می‏كرد و از سوی دیگر، این پیمانها مقدمات تشكیل یك وحدت سیاسی و حكومتی را فراهم می‏آورد.
به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بین مسلمین بروشنی قید شده بود كه مسلمین امت واحده‏ای، جدای از مردم دیگر هستند: (انهم امهٔ واحدهٔ من دون الناس)، و ارتباطی بین مسلمانان و كافران نیست و دوری بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاكم بر این پیمانها همانا به كارگیری ابزار وحدت اسلامی در جهت راهبرد ارزشی پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در جامعه اسلامی است و از همین‏رو تمام زموارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولی به بعضی از آن موارد اشاره می‏كنیم: (۱)
- مسلمین در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هیچ مؤمنی بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فی سبیل‏الله صلح نمی‏كند و صلح جز برای همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامی گروهها (كه به جنگ مشغول‏اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یك گروه (دومرتبه پشت‏سرهم) تحمیل نخواهد شد.
- «ذمهٔ الله‏» نسبت‏به همه افراد یكسان است.
- اگر اختلافی بین مسلمین بروز كرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمین، فرد مقروض و مدیونی را كه دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلكه اور ا كمك می‏كنند.
و در قسمت دیگری از این عهدنامه تاریخی كه طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، اموری پیشداوری شد كه توجه به مفاد آن حاكی از انگیزه تحقق وحدت ملی توسط پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله است:
- مسلمانان و یهودیان امت واحده‏اند و مانند یك ملت در مدینه زندگی خواهند كرد و هر یك دین خود را دارند.
- به یهودیان هم‏پیمان، همراهی و كمك خواهد شد و متقابلا وقتی مسلمین آنها را به مصالحه می‏خوانند، یهودیان باید بپذیرند.
- مسلمین و یهود هر دو باید بر ضد كسانی كه با این قرارداد به مخاصمه برمی‏خیزند، مبارزه كنند.
- هر دو باید با یاری یكدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
- هیچ كافری از ناحیه دو طرف اجیر نشود مگر این كه به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت كه كوشش برای ایجاد حساسیت مشترك دینی و ملی یكی از شاخص‏ترین راه‏حل‏های پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در جهت تحقق وحدت اسلامی شمرده می‏شود.
تثبیت وحدت ایمانی: پیامبرصلی الله علیه وآله بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگی ایمانی مسلمین مكررا بر این موضوع تاكید فرمود. در بخشی از سخنان حضرت پس از فتح مكه و در مسجدالحرام چنین نقل كرده‏اند كه فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد علی من سواهم تتكافوا دمائهم یسعی بذنبهم ادناهم‏». (۲)
ایجاد چنین حس مشترك دینی و پیوستگی مذهبی واحد بین مؤمنان در كلام زیبایی منسوب به حضرت كاملا مشهور است كه: «المؤمنون كنفس واحدهٔ‏».
همچون آن یك نور خورشید سما صد شود نسبت‏به صحن خانه‏ها لیك یك باشد همه انوارشان چون كه برگیری تو دیوار از میان چون نماند خانه‏ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
و البته رمز این پرتو نورانی نیز در روح انسانی و الهی مؤمنان خواهد بود كه:
جان حیوانی ندارد اتحاد تو مجو این اتحاد از روح باد جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهای شیران خداست (مولوی)
ب) پیوند روح اخوت و برادری
پیدایش تعلق اجتماعی: در نخستین سال ورود پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله به مدینه یكی از مهمترین ابتكارها و راهبردهای مهم حضرت در به كارگیری عامل وحدت دینی واقع می‏شود; یعنی پیوند (عقد) مواخات بین كلیه مسلمانان اعم از مرد و زن:
دو قبیله كاوس و خزرج نام داشت یك ز دیگر جان خون آشام داشت كینهای كهنه‏شان از مصطفی محو شد در نور اسلام و صفا اولا اخوان شدند آن دشمنان همچو اعداد عنب در بوستان وز دم المؤمنون اخوه، به پند درشكستند و تن واحد شدند غوره‏ای كو سنگ بست و خام ماند در ازل حق كافر اصلیش خواند نی اخی نی نفس واحد باشد او در شقاوت نحس ملحد باشد او آفرین بر عشق كل اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد (مولوی)
رسول خداصلی الله علیه وآله در یك مجلس عمومی می‏فرماید: «تآخوا فی الله اخوین اخوین‏». (۳)
این پیمان برادری همگانی تنها براساس نفی انگیزه‏های قومی و قبیله‏ای و بر محور حق و همكاری اجتماعی شكل گرفت چه این كه: «انما المؤمنون اخوهٔ فاصلحوا بین اخویكم واتقوا الله لعلكم ترحمون‏». (حجرات /۱۰)
پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله بین هر مهاجر و یكی از مردم مدینه عقد برادری بست و در یك انگاره تاریخی، حضرت علی را در دنیا و آخرت برادر خود خواند كه: «انه منی و انا منه‏».
به هر ترتیب، این تصمیم داهیانه، كارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود كه نشان از همه كوشش پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله برای پیدایش یك تعلق اجتماعی بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
محبت الهی پایه تشكیل جامعه آرمانی: جامعه مطلوب پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله، نظامی است كه تمامی اعضای آن بر محور دیانت توحیدی، پیوند برادری با یكدیگر دارند و مكلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزیز حكیم نیز زمینه‏های الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدین‏سان پایه‏های تفاهم اجتماعی جامعه اسلامی محكم گردد: «وان یریدوا ان یخدعوك فان حسبك الله هو الذی ایدك بنصره وبالمؤمنین × والف بین قلوبهم لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت‏بین قلوبهم و لكن الله الف بینهم انه عزیز حكیم.» (انفال /۶۲ و۶۳)
براساس مفاد آیات الهی اولا بدون تحقق الفت اجتماعی نمی‏توان سخن از جامعه كرد; ثانیا تحقق این امر تنها به ست‏خداست، ثالثا مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینه‏های وحدت اجتماعی را فراهم آورند. (۴)
كلام راستین خداوند پیرامون مساله برادری قبایل یثربی نیز بس گویاست; «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا واذكروا نعمهٔ الله علیكم اذ كنتم اعداء فالف بین قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا... «(آل عمران /۱۰۳)
جامعه آرمانی پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله كه در آن روح اخوت و برادری موج می‏زند، جامعه‏ای است كه در شدت بر كفر و رحمت‏به ایمان، حول یك محور، وحدت می‏یابند، یعنی: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الكفار رحماء بینهم‏». (فتح /۲۹)
جامعه‏ای كه مانند پیكره‏ای واحد است و تمام افراد آن در ارتباطی وحدت‏بخش با یكدیگر پایدار می‏مانند و روح عشق و ایمان مذهبی در تار و پود آن جریان دارد: «مثل المؤمنین فی توادهم وتراحمهم وتعاطفهم كمثل جسد واحد اذا اشتكی منه عضو تداعی له سائر الاعضاء بالسهر والحمی‏». (۵)
بهره‏وری از ظرفیت‏های اجتماعی: در نتیجه پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله با طرح پیمان برادری انصار و مهاجران، از ظرفیت‏خاص چارچوب اجتماعی جامعه عربی (كه حمایت از هم‏پیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیت‏بارز پیامبرصلی الله علیه وآله نه تنها باعث تعجب افرادی چون ابوسفیان شد، كه حتی آثار و پیامدهای این مساوات اسلامی تا مقدم داشتن اموال و دارایی‏ها نسبت‏به یكدیگر پیش رفت. مورخان نقل می‏كنند كه در جریان برادری مهاجر و انصار، پیمانی بسته شد كه شامل مشاركت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگی «بنی‏النضیر» از بهترین نمونه‏هاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویای شواهدی است كه نقش پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله را در جلوگیری از افتراق صفوف مسلمین و متقابلا بهره‏بری ابزار وحدت اسلامی نشان می‏دهد و این دستور آشكار قرآن بود كه: «ولاتكونوا كالذین تفرقوا واختلفوا...» (آل‏عمران /۱۰۵)تلاش پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در ایجاد وحدت به اوج كوشش‏های ممكن، می‏رسد و چون آرمان وحدت را یكی از رسالت‏های الهی بعثت‏خود می‏داند; و رنج تفرق مؤمنان بر او گران می‏آید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در این راه تمام توان خود را به كار می‏برد كه: «لقد جاءكم رسول من انفسكم عزیز علیه ما عنتم حریص علیكم بالمؤمنین رءوف رحیم‏». (توبه/۱۲۸) و شاید به همین دلیل است كه خود می‏فرماید: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت.» (۶)
راهكار سازگاری و همدلی: موضوع «اصلاح ذات البین‏» و سفارشها و موضعگیری‏های پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله پیرامون آن نیز، در ردیف راهكارهای ایجاد برادری قرار می‏گیرد:
«... وفی الخبر عن ابی‏ایوب قال: قال رسول‏الله‏صلی الله علیه وآله: یا ابا ایوب الا ادلك علی صدقهٔ یحبها الله و رسوله قال: بلی. فقال رسول‏الله: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا... و فی راویه تسعی فی صلاح ذات البین اذا تفاسدوا و تقرب بینهم اذا تباغضوا». (۷)
و نیز نقل شده كه درباره آیه اخوت از پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله پرسش كردند، فرمود: مزد آن كس كه در برقراری آشتی میان مردمان بكوشد; برابر مزد كسی است كه در راه خدا پیكار كند. (۸)بدین‏ترتیب یكی از این شیوه‏ها را در تصمیمی كه پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله مبنی بر «اصلاح ذات البین‏» در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر می‏گیرد، مشاهده می‏كنیم. قطعا فقدان قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگی تربیتی و اخلاقی كامل مسلمانان آن دوره، عواملی بود تا در وحدت پویای جامعه اسلامی ایجاد خلل كند. از این‏رو، پیامبرصلی الله علیه وآله مامور به اصلاح امور و حفظ یكپارچگی ملت می‏شود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلی و تبعیت از رسول اكرم‏صلی الله علیه وآله كه: «فاتقوا الله واصلحوا ذات بینكم واطیعوالله ورسوله ان كنتم مؤمنین‏». (انفال /۱)
پیامبرصلی الله علیه وآله به گونه‏ای اختلاف‏زدایی می‏كند كه شقاقی (هر چند ناچیز) در پیكره وحدت دینی مسلمین سر برنیاورد; چنان كه مورخان نقل كرده‏اند، پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله حتی برای گروهی هم كه در جنگ حاضر نبودند سهمی از غنیمت قرار می‏داد. (۹)
جالب توجه است كه پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله با وجود اعلام حمایت عده‏ای از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنی بر آمادگی جهاد نبرد با دشمن است; چون محتوای قرارداد انصار با پیامبرصلی الله علیه وآله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهی در جنگ‏های خارج، لذا پیش از حركت‏به دنبال رای و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یاری آنان آماده كارزار می‏گردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله به رعایت‏سنت‏های اجتماعی و ملاحظه شرایط خاص سیاسی زمان دارد. (۱۰)
تفوق به جای تفرق: رویداد دیگری كه در جریان جنگ احد شاهدیم دستوری است كه قرآن به پیامبرصلی الله علیه وآله می‏دهد مبنی بر عدم ملامت پاره ای مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعی در امیدوار ساختن و همكاری به گونه‏ای كه جذب جامعه اسلامی شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحی قرار گیرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فی الامر...» (آل‏عمران /۱۵۹)
قطعا یكی از ریشه‏های اصلی چنین تصمیم پسندیده‏ای، همخوانی با وحدت و یكپارچگی سیاسی امت اسلام بوده است تا از این طریق پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههای مسلمان (به علت طرد افرادی از مبارزین كه در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است كه به نقل تاریخ; جوان مسلمان ایرانی پس از وارد آوردن ضربه‏ای بر افراد سپاه دشمن می‏گوید: «خذها و انا الغلام الفارسی‏» (این ضربت را تحویل بگیر كه منم یك جوان ایرانی) اما پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله او را خطاب و عتاب نمود كه چرا نمی‏گویی منم یك جوان انصاری؟! و منظور آن است كه به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومی دیگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ كند و هم، ملاك افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیت‏به دین و مكتب و ارزشهای توحیدی بازگرداند.
بدین‏سان حضرت از هر عاملی برای نگهداری تفوق اجتماعی و جلوگیری از تفرق استفاده می‏كرد و حتی در جریان تخریب مسجد ضرار!
حفظ وفاق ملی: سیاست پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله درباره ویران كردن مسجد ضرار دقیقا به قصد ایجاد یك مانع مؤثر برای جلوگیری از ظهور شكاف سیاسی در جامعه اسلامی بود تا پیاپی، وفاق ملی آسیب نبیند.
یك مثال دیگر اندر كژروی شاید ار از نقل قرآن بشنوی این چنین كژ بازیی می‏باختند مسجدی جز مسجد او ساختند فرش و سقف و قبه‏اش آراسته لیك تفرق جماعت‏خواسته قصدشان تفریق اصحاب رسول فضل حق را كی شناسد هر فضول
بر این اساس، پیامبر بزرگوار اسلام‏صلی الله علیه وآله حتی در آخرین سفارشهای خود به امت اسلامی نیز چنین می‏گوید: «ایها الناس، ان دماءكم و اموالكم علیكم حرام الی ان تلقوا ربكم، كحرمهٔ یومكم هذا، و كحرمهٔ شهركم هذا...» و نیز در آخر خطبه دارد كه: «... ایها الناس اسمعوا قولی و اعقلوه، اعلموا ان كل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمین اخوهٔ.» (۱۱)
- راهبردهای قومی و میهنی
الف) نفی نژادپرستی و قومیت‏گرایی
یكی دیگر از راه‏حل‏هایی كه پیامبر مكرم اسلام‏صلی الله علیه وآله در مسیر بنیانگذاری وحدت امت اسلامی به كار می‏گرفت، نفی نژادپرستی، قومیت‏گرایی و تبعیض‏های ناروا و ناپسند بود.
شكستن ارزشهای جاهلی: مبارزه پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله با برده‏داری آن زمان كه همراه افزایش تدریجی قدرت سیاسی و اجتماعی حضرت با قاطعیت روزافزونی نیز توام بود، بهترین شاهد است. این جنبش، بخشی از حركت‏های عدالت‏خواهی پیامبرصلی الله علیه وآله در برابر ظلم آشكار آن دوره به شمار می‏آید چرا كه حضرت به دنبال تاسیس جامعه فلاح‏پسند دینی و پایه‏گذاری حزب رستگاران است كه: «الا ان حزب الله هم المفلحون‏» (مجادله /۲۲) و نیك، از قرآن آموخته كه فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نیست: «.. انه لایفلح الظالمون‏». (انعام /۳۵)
یكی از تلاشهای پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در دوره ابتدایی حضور ده ساله مكه مكرمه، گسستن مبانی نظام ارزشی حاكم بر جامعه جاهلی آن زمان بود. در بافت پیوندهای عشیره‏ای; بردگان و كنیزكان بدون اذن صاحبان خود، حق هیچ‏گونه تصمیم‏گیری مستقل و یا اظهار مشاركت اجتماعی خاص نداشتند. اجازه بردها در پذیرش یا عدم پذیرش معتقدات دینی خویش نیز به دست‏خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگی پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله به توحید، و نیز دعوت ارزشی حضرت به ایجاد تعلق دینی و حب اجتماعی توحیدی، سبب شد تا زمینه شكستن چنین تبعیض‏های ظالمانه‏ای فراهم گردد، معیارهای جاهلی روابط نسبی از بین‏رفته و در نهایت افراد، بدون وابستگی قومی و قوم‏گرایی به دین جدید بگرایند چرا كه: «لاعصبیهٔ فی الاسلام‏».
حاصل توفیق پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در به كارگیری این راه، مسلمان شدن افرادی از عشیره‏ها و قبایل متعدد مشركین و تمرد آنان از قوانین نظام قبیله‏ای و سپس، پیوستن به صفوف مؤمنان بود. این روش، علاوه بر تاثیرگذاری «ارزشی و اجتماعی‏» یعنی ایجاد یاس و وحشت در دل مشركان و ویران شدن اصول ارزش حاكم، زمینه‏ای برای زایش نظام اجتماعی جدید پدید آورد.
ارزش مساوات توحیدی: بعدها پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله در قالب فرمان، ارشاد یا نصیحت، مسلمانها را رهنمون به آزادسازی بردگان می‏سازد و خود نیز چنین می‏كند و این فرمان «خدای‏» بود كه ایمان به خود و آخرت و پیامبران را با بخشش مال در جهت آزادی انسانهای دیگر همسنگ می‏داند: «.. ولكن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملئكهٔ والكتاب والنبیین واتی المال علی حبه ذوی القربی و... وفی الرقاب و...» (بقره /۱۷۷)
حضرت، افرادی مانند «زید بن حارثه‏» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشی‏» را مؤذن ویژه قرار می‏دهد و از «سلمان فارسی‏» ایرانی تجلیل می‏كند و به او مقام و منزلت والا می‏بخشد تا به این ترتیب هم با تبعیض‏های موجود به مبارزه برخیزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزیز الجبار...«و هم بتدریج ارزش تقوا را ملاك منصب‏ها و منزلت‏های اجتماعی، معرفی نماید كه: «ان اكرمكم عندالله اتقیكم...» (حجرات /۱۳)
پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله آشكارا اعلام می‏كرد آن غلام حبشی و این سید قریشی (هر دو) در نزد من یكسان هستند و بدین‏سان آن حضرت را منادی به حق مساوات توحیدی دانسته‏اند. چه این كه: «كلكم لآدم و آدم من تراب لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی‏». (۱۲)
به هر حال رعایت تساوی و عدالت توسط پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله كه دقیقا در برابر ظلم و تبعیض‏های رایج قرار داشت، از مؤثرترین راهكارهای ایجاد وحدت اسلامی در جامعه آسیب‏دیده آن روزگار بود.
در متون تاریخی و روایی می‏خوانیم كه حضرت تفاوتی بین برده و غیربرده نمی‏گذاشت و خود نیز در اجرای احكام، طعم شیرین حق مساوات و عدالت را به دیگران می‏چشانید; كه حتی در جمع مسلمانان، جایگاه پیامبر خداصلی الله علیه وآله ناپیدا بود و هر زمانی در مجلس می‏نشست افراد ناشناس بسادگی نمی‏توانستند حضور رسول‏الله‏صلی الله علیه وآله را نزد مردم بیابند. اوج درخشش این مساوات‏طلبی حتی در چشمان مبارك رسول رحمت نیز نمایان بود كه: «كان رسول‏الله یقسم لحظاته بین اصحابه، ینظر الی ذا وینظر الی ذا بالسویهٔ‏». (۱۳)
ته شكی نیست كه همه این آداب الهی در جلب حمایت توده مردم بسیار مؤثر بوده است. حضرت در یك تمثیل گویا می‏فرماید: «ان الناس من عهد آدم الی یومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربی علی العجمی ولا للاحمر علی الاسود الا بالتقوی.» (۱۴)
این سیره با درایتی خاص و تدبیری موشكافانه در دوران حكومت پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله نیز دنبال می‏شود تا همواره نقش خود را به عنوان یكی از ابزارهای ارزشی وحدت‏ساز ایفا كند. پیامبرصلی الله علیه وآله درصدد است تا همه پایه‏های نابرابری‏های جاهلی را از میان بردارد و بازگشت‏به عهد جاهلیت و پسند احكام غیرالهی را ناممكن سازد كه: «افحكم الجاهلیهٔ یبغون...» (مائده/۵۰)
رسول الله‏صلی الله علیه وآله خود، آغازگر این حركت‏بزرگ اجتماعی - ارزشی است و از هر رخدادی در جهت القا و تثبیت روح مساوات و عدالت انسانی در جامعه نوپای آن زمان بهره می‏برد. در جایی به زیبایی تمام می‏فرماید: «ان الله یكره من عبده ان یراه ممیزا بین اصحابه‏». (۱۵)
بدین‏ترتیب می‏توان نتیجه گرفت: نفی قومیت‏گرایی و هر نوع تعصب ناپسند جاهلی، همیشه مدنظر پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله بوده است و هشدارهای حضرت نیز به كسانی كه حسب و نسب را ملاك افتخارات و ارزشها می‏دانستند، در تاریخ اسلام ثبت‏شده است:
«سلمان فارسی در مسجد پیامبرصلی الله علیه وآله نشسته بود. عده‏ای از بزرگان اصحاب نیز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به میان آمد هر كسی درباره اصل و نسب خود چیزی می‏گفت تا این كه از سلمان سؤال كردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، كنت ضالا فهدانی الله عزوجل بمحمد، كنت عائلا فاغنانی الله بمحمد وكنت مملوكا فاعتقنی الله بمحمد. سپس پیامبرصلی الله علیه وآله وارد شدند و سلمان گزارش جریان را به حضرت رساند. رسول اكرم‏صلی الله علیه وآله به آن جماعت كه همه از قریش بودند فرمود: یا معشر قریش ان حسب الرجل دینه و مروئته خلقه و اصله عقله. (۱۶)همچنین در روایت دیگری، افتخار و فخرفروشی بر محور تعصبات قومی را از آتش جهنم می‏شمارد: «لیدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...» (۱۷)
در همین ردیف باید بر زندگی بسیار ساده پیامبر عزیزصلی الله علیه وآله اشاره كرد كه به نقل امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام حتی اجازه نصب پرده‏ای با نقش و نگار معمولی را بر در خانه خود نمی‏دهد. این امر، بهترین شاهد و عالی‏ترین زمینه برای جذب انسانهای محرومیت كشیده آن زمان و عامل تحقق وحدت دینی بود. به نقل صحابه آن حضرت: «كان رسول‏الله‏صلی الله علیه وآله خفیف امؤونهٔ‏».
زیباترین تعبیر پیرامون نقش ارزشی پیامبران همان است كه در نهج‏البلاغه می‏خوانیم: «مع قناعهٔ تملا القلوب والعیون غنی و خصاصهٔ تملا الابصار و الاسماع اذی‏». (۱۸)
حمایت از محرومین: در جهت نفی تعصبات قومی، خطمشی حمایت از محرومین و بیچارگان نیز قرار دارد. این گروه كه عمدتا بردگانی از مردان و زنان‏اند طبق قوانین حاكم، زیر پوشش حمایتی هیچ قوم و قبیله‏ای نبودند و لذا از كلیه حقوق اجتماعی و سیاسی محروم می‏شدند و به دلیل ساخت‏سیاسی خاص دوران جاهلی و نیز ناتوانی‏های گوناگون این افراد، امكان پی‏ریزی جامعه‏ای مستقل راهم نداشتند.
در چنین شرایطی، مخالفت پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله با تبعیض‏ها و قوم‏گرایی‏ها و از سوی دیگر، حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبرصلی الله علیه وآله می‏شد و بدین‏ترتیب گروه كثیری بر محور رسول خداصلی الله علیه وآله وحدت اجتماعی و سیاسی پدید می‏آوردند. در واقع، محتوای فكری دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و كرامت انسانی و نیز مقتضای عملكرد او، نقش یك ابزار پویا برای ایجاد وحدت اسلامی نوین را ایفا كرد.
این اعلام حمایت و جانبداری كه بتدریج دامنه پوشش آن نیز گسترده می‏شد، توانست نیروهای خسته و گریزان، ستم‏دیده و درگیر تردیدهای فكری را به مركزی واحد هدایت كند و پایه‏های وحدت دینی را استوار سازد.
ب) نقش بیت‏الله
با نظری به رویدادهای تاریخ اسلام بعضی راه‏حل‏های دیگر نیز به چشم می‏آید كه در آنها به نحوی از ظرفیت و مقتضیات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامی بهره‏برداری شده است.
در این‏باره تاثیر كعبه مكرمه و كیفیت استفاده پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله از آن به عنوان یكی از ابزارهای ارزشی وحدت‏ساز شایان توجه است چه این كه: «ان اول بیت وضع للناس للذی ببكهٔ مباركا وهدی للعالمین‏». (آل‏عمران /۹۶)
پیامبرصلی الله علیه وآله از موقعیت مكانی مكه و فرصت زمانی ایام حج در مقطعی كه تمام مردم جزیرهٔ‏العرب به آن جا می‏آمدند بهره می‏برد تا دعوت توحیدی خود را به مهتران و بزرگان قبایل ارائه دهد. در متون تاریخی نام قبیله‏های «بنی‏حنیفه‏»، «كنده‏»، «بنی‏صعصعه‏»، «كلب‏» و دیگران را در فراخوان حضرت می‏بینیم و حتی گرایش مردم یثرب به اسلام هم از طریق همین تدبیر در استفاده از موقعیت‏خانه خدا و موسم حج‏بوده است: «جعل الله الكعبهٔ البیت الحرام قیاما للناس‏». (مائده /۹۷)
میزان كارآمدی این عامل در تمایل و كشش توده‏ها به سوی پیامبرصلی الله علیه وآله به قدری بود كه كفار و مشركان را كاملا در موضع انفعالی قرار می‏داد. آن گونه كه پیش از آغاز مراسم برای جلوگیری از شعاع نفوذ پیام نبی‏صلی الله علیه وآله به مشورت می‏پرداختند تا مناسب‏ترین شیوه‏های تبلیغی و روانی را برای تغییر اذهان مخاطبان و مردم به كار گیرند. شعارهای روانی - سیاسی آنها این بود: «وقالوا یا ایها الذی نزل علیه الذكر انك لمجنون‏». (حجر/۶)
و مهم این است كه در تبلیغاتشان، روح تعصب‏های نژادی و قومی موج می‏زد: «ویقولون ائنا لتاركوا الهتنا لشاعر مجنون‏». (صافات /۳۶)
- راهبردهای اجتماعی و فردی
الف) حمیت عربی و حس مشترك
بهره‏برداری پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله از اخلاق و خصوصیات روحی عرب جاهلی در جهت اهداف توحیدی و بویژه تحقق وحدت اسلامی، یكی دیگر از راهبردهای ارزشی به شمار می‏آید.
ظرفیت‏های روحی جامعه آن زمان در تمامی شرایط اجتماعی خاص خود تنیده شده بود و پیوندی مستحكم با پیشینه تاریخی‏اش داشت; سعی پیامبرصلی الله علیه وآله این بود كه قابلیت‏ها را به سمت مطلوبیت‏های موردنظر هدایت كند و به نوعی، آمیزه‏های اخلاقی نوینی به وجود آورد. بدین‏سان پیامبر عزیزصلی الله علیه وآله از این امكانات اخلاقی و روحی برای پدیدآوری یك همگرایی دینی و استحكام علایق مشترك اعراب در جهت آرمانهای امت واحده استفاده می‏كند.
روحیه تعصب و حمیت عربی، تعهد و وفای به عهد و پیمان، شجاعت و دلاوری یا میهمان‏نوازی، نمایانگر شاخصه‏های اجتماعی اعراب جاهلی شده است: «اذ جعل الذین كفروا فی قلوبهم الحمیهٔ حمیهٔ الجاهلیهٔ...» (فتح /۲۶)
و در همین حركت پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله اصلاح و بهسازی ارزشهای حاكم در چارچوب نظام ارزشی اسلام را یكی از كلیدهای رویكرد اتحاد اسلامی می‏داند. به این صورت كه تعصب به قوم و قبیله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشیره و رؤسا و بزرگان آن و نیز واكنش در حمایت از افراد طایفه (كه معمولا به نحو صریح یا ضمنی توام با گونه‏ای تعهد و پیمان بود) بارها و بارها در تاریخ اسلام سبب حمایت از حضرت در مواضع مختلف و اصولا، زمینه تشكیل اولین وحدت سیاسی و علنی اسلام تلقی می‏گردد. پیامبرصلی الله علیه وآله خود می‏فرمود: «ما نالت منی قریش شیئا اكرهه حتی مات ابوطالب.» (۱۹)
به هر حال، چنین بیعت‏هایی نه تنها در محدوده داخلی كه بیشتر در تعهد قبایل نسبت‏به یكدیگر نیز كاربرد داشت و طبق رسوم جاهلی تا زمان اعلام انصراف هم‏پیمان یا هم‏پیمانان به قوت خود باقی می‏مانده است. و پیامبرصلی الله علیه وآله نیز از همین طریق دیگران را دعوت به اسلام می‏كرد و در طول تاریخ مكرر بین حضرت و افراد یا گروهی از یاران، پیمانهای گوناگونی منعقد می‏گردید كه تكرار آن حاصلی جز فراگیری دامنه وحدت اسلامی نداشت. شبیه آنچه در «عقبه اولی‏»، «عقبه ثانیه‏»، «بیعت در غزوه بدر»، «بیعت رضوان‏» و غیر آنها روی داد.
شجاعت و دلیری اعراب كه ریشه در وضعیت‏خاص آن جامعه و نیز مسایل جغرافیایی و طبیعی داشت، هیچ‏گاه به صورت مطلق از ناحیه پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله مطرود و مذموم دانسته نشد بلكه این روحیه‏خاص نیز در مسیر اصلاح و امور پسندیده و صحیح قرار گرفت. و بدون تردید این امر در گسترش حاكمیت‏سیاسی اسلام كه فقط در طی ده سال، بیش از هشتاد غزوه و سریه را در پرونده خود جای داده، تاثیر بسزایی داشته است.
حضرت، در جنگهای بسیاری ضمن تجلیل و تمجید از روحیه شجاعت و سلحشوری سربازان اسلام، ارزشمندی آن را در محدوده عبادت و تقوای الهی مورد سنجش و مقایسه قرار می‏داد و بدین‏سان شیوه تعدیل و تصحیح ویژگی‏های اخلاقی اعراب را برمی‏گزید مانند: «ضربهٔ علی یوم الخندق افضل من عبادهٔ الثقلین‏» از سوی دیگر، پیامبرصلی الله علیه وآله در تقویت و اصلاح روحیه مهمان‏نوازی اعراب نیز می‏كوشد كه این نیز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله مسلمین را امر به سخاوت و بخشش اموال و انفاق دارایی‏های خود می‏كرد بر مبنای: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون...«(آل‏عمران /۹۲) و خود می‏فرمود: «فاحسنوا صحبهٔ السلام بالسخاء...» نیز در دوره اولیه تكون جامعه اسلامی از انصار می‏خواست مهاجران را مورد حمایت قرار دهند و مسلمانان مدنی هم با توجه به همان روحیه خاص اجتماعی، (كه اكنون صبغه دینی هم پیدا كرده بود) چنین كردند تا آن جا كه برای اسكان مهاجران در خانه‏های خود به قرعه‏كشی روی آوردند: «والذین تبوءو الدار والایمان من قبلهم یحبون من هاجر الیهم ولایجدون فی صدورهم حاجهٔ مما اوتوا ویؤثرون علی انفسهم ولو كان بهم خصاصهٔ ومن یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون‏». (حشر /۹)
بدین‏ترتیب بهره‏بری پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله از این ظرفیت روحی كه با صحه گذاشتن و تعدیل دینی همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامی، هر روز با اقتدار بیشتری همراه باشد و به مرور زمانی، تسری یابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در ملیت و اقوام نفی نمی‏شود اما ستیزه‏جویی و ایجاد تشتت در وحدت سیاسی و وفاق عمومی جامعه اسلامی نیز مورد قبول نیست. چه این كه: «انا خلقناكم من ذكر وانثی وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا...» (حجرات /۱۳) بدین‏ترتیب چنانچه تعصب در مسیر پایبندی بر غیر حق و تهی شدن از ارزشهای دینی و انسانی و تنها به صرف تكیه بر قومیت و ملی‏گرایی باشد، مورد پذیرش دین و پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله نیست: «لیس منا من دعی الی عصبیهٔ‏». (۲۰)
ب) آداب اخلاقی
پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله یكی از اهداف عالی رسالت‏خود را اتمام اخلاق نیك و تكمیل فضایل الهی و اخلاقی انسان می‏داند كه: «انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق‏» (۲۱) و بر این بنیان یكی از موارد دیگری كه می‏توان در زیرمجموعه راهبردهای ارزشی پیامبرصلی الله علیه وآله در جهت ایجاد زمینه وحدت اسلامی یاد كرد، نحوه رفتار فردی و آداب خاصی است كه از آن حضرت در متون تاریخی آورده‏اند چه این كه: «وانك لعلی خلق عظیم‏». (قلم /۴)
برخوردهای پرجاذبه: اخلاق نرم و خوی پر جاذبه رسول حق همواره یكی از مهمترین ابزارهای ارزشی وحدت دینی و فرونشاندن اختلاف‏ها و نزاعها و جذب انسانهای پاك‏سرشت‏بوده است: «فبما رحمهٔ من الله لنت لهم ولو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك...» (آل‏عمران/۱۵۹)
رویدادهای تكان‏دهنده تاریخ اسلام آن چنان آشكار و گویاست كه هیچ نیازی به ترجمان تحلیلی ندارند چه این كه: «الم نشرح لك صدرك‏» (شرح /۱) یكی از هزاران: فردی به نام «غورث بن الحارث‏» در برابر پیامبرصلی الله علیه وآله شمشیر در دست گرفت و گفت: «من ینجیك منی‏»، رسول خداصلی الله علیه وآله می‏فرماید: «الله‏». لرزه بر اندام او افتاد و شمشیر از دست‏بینداخت. سپس، پیامبر او را آزاد كرد. همین شخص هر جا می‏رود می‏گوید: «جئتكم من عند خیر الناس‏». (۲۲)
و به واقع عنوان: «اطهر المطهرین شیمهٔ واجود المستمطرین دیمهٔ...» (۲۳) تنها بر او زیبنده بود. این سلوك و اخلاق نیكوی الهی است كه او را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان كامل می‏دانند تا آن جا كه محبت معجزه‏آسای او سبب می‏شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق یابند (۲۴) و این آداب الهی، محور جمع و وحدت دلها قرار گیرد. دعوت فطری پیامبرصلی الله علیه وآله جان تشنه هر حق‏خواهی را مجذوب او می‏ساخت و این، نیكوترین ابزار برای دمیدن روح وحدت دینی بود:
در دل هر امتی كز حق مزه است روی و آواز پیمبر معجزه‏ست چون پیمبر از برون بانگی زند جان امت در درون سجده كند (مولوی)
پیوندهای خانوادگی: در ردیف آداب ویژه پیامبر می‏توان به فلسفه پیوندهای خانوادگی حضرت اشاره‏ای كوتاه كرد. بدون تردید با توجه به جایگاه خاص نظام قبیله‏ای در جامعه آن روز، یكی از آثار اجتماعی این امر ایجاد الفت، پیوند بین قبایل، و وحدت لایه‏های اجتماعی بوده است. این نوع پیوندهای قبیله‏ای (به نوعی) بدیل حلف‏های قانونی و رسمی شناخته می‏شود و پیش از اسلام نیز ازدواج‏های متقابل، دشمنی‏ها را به دوستی تبدیل می‏ساخت. به عنوان نمونه ازدواج پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله با «جویریه دختر حارث‏» از طایفه بنی‏مصطلق بود كه مسلمانان، به سبب این خویشاوندی، بقیه اقوام او را آزاد كردند و در نهایت تمام طایفه او به اسلام پیوستند و یا ازدواج حضرت با «صفیه دختر حی بن اخطب یهودی‏»، سردار بنی‏قریظه كه پس از اسارت، همسری پیامبر خدا را در برابر آزادی و الحاق به خانواده خود برمی‏گزیند و در آخر، به همراه گروهی از اقوام، اسلام می‏آورند.
- امت اسلامی و وحدت دینی
این بحث را با نظری به رسالت امت اسلامی در تداوم رحمت نبوی تا تحقق وحدت اسلامی، به پایان می‏بریم:
«وحدت‏»، جوهره قوام، پایداری و حیات هستی است و پیامبران، مامور و سرپرست احیای رحمت مطلقه الهی در دنیای انسانی:
برگ و ساز كائنات از وحدت است اندرین عالم حیات از وحدت است (اقبال لاهوری)
و محمد خاتم‏صلی الله علیه وآله، پیامبر وحدت و رسول رحمت: «وجعلنی رسول الرحمهٔ و رسول الملاحم‏». (۲۵)
رحمت واسعه الهی، با او جریان یافته: «واطیعوا الله والرسول لعلكم ترحمون‏» (آل‏عمران/۱۳۲) و امت‏بشری حول خاتمیت او گرد می‏آیند: «ما كان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله وخاتم النبیین‏» (احزاب /۴۰) و با این همه، چشمه جوشان رحمت الهی است كه: «فبما رحمهٔ من الله لنت لهم...» (آل‏عمران /۱۵۹)
ندای وحدت او، صدای وحدت‏طلبی تمامی انبیای الهی است و این آهنگ شیرین در حلقوم مبارك او به كمال نهایی خود می‏رسد:
نام احمد نام جمله انبیاست چون كه صد آمد نود هم پیش ماست (مولوی)
او آخرین پیامبران از سلسله منادیان رحمت و وحدت الهی است; «تقدم در غایت و تاخر در نوبت دارد یعنی: «لولاك لما خلقت الافلاك‏».پس سری كه مغز آن افلاك بود اندر آخر خواجه لولاك بود با محمد بود عشق پاك جفت بهر عشق او خدا لولاك گفت (مولوی)
و از این‏رو، به تمام شاخ و برگ‏های این شجره طیبه; رنگ، عطر، و میوه حیات ابدی می‏بخشد و با خاتمیت او، درخت نبوت الهی معنا می‏یابد كه: «ما من نبی آدم و من سواه الا تحت لوائی‏» (۲۶) یعنی:
«هر چه دارند اولیان و آخریان همه از عكس او دارند و سایه اویند»! (مولوی)
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد (سعدی)
و از این پس، امت محمدی او; «امهٔ مرحومهٔ‏» و «امهٔ آخرون السابقون‏»، و نیز، آخرین نخبگانی‏اند كه پذیرای حضور اویند;
پس به معنی آن شجر از میوه زاد گر به صورت از شجر بودش ولاد مصطفی زین گفت كادم و انبیاء خلف من باشند در زیر لوا بهر این فرموده است آن ذوفنون رمز نحن الآخرون السابقون گر به صورت من ز آدم زاده‏ام من به معنی جد جد افتاده‏ام (مولوی)
و بی‏شك امت محمدصلی الله علیه وآله رسالت گسترش دعوت او را تا توسعه امت واحده الهی در پهنه ارض به دوش دارند چرا كه: «كنتم خیر امهٔ اخرجت للناس...» (آل‏عمران /۱۱۰) و همانانند كه برگزیدگان خدایند و غیر آنان، زیانكاران: «ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الاخرهٔ من الخاسرین‏» (آل‏عمران /۸۵)
به آرزوی روزی كه وحدت اسلامی، راهی برای پیوند جوامع اسلامی، به امت واحده الهی گردد و دعوت «امت‏» با دعوت «خدای‏»، همسان كه: «والله یدعوا الی دارالسلام ویهدی من یشاء الی صراط مستقیم‏». (یونس /۲۵) آن افق روشن و درخشان كه پیامبر وحدت برای امت عزیز اسلام به زیبایی تمام ترسیم نمود و شایسته: «فطوبی لك یا محمد ولامتك‏». (۲۷)
طریقی كه وحدت امت را زمینه احیای امت واحده می‏دانست چرا كه احیاء امت واحده را با جوهره اقامه دین (تقوا و عبودیت الهی) همردیف شمرده: «... ان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ وانا ربكم فاعبدون‏» (انبیاء /۹۲) و از سویی، اقامه دین حق (در سلسله انبیاء) را نیز به وحدت می‏پیوندد: «شرع لكم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیك ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه...» (شوری /۱۳)
و بدون تردید استجابت و پذیرش ندای «پیامبر وحدت‏» به وحدت دینی، قبول و احیای حیات ابدی انسانی و الهی امت اوست كه: «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاكم لما یحییكم‏» (انفال /۲۴) و این دستور قطعی الهی است كه: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول ولاتبطلوا اعمالكم‏» (محمد /۳۳) دستوری كه تخلف از آن، تباهی و سیاهی آشكارا، به دنبال دارد: «ومن یعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبینا». (احزاب /۳۶)
خلاف پیمبر كسی ره گزید كه هرگز به منزل نخواهد رسید مپندار سعدی كه راه صفا توان رفت جز بر پی مصطفی (سعدی)
و به این ترتیب; امت واحده، راهی است تا تفوق تمام: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین كله وكفی بالله شهیدا.» (فتح /۲۶) و سپس تسری این حقیقت نهفته الوهی به همه وجدان‏های خفته كه: «محمد رسول الله‏» (فتح /۲۹)
و در نهایت از حال تا آینده امت واحده فرایندی است‏به میزان یك اراده جمعی یك تمایل معمولی و نیز صبری استوار و پایدار: «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلوهٔ ان الله مع الصابرین‏» (بقره /۱۵۳) و آن گاه پیامد آب حیات وعده الهی: «فاصبر ان وعد الله حق‏» (روم/۶۰)
این رهیافتی است كه به جای مقصد، مسیر، و مایه‏های درونی، بیشتر نیازمند همگرایی اراده و تمایلات وحدت‏طلبانه مسلمانان جهان حول محور جمع و نظام بخشیدن به آن است.
امر حق را حجت و دعوی یكی است خیمه‏های ما جدا دلها یكی است از حجاز و چین و ایرانیم ما شبنم یك صبح خندانیم ما (اقبال لاهوری)
و آینده روشن، از آن مؤمنان مجاهدی است كه نور وحدت می‏نشانند و كمال آن می‏افشانند چه این‏كه: «یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم ویابی الله الا ان یتم نوره ولو كره الكافرون‏» (توبه/۳۲) و آنگاه خشنود از سپاس الهی: «و رضوان من الله اكبر ذلك هو الفوز العظیم‏». (توبه/۷۲)
‌‌●● نتیجه‏گیری
وحدت امت همواره یكی از آرمانهای دینی پیامبران توحیدی قلمداد می‏شده و بر این بنیان، یكی از محورهای مهم دعوت پیامبر اكرم‏صلی الله علیه وآله نیز پی‏ریزی شاكله‏های پیدایش آن بوده است.
تحلیل رویدادهای تاریخ اسلام گویای آن است كه در جهت تلاشهای «سیاسی‏» و «فرهنگی‏» حضرت برای تحقق این هدف، «راهبردهای ارزشی‏» نیز كارآیی خاص داشته‏اند تا آن جا كه با شناخت دقیق ظربفیت‏های اجتماعی حاكم بر جامعه، ابزارهایی برگزیده شده تا زمینه پذیرش و گرایش همگانی را به سوی ایجاد وحدت امت متمایل گرداند.
طرح پیمان‏نامه ملی مدینه بهترین راه برای ایجاد یك وحدت عمومی و القای روحیه همبستگی دینی بود و در همین راستا پیمان ویژه مسلمین، راهكاری مذهبی برای پیوند روح برادری به حساب می‏آمد. استفاده از راهبردهای ملی و مذهبی تنها می‏توانست پایه‏های استواری اجتماعی جامعه را نمایان سازد; اما، در این میان مبارزه با نژادپرستی و قوم‏گرایی و یا به كارگیری عاقلانه موقعیت‏ها و مكانهای تجمع عمومی نیز، از جمله راهكارهای قومی و میهنی لازم جهت دستیابی به وحدت‏طلبی شمرده می‏شد و با این همه، بهره‏گیری پیامبرصلی الله علیه وآله از ظرفیت‏های اخلاق اجتماعی و نیز توان اخلاق فردی، امری قابل توجه است.
بدین‏ترتیب، یكی از ضروری‏ترین راههای پی‏ریزی وحدت دینی در امت‏بزرگ اسلامی، هماهنگی اراده‏ها و تمایلات ارزشی جوامع بر بنیاد همانند سازی ابزارهای سه‏گانه فوق است; یعنی: «راهبردهای ملی و مذهبی‏»، «قومی و میهنی‏» و نیز «اجتماعی و فردی‏».
صاحب اثر : سیدحسین حسینی
منبع : سایت بلاغ
پی‏نوشت‏ها و مآخذ
- حمیدالله، محمد: اولین قانون اساسی مكتوب در جهان، ترجمه غلامرضا سعیدی، تهران، انتشارات بعثت، ۱۳۶۵، ص ۵۵-۶۴.
- علامه هندی، علاءالدین، كنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسه الرسالهٔ، ۱۹۸۵م، ج ۱، ص‏۱۴۹.
- آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۶۶، ص‏۲۳۵.
- تفصیل این سخن را در جای خود باید دنبال كرد; نگاه كنید: حسینی، سید حسین: «علوم انسانی اسلامی، مبنای تحقق وحدت فرهنگی‏»، نامه فرهنگ، بهار۱۳۷۷، شماره‏۲۹ و نیز: جزوه درسی «عرفان دینی‏» از همین قلم.
- روایت پیامبرصلی الله علیه وآله در كنزالعمال، جلد ۱، ص‏۱۴۹.
- علامه مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلامیه،۱۴۰۳ ق، جلد۳۹، ص‏۵۶.
۷- المیبدی، ابوالفضل رشیدالدین، كشف‏الاسرار و عدهٔ‏الابرار، به اهتمام علی‏اصغر حكمت، تهران، امیركبیر، ۱۳۶۱، جلد۹، ص ۲۷۱-۲۶۷.
- حاج سید جوادی و دیگران، دایرهٔ‏المعارف تشیع، تهران، سازمان دایرهٔ‏المعارف تشیع،۱۳۶۶، جلد ۱، ص‏۲۴۳.
- تاریخ پیامبر اسلام، ص‏۲۷۲.
۰- بهشتی، سید محمد، محیط پیدایش اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،۱۳۶۷، ص‏۱۴۷.
۱- ابن‏هشام، ابومحمد عبدالملك: السیرهٔ النبویه، قم، انتشارات ایران،۱۳۶۳، جلد ۴، ص‏۲۵۰.
۲- یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب: تاریخ یعقوبی، لیدن،۱۸۸۳م، جلد ۲، ص‏۱۱۰.
۳- كلینی رازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق: الاصول من الكافی، تهران، دارالكتب الاسلامیه،۱۳۶۳، جلد ۸، ص‏۲۶۸.
۴- بحارالانوار، جلد۲۲، ص‏۳۴۸.
۵- مطهری، مرتضی، سیره نبوی، تهران، انتشارات صدرا،۱۳۶۷، به نقل از «هدیه الاحباب‏» داستان روایت را آورده است.
۶- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۲، ص‏۷۵ و۷۶.
۷- سنن ابی‏داوود، جلد ۲، ص‏۶۲۴ به نقل منبع پیشین، ص‏۷۴.
۸- نهج‏البلاغه، ترجمه دكتر سیدجعفر شهیدی، تهران، انتشارات سهامی عامل، ۱۳۷۱، خطبه ۱۹۲، ص‏۲۱۵.
۹- تاریخ پیامبر اسلام، ص‏۱۶۸.
۰- بحارالانوار،جلد۷۳، ص‏۲۸۳.
۱- همان، جلد۱۶، ص‏۲۱۰.
۲- البخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، چهار جلدی، بیروت، دارالمعرفهٔ للطباعهٔ والنشر، بی‏تا، جلد ۲، ص‏۵۳۹.
۳- نهج‏البلاغه، خطبه ۱۰۵.
۴- پاره‏ای مورخان داستانی از كافری خشن و معاند نقل می‏كنند كه به خانه پیامبرصلی الله علیه وآله به مهمانی رفت و در نهایت‏با ایمان خارج شد. این جریان نمونه جالبی از همین تاثیر اخلاقی و الهی خاص پیامبر رحمت است. نگاه كنید: زرین‏كوب، عبدالحسین، بحر در كوزه، تهران، علمی،۱۳۶۷، ص‏۱۰۴ و ۱۰۵.
۵- شیخ صدوق، ابوجعفر، معانی‏الاخبار، تصحیح علی‏اكبر غفاری، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،۱۳۹۹ ق، ص‏۵۱.
۶- بحر در كوزه، ص‏۱۱۵.
۷- معانی‏الاخبار، ص‏۵۱.
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید