چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بازدارندگی موثر و انگیزه نمایش قدرت


بازدارندگی موثر و انگیزه نمایش قدرت
در شرایطی که کشورهایی با قدرت منطقه‌ای با تهدید روبه‌رو می‌شوند، طبیعی است که برای برطرف‌سازی نشانه‌های تهدید و تعارض، نیاز همه‌جانبه‌ای به نمایش قدرت دارند. استراتژی <نمایش قدرت> از سوی کشورهایی مورد استفاده قرار می‌گیرد که از یک سو در <وضعیت تهدید> واقع گردیده و از طرف دیگر، نشانه‌هایی از قدرت را دارا هستند. نمایش قدرت به مفهوم تهدید استراتژیک علیه کشورهای منطقه نیست بلکه باید آن را به معنای گامی موثر جهت مقابله با شرایط بحرانی در فضای عدم تعادل استراتژیک دانست.
تفسیر مقامات اجرایی کشورهای غربی از اقدامات ایران متفاوت از <منطق استراتژیک> است. هر کشوری که با تهدید روبه‌رو شود یا اینکه ادبیات تهاجمی متنوعی را ملا‌حظه نماید، طبیعی است که از ابزارها و قابلیت‌های در دسترس خود برای خنثی‌سازی تهدیدات بهره می‌گیرد. اگر کشوری نتواند توانایی‌های استراتژیک خود را به نمایش گذارد یا اینکه قادر نشود مقاصد معطوف به بازدارندگی را منعکس سازد با شرایط معطوف به غافلگیری روبه‌رو می‌شود. جمهوری اسلا‌می ایران به این دلیل از استراتژی <نمایش قدرت> استفاده کرد تا زمینه‌های اقدامات تهاجمی کشورهای غربی را محدود سازد. این امر را می‌توان به عنوان گامی موثر جهت ایجاد فضای تعادل منطقه‌ای دانست. رویکرد مقامات امنیتی، دیپلماتیک و استراتژیک آمریکا با انگیزه‌های رفتاری ایران مغایرت دارد. در این ارتباط <رایس> پس از آزمایش موشکی ایران اظهار داشت که اینگونه آزمایشها ثابت می‌کند تهدید ایران واقعی است و نمی‌تواند توهم باشد. بنابراین آمریکا با تقویت حضور امنیتی خود در خلیج فارس هیچ تردیدی در دفاع از اسرائیل و یا هریک از همپیمانان خود ندارد. بیان چنین عبارت‌هایی را می‌توان به عنوان اقدامات محدودکننده آمریکا تلقی نموده و از سوی دیگر، اینگونه واژه‌ها می‌تواند تاثیرات مخاطره‌آمیزی را برای ادامه اقدامات بازدارنده ایران فراهم آورد؛ در حالی که تمامی ادبیات‌های استراتژیک بیانگر این موضوع هستند که آزمایش مانورهای نظامی و شلیک موشک‌های زمین به زمین نمی‌تواند ماهیت تهاجمی داشته باشد، زیرا چنین قابلیت‌هایی صرفا ماهیت انتقامی خواهند داشت. هم‌اکنون فرماندهان نظامی ایران نه‌تنها ادبیات استراتژیک معاصر را درک می‌کنند، بلکه از قابلیت لا‌زم برای بازتولید چنین ادبیات‌هایی در حوزه‌های اجرایی و استراتژیک کشور نیز برخوردارند. فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران را می‌توان در زمره آن دسته از استراتژیست‌هایی دانست که طی سال‌های ۸۴-۱۳۷۸ مقالا‌ت متعددی را در ارتباط با موضوع قدرت، امنیت و رفتار استراتژیک منتشر نموده است. وی تاکنون توانسته است از قابلیت‌های تئوریک و آکادمیک خود برای ارتقای توان استراتژیک ایران بهره‌مند شود. زمانی که گام‌های اولیه برای تولید چنین ابزارهایی برداشته شد، همواره این امید وجود داشت که ایران بتواند از قابلیت‌های ابزاری و ساختاری خود در جهت ایجاد بازدارندگی استراتژیک استفاده نماید.
بازدارندگی در شرایطی حاصل می‌شود که ابزارهای تولیدشده از لحاظ فنی، قدرت پرتاب و همچنین نشانه‌گیری از توانایی‌های فراگیر و متنوع برخوردار باشند. وزارت دفاع جمهوری اسلا‌می ایران طی سال‌های ۸۴-۱۳۷۶ توانست به چنین قابلیت‌ها و دستاوردهایی نایل شود. هرگاه کشوری بتواند به تولید قدرت مبادرت نماید، طبیعی است که در مرحله اول با واکنش پرشدت واحدهای سیاسی رقیب روبه‌رو خواهد شد اما واقعیت‌های استراتژیک بیانگر آن است که سیاست بین‌الملل گرایش به تعادل دارد بنابراین رفتار استراتژیک کشور ما نیز در جهت متعادل‌سازی اقدامات سایر واحدهای سیاسی انجام می‌شود. منطق رئالیستی در سیاست بین‌المللی بیانگر آن است که اگر کشوری نتواند به قابلیت‌ها و ابزارهای مناسبی نائل گردد، در آن شرایط در حفظ امنیت خود دچار مشکل خواهد شد. بدین ترتیب، استراتژی نمایش قدرت را نباید در زمره اقدامات تهاجمی دانست. انجام مانورهای رزمی می‌تواند ادراک تهاجمی کشورهای منطقه و قدرت‌های بزرگ را تحت‌تاثیر قرار دهد.
جمهوری اسلا‌می ایران طی سال‌های ۸۸-۱۹۸۰ تجربه گرانقدری در راستای مقابله با تهاجم کسب کرده است. اگر ایران در سال ۱۹۸۰ دارای توانایی‌های استراتژیک و قابلیت انجام اقدامات واکنشی گسترده‌ای بود، طبیعی است که صدام حسین و حامیان غربی آن کشور هیچ‌گونه اقدامی جهت تهاجم نظامی به ایران انجام نمی‌دادند. تولید قدرت برای تحقق بازدارندگی نه‌تنها ماهیت تهاجمی ندارد، بلکه اولین و اصلی‌ترین وظیفه دولت ما برای حفظ صلح و تداوم تعادل منطقه‌ای محسوب می‌شود. در شرایطی که نیروهای نظامی آمریکا تراکم گسترده‌ای در خلیج‌فارس ایجاد نموده‌اند، طبیعی است که جمهوری اسلا‌می ایران نیز ناچار خواهد بود از قابلیت‌های ابزاری و توانمندی خود در جهت بازدارندگی در برابر چنین تراکمی از قدرت تهدیدکننده استفاده کند. در فضای موجود سیاست منطقه‌ای، هرگونه عقب‌نشینی منجر به افزایش انگیزه‌های تهاجمی قدرت‌های بزرگ و گشورهای منطقه‌ای می‌شود. واقعیت‌های سیاست بین‌الملل آن است که افرادی همانند کاندولیزا رایس و رابرت گیتس، اهداف واقعی ایران را درک می‌کنند. اگرچه وزیر خارجه آمریکا از ادبیات تهاجمی استفاده کرده است اما چنین واکنشی را می‌توان در چارچوب مواضع عمومی و رسمی دولت آمریکا دانست.
آنان به واقعیت‌های رفتار استراتژیک ایران واقف بوده و به‌کارگیری‌چنین ابزارهایی را باید در راستای واکنش‌های دفاعی ایران تحلیل نمایند. به‌کارگیری ادبیات تهاجمی نمی‌تواند عامل تغییر سیاست دفاعی ایران شود.از آنجایی که جمهوری اسلا‌می ایران سیاست ثبات، تعادل و موازنه منطقه‌ای را پیگیری می‌کند، طبیعی است که به انجام اقداماتی در راستای نمایش قدرت نیاز وافری خواهد داشت. منطق موازنه قدرت در چارچوب رهیافت‌های رئالیستی بیانگر آن است که اگر ایران چنین توانایی‌هایی را به نمایش گذارد و قابلیت‌های خود را در راستای تعادل منطقه‌ای ارتقا دهد، در آن شرایط نه‌تنها تهدیدی برای امنیت منطقه محسوب نخواهد شد، بلکه از طریق بازدارندگی و نمایش قدرت به نتایج مطلوب‌تری برای ایجاد تعادل و ثبات منطقه‌ای نیز نائل خواهد شد. منطق استراتژیک ایجاب می‌کند در برابر تمرکز قدرت نیروهای مهاجم و بین‌المللی از الگوهای نمایشی قدرت با اهداف بازدارندگی استفاده شود. آنچه طی روزهای گذشته شکل گرفته را می‌توان در راستای تحقق چنین اهدافی دانست.
ابراهیم متقی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید