امریکا عامل فتنه های منطقه ای

سیاست های امریکا در منطقه همواره با تناقض روبه رو بوده است. امریکایی ها همیشه این گونه وانمود کرده اند که سیاست های آنها در جهت رفع بحران در منطقه است و این که قصد دارند که میان اسراییل و مردم فلسطین آشتی برقرار سازند و کشورهای منطقه را ترغیب به روی آوردن به دموکراسی و اصلاحات سیاسی می کنند. این امری است که سیاستمداران امریکا از آن دم می زنند اما واقعیت به گونه دیگری است و با این شعارها در تناقض است. سیاست امریکا در جهت افزایش بحران ها و شعله ور کردن آن قرار دارد و از تضادهای داخلی در بسیاری از کشورهای منطقه حمایت می کند. حتی اگر این تنش ها به حد برخورد و آشوب و جنگ داخلی رسیده باشد، باعث می شود که برخی نخبگان سیاسی کشورها در مقابل حاکمان قرار گیرند. نمونه بارز این قضیه وقایع پاکستان است که شاهد ناآرامی های امنیتی و درگیری های مسلحانه و حالت فوق العاده ای که روند سیاسی در پاکستان را با بن بست روبه رو کرده است. سیاست و استراتژی امریکا در منطقه فقط به بعد امنیتی محدود نمی شود و در بعد سیاسی در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان بحران ایجاد کرده است. امریکا به بهانه مبارزه با تروریسم در واقع زمینه و بستر لازم سیاسی و امنیتی برای ادامه تروریسم و تروریست پروری را فراهم می کند و به نام دموکراسی و اصلاحات سیاسی، ساده ترین اصول و اصلاح طلبی و دموکراسی را نقض می کند و در جزییات حیات سیاسی کشورها وارد می شود. سیاست های کنونی امریکا در منطقه عامل بسیاری از بحران ها و ناآرامی های منطقه است و ادامه این سیاست ها منطقه را با فجایع و مصایب زیادی مواجه می کند.مردم فلسطین در وضعیت نابسامانی به سر می برند. وضعیت معیشتی آنها دشوار و افق سیاسی آنها تیره است و فاجعه اقتصادی و سیاسی در حق مردم فلسطین را هشدار می دهد. همه اینها به اقدامات و رویکردهای امریکا در منطقه برمی گردد.
حل و فصل مسایل مطابق دیدگاه امریکا این است که به همه خواسته های اسراییل توجه شود اما به حقوق مشروع فلسطینی ها توجهی نشود.
امریکا اشغالگر عراق است و مسوولیت سیاسی و اخلاقی همه حوادث عراق بر دوش امریکاست. این موضوع درباره سیاست های امریکا در دیگر کشورهای منطقه نیز صدق می کند. امریکا با جانبداری کامل از اسراییل، نمی تواند مسایل و مشکلات منطقه را از بین ببرد بلکه آن را شعله ور
می سازد و به پیچیدگی آن دامن زده و دموکراسی را برای منطقه به ارمغان نمی آورد. امریکا هر چند که قدرت بزرگی به شمار می رود اما طرح هایش در منطقه شکست خورده است و ادامه حرکت این کشور در این مسیر، ناخرسندی بیشتر جهان عرب و اسلام را به دنبال دارد. وقایع جهان معاصر اثبات کرده است که هر نقطه ای که امریکا در آن حضور نظامی داشته باشد با ناآرامی روبه رو است و امریکا باید بداند که سیاسی زورگویی و سلطه طلبی و به کارگیری راه حل نظامی به جای راه حل دیپلماتیک راه به جایی نخواهد برد و نادیده گرفتن حقوق مشروع فلسطینی ها و جانبداری مداوم از اسراییل ثبات و امنیت را در منطقه به ارمغان نمی آورد.
امریکا باید سیاست جدیدی را در قبال مسایل منطقه در پیش بگیرد و در استفاده از نیروی نظامی یا تهدید به استفاده از آن، افراط نکرده و میان طرح های امریکا و طرح های اسراییل تفاوت قایل شود، زیرا تطابق استراتژیکی میان امریکا و اسراییل در منطقه فرصت واقعی را برای صلح فراهم نمی آورد و هر اندازه که میان طرح های امریکا و اسراییل حد و مرز وجود داشته باشد به همان اندازه امریکا می تواند در حل و فصل مسایل نقش فعالی ایفا کند. اما با توجه به ادامه سیاست های امریکا کشورهای منطقه باید اقدامات سیاسی و گام های مهمی را در داخل بردارند و مسایل و مشکلاتی را که بر ثبات و امنیت این کشورها تاثیر دارد، رفع کنند. منطقه شرایط و اوضاع نابسامانی دارد که جز با اقدامات داخلی سیاسی نمی توان با آن مقابله کرد، باید وحدت داخلی تقویت شود و ثبات سیاسی و امنیتی و اقتصادی کشورهای منطقه بالا برود. همراهی کشورهای منطقه با مردمشان در مقابله با خطرها موثر است. امریکا به کشورهای عربی برای مصالحه با اسراییل فشار می آورد و این در حالی است که کشورهای عربی فقط از طریق وحدت داخلی و همبستگی و همکاری میان یکدیگر می توانند با فشارها مقابله کنند. همان گونه که عوامل بحران زا در منطقه فراوان و عوامل پیونددهنده نیز زیاد است. ایجاد مجموعه امنیتی و سیاسی کامل میان کشورهای منطقه یکی از راه حل های سیاسی است که به کشورهای منطقه در رویارویی با ناپایداری امنیتی کمک می کند و بدین طریق می توان با سیاست های امریکا با ایران مقابله کرد . برای رویارویی نظامی روابط این کشور با اعراب در همه زمینه ها سایه می افکند و مخالفت بدون توجیه منطقی موجب بروز بحران می شود، از این رو بهترین گزینه پیش روی مساله هسته ای ایران راه حل دیپلماتیک است.
ناگفته نماند بی ثباتی عراق که یکی از دستاوردهای رویکرد امریکایی در منطقه است، تاثیراتی بس منفی را بر کشورهای همسایه بر جای گذاشته است و سیاست های نظامی گری امریکا و تلاش این کشور برای گشودن جبهه های جدید همگی بر بحران در منطقه می افزاید. کارشناسان بر این باورند که دموکراسی در منطقه از طریق سیاست مکر و فریب و حمایت دایم از اسراییل محقق نمی شود و منطقه با وجود چنین سیاست هایی همواره در معرض تهدید بی ثباتی و جوی آشفته و خطرناک خواهد بود. کشورهای منطقه فقط از طریق همکاری امنیتی منطقه ای و سیاسی که ثبات را به دنبال خواهد داشت می توانند با چالش هایی که سیاست های امریکا به وجود آورده مقابله کنند.

منبع: روزنامه الریاض
مترجم: فرزاد فرهاد توسکی

منبع : روزنامه جوان