جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کدام دیپلماسی؟


کدام دیپلماسی؟
فنون دیپلماسی را به نظر این قلم به دو بخش فنون خشن و نرم یا زنانه و مردانه باید تقسیم نماییم .احتمال قریب به یقین خاستگاه اولیه دیپلماسی نیز از بین زنان برخاسته و به مردان و سرآخر به حاکمان و والیان و صاحبان قدرت تسری پیدا کرد و طی قرون و اعصار توسط افراد و دولتهای مختلف رموز و خطوطی به‌ آن اضافه یا از آن کاسته گردید.
این روزها بحث بسیاری بر سر دیپلماسی خارجی و توفیق دیپلماسی دولت هفتم و هشتم و عدم توفیق دولت نهم می‌شود در این امر چون منی که هر طوری به مخم چکش بزنند در زمین سیاست‌بازان نمی‌افتم را برآن داشت تا محضر علمای فن و نیز عوامی چون خود نکاتی را عرض کنم.نکته بسیار ظریف در روابط و مناسبات خانمها در کشور ما که در عموم اقوام نیز رایج است آب ریختن آنها در حمام به پشت همدیگر برای ابراز برقراربودن مناسبات و اینکه ملالی از هم ندارند ، یادآور روش دولتها در ارسال پیامهای تبریک و تسلیت به مناسبتهای مختلف برای همدیگر است .صاحب این قلم مادر بزرگی داشت که در حال حاضر از نسلشان در این کشور شاید صد نفر هم زنده نباشند ( نسل سنی را عرض نمی‌کنم) مادربزرگم چنان در رفت‌وآمد با مردم آبادی حواس جمع بود که حد و حدود نداشت و همیشه مثل معروف ایرانیها را تکرار می‌کرد که هر رفتی آمدی دارد و اگر کسی بازدیدش را پس نمی‌داد، اولین حرکت دیپلماتیک او در حمام رخ می‌نمود. او به هیچ عنوان به عروس همراهش که برای شستشویش می‌رفت ، اجازه نمی‌داد پشت خانمی را که بازدیدش را پس نداده آب بریزد.حالا حکایت دوستان ما ، که در مناظرات در قبول یا رد سیاست خارجی دو دولت متقدم و متاخر داد سخن می‌دهند را اگر در اشل ساده و عامیانه عرض کرده و بخواهیم بررسی کنیم ، چند پرسش و پاسخ در خوری را می‌طلبد. که البته در این مثال شامل حال دولت می‌شود. برای دولت فعلی هم در مجالی دیگر عرض خواهم کرد.
۱) آیا در دولت گذشته یک دیدار از چند دیدار اروپایی توسط روسای دولت آنها پس داده شده ؟ اگر پاسخ منفی باشد تیم سیاست خارجی ما در دولت قبل نمره‌ای ندارد. نام آن خدمترسیدن و عرض ادبی بود ولاغیر .
۲) سادات و اولاد رسول برای این مردم از جایگاه بسیار والایی برخوردارند . آیا سفیرمان در فرانسه در دولت آقای خاتمی نمی‌توانست یک نکته ساده را بگنجاند و خروج رئیس جمهور ما را جدا از نماد ملتی کهن و چند هزار ساله به عنوان سید آل رسول از اتومبیل در مصاف چند قدمی آقای شیراک قرار دهد تا مردمی که با دیدن یک روحانی - آن هم سید- خود را آسیمه سروپا برهنه از فراز خانه به پایین انداخته و به استقبال می‌روند، شاهد پیاده‌روی چند ده متری رئیس جمهورمان تا رسیدن به پلکان کاخ ورسای که برفرازش آقای شیراک ایستاده بود نباشند، جدا از منافع ملی و نشان دادن چهره‌ای جدید از کشورمان که باید سنگهایش را در یک کفه ترازو گذاشت (کفه مثبت) و از آن طرف سنگهایی که باور ملتی را شکست در کفه دیگر قرار دارد (کفه منفی) و شاقول انصاف را علم کنیم که آیا ارزشش را داشت ؟
هر چند بی‌تعارف این از ناپختگی تیم سیاسی ما در سفارت و وزارت خارجه بود که گافی به این بزرگی داد. که علتش را جز هول شدن از وقوع چنین اتفاقی نمی‌توان دانست . وضو یک مقدمه و آداب است برای خواندن نماز اما اگر همین آداب را درست به جا نیاوریم نمازمان باطل است. سفیری که توان به جا آوردن آداب درست استقبال از رئیس جمهور کشورش در کشور محل ماموریتش براساس فرهنگ و نشان و جایگاه ملی و دینی مردمش را نداشته باشد از عهده حفظ منافع کشورش نیز برنخواهد آمد. آن طرف پس ندادن بازدید رئیس جمهور ما توسط تمامی سران کشورهای اروپایی مزبور نشان از یک دیپلماسی کم‌اثر و تا حدودی بی‌خاصیت داشته و قرینه‌ای برناکارآمدی تیم سیاسی دولت است اما دلجویی آقای شیراک در بازگشت آقای خاتمی و همراهی تا اتومبیل با ایشان هم باز نکات بسیار باریک‌تر از مو دارد که اگر روزی بنده در یک مناظره حاضر باشم نکاتی را عرض می‌کنم که در اینجا از حوصله این قلم خارج است.ختم کلام را با روش دیپلماسی بنیانگذار جمهوری اسلامی در پذیرش ادوارد شوارد نادزه برای تقدیم پاسخ گورباچف که ایشان حاضر به قبول ملاقات و دست دادن با او نشدند ، تا آخر سر کار براثر اصرار مسئولان ، فرمودند: اول آیت‌الله جوادی وارد بشوند تا من به احترام ایشان از جایم بلند شوم و باقی‌اش را که هم دیدیم: نماینده ابرقدرت جهان را در کنار مبل خود با لباس غیررسمی پذیرفتند.
منبع : روزنامه رسالت