پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا
اصول کیفیتبخشی در مدارس
در جنگ جهانی دوم آمریکایی به نام ادوارد دمینگ تئوری جدید مدیریتش را با خود به ژاپن برد. ژاپنیها که کشورشان در اثر جنگ ویران شده بود به دنبال راهی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشورشان میگشتند. تئوری دمینگ نقشه اصلی بود که ژاپنیها به آن نیاز داشتند. اکنون با گذشت سالها محصولات ژاپنی در سراسر جهان بسیار مورد توجه مردم قرار گرفته است. داستان موفقیت ژاپنیها توجه امریکاییها را جلب کرد. تئوری دمینگ که کنترل کیفیت یا کیفیتبخشی نام داشت به رضایت مشتریان محصولات مختلف، قدرت کارفرما و کیفیت کالاها تمرکز میکرد. به این ترتیب کارخانهداران آمریکایی و مدیران کمپانیهای مختلف تصمیم گرفتند اصول این تئوری را در زمینه کاری خود به کار گیرند. نخستین هدف از تئوری کیفیتبخشی بازنگری روشهای مدیریتی است به شکلی که کیفیت کالا بالاتر رود. کیفیتبخشی سازمانهای مختلف را تشویق میکند که برنامههای مدیریتی را در صدر کار خود قرار دهند. هدف دوم تئوری کیفیت بخشی این است که مدیران سازمانهای مختلف با توجه به نظرات و عقاید مردم کیفیت کالاها را افزایش دهند. واژه مدیر در سیستم کیفیتبخشی به شخصی گفته میشود که در کنار یک سیستم و نه در داخل آن کار میکند و زمانی که تمام افراد یک شرکت برای رسیدن به دو هدف ذکرشده با یکدیگر همکاری میکنند میتوان شاهد بهبود وضعیت محصولات نهایی شد. کیفیتبخشی تنها یک فلسفه نیست. این تئوری با ارائه قوانینی در ارتباط با محیط کار، از مدیران میخواهد با تغییراتی که در یک سیستم ایجاد میکنند، در بهبود کیفیت آن بکوشند. از آنجایی که کیفیتبخشی در صنعت بسیار موثر واقع شده است قوانین آن مدتی است که در زمینههای تحصیلی نیز به کار گرفته میشود. اغلب قوانین کیفیتبخشی در صنعت و تحصیلات مشابه هستند.
● قوانین دمینگ به شرح زیر است:
▪ قانون اول، روابط مشتریان: مشتریان یک سازمان یا داخلی و یا خارجی هستند. همانطور که مشتری یک کالا را از مغازه میخرد، کارمند هم میتواند مشتری مدیر باشد.
این قانون در زمینه تحصیلی به این شکل عنوان میشود. در یک کلاس دانشآموزان مشتری محصولات نهایی هستند و محصول کارگروهی دبیران و دانشآموزان، افزایش تواناییهای دانشآموزان، علائق و شخصیت آنها است. به عبارت دیگر دانشآموز مشتری معلم است. طبق این قانون مدرسه و معلم تامینکنندههای ابزار یادگیری موثر و محیط آموزشی مناسب هستند. مدرسه موظف است رفاه آموزشی مناسبی برای دانشآموزان فراهم کند. دانشآموزان کارمندانی هستند که محصولات نهایی آنها بهبود و رشد دائمی آنها است.
▪ قانون دوم، قدرتمندکردن کارفرما: کیفیت بخشی باید محل کار را تحت تاثیر خود قرار دهد. در واقع این تئوری بدون مشارکت کارفرماها به جایی راه نمییابد.
از آنجایی که کارمندان بیشتر از یک مدیر از شغل خودآگاهی دارند، مشارکت آنها نقش حیاتی برای سیستم دارد. مدیر یک سیستم موظف است کارمندان را دائما با روشهای کیفیت بخشی آشنا سازد و آنها را در تصمیمات مدیریتی سهیم کند و به پیشنهاداتشان گوش دهد.
در قانون دوم شاهد بهبود سیستم آموزشی در مدرسه خواهیم بود. از طریق برنامههای کیفیت بخشی مدیران با مشتریان (دانشآموزان و دبیران) بهصورت گروهی کار میکنند. به گفته دمینگ هیچ انسانی نباید انسان دیگر را مورد ارزیابی قرار دهد. کیفیت بخشی خود ارزیابی را بهعنوان راهی برای پیشرفتهای دائمی معرفی میکند.
▪ قانون سوم، برگزاری گردهماییهای متعدد و استفاده از اطلاعات آماری: اغلب شرکتها با نظرسنجیهای جمعی که انجام میدهند، به کیفیت کالای خود پی میبرند. اما دمینگ دائما در تئوریهای خودش از سازمانها تقاضا میکند که تمرکز خود را بر تولید کالاها قرار دهند.او معتقد است نظرسنجی هنگام پخش کالاها در بازار مشکلی را حل نخواهد کرد و بهتر است در زمان تولید به فکر تولید محصولات با کیفیت بود. با برگزاری گردهماییهای متعدد بهتر میتوان مشکلات تولیدی محصولات را حل کرد.
در قانون سوم مدرسه یک سازمان یا سیستم و کارهایی که داخل آن انجام میشود را یک روند مینامیم. نخستین کاربرد این قانون در مدرسه این است که دانشآموزان یا دبیران بهصورت فردی سرزنش نمیشوند از آنجایی که یک سیستم از مراحلی تشکیل شده است بهبود کیفیت مراحل مختلف منجر به بهبود محصول نهایی میشود. مدیر یک مدرسه باید با برگزاری جلسات مختلف به همراه دیگر مسوولان مدرسه کیفیت آموزشی را بالا ببرد.
▪ قانون چهارم، ایجاد فضای هماهنگ در محیط کار: همه افرادی که در یک سیستم کار میکنند باید در ارائه راهحلها و پیشنهاداتشان برای حل مشکلات یک سیستم احساس امنیت و راحتی کنند.
با اجرای این قانون ترس در محیطهای کاری از بین خواهد رفت.
در این قانون موفقیت قوانین کیفیت بخشی به مدیر بستگی دارد. یک مدیر با ایجاد فضای ایمن در مدرسه زمینه را برای ارائه پیشنهادات بازخواهد گذاشت.دبیران هم در کلاس محیطی را به وجود میآورند که دانشآموزان به راحتی پیشنهاداتشان را ارائه کنند و در بهبود کیفیت مدرسه نقشی به عهده داشته باشند.
● در سیستمهای کیفی مدارس باید به سه مورد توجه کرد
▪ نقش دانشآموزان: کیفیت بخشی دانشآموزان را مشتریان و کارمندان یک سیستم آموزشی میداند. مسوولان آموزشی باید دانشآموزان را در امر آموزش یاری دهند و از آنها بخواهند با پرسش سوالهای متعدد به بهبود سیستم کمک کنند. مدیران هم باید بهطور جدی پیشنهادات آنها را برای ایجاد تغییرات در زمینه آموزشی در نظر بگیرند.نقش معلمها: قوانین کیفیت بخشی از دبیران میخواهد روابط خود را با مدیران و دانشآموزان را تغییر دهند. دبیران باید از چشم دانشآموزان به سیستم آموزشی نگاه کنند و با مدیران مدرسه نیز همکاری کنند. مدیران موظف هستند مدرسه را به انجام کارگروهی تشویق کنند آنها باید برخی از مسوولیتها را بر دوش دبیران بگذارند.
▪ آزمایش و ارزیابی: به جای استفاده از امتحانات کلاسی و نمره برای ارزیابی پیشرفت دانشآموزان، مدرسه از طریق به کارگیری قوانین کیفیت بخشی به ارزیابی سالانه میپردازد. ارزیابی دبیران و مدیران نیز بههمین شکل است.
نمره یک دانشآموز هیچوقت ملاک عملکرد یک مدرسه نمیشود.
بنابر شواهد موجود کیفیتبخشی مدارس را در زمینههای زیر یاری خواهد کرد.
الف) تعریف دوباره نقشها، اهداف و مسوولیتهای مدرسه
ب) بهوجودآوردن برنامههای آموزشی جامع برای دانشآموزان تمام سطوح
پ) بهبود نگرش و عقاید کارکنان یک مدرسه
همانطور که گفته شد دبیران نقش مهمی در بهبود کیفیتبخشی مدارس ایفا میکنند.
در این قسمت به چند روش اشاره میکنیم که دبیران با استفاده از آنها به کیفیتبخشی خواهند رسید.
▪ نوشتن اهداف آموزشی: اهداف آموزشی جملاتی هستند که نشان میدهند دانشآموز پس از یادگیری یک عنوان درسی چه تواناییهایی پیدا کرده است.این جملات را میتوان پایان هر فصل درسی و یا مطلب درسی یادداشت کرد. بهعنوان مثال <حسابکردن، توضیحدادن، پیشبینی کردن و...>نتیجه عمل دانشآموزان باید کاملا مشاهده شود. واژههایی چون <یادگرفتن> متوجهشدن. گرچه مهم هستند اما چیزی را مشخص نمیکنند.اهداف آموزشی مشخص به دبیران کمک میکند، فعالیتهای آموزشی کلاس ازجمله برگزاری امتحان و... به راحتی انجام شود.دانشآموزان وقتی بدانند دبیران چه انتظاراتی از آنها دارند بهتر انتظارات دبیران را برآورده میکنند.
یکی دیگر از عواملی که به دبیران کمک میکند تشویق دانشآموزان به یادگیری بهصورت گروهی است. وقتی دانشآموزان بهصورت گروهی کار میکنند محصول نهایی خود را بهتر عرضه میکنند گروهی کارکردن امکان برقراری ارتباط دوجانبه بین دانشآموزان را فراهم میکند. به علاوه دانشآموزان در یک گروه تشویق میشوند از همه مهارتهای گروه برای حل مشکلات و مسائل استفاده میکنند.
تمام اعضای یک گروه باید برای رسیدن به اهداف مشترک خود به یکدیگر اعتماد کنند. اگر هریک از اعضای گروه در انجام وظیفه خود کوتاهی کند، عواقب آن تمام گروه را تحتتاثیر قرار میدهد.
یکی دیگر از عواملی که مدرسه را به قوانین کیفیتبخشی نزدیک میکند، شیوه ارزیابی دانشآموزان است. طبق قوانین کیفیتبخشی عملکرد افراد را نباید بهصورت فردی مورد ارزیابی قرار داد. کارشناسان آموزشی امروز به این نتیجه رسیدهاند که آزمونهای استاندارد مبنای مناسبی برای ارزیابی دانشآموزان نیست.
یک دبیر بهتر میتواند کار دانشآموزان را از طریق فعالیتهایی که در کلاس انجام میدهند مورد سنجش قرار دهد.
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات انتخابات مجلس دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی روز دختر رافائل گروسی رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رهبر انقلاب مجلس زنان
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران وزارت بهداشت بارش باران آموزش و پرورش سلامت فضای مجازی قوه قضاییه شهرداری
گاز دولت خودرو قیمت دلار مالیات قیمت خودرو قیمت طلا مسکن حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب تهران نمایشگاه کتاب تلویزیون ازدواج کتاب محمدمهدی اسماعیلی سینمای ایران سریال دفاع مقدس تئاتر موسیقی سینما
هواپیما دانشجویان دانش بنیان اینوتکس
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه آمریکا رفح حماس روسیه حمله به رفح نوار غزه ترکیه
فوتبال رئال مادرید استقلال پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران ذوب آهن نساجی
تبلیغات اینترنت اپل سامسونگ ناسا عیسی زارع پور آب گوگل مایکروسافت
سرطان هندوانه آسم بیماران خاص سنگ کلیه کمردرد بیمه سبزیجات اعتماد به نفس