جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


حتی تو پیاده رو هم آرامش نداریم


حتی تو پیاده رو هم آرامش نداریم
وقتی مثل قطار شهربازی، ناگهان و شتابزده از کنار عابران می‌گذرند هیچ‌کس برایشان دست تکان نمی‌دهد.
صدای اعتراض و گلایه و آه و نفرین است که بلند می‌شود و بگومگوهای مختصری که کمتر کسی از عابران پیاده پی‌اش را می‌گیرد. تردد موتورسواران در حریم پیاده‌ها هم عادی شده این روزها. مثل روزهایی که نداشتن کلاه ایمنی برای سرنشینان موتوسیکلت عادی بود و کمتر موتورسواری در دام جریمه توقیف سه ماهه به دلیل استفاده نکردن از کلاه ایمنی گرفتار می‌شد. اما حالا کلاه ایمنی بر سر گاه حتی با صدای ناهنجار اگزوز موتوسیکلت‌هایشان در حریم پیاده‌روها آسان رفت و آمد می‌کنند و مجازات و تشدید مجازات را هم پشت‌سر می‌گذارند.
کلاه ایمنی بر سر از نقطه نقطه پیاده‌روهایی عبور می‌کنند که شاید فاصله چندانی با تقاطع‌ها و چهارراه‌ها و نگاه ماموران راهنمایی و رانندگی نداشته باشند، اما موتورسواران متخلف برای تردد در حریم امن عابران پیاده، ماموران راهنمایی و رانندگی را هم پشت سر می‌گذارند و کمتر قبض جریمه‌ای به خاطر این تخلف آنها سیاه می‌شود. تخلفی که بازی با سلامتی و جان عابران را به همراه دارد و چنان حریم امن رفت و آمد پیاده‌ها را تحت‌الشعاع قرار داده که دیگر مدت‌هاست عابران عادت کرده‌اند با حرکت ناگهانی و عبور شتابزده موتوسیکلت‌ها از کنارشان از جا بپرند.
گاهی فریادی بلند می‌شود و گاه ناسزایی بر لب آمده و نیامده جدال میان عابران و موتورسواران در پیاده‌روها به همین شکل ادامه پیدا می‌کند، درست زمانی که ماموران راهنمایی و رانندگی موتورسواران را تنها به دلیل خلاف جهت حرکت کردن، تک چرخ زدن و نداشتن زین مجزا برای ترک‌نشین در تقاطع‌هایی نزدیک به همین پیاده‌روهای پرکشمکش جریمه می‌کنند و نظارت آنها بر موتورسواران متخلف در پیاده‌روها آنقدر ضعیف است که از تکرار این حرکت خطرساز توسط آنها جلوگیری نمی‌شود.
● جریمه‌های بی‌تاثیر، عابران بی‌پناه
این‌گونه است که هدف وسایل نقلیه‌ای مانند موتوسیکلت زیر سوال می‌رود. وسایلی که برای افزایش رفاه و آسایش مردم توسعه یافته‌اند، باعث ایجاد ناهنجاری می‌شوند چرا که امکانات و شرایط استفاده از آنها، معابر، خیابان‌ها و مکان‌های عمومی با اهداف طراحی شده سازگار نیست. این را دکتر محمدمهدی رحمتی، جامعه‌شناس می‌گوید و تاکید می‌کند که این‌گونه کجروی‌ها ،رفتارها و آسیب‌ها زاییده پس‌افتادگی یا تاخیر فرهنگی است. او می‌افزاید: «ما تکنولوژی را به عنوان یک ابراز دریافت کردیم اما فرهنگ استفاده از آن در جامعه نهادینه نشده است.»
شاید این داستان همه وسایل نقلیه باشد که متناسب با نیاز شهروندان تولید می‌شوند اما متناسب با نیاز آنها مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. تردد موتوسیکلت در پیاده‌رو هرچند برای بسیاری از عابران عادی شده است و بیشتر این تخلفات از دید بازرسان راهنمایی و رانندگی نیز پنهان می‌ماند اما آسیب‌شناسان اجتماعی، آن را همچنان یک رفتار ضداجتماعی ناشی از کج‌فهمی می‌دانند، به‌گونه‌ای که دکتر حسین فرجاد، آسیب‌شناس در این باره می‌گوید: «فقر فرهنگی، فقر آموزش و فقر درک؛ اینها دلیل بروز چنین رفتارهای ضداجتماعی است.»
به‌نظر می‌رسد نظارت پلیس بر این رفتارها چنان با ملایمت همراه بوده که این کجروی‌ها شدت نیز یافته‌اند. این را می‌توان در هراس عابران از تصادف و برخورد با موتوسیکلت در نقطه‌ای از خیابان مشاهده کرد که باید برای پیاده‌ها امن‌ترین مکان باشد. این را می‌توان در جسارت بسیار موتورسواران متخلف برای تردد در پیاده‌روها به وضوح تماشا کرد، وقتی که آسوده و بی هیچ هراسی از جریمه و مجازات، حقوق پیاده‌ها را زیر سنگینی چرخ‌های موتوسیکلت‌هایشان له می‌کنند.
توقیف ۳ ماهه یا ۶ ماهه این وسایل نقلیه هم گره‌ای از کلاف سردرگم ناامنی پیاده‌روها باز نمی‌کند، حتی اگر بر اساس گفته‌های سرهنگ سیدهادی هاشمی، رئیس راهنمایی و رانندگی تهران دیگر تمام پارکینگ‌های راهنمایی و رانندگی تهران از موتوسیکلت‌های متخلف و توقیف‌شده پر شده باشد و تعداد آنها ماهیانه به‌صورت میانگین تا ۲۵ هزار دستگاه برسد، حتی اگر هم عابران و هم موتورسواران بر این اصل قانونی آگاه باشند که تصادف موتوسیکلت با عابر در پیاده‌رو مشمول تشدید مجازات است و در صورت بروز چنین حادثه‌ای دوسوم بیشترین حد مجازات یعنی حبس ۳ ماه و دیه نیز بر مجازات افزوده می‌شود. به‌نظر می‌رسد هیچ‌یک از اینها دردی از درد عابران دوا نمی‌کند.
وقتی حقیقت امر یک پیاده‌روی وسیع است و قرارگرفتن عابران بی‌پناه در معرض برخورد با موتوسیکلت‌هایی که بر حریم قانونی پیاده‌ها تجاوز کرده‌اند. وقتی حقیقت امر از حضور موثر نظارت پلیس خالی است، وقتی حتی سرهنگ هاشمی هم می‌گوید: این جریمه‌ها کافی نیست. این برخوردها در کشور ما جواب نمی‌دهد.
۲۵ تیم پلیسی در ۲۵ نقطه از تهران، ۲۵ بار صبح و ۲۵ بار بعدازظهر بر تردد دو میلیون و ۱۰۰ دستگاه موتوسیکلت نظارت و متخلفان را توقیف می‌کنند، با وجود این، هنوز حسرت برخورد پلیس با موتورسوارانی که پیاده‌روها را برای تردد انتخاب می‌کنند، در دل بسیاری از عابران نشسته است، عابرانی که بسیاری از آنها حتی در برابر خطرات متعددی که هنگام عبور یک موتوسیکلت از کنارشان آنها را تهدید می‌کند، منفعل هستند. شاید از درگیری، از مناقشه بی‌حضور بازرس و مامور می‌گریزند. مناقشه‌ای که در صورت بالا گرفتن و عود بیشترین آسیب را متوجه عابر بی‌سلاح می‌کند.
رئیس راهنمایی و رانندگی تهران برای مهار و کنترل موتوسیکلت‌ها خواستار مجازات‌های تکمیلی است و اگرچه رحمتی به عنوان یک جامعه‌شناس تشدید مجازات را به تنهایی موثر نمی‌داند و معتقد است در مواردی تشدید مجازات می‌تواند به افزایش جرم نیز منجر شود، اما سرهنگ هاشمی همچنان تاکید می‌کند که شاید با تشدید مجازات همچون بازداشت موتورسواران متخلف علاوه بر توقف وسیله نقلیه آنها بتوان از افزایش تخلفات توسط این اسباب‌بازی‌های خطرناک جلوگیری کرد. هر چند هنوز هیچ‌گونه تغییر و تشدیدی در مجازات موتورسواران متخلف اتفاق نیفتاده و هر آنچه هم که هست، توقف سه ماهه یا بیشتر آنقدر موثر نبوده که عابران بتوانند با اطمینان و آسایش در حریم امن خود گام بردارند. بیشتر آنها به این قانع اند که هنگام شنیدن صدای یک موتوسیکلت خود را در گوشه پیاده‌رو مچاله کنند تا آن وسیله عبور کند، بی‌هیچ تصادف و برخوردی.
● از مردم نخواهید با هم درگیر شوند
اگرچه نه آسیب‌شناسان، نه کارشناسان اجتماعی و نه ماموران راهنمایی و رانندگی خواستار درگیری و مناقشه میان عابران و موتورسواران نیستند، اما ورود مردم به این عرصه و برخورد با موتورسواران متخلف از جانب آنها خواه ناخواه مناقشه برانگیز است. این را تجربه‌های روزمره در خیابان‌ها می‌گویند. این را می‌توان از صدای رد و بدل شدن ناسزا میان پیاده‌ها و موتورسواران شنید، ناسزایی که به گوش ماموران رسیده و نرسیده به فراموشی سپرده می‌شود.
با وجود این فرجاد می‌گوید: «مردم نباید منفعل باشند و با گفتن به من چه ارتباطی دارد از کنار این رفتار ضداجتماعی بگذرند. باید با آرامش به موتورسواران متخلف تذکر بدهند و آنها هم کم‌کم یاد بگیرند که باید چگونه رفتار کنند چون هر رفتار ناهنجاری قابل اصلاح است.»
سرهنگ هاشمی هم همین را می‌گوید و معتقد است اگر همه مردم با متخلفان برخورد کنند، آنها نمی‌توانند به‌راحتی در پیاده‌روها به تردد ادامه دهند، این برخورد باید همه‌جانبه باشد، نه انفرادی. این در حالی است که جعفر تشکری‌هاشمی، معاون حمل‌ونقل و ترافیک تهران با تاکید بر اینکه وقتی برخورد به میزان کافی نباشد، غفلت و جرم به یک موهبت تبدیل می‌شود، می‌گوید: «وقتی شما در جامعه‌ای، جرم را در حد بالا مشاهده کردید، یقین داشته باشید که این مساله یا به سهو و خطای قانونگذار بازمی‌گردد و یا به شیوه برخورد با تخلفات و خوب اجرانشدن قانون.»
این گفته‌ها و نیز نظر بسیاری از کارشناسان اجتماعی سنگینی بار مسوولیت برخورد با موتورسواران متخلف را از شانه‌های مردم برمی‌دارد و نهادهای متولی را متوجه تکمیل و تشدید وظایف خود در قبال شهروندان می‌کند، شهروندانی که به اعتقاد رحمتی، فقدان الگوسازی فرهنگی در کشور بر شیوه رفتار آنها با تکنولوژی تاثیر منفی داشته است، شهروندانی که گاه خود را به در شیشه‌ای فروشگاه‌ها می‌فشارند و گاه پشت تنه درختان پناه می‌گیرند تا خود را از برخورد با موتوسیکلت‌ها در پیاده‌رو خلاص کنند.
همه می‌دانند موتورسواران، ماموران راهنمایی و رانندگی، حتی قبض‌های جریمه اگر مجال بیابند، با زبان بی‌زبانی می‌گویند که پیاده‌روها برای رفت‌وآمد رهگذران بنا شده‌اند و هیچ‌کس نمی‌تواند مردم را مجبور کند برای بازپس گرفتن حق مسلم خود، با موتوسیکلت‌ها بجنگند.
منبع : کارنا