چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا
عصر دانایی
هم زمان با ورود شتاب زده جهان به دورهای که از آن به عصر اطلاعات یاد میشود، نظام جدیدی از قدرت در صحنه بینالملل رقم میخورد. این نظام قدرتی جدید باعث شده است که نظام قدرتی پیشین حاکم برکره زمین، دچار یک دگرگونی اساسی شود. به طوری که این دگرگونی، همة قوانین بازی قدرت را تغییر داده و باعث انقلابی در ماهیت قدرت شده است. منابع قدرتی که شامل زور، ثروت و دانایی است دچار تحولی اساسی شده است. دانایی در مقابل زور و ثروت قد علم کرده و تفاوتی فاحش را نمایان میسازد. نظام قدرتی که پیش از این مبتنی برثروت و یا زور بود در دنیای کنونی برسومین عنصر قدرت یعنی دانایی تکیه زده است. ظهور نظام نوین تولید ثروت برمبنای مغز، توجه به منابع انسانی را پر اهمیت میسازد. منابعی که هرگز رو به زوال نخواهد گذاشت. عوامل تولیدی که شامل زمین، نیروی کار، مواد خام و سرمایه است با ورود دانایی کم اهمیت میشوند. در نظام تولید ثروت کنونی دیگر کارکرد برمبنای قدرت عضلانی کاربردی ندارد، بلکه این مبادله پیشرفته دادهها و اطلاعات الکترونیکی است که تولید ثروت میکند و قهرمان جدید عرصه قدرت، خلاقیت مبتنی براطلاعات جدید است نه کارگر و کارفرما.
خشونت به عنوان اولین منبع قدرت، در زمان دو جنگ جهانی وظهور ابرقدرتها به وضوح دیده میشد که در کنار این مسأله نارسائیهای مهمی از خشونت جلوه میکند.خشونت در وهله نخست، ما را وا میدارد با خود چماق حمل کنیم. یا مسابقه تسلیحاتی راه بیاندازیم که عوارض خطرناک آن را نه تنها برای ما بلکه برای همه افزایش میدهد. حتی وقتی خشونت «مؤثر» واقع میشود، مقاومت ایجاد میکند. قربانیان یا بازماندگان آن در کمین نخستین فرصت برای تلافی مینشینند. ضعف اساسی زور بیرحمانه و خشونت، انعطاف ناپذیری محض آن است. به سخنی کوتاه، خشونت، بدترین نوع قدرت است. برعکس، ثروت به مراتب ابزار بهتری برای قدرت است. کیف پرپول انعطاف بیشتری دارد. از ثروت میتوان به شیوهای مثبت یا منفی استفاده کرد. بنابراین از زور بسیار انعطافپذیرتراست. ثروت قدرتی از نوع متوسط به دست میدهد. ولی با اندکی تأمل درمییابیم که ثروت نیز به عنوان منبعی تمام شدنی و زوالپذیر که زمانی به عنوان دومین منبع قدرت، مبنای منازعات جهانی برای کسب قدرت بود در حال حاضر به عاملی غیر کاربردی جهت دستیابی به قدرت بدل شده است در جایی که زور و پول، کارآمدی خود را از دست دادهاند، دانایی به عنوان مهمترین عنصر تشکیل دهنده قدرت ایفای نقش میکند به طوری که حتی میتواند تأثیر دو عنصر پول و خشونت ر ا چند برابر کرده، بدون اینکه قدرت چندانی مصرف شود. بهترین نوع قدرت، از کاربرد دانایی حاصل میشود. شون کانری، هنرپیشة معروف در فیلمی که داستان آن در کوبا در دوران حکومت دیکتاتوری با تیستا اتفاق میافتد، در نقش مزدوری انگلیسی ظاهر میشود. در یک صحنة به یاد ماندنی، فرماندة ارتش حاکم مستبد به وی چنین میگوید: «سرگرد، به من بگو اسلحة مورد علاقهات چیست تا برایت تهیه کنم» شون کانری پاسخ میدهد: «مغزها» بهترین نوع قدرت به سادگی از بین نمیرود. بنابراین، از میان سه منبع ریشهای نظارت اجتماعی، این دانایی است که انعطاف پذیری بیشتری داشته و چیزی را تولید میکند که افسران ارشد پنتاگون دوست دارند آن را «بلندترین صدای طبل تو خالی» بنامند. از دانایی میتوان برای تنبیه و پاداش و ترغیب و حتی دگرگون سازی استفاده کرد. با استفاده صحیح و کاربردی از اطلاعات میتوان با کمترین قدرت،بیشترین موفقیت را در راه رسیدن به هدف کسب کرد به گونهای که از هدر رفتن پول و نیرو جلوگیری شود. دانایی به لحاظ گستردگی که دارد فنا ناپذیر و قابل گسترش است چرا که دستیابی به شناخت نهایی و غایی محال است. بنابراین، دانایی همیشه راهی تا بی نهایت را در پیش روی دارد. پس میتوان به این عنصر قدرت تکیه زده و از آن به عنوان اساسیترین ابزار، جهت نیل به اهداف استفاده کرد. به دلیل پیشرفت چشمگیر و رو به افزایش تکنولوژی اطلاعاتی و استفاده بسیاری که از این تکنولوژی میشود، منازعه قدرت برسر تولید، توزیع و کنترل اطلاعات ودانایی خواهد بود که اهمیت این مسأله را به ما گوشزد می کند. در حال حاضر بهترین اسلحه جهت فرو نشاند ن رقیب در صحنه بینالملل، مغزها هستند که به سادگی از بین نخواهند رفت و روز به روز قدرت بیشتری را از آن خود میکنند زمانی جنرال موتورز general motores یک کمپانی ابر قدرت و یک مرکز قدرت سیاسی در واشنگتن به حساب میآمد، اما در جریان تحولاتی که در مفهوم قدرت ایجاد شد اطلاعات و دانش مدیریتی همگام با جریان توزیع دانایی، پخش و کنترل این اطلاعات از دست تعدادی از شرکتها، سازمانها و نهادهای خاص خارج شد و به دست عموم افتاد. همین مسأله باعث شد جنرال موتورز احساس خطر کرده و اعلام کند «ما برای حفظ موجودیت خود تلاش میکنیم» بنابراین متوجه میشویم که جهان امروز تا چه حد با جهان دیروز متفاوت است و وجه این تمایز در گستردگی اطلاعات و دانایی است. در حال حاضر پیشرفت آنقدر سریع اتفاق میافتد که رهبران جهانی فرصت منظم کردن تغییرات را از دست دادهاند و در عوض به دنبال این تغییرات کشیده میشوند. و همانگونه که شاهد هستیم دانایی افسار این تغییرات را به دست دارد.
دانایی، افزون بر انعطافپذیری عظیمش وپژگیهای مهم دیگری نیز دارد که آن را با منابع سطح پائینتر قدرت در جهان آینده از بنیان متمایز میسازد.
زور، به خاطر همة نگرانیهای عملی، فناپذیر و محدود است. میزان زوری که میتوانیم قبل از ویران کردن آنچه میخواهیم به چنگ آوریم یا از آن دفاع کنیم، به کارببریم بسیار محدود است. ثروت نیز چنین است. هر چیزی را نمیتوان با پول خرید و حتی پرترین کیفها نیز سرانجام خالی میشوند.
به عکس، دانایی چنین نیست. ما همیشه میتوانیم دانایی بیشتری تولید کنیم. زنون الئائی(Zeno of Elea) فیلسوف یونانی اشاره داشت که اگر مسافری هر روز نیمی از راه خود را به سوی مقصد بپیماید، هرگز نمیتواند به مقصد غایی برسدزیرا همیشه، نیم دیگری از راه باقی می ماند. به همین معنا ما هرگز به معرفت غایی دربارة چیزی دست نخواهیم یافت ولی همیشه میتوانیم گامی در جهت درک تام هر پدیده ای برداریم. دانایی حداقل در اصول بی نهایت قابل گسترش است.
همچنین دانایی ذاتاً با عضله و پول متفاوت است. زیرا به عنوان یک قاعده اگر من از تفنگی استفاده کنم، شما در همان زمان نمیتوانید از همان تفنگ استفاده کنید. اگر شما یک اسکناس صدتومانی را خرج کنید من نمیتوانم همان موقع آن اسکناس را خرج کنم.
به عکس، هردوی ما میتوانیم از همان دانش یا اطلاعات خواه به سود یا به زیان دیگری استفاده کنیم. و در همین فرایند حتی دانایی بیشتری تولید میشود. بر خلاف گلولهها یا بودجهها، دانایی خودش تمام نمیشود. این نکته به تنهایی به ما میگوید که قواعد بازی قدرت ـ دانایی با قواعد بازیهایی که در آن افراد خواستة خودرا با زور یا پول به انجام میرسانند، بسیار متفاوت است.
با ورود شتابان ما به دورانی که عصر اطلاعات نامیده شده است، آخرین و حتی اساسیترین تفاوت، خشونت و ثروت را از دانایی متمایز میکند. طبق تعریف، زور و ثروت هر دو در مالکیت افراد قوی و دارا قرار دارند. این ویژگی واقعاً انقلابی دانایی است که حتی ضعیف ونادار هم میتوانند آن را به چنگ آورند. دانایی، مردمی ترین منبع قدرت است. دانایی، حتی وقتی قدرتمندان از آن برای افزایش قدرت خود استفاده میکنند، بر ایشان تهدیدی دائمی میشود. این واقعیت تبیین میکند که چرا صاحب قدرتی ـ از پدرسالار خانواده تا رئیس کمپانی یا نخست وزیر کشور ـ میخواهد بر کمیت و کیفیت و توزیع دانایی در قلمرو تحت سلطة خود نظارت داشته باشد. مفهوم مثلث قدرت به طنز جالب توجهی میرسد.
حداقل برای سیصد سال گذشته، اساسیترین منازعة سیاسی در داخل همة کشورهای صنعتی شده بر سر توزیع ثروت بوده است: به کی چی برسد؟ واژههایی چون چپ و راست یا سرمایهدار و سوسیالیست برحول این محور بنیادی میچرخیدند. با این همه، به رغم توزیع نادرست ثروت در جهانی که به طور دردناکی میان غنی و فقیر تقسیم شده بود، معلوم شد که در مقایسه با دو منبع دیگر قدرت جهانی، ثروت در گذشته و حال بهتر توزیع شده است. هر قدر هم میان دارا و ندار تفاوت وجود داشته باشد، شکاف عظیمی که مسلح را از بی سلاح و نادان را از دانا جدا میکند، به مراتب از آن عمیقتر است.
امروزه در کشورهای مرفه و به سرعت در حال تغییر، به رغم همة نا برابریهای درآمد و ثروت، منازعة آیندة قدرت به طور روز افزونی بر سر توزیع و دسترسی به دانایی خواهد بود. به این علت است که ما تا ندانیم دانش و اطلاعات چگونه و به سوی چه کسانی جریان مییابد،نه میتوانیم خود را در برابر سوء استفاده از قدرت حفظ کنیم و نه قادر خواهیم بود جامعة دموکراتیکتری را که تکنولوژیهای فردا وعده می دهند،برپا داریم. کنترل دانایی، معمای دشوار منازعةجهانی قدرت در هر نهاد انسانی است.
مدیرت دانایی یکی از شیوههای کنترل دانایی است که در حال حاضر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. دانش در مدیریت دانایی وارد عرصه مدیریت میشود. به طور کلی سه محور را برای مدیریت میتوان ترسیم کرد: مدیریت انحصاری، مدیریت مشارکتی و مدیریت دانایی که معدود کشورهایی مدیریت انحصاری و مشارکتی را کنار گذاشتهاند.
در مدیریت انحصاری مدیریت یک فرد بر یک کل مطرح است و در مدیریت مشارکتی، مدریت یک گروه بر یک کل ولی در مدیریت دانایی بحث فرد و یا گروه نیست بلکه در اینجا دانش و دانایی است که مدیریت میکند و بر چرخة مدیریتی سوار است. در عصر دانایی، مدیریت دانایی با محوریت دانش بر چرخه قدرت فرمان میراند. دانش کانون قدرت است و مدیریت را سازمان میدهد.در واقع عصر دانایی، دورانی است که دانش وارد عرصه مدیریتی شده و اعمال اقتدار میکند.ایران نیز: به عنوان یک عضو از نظام بینالمل باید توجه به منابع انسانی را به عنوان دارندگان و حافظان دانش، اطلاعات ودانایی در اولویت برنامههای خود قرار دهد. متأسفانه ما در ایران شاهد پدیده فرار مغزها هستیم که باعث شده این منبع مهم قدرت به دلیل احساس عدم امنیت به سایر کشورها منتقل شود و به راحتی در جهت کسب و نیل به اهداف سایرین مورد استفاده قرار گیرد. این معضل، کشور ما را با یک خمودگی افکار مواجه ساخته است، به طوری که در افکار واذهان عمومی ایستایی و رخوت مشاهده میشود و همین باعث عقب ماندگی ما از جرگه دارندگان قدرت شده است. در حالی که مغزهای ایرانی در کشورهای غربی پایههای اقتصاد آنها را بنا میکنند و چرخه اقتصادی آن کشورها را میگردانند، در ایران شاهد مشکلات اقتصادی روز افزون هستیم. بنگاههای اقتصادی در ایران که بخش اعظمی از فعالیتهای اقتصادی را بر عهده دارند باید در عرصه اقتصاد، گامهای مؤثرتری برداشته و توجه به منابع انسانی را در رأس عملکردها و تصمیم گیریهای خود قرار دهند، به گونهای که اطلاعات و دانایی این منابع انسانی، راهی برای صعود چنین سازمانهایی به سمت توانمند شدن جهت رقابت در بازارهای جهانی شود و بتواند اقتصاد ایران را در این نظام نوین تولید ثروت از ورطه عقب ماندگی نجات دهد.
امیر محمد - خیرخواه
منبع : بنیاد آینده نگر ایران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس شورای اسلامی مجلس ایران رئیس جمهور شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس یازدهم صادق زیباکلام حسن روحانی حجاب
قوه قضاییه تهران هواشناسی قتل شهرداری تهران پلیس دستگیری سازمان هواشناسی بارش باران سیل آموزش و پرورش خانواده
قیمت دلار مالیات قیمت طلا قیمت خودرو یارانه بانک مرکزی خودرو سایپا بازار خودرو دلار بورس مسکن
کتاب نمایشگاه کتاب تئاتر فردوسی شاهنامه همایون شجریان سحر دولتشاهی نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون سینمای ایران دفاع مقدس سینما
اینترنت سرعت اینترنت وزارت علوم دانشگاه تهران فضا تحقیقات و فناوری
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه جنگ غزه حماس ترکیه نوار غزه اوکراین طوفان الاقصی افغانستان
فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر رئال مادرید باشگاه استقلال لیگ برتر ایران فولاد خوزستان جواد نکونام مهدی طارمی فولاد بازی
هوش مصنوعی گوگل تبلیغات ناسا ایرانسل تلفن همراه موبایل هواپیما دوربین نوآوری فیبر نوری
وزارت بهداشت سرطان رژیم غذایی زیبایی زوال عقل نمک کاهش وزن دیابت سلامت روان