دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

کتک خوردن اولین سفیر آمریکا از نگهبانان حرمسرای ناصرالدین‌شاه


کتک خوردن اولین سفیر آمریکا از نگهبانان حرمسرای ناصرالدین‌شاه
«س، ج، بنجامین» نخستین نماینده‌ی سیاسی ایالات متحده آمریكا در ایران بود. او كاردار، سركنسول و بنیانگذار سفارت آ‌مریكا در ایران به شمار می‌رود. بنجامین در سال ۱۲۶۱ شمسی مطابق با ۱۸۸۳ میلادی به تهران آمد و سفارت كشورش را در ایران تأسیس كرد.
نخستین نماینده‌ای آمریكا در ایران ۲۱ سال در كشورمان اقامت داشته و به انجام مأموریت سیاسی خود پرداخته است. گفتنی است در این دوره دولت آمریكا روابط و مناسبات بسیار گرم با ایران نداشته است.
عمده‌ترین كار نماینده‌ی سیاسی آمریكا در ایران حمایت از میسیونرها و مبلغان مذهبی آمریكایی در ایران بوده است. در این دوره انگلستان و روسیه چون حضوری فعال داشتند آمریكا منافع دیگری در ایران نداشت. برای آقای بنجامین اتفاقی در ایران افتاده كه در مطبوعات به چاپ رسیده و نقل آن برای خوانندگان خالی از فایده نیست.
بنجامین اولین سفیر آمریكا از دست نگهبانان حرمخانه شاه در ایران كتك خورد. اگر یكی از زنان حرم متوجه نشده بود سفیر و دخترش در زیر مشت و لگد نگهبانان كشته شده بودند. در گذشته‌های دور سفرایی كه تعیین می‌شدند و به كشورهای جهان عزیمت می‌كردند اكثراً از آداب و رسوم اهالی آن كشور با خبر نبودند وهمین باعث می‌گردید كه ناگهان روابط و مناسبات دو كشور دوست بهم خورده و سفرای یكدیگر احضار شوند از جمله اتفاقی كه در این زمینه رخ داد، در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود. در آن زمان بنجامین به اتفاق همسر و فرزندان خود از آمریكا به تهران آمدند. این دیپلمات سعی كرد از روزهای نخست آداب و رسوم ایرانیان را فراگیرد. چون بیم داشت كه یكدفعه بر اثر بی‌مبالاتی روابط دو كشور ایران و آمریكا به هم بخورد. بر حسب تصادف همین طور هم شد و روزی كه بنجامین و دخترش با درشكه به محل ییلاقی سفارت در شمیران می‌رفتند به قهوه خانه‌ای در بین راه ‌رسیدند كه چند درشكه دیگر در آنجا ایستاده بودند. هنگامی كه درشكه سفیر به آنجا رسید ناگهان عده‌‌ای نظامی از زیر درختان بیرون می‌ریزند و به درشكه‌چی و جلودار و سفیر و دخترش حمله‌ور می‌‌گردند. جلودار هر چه فریاد می‌زند این درشكه سفیر آمریكا است، گوش نظامیان به این حرف‌ها بدهكار نبود و آنها مشغول زدن ‌شدند. بنجامین متوجه ‌شد كه نظامیان از سربازان گارد سلطنتی هستند و حرمخانه شاه در اینجا مستقر است. در چنین مواقع، آداب و رسوم چنین است كه سفراء هم به چنین محوطه‌ای داخل نشوند.
سفیر آمریكا بلافاصله دستور داد درشكه چی درشكه را برگرداند ولی با اینحال سربازان دست از كتك‌كاری برنداشتند. از قضا یكی از زنان حرمسرا متوجه قضیه می‌شود و مستخدم مخصوص را برای خلاصی و پایان دادن ماجرا می‌فرستد. او هنگامی می‌رسد كه جلودار و درشكه‌چی زرنگ، جان سفیر مجروح و دخترش را از دست سربازان رهانیده بودند. ماجرا در اینجا خاتمه نیافت. روز بعد یادداشتی از طرف سفیر به وزارت امور خارجه ارسال گردید. در این یادداشت ‌آمده بود كه اگر چنانچه عذرخواهی نشود پرچم سفارت آمریكا پائین كشیده می‌شود و سفیر دستور تعطیلی سفارتخانه را خواهد داد. صبح روز سوم «صنیع‌الدوله» یكی از وزرای برجسته به محل سفارت می‌رود و تأثر خاطر شاهانه را به سفیر ابلاغ می‌نماید. بعد از آن جواب دیگری به سفارت می‌رسد كه متن آن تماماً ا..... بود سپس منشی سفارت و درشكه‌چی و جلودار را احضار می‌نمایند و در پیش چشمان آنان مسببین واقعه را شلاق می‌زنند. از این ماجرا به بعد ناصرالدین شاه محبت خاصی نسبت به سفیر آمریكا پیدا كرد و حتی دستور داد ماهیانه مبلغ صد تومان به مدرسه دخترانه آمریكایی در تهران كمك شود. بدین نحو از به هم خوردن روابط دو كشور جلوگیری گردید.

منبع: «یاد»، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، سال سیزدهم، شماره‌های ۵۱ و ۵۲، پائیز و زمستان ۱۳۷۷
منبع : دوران


همچنین مشاهده کنید