پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


نقش روابط عمومی در فرآیند جهانی شدن


نقش روابط عمومی در فرآیند جهانی شدن
جامعه ما همواره قابل طرح و بررسی برای جامعه بین المللی بوده است و حال باید ببینیم كه در فرایند جهانی شدن ما چه نقشی را می توانیم ایفا بكنیم. همان طور كه در ادوار گذشته در فرازو فرودهای تاریخی، اجداد ما نقش های برجسته ای را داشته اند و نسل حاضر هم تأسی می كند بر اجداد خودش واین پیش تازی و پیشروی را همچنان خواهیم داشت .
لهذا اول باید ببینیم روابط عمومی به چه معناست و بعد فرآیند جهانی شدن چه ضرورتی در پی خود دارد وقتی كه این دو را مورد بررسی قرار دادیم به این نتیجه برسیم كه حالا روابط عمومی ها دراین فرآیند چه نقش برجسته ای را می توانند ایفا بكنند. قسمت اول كه در ارتباط با روابط عمومی است زیره به كرمان بردن است. من خیلی زیاد درموردش صحبت نمی كنم . روابط عمومی در واقع ، چشم وگوش سازمان است كه پیوند بین سازمان و محیط سازمانی را ایجاد می كند . تجارت حاصل شده از تحقیقات متعدد نشان می دهد كه سازمان هایی كه روابط عمومی های مقتدر و در عین حال علمی را داشته اند معمولاً كمتر با شكست مواجه شده اند و موفقیت های عمده این سازمان ها مدیون و مرهون همین بود هاست و براساس همین ، عمدتاً می شود گفت كه مسوولین روابط عمومی از پخته ترین ، كار آمدترین و توانمندترین افراد سازمان بوده اند. با توجه به این كه علاوه بر مهارت های فنی و ادراكی بالایی كه داشته اند ودارند دارای مهارت و ارتباطی خیلی بالاهستند چرا ؟ چون سازمان ها برای پیشبردن معنویات و استقرار استراتژی های خودشان نیاز به یك مجموعه ای كه زمینه كاررا برای آن ها مهیا بكند و محیط را برای آن ها مساعد بكند و درون سازمان انگیزه ایجاد بكند نیاز داشته و دارند . لهذا پیوند را نه تنها در بیرون سازمان باید ایجاد بكند بلكه در درون سازمان انگیزه لازم را هم باید ایجاد بكند . پس سازمان هابرای استقرار استراتژهای خودشان به یك چنین فضایی همیشه نیاز دارند واین فضا را روابط عمومی ها می توانند ایجاد بكنند وبرای این به ناچار معمولاً وقتی شما كاركنان روابط عمومی را در سازمان ها می بینید كه از میانگین سنی بالایی برخوردار هستند و تجارب زیادی را دارند بیشتر قسمت های سازمان را گشته اند و كاركرده اند و به وظایف بخش های مختلف سازمانی وقوف دارند و علاوه براین ، به یك مهارت خیلی خیلی برجسته به نام مهارت ارتباطی هم مجهزهستند این به این افراد توانایی اینرا می دهد زمینه را برای استقرار همه فعالیت های مهیا بكنند .
هرچه قدر جامعه ای به سمت دموكراسی بیشتر حركت می كند نقش روابط عمومی ها پررنگ تر می شود. بنابراین الان شاید این سوال كه من در استان های دیگر زیاد شنیدم این جا هم طبیعتاَ در ذهن شما به ویژه جوان ها و دانشجویان هم وجود دارد این است كه چه طور شد كه روابط عمومی درسال های اخیر برای ما خیلی بیشتر مطرح شده است ؟ لذا درسال های اخیر یك تغییراتی هم در كل جامعه ما به وقوع پیوسته است. وقتی ازیك نظام ۲۵۰۰ ساله وارد یك نظام دموكراسی یا مردم سالار شدیم و هرچه قدر این مردم سالاری یا این دموكراسی شروع می كند به رشد بیشتر و توسعه بیشتر ، مقوله ارتباط ، جامعه و ارتباط بامردم و انجام امور توسط خود مردم شدت بیشتری پیدا می كند و بنابراین این جاست كه روابط عمومی نقش بیشتر و بهتری را پیدا می كند . به همین دلیل ، وقتی متخصصان علوم اجتماعی و جامعه شناسان شاخص های توسعه را بررسی می كنند یكی از شاخص های توسعه را هم در مردم سالاری می دانند ، واقعاً یكی از شاخص های اندازه گیری همین است ؛ استقرار دموكراسی واین استقرار در بخش خدمات عمومی و دولتی ویا خدمات اداری از طریق روابط عمومی صورت می گیرد. لذا هرچه قدر روابط عمومی ها اقتدار بیشتری داشته باشند اختیارات بیشتری دارند ، ودر امور بیشتر مشاركت داده می شود . بنابراین توجه داشته باشید یك حركت طبیعی اتفاق افتاده و در جامعه ما هم مسیر طبیعی خودش را طی می كند. بنابراین ما در سازمان ها با افرادی روبرو خواهیم بود كه از تجارب بالایی برخوردارند و توانمندی های بالایی را دارند، به راحتی جامعه خودشان را می شناسند و منویات مدیریت عالی سازمان خودشان را دریافت كرده اند حالا برای استقرار آن از كلیه امكانات وابزار و اسبابی كه در اختیارشان هست استفاده لازم را كرده و می كنند این چیزی است كه باید دربخش روابط عمومی در نظر داشته باشیم اما ببینیم كه چه چیزی مساله جهانی شدن را برای ما مطرح می كند ؟
سازمان ملل نشست های مختلف و متعددی را برگزارمی كند كه نتایج تصمیم گیری ها و پیشنهادهای آن نشست ها دریك شورایی به نام شورای اقتصادی و اجتماعی می آید وتعریف می شود و بعد در قالب برنامه های اجرایی به سازمان های تحت پوشش سازمان ملل متحد ارایه می شود . آن بخشی كه به مسایل فرهنگی وتربیتی مربوط می شود می رود به یونسكو ، آن بخشی كه مسایل بهداشت و كودكان و امثال اینها مرتبط می شود می رود به یونیسف ، آن بخشی كه با صنعت وتجارت و این ها ارتباط دارد می رود به یونیدو و به هرصورت این ها مجموعه فعالیت هایی است كه در قالب سازمان ملل می آید و مطرح می شود. دریكی از همین نشست هایی كه در واقع می شود گفت كه برای آینده طراحی استراتژی ها شده است كه ۱۶ بند است.
این ۱۶ بند را اگر نگاه بكنید به شما یك بینشی می دهد كه جهان به چه سمتی دارد می رود . توجه كنید حالا این جا ممكن است كه خیلی اما و اگرها وجود داشته باشد اما جامعه بین المللی كه ما امروز از آن صحبت می كنیم این جامعه بین المللی یك سازمان های دیگر هم كه به همین ترتیب الی آخر، حالا این جا ممكن است من كارمند كه درسازمان دارایی و امور اقتصادی مشغول فعالیت هستم ممكن است كه از خیلی از برنامه ها خوشم نیاید اما این دلیل آن نمی شود كه این برنامه ها پیاده نشود، مسیر دارد می رود حالاً گاه من آدم عاقلی هستم با این مسیر خودم را سازگار می كنم و گاه نه می ایستم ومی خواهم مقابله بكنم و البته دراین مقابله دوچیز محتمل است؛ این كه من شكست بخورم. این كه من پیروز بشوم حالاهركدام ازاین ها هم برای خودش ، راه ها و روش هایی دارد و ملاحظه می كنید یك مساله ای كه اكثر جوامع با آن مواجه بوده اند همیشه این بوده است می خواستند بدانند در آینده چه اتقافی خواهد افتاد . بشر همیشه این رادوست داشته و به خاطر این بوده كه همیشه غیب گوها و رمال ها و طالع بین ها و كف بین ها و همه این ها ولو در جوامع متمدن جایگاهی برای خود داشته ودارند و خواهند داشت چون همیشه آدم ها به آینده علاقه مند هستند و می خواهند بدانند كه چه اتفاقی ممكن است بیفتد.
طبیعی است هرچه قدر درجه خردورزی آدمی بیشتر بشود آینده نگری موازین علمی انجام خواهد داد وهرچه قدر درجه خردورزی او پایین تر باشد آن موقع به خرافات و مسایلی از این قبیل كشیده خواهد شد . بنابراین این یك اصل بدیهی است كه همه انسان ها در همه جوامع در همه ادوار علاقه مند به این هستند كه آینده چه خواهد شد .
لذا لازم است كه با یك روش علمی به آینده نگاه بكنیم ببینیم جهانی كه پیش روی ماست درآینده چگونه جهانی است ؟ دراین نشست و دراین مطالعات كه صدها محقق آمده اند تحقیقات را انجام داده اند این تحقیقات آمده رفته در آن جا به صورت یك قطعنامه درآمده و این قطعنامه آن جا به رویت رسیده است و گفته اند كه در آینده – این آینده ای كه صحبت می كنیم حالا بخشی اش ممكن است كه همین فردا باشد – دارای این ویژگی ها خواهد بود :
۱) اتكاء به اطلاعات بسیار بیشتر خواهد دشد و اطلاعات نقش كلیدی در اداره سازمان ها و جوامع خواهد داشت این اولین است . پس اگر ما بتوانیم اطلاعات درست به دست بیاوریم از جامعه آن وقت تدوین قوانین مالیاتی برای ما خیلی ساده خواهد بود . این اتكای به اطلاعات روز به روز بیشتر و بیشتر می شود و در واقع می شود گفت كه امروزه مدیران با انبوهی از اطلاعاتی كه از محیط و درون سازمان شان به دست شان می رسد عمده این تغییرات امروز برروی ما تأثیر گذارند و ما می باید این اطلاعات را داشته باشیم. بی دلیل نیست می بینید كه اگریك شركت بزرگی مثل مایكروسافت در یك فاصله كوتاه كمتر از ۱۰ سال به یكی از بزرگ ترین شركت های جهانی تبدیل می شود این براساس ضرورت اطلاعاتی است كه همه به این اطلاعات نیازمندند ومایكروسافت دارد این كار را می كند ودراین راستا دارد حركت می كند .
۲) تكنولوژی و اشتغال متفاوت با امروز خواهد بود البته بخشی اش را شما دارید می بینید الان ملاحظه می كنید كه یك سری مسایل آمده مطرح شده كه تا سال گذشته تا پنج سال پیش نبودند این مسایل امروز هستند. مثلاً شما در نظر بگیرید كه این گردانندگان كافی شاب ها پنج سال پیش من این ها را در ایران نمی دیدم امروزه تعداد زیادی از آن ها در سراسر كشور وجود دارند حتی مشاغل درون سازمانی دارد عوض می شود و سازمان ها دارند به شكل دیگری می شوند. حداقل الان همه شما این تجربه را دارید. سازمان های شبدری را كه تقریباَ ۱۵ سال پیش چارلز هندی در نوشته های خودش آورد امروزه سازمان های شبدری یواش یواش دریك جامعه ای مثل جامعهٔ ما پیاده می شود. این سازمان های شبدری مثل برگ شبدرند كه سه تاپر دارند . ایشان آمده این سازمان ها را به این صورت تشبیه كرده گفته كه نیروی انسانی ازاین به بعد در سازمان ها این شكل را به خودش خواهد گرفت. یك عده آن هستهٔ مركزی خواهند بود و دایرهٔ مركزی هستند این ها متخصصان و كارشناسان هستند . دركنار این ها سه گروه دیگر قرار گرفته اند كه علی رغم این كه تا آخر عمرشان هم ممكن است با این سازمان كاربكنند ولی خیلی زیاد در آن سازمان به حق وحقوق شان نمی رسند .این ها یك عدّه كاركنان پیمانی یا قراردادی هستند كه براساس یك سری از قراردادها فعالیت می كنند .
ولی یك عده ای دارند این كار را می كنند یا عمدهٔ كارهای خدماتی به عده ای داده شد كه دیگر این ها عضو رسمی سازمان نیستند. به عنوان مثال ، نگهداری ساختمان ها و نظافت و رانندگی امثال این ها را دیگر سازمان ها انجام نمی دهند. این کارها را کسانی دیگر و شركت هایی كه بیرون از سازما ن هستند ولی برای این سازمان دارند كار می كنند . خوب ببینید اصلاً اشتغال دارد متفاوت می شود حركت دارد كاملاً متفاوت و متمایز با آن چیزی كه مادر ذهن داریم می شود .
البته ممكن است كه ما الان بگوییم و مقاسیه بكنیم و بگوییم كه ما خیلی زیاد وضعیت خوبی نداریم اما ما ملاك نیستیم جهان را نگاه بكنید شما نگاه بكنید ببینید میزان مصرف در جهان به شدت بالا رفته است.
این روندی است كه جامعه دارد می رود حالابعضی هایش ممكن است خوب باشد بعضی هایش ممكن است كه بد باشد. من معتقدم كه الان یك آدم طبقه متوسط در جامعه خودما ازیك خان درگذشته و با یك شاهزاده بهتر زندگی می كند این یك واقعیتی است البته حالا خودمان را مقایسه نكنیم با كشورهای پیشرفته توجه می كنید یعنی این حق بشرهست كه بهتر زندگی بکند من نمی خواهم بگویم كه به ما خیلی لطف شده نه این حق بشرهست این روندی است كه اتفاق افتاده است. همه این ها اتفاقاتی است كه به هرصورت در پرتو دگرگونی هایی در جوامع بشری رخ داده است .
در نیمه دوم قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در انگلستان میانگین کار کارگزاران در روز ۱۴ ساعت بوده است درهمین جامعه اگر این ۱۴ ساعت را شش روز در هفته هم این ها كار می كردند اگر این ۱۴ ساعت را در شش روز هفته در نظر بگیرید هفته ای ۸۴ ساعت كار می كردند كار اسمی این ها بوده است. امروز درهمین جامعه انگلستان می بینید كه این كار اسمی به مرز ۳۰ ساعت رسیده و دارد تقلیل پیدا می كند . توجه می كنید اما كیفیت كار فرق كرده است. در گذشته ها در قلمرو و مرزهای خودمان بودیم و محبوس هم بودیم آداب مان، رسوم مان وفرهنگ مان، خوبی مان و بدی مان پیش خودمان بود امروز شما نگاه می كنید می بینید چنین چیزی نیست همه چیز برملااست .
خبرگزاری در فرصت كوتاهی اتفاقی را كه الان این جا دارد می افتد را مخابره می كند وبه مركزشان وبسته به اهمیت خبر این خبرممكن است كه ۵ دقیقه بعد درسراسر جهان منتشر بشود . جهانی شدن در ابعاد مختلف است .
حالا جهانی شدن در تمام ابعاد آمده و دارد مطرح می شود؛ در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی وسیاسی. بعضی از بخش های این را شاید خیلی راحت می پذیریم اما بعضی از بخش هایش برای مان خیلی سخت است . توجه می كنید خوب حالافرهنگ ها هم دارد دگوگون می شود. شما اگر یك بازنگری در وضعیت فرهنگی كشور داشته باشیم قطعاً صحه خواهید گذاشت خیلی تغییرات ایجاد شده و خیلی چیزها دیگر از فرهنگ ایران نیست. شما فكر می كنید این كت و شلواری كه بنده پوشیده ام یا دیگر دوستان این مال فرهنگ ماست نه ولی امروز دیگر متداول است حالا ابعاد مختلفی است بعضی هایش را شاید بپذیریم و بعضی هایش را نپذیریم خود این پذیرش یا عدم پذیرش ما را دچار یك سری از وضعیت های روحی و روانی می كند .
در نتیجه بی دلیل نیست كه دانیل كه در عرصه ارتباطات ، تحقیقات خیلی گسترده ای را انجام داده یك عبارت زیبایی را به كار می برند. می گویند كه این جوامعی كه درحال گذار هستند گذار از چی ؟ از یك حالتی به حالت دیگر ، گذرا از سنت به تعبیرسیاسیون مدرنیته به تعبیر ما مدپرستی ها گذر از عضر دامداری وكشاورزی به عصر صنعتی این گذر است .یك چیزهایی هیجانی می شود البته بعد بحث خواهم كرد كه این جهانی شدن ناقض هویت ملی ما هم نخواهد بود یعنی الان اگر شما دقت بكنید می بینید كه به فرهنگ های ملی و بومی و منطقه ای هم بیشتر دارد توجه می شود. ۲۰ سال پیش رادیو بی بی سی ۵ الی ۶ تا بیشتر برنامه به زبان بیگانه نداشت امروز نگاه می كنید می بینید كه برنامه های مختلفی به زبان های مختلف پخش می شود یعنی فرهنگ های منطقه ای مختلف ، این ها هم دارد احیا می شود درعین این كه یك فرهنگ جهانی هم دارد شكل می گیرد یعنی در واقع اگر شما یک مقدار دقت بیشتری بكنید با تكنولوژی هم سروكارداشته باشید و یك فرد سازمانی و دانشگاهی باشید خیلی قشنگ این را درك می كنید. می بینید الان سازمان های شما با سازمان های علوم پایه آمریكایی ، ژاپنی ، امثال این ها خیلی تفاوت ندارد تقریباً نتیجه آن هاست از نظر عملكرد و وظیفه و امثال این ها ولی در عین حال نگاه می كنید می بیند كه فرهنگ های بومی هم درسال های اخیرخیلی زیاد دارند مورد حمایت قرار می گیرند .
بنابراین می شود گفت كه این جهانی شدن ناقض فرهنگ های ملی و منطقه ای و امثال این ها نخواهد بود و تصور می كنم در آینده نه چندان دور هر انسان جهانی به یك منطقه ای هم تعلق دارد.
دیگر فقط در حد ایران نیست این درسطح جهان است كه فرهنگ جهانی است عمومیت دارد شكل می گیرد و ما هم زبان های بومی خودمان را داریم پس جهانی شدن هم یكی از آن چیزهایی است كه این گروه آمده و مورد بررسی قرار داده است .
امروز دیگر یك انسان مدرن تقریباً می شود گفت كه با تغییرات خیلی سرستیز ندارد شاید درگذشته این بیشتر بود ولی امروز به دلیل تغییرات، خیلی سرستیز ندارد وشاید در گذشته این بیشتر بود ولی امروز به دلیل تغییرات مداوم و مكرری كه همه این انسان ها دیده اند و شنیده اند این تغییرات را پذیراشده اند بنابراین می شود گفت كه این آمادگی وجود دارد و این جا هم می بینید كه تغییرات نوآوری به شدت مطرح است و كار به جایی رسیده است كه در صنعت و تجارت اگر شما این نوآوری ها را نداشته باشید تقریباً می شود گفت كه با شكست مواجه خواهید شد . نوآوری مساوی با توسعه و پیشرفت است . توجه به نقش دانش در آینده گسترش بیشتر پیدا می كند ؛ بنابراین به خاطر همین است كه می بینید دانشگاه ها مورد استقبال بیشتر قرار گرفته اند ، تا جایی كه دانشگاه های مجازی شروع به كار كرده اند اینرا هم نویدش را به شما بدهم كه الان ما در دانشگا ه تهران داریم به این مهم می اندیشیم .
مساله اخلاق به شدت دارد اهمیت پیدا می كند و جهان علی رغم این كه تنش ها و كشمكش ها و ظلم و جورهایی كه بوده و هنوز هم هست ولی جالب است به سمت اخلاقی شدن حركت می كند حالا كسی به آن مطلوب نزدیك تر بشود آن بحث دیگری است ولی اخلاق دارد مورد توجه قرار می گیرد این به این معنی نیست كه حالا هركس هركاری را هرجوری خواست می تواند انجام بدهد یك اخلاق جهانی دارد شكل می گیرد كه این اخلاق جهانی خودش جای خیلی بحث و گفتگو خواهد داشت. شما دارید می روید به سمت دمكراسی ها حالا كه به سمت دمكراسی ها دارید می روید مردم خودشان خیلی عاقل ترند و می دانند چه جوری اداره بكنند خودشان را ، خودشان می دانند بهترین بانكی که می توانند سرمایه گذاری بكنند چگونه است آقای دوست شما هم خیلی دلت به حال من نسوزد من خودم می دانم كه كجا باید سرمایه گذاری بكنم. این جاست كه یواش یواش مفاهیم خصوصی سازی می بینید كه می آید و شكل خیلی برجسته ای را به خودش می گیرد و خوب خیلی جاها كه نسبتاً موفق هستند نگاه می كنید می بینید كه بیش از ۹۰ درصد اقتصاد را بخش خصوصی دارد می گرداند وتولید دارد می كند. تك وتوك هم نظام های دولتی موفق داشته ایم .
توجه می كنید كه این حركت هم به شد ت دارد به جلو می رود .به هرصورت همه كشورها امروزه این حق را دارند كه از منابعشان به درستی استفاده بكنند و خوب بتوانند پیشرفت بكنند و به جلو بروند ، توجه به نیروی انسانی و نبكارگیری به موقع آن دریك چنین شرایطی نیروی انسانی اهمیت بیشتری را پیدا كرده و جالب توجه این است كه سازمانهای بزرگ و برجسته عمده ترین سرمایه خودشان را نیروی انسانی می دانند . نقش كامپیوتر در اداره امور بیشتر
می شود ، افزایش تنوع نیروی كار بیشتر می شود . حالا مشن شدن نیروی كار هم اتفاق خواهد افتاد . نیروی كار به نسبت گذشته خیلی مسن ترشده است دلیلش هم ای نهست كه اساساً برای كسب تجارب لازم ناچار هستیم كه آموزشهای فراوانی را ببینیم بنابراین نیروی كار روز به روز دارد مسن تر می شود .
۴ ماه ۵ ماه پیش بحثی كه ژاپن مطرح بود ای بوده است كه بازنشستگی هفتاد ۷۰ ساله ها ظلم است و سن بازنشستگی را باید به ۷۵ سال ارتقاء بدهیم یعنی افراد را تا ۷۵ سال بازنشست
نمی كنیم حالادركشوری كه در ۳۵ سالگی همه را می خواهیم بازنشست بكنیم مشكل داریم باید دراین سیستم یك بازنگری صورت بگیرد چه ایرادی دارد ؟ مشكل از كجاست ؟ ژاپنی آمده استدلال كرده وقتی كه امید به زندگی ۸۲ سال هست پس یك آدمی كه بطور میانگین ۸۰ سال می تواند زندگی بكند تا ۷۵ سال می تواند كار بكند منتها كاری كهبه یك آدم ۷۵ ساله می دهد كار متناسب با سن او باشد .
در كل ، وقتی كه ما نگاه می كنیم می بینیم كه نیروی كار مسن تر دارد می شود ایلات متحده امریكا در تلاش است سن بازنشستگی را از ۶۵ سال به ۷۰ سال ارتقاء بدهد . یكی از اروپا هم نوعی دیگر با این مسأله روبه رو است پس شما توجه داشته باشید بیشتر كشورهای پیشرفته صنعتی سن های بازنشستگی را دارند بالا می برند با توجه به این كه در هفته تامین اجتماعی هم هستیم توجه بكنید یكی از راه های كاهش هزینه های زمان تامین اجتاعی افزایش سن بازنشتگی است .
ببینید اگر یك كسی خواب سبكی داشته باشد با یك صدای كوچك و یا یك تلنگری بیدار بشود و زود می تواند با شرایط تطبیق بدهد اما اگر یك كسی خواب سنگین داشته باشد و هرچه تكانش بدهید بیدار نمی شود.
و حتی اگر بیدار شود با شك مواجه خواهد شد . البته یك مشق دیگر هم وجود دارد بعضی ها ممكن است كه خواب نباشند وخودشان را به خواب زده باشند آن دیگر خیلی وضعیت بدتری هست كه اگر آدم خواب نباشد و خودش را به خواب بزند آنوقت دیگر بیداركردن این فرد به راحتی امكان پذیر نیست . حالابرای اینكه واقعاً ما این آنتن هایمان این شاخكهایمان گیرنده باشند وشرایط را به خوبی درك بكنند همیشه در دورن جامعه و سازمانه اباید یك گروهی وجود داشته باشند ، یك عده ای وجود داشته باشند كه این حركت را تسریح بكنند . در جامعه و سازمان ، روابط عمومی این كارها را انجام می دهد اما روابط عمومی ، سازمانی است كه باید بیاید و مارا مهیا بكند وبرای ورود یك چنین جامعه ای . خوب خالااین روابط عمومی كه خواهد چنین كاری را بكند طبیعتاً‌ اول باید خودش اقتدار لازم را داشته باشد طبیعاً اولباید خودش به دانش و علمی روز مجهز باشد و توانمندی های ارتباطی بالا داشت هباشد و مشروعیت لازم را داشته باشد . پرسشی كه در این جا مطرح می شود این است كه این مشروعیت را چه جور باید به دست آورد ؟ باید دارای صداقت باشد ، دارای صلاحیت و صمیمیت باشد ، پویایی داشته باشد .
این روابط عمومی باید این مشروعیت باید این مشروعیت را در خودش ایجاد بكند .و به خاطر همین است كه می گوئیم روابط عمومی ها بزرگترین ابزار تصمیم گیری و تصمیم سازی هستند پس بنابراین اگر می خواهید از یك چنین ابزاری خوب استفاده بكنید بهترین ها را باید به این كار بگمارید این كه اگر خدای ناكرده ما یك كسی را از جایی برداشته ایم حالایواش یواش دیگرآن شغل مشاور دیگر جواب نی دهد آمده ایم روابط عمومی را هم ملزم كرده ایم به مشاغل مشاوره ای ، مشاوران معمولاً چرخ پنجم شده اند یك كسی كه دیدید كه سمتی ندارد یك حكم مشاور می زنیم هیچ كس به او كاری ندارد آن هم می آید در سازمن مرود حالاروابط عمومی هم بعضی از جاها با روابط عممی نیز همین كار را انجام می دهیم . وقتی می بینیم فردی هیچ پست سازمانی ندارد حكم روابط عمومی به او دادیم .برود آنجا تا بعد ببینیم چه پیش خواهد آمد نه با این سیستم شما نمی توانید یك روابط عمومی كارساز برای ورود به یك چنین جامعه ای داشته باشید .
لهذا برای ورود به یك چنین جامعه ای ، سازمان های شما به یك روابط عمومی مقتدر نیاز دارند كه قاعدتاً گفتم آگاه ترین و مشروع ترین افراد سازمان باید باشد خوب حالا اگر چنین چیزی هنوز در سازمان شما شكل نگرفته پس می بایست كه ان شاا.. به تدریج زمینه های كار را مهیا بكنید تا این اتفاق نیافتد .
سخنراین دكتر علی اكبر فرهنگی است در جمع كارگزاران روابط عمومی تبریز
منبع : کارگزار روابط عمومی