جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقدی بر فیلم مینای شهر خاموش سفر به ناکجاآباد


نقدی بر فیلم مینای شهر خاموش سفر به ناکجاآباد
فیلم «مینای شهر خاموش» به کارگردانی امیرشهاب رضویان، نمونه بارز فیلمی است که در آن نقد مسائل اجتماعی خلاف منافع ملی و خارج از چارچوب آرمان های وطنی عنوان می شود. بدون شک یکی از تکالیف سینما در جمهوری اسلامی ایران، طرح مشکلات اجتماعی و ابتلائات مردم است. همچنان که رهبر کبیر انقلاب اسلامی و معمار نظام اسلامی، در پیام به هنرمندان بر آن تأکید فرمودند . اما آثاری چون «مینای شهر خاموش» بیشتر به بازنمایی دغدغه های نامردمان می پردازند. در این فیلم و به طورکل جریان سینمای جشنواره ای و روشنفکرانه، توده مردم جایی ندارد. فیلم روایت دکتر پارسا، مرد میانسالی است که در آلمان مقیم و مشغول به کار است. در شرایطی که از همسرش جدا شده، به دعوت یکی از اقوامش برای جراحی قلب ترکش خورده یکی از رزمندگان به کشور بازمی گردد. او پس از بازگشت به ایران برای یافتن معشوق دوران نوجوانی اش راهی سفر به زادگاهش بم می شود. شهری که زلزله آن را ویران نموده است. اما در پایان ناکام می شود.
یک نکته مهم درمورد این فیلم، تخطئه آرمانی ملی به نام دست یابی به انرژی هسته ای است. به طوری که در فیلم به شکل کنایه آمیزی مورد طعن قرار می گیرد. به این معنی که با قرینه سازی نمایش موفقیت جوانان کشورمان در دست یابی به انرژی صلح آمیز هسته ای، با مشکلات شدید اجتماعی جاری در کشورمان، تصویری منفی به ذهن مخاطبان القا می شود. جای این پرسش از مسئولان فرهنگی و سینمایی کشورمان وجود دارد که چرا در حالی که دشمنان خارجی درپی ممانعت از رسیدن کشورمان به حقوق هسته ای است، در فیلمی وطنی نیز مورد تحقیر و طعنه قرار می گیرد. تأسف بار این که همین فیلم در بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر سیمرغ گرفت! این یعنی تناقض فعالیت فرهنگی وهنری با آرمان های ملی.
ورود فیلم به فضای شهر زلزله زده بم، تنها برای پیش بردن درام اتفاق می افتد وگرنه هیچ تصویری از رنج ها و شرایط زندگی در بم دیده نمی شود. نکته قابل توجه این که فیلم حتی در همین صحنه ها نیز نتوانسته از نیش و کنایه به دولت غافل شود. تا آنجا که هیچ حضوری از دولت و حتی نیروهای داخلی همیار زلزله زدگان دیده نمی شود. اما در چند نما صلیب سرخ جهانی و نشانه اهدایی یونیسف نمایش داده می شود. در صحنه ای دیگر نیز، یکی از شخصیت ها عنوان می کند که بیشتر دکترهای خوب دنیا به بم آمدند». «مینای شهر خاموش» فیلمی کسالت آور و خسته کننده است. هربار که مخاطب انتظار پایان آن را دارد، اما بازهم ادامه می یابد.
در پایان این که، اهانت و تحقیر و تمسخر هنر نیست. مانور دوربین بر ترافیک سرسام آور و جوانان بحران زده، انتقاد نیست و صرفاً اشاره به معلول هاست. هنر آن است که ضمن تأکید بر منافع و آرمان های ملی به چالش بامشکلات و مسائل اجتماعی، به طور عمیق و علت سنجی پرداخته شود.

امید صدرایی
منبع : روزنامه کیهان