جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

خبرگان؛ اقتدار مردمی نظام


خبرگان؛ اقتدار مردمی نظام
فصل انتخابات خبرگان ملت همواره از درخشان ترین دوره های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده است و این درخشش بواسطه حضور برگزیدگان علمی و معرفتی كشور در بزرگترین كنگره تصمیم سازی خطوط حركت انقلاب اسلامی است. آنچه در هر انتخابات و بویژه خبرگان رهبری حائز اهمیت می باشد، علاوه بر حضور مردم، انتخاب آگاهانه و آگاهی بخشی به قشرهای مختلف از هر دریچه و نظرگاهی است. آیت الله جوادی آملی از زبده ترین چهره های علمی - فقهی نظام- چه در پیش و چه در پس از شكل گیری انقلاب- در آسیب شناسی عملكرد روحانیت در فصل انتخابات با تاكید بر آگاهی از سم پاشی های بیگانگان برای ارائه اطلاعات دقیق به مخاطب، روشنگری را وظیفه قشرهای مختلف مردم بویژه روحانیون می داند و توصیه های بسیار كارگشایی برای منتقدان انتخابات خبرگان و دلایلی شنیدنی و منطقی برای تضعیف كنندگان جایگاه رفیع این مجلس دارد... دست یابی به افق ۱۴۰۴ بی تردید با مجلسی توانا و برگزاری انتخاباتی آگاهانه از هر حیث دست یافتنی تر است.
● خبرگان سبب اقتدار نظام
هر شركت كننده ای به هر انگیزه ای به هر منتخبی خواست رای بدهد، آزاد است. آن مطلب، از حریم سخن ما به كلی دور است. به كی رای بدهند، به كی رای ندهند؛ آنچه این محفل عظیم برای او منعقد شد، تشویق مردم به مشاركت سیاسی است و حضور مردم در صحنه انتخابات خبرگان رهبری است.
ضرورت این امر برای آن است كه نظام مردمی اقتدار ملی را از حضور مردم كسب می كند، مشروعیت را از مكتب! مبادا گوینده یا نویسنده ای مشروعیت را كه صبغه اسلام دارد، به جمهوریت واگذار كند و قدرت را با مشروعیت خلط كند! در جمهوری اسلامی، اقتدار با حضور مردم تامین می شود، مشروعیت فقط و فقط به مكتب حاصل می شود. اسلام عین شرع است، ولی بازوان توانمند اسلام، حضور مردمی است. پس مطلب اول آن است كه این مجلس برای تشویق مردم در مشاركت سیاسی است و دیگر هیچ! هر كس مورد پذیرش هر رای دهنده خواست باشد، آزاد است؛ عمده حضور مردمی است.
● روحانیون روشنگری كنند
مطلب دوم؛ شما بزرگواران كه اگر خواستید ایثار كنید، در این ایام انتخابات هجرت كنید، یا دست به قلم ببرید، مقاله ای بنویسید، یا در كنار تریبونی حضور پیدا كنید، مقالی ایراد كنید، چه مقال، چه مقالت؛ بدانید كه اقتدار از ناحیه جمهوریت است، مشروعیت از ناحیه اسلام! اینچنین نیست كه حضور مردم، به این امر مشروعیت ببخشد! مشروعیت را شارع می دهد، قدرت را حضور مردمی!
مطلب سوم آن است كه اگر حضور مردمی به نصاب نرسد، امام زمان چنین نظامی را نمی پذیرد و خود را در تقیت می بیند، نائب او هم به شرح ایضاً. امام زمان ما وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) كه آخرین امام است، حرف اش همان سخنان اولین امام، یعنی علی بن ابیطالب (علیه آلاف التحیه و الثناء) است. وجود مبارك امام اول، امیرالمومنین (سلام الله علیه) طبق خطبه شقشقیه چنین فرمود: لولا حضورالحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر(۱). اگر حضور مردمی نبود و من احساس وظیفه و تكلیف نمی كردم، و نصاب لازم را به دست نمی آوردم، همانطوری كه تاكنون در این ربع قرن تقریبی ساكت بودم، از این به بعد هم: لالقیت حبلها علی غاربها(۲).این سخن امام اول را امام آخر هم می گوید و اگر امام زمان چنین سخنی گفت، نائبان او هم چنین اطاعتی را در مغز و جان می پرورانند. اگر حضور مردمی نباشد، كسی مكلف نیست و اگر مكلف نبود، دیگران می برند! پس حضور مردمی جزء وظایف همگان است. اگر قدرت نباشد، شرع منهای قدرت همان آسیبی را می بیند كه یقتلون النبیین بغیر حق (۳) حكایت می كند. همان گزندی را می بیند كه بقتلهم الانبیاء(۴) شاهد اوست. همان صدماتی را می بیند كه كاین من نبی قاتل معه ربیون كثیر (۵) ناظر اوست.
●چگونه حق از باطل شناخته شود
مطلب چهارم این است: غالب شما یا همه شما آن نصوص علاجیه باب تعارض را دیده اید! رهبران وحی ما، یعنی خاندان عصمت و طهارت (علیهم آلاف التحیه والثناء) فرموده اند: اگر مطلبی برای شما مشتبه شد، راه تشخیص نداشتید، نتوانستید با عرض حدیث بر كتاب الله بفهمید كدام یك حق است، كدام یك غیر حق؛ نتوانستید با عرض بر سنت قطعی بفهمید كدام یكی از دو متعارض صادر شده است، كدام یكی از دو متعارض صادر نشده است، ببینید بیگانگان چه می گویند! هر چه بیگانگان گفتند، خلاف اش را بگیرید. هرچه بیگانگان گفتند، آن را ترك كنید. فان الرشد فی خلافهم (۶). این سخن كوتاه نصوص علاجیه است.
اگر برای مردم ایران زمین، جریان شركت در انتخابات خبرگان رهبری برابر خطوط كلی آیات قرآن كریم حل شد، كه نیازی به موعظت و ارشاد نیست؛ همگان حاضرند! و اگر برای آنها از راه عرض بر سنت قطعی مسئله ضرورت حضور در صحنه حاصل شد كه نیازی به مطلب بعدی نیست. ولی اگر نتوانستند روی تحلیل های قرآنی یا روائی به این نتیجه مثبت برسند كه حضور در صحنه انتخابات جزء وظایف واجب الهی است و حضور و شركت در انتخابات خبرگان رهبری جزء تكالیف است؛ اگر تاكنون رادیوهای بیگانه را نشنیدید، از این به بعد در ظرف این چند شب و روز بشنوید، یا آنها كه شنیده اند و پیاده كرده اند، آن حرف ها را ببینید؛ ببینید چندین رادیو، چه در اسراییل، چه در آمریكا، چه درانگلیس و چه در دیگر كشورهای مغرب زمین، از نهادهای انقلاب به چه عنوان یاد می كنند، یك. و از آن نهاد برین ولایت فقیه به چه عنوان تعبیر می كنند، دو.
● رادیو اسراییل، صدای شیطنت
رادیوی اسراییل كه یكی از فرستنده های شیطنت است، كه نطق بالسنتهم (۷)؛ طبق بیان نورانی امیر بیان، علی بن ابیطالب (ع): اگر شیطنت شیطان در قلب عده ای رسوخ كرد، چشم آنها را به استخدام درمی آورد، گوش آنها را به استخدام درمی آورد، از آن به بعد به زبان آنها سخن می گوید. از آن به بعد با چشم آنها می بیند.
این در اوایل نهج البلاغه است فرمود: اگر شیطان در دل كسی راه پیدا كرد، باض و دب و درج (۸). اول آنجا آشیانه می كند بعد تخم گذاری می كند. بعد جوجه ها و فرزندان خود را می پروراند. این (دابه ها) همان خاطرات مشئوم اند كه در صحنه ذهن افراد رسوخ می كنند. مانع حضور قلب آنها در نمازند. این جنبنده ها فرخ و فروخ و جوجه شیطنت اند. آنگاه صحنه جان انسان شیطنت زده را دامداری و مرغداری شیطان و جوجه های شیطان پر می كنند. از آن به بعد؛ نطق بالسنتهم، نظر باعینهم. با زبان اینها سخن می گوید، با چشم اینها می بیند.
● مراقب باش سخنگوی شیطان نشوی
این حرف ها افسانه نیست. هم برهان عقلی همین را تأیید می كند، هم مشهودات اهل معرفت همین را تثبیت می كند، هم منقولات روائی اهل بیت ناظر به این است. شیطان هست، در انسان نفوذ می كند، انسان را به بردگی می گیرد، بعد به زبان او سخن می گوید. انسان می شود سخنگوی شیطان. اگر درباره استكبار جهانی گفته شد: شیطان كبیر، سخن تشبیهی نیست. از باب قدح نیست از باب هجو نیست از باب مذمت نیست بلكه تفسیر آیه شیاطین الانس است، از یك سو، تفسیر حدیث نهج البلاغه است از سوی دیگر، اینها تشبیه نیست هجو نیست.
حرف رسانه های بیگانه فقط تحریم انتخابات است
اینگونه از رادیوهای بیگانه كه جعل الرشد فی خلافهم، مصاحبه های فراوانی با دشمنان داخل و خارج دارند؛ حتما این بولتن ها را ببینید. در این ایام از یك مصاحبه گری سؤال می كنند «رادیوی اسرائیل» كه نظر شما درباره شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت و سرانجام ولایت فقیه چیست؟ جوابی كه او می دهد این است می گوید: اینها غده اند و درباره ولایت فقیه می گوید: «غده سرطانی» است!! این حرف با اینترنت به همه جا می رسد، با ماهواره به همه جا می رسد با فرستنده های دیگر تصویری و غیرتصویری به همه جا می رسد. در تمام این رادیوها یك حرف به چشم می خورد و آن تحریم انتخابات است! و ترغیب مردم به عدم حضور در صحنه انتخابات! آن گروهی كه مخالف اهل بیت بودند، ائمه (علیهم السلام) به ما فرمودند: ببینید هر چه آن ها گفتند، بر خلاف شان عمل كنید. فان الرشد فی خلافهم.
● رسانه های بیگانه آزادی انسان را نمی خواهند
اما این رادیوهای بیگانه نه تنها مخالف قرآن و عترت اند نه تنها مخالف انجیل و تورات و كتاب های آسمانی دیگراند، بلكه مخالف آزادی و انسانیت هر انسان آزادمرد اند! اینها مخالف آزادی اند، مخالف حریت اند، مخالف انسانیت اند.
نه تنهاهر چه صبغه الهی دارد، اینها مخالف اند؛ هر چه صبغه انسانی دارد اینها مخالف اند! اگر الجزائر بود و انتخابات آزاد بود و برنده شدن نیروهای اسلامی بود، بر انداختند! اگر تركیه بود و روی كار آمدن اربكان بود، برانداختند! اگر افغانستان بود و نیروی متحد بود، برانداختند! اینها نه تنها مخالف الهیت اند، نه تنها مخالف اسلامیت اند، بلكه مخالف انسانیت اند! این رادیو كه می گوید: «ولایت فقیه غده سرطان است، مبادا در انتخابات خبرگان شركت كنید» در چنین فضای مسموم سیاسی آیا وظیفه ما این نیست كه عزیزان مان را روشن كنیم كه ان الرشد فی خلافهم؟!
● عالمانه آغاز كردیم و عارفانه به پیش می رویم
مطلب بعدی آن است كه انقلاب عالمانه شروع شد، آگاهانه ادامه پیدا كرد، عارفانه راه خود را طی می كند به فضل الهی تا به دست صاحب اصلی و اصیل اش كه ولی عصر (ارواحنا فداه) است بسپارد! لكن همه ما موظف ایم كه محور اصلی انقلاب را كه مشاركت آگاهانه سیاسی عموم مردم از یك سو، زنان و جوانان از سوی دیگر بالخصوص است، تثبیت كنیم.
دین ما، دین تحقیق است. به ما فرمود: یا محقق باش، یا گوش ات به حرف محقق بدهكار باشد. اگر كسی خود اهل تحقیق نبود، یا به محققین سر نسپرد، این می خشكد. فرمود: سخنان الهی درباره كسی سودمند است؛ لمن كان له قلب او ألقی السمع و هو شهید (۱۰)دو گروه اند كه به عنوان منفصله مانعه الخلو اهل نجات اند عده ای مانند چشمه های جوشان اند كه از درون آنها چشمه تحقیق، تحلیل، استدلال، سیاست صحیح می جوشد. گروهی مثل چشمه نیستند، اما مانند استخری اند كه راهی به آن نهر یا بحر یا چشمه یا قنات و چاه دارند. اگر استخر راهی به چشمه نداشته باشد، می خشكد. در این كریمه فرمود: یا چشمه جوشان تحقیق باش، یا استخری باش كه به چشمه جوشان وصلی! یا صاحب دل باش، یا دارای گوش شنوا. لمن كان له قلب أو ألقی السمع و هو شهید. اگر كسی صاحب دل نبود كه از خود بجوشد، و گوش شنوا به مراجع تقلید و محققان حوزه و دانشگاه نداد، این پژمرده است و می خشكد.● انقلاب دو گروه دارد
ملت بزرگوار ایران اسلامی به دو قسم تقسیم شده بودند: عده ای صاحب دلانی بودند كه محققانه وارد صحنه انقلاب شدند، جنگ را پشت سر گذاشتند، دوران سازندگی را سپری كردند، وارد مقطع چهارم شدند؛ ان شاءالله ظفرمندانه به مقصد می رسند. گروه دوم كسانی بودند كه فرصت تحقیق تفصیلی نداشتند، به تحقیق اجمالی بسنده كردند، اما هماره گوش شان به مراجع تقلید بود، به حوزه بود، به محور بسیج دانشگاه بود، به دانشگاهیان متعهد متخصص مسلمان دل سپرده به قرآن و عترت بود. این گروه دارای گوش شنوا بودند، به مقصد رسیده اند. چه در مغرب زمین، چه در مشرق زمین همه آحاد یك ملت اهل تحقیق نیستند به طور تفصیل! بعضی به طور تفصیل محققانه رأی می دهند، بعضی به طور اجمال عالمانه رأی می دهند. و آن اینكه اینها در تقلیدشان محقق اند. می فهمند حرف كه را گوش بدهند.
قرآن كریم به ما فرمود: هر چه را تصدیق می كنید، عالمانه و محققانه باشد. تكذیب می كنید، عالمانه و محققانه باشد. اگر بدون علم تصدیق یا تكذیب كردید، از حرم امن قرآن به درید! این حصن خدا را عمدا رها كردید. آن «لا اله الاالله» كه حصن خداست، به صورت قرآن و عترت تجلی كند. وا گر كسی وارد حصن اله نشد، در امان نیست! فرمود: لا تقف ما لیس لك به علم ان السمع و البصر والفؤاد كل اولئك كان عنه مسئولا(۱۱). درباره تكذیب هم فرمود: بل كذبوا بما لم یحیطوا بعلمه و لما یأتهم تأویله(۱۲). فرمود: اگر كسی عالمانه تكذیب نكرد، از نظر قرآن مطرود است. عالمانه تصدیق نكرد، از نظر قرآن مطرود است. سلب و ایجاب، نفی و اثبات، آری و نه در فرهنگ قرآن باید محققانه باشد، به استناد این دو آیه.
‌● رهبر و رهرو
در یك نظام برخی رهبراند، برخی رهرو. برخی متبوع اند، برخی تابع. قرآن كریم همان طوری كه درباره نفی و اثبات، سلب و ایجاب، تصدیق و تكذیب در هر دو مدار فتوای تحقیق داده است، درباره رهبری و رهروی، مطاع بودن و مطیع بودن، متبوع بودن و تابع بودن فتوای تحقیق داده است. فرمود: آنكه جاهلانه رهبری می كند، اهل جهنم است. آنكه جاهلانه رهروی می كند، اهل جهنم است. هم مطاع و متبوع باید در مسیر باشد، هم مطیع و تابع باید در طریق.
دو آیه در سوره مباركه حج است؛ یكی آیه سوم و چهارم، یكی هم آیه هشتم و نهم سوره مباركه حج. این دو بخش از آیات وظیفه رهبری را از یك سو، وظیفه رهروی را از سوی دیگر؛ وظیفه مطاع و متبوع را از یك سو، وظیفه مطیع و تابع را از سوی دیگر محقق كرد. فرمود: اگر رهبری، عالمانه باش! چیزی را كه نمی دانی، نگو. چیزی كه بیرون از توست، ادعا نكن و قدم برندار! اگر رهبری، باید محققانه رهبری كنی!
و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لاهدی و لاكتاب منیر ثانی عطفه لیضل عن سبیل الله له فی الدنیا خزی و نذیقه یوم القیامه عذاب الحریق ذلك بما قدمت یداك و ان الله لیس بظلام للعبید(۱۳). فرمود: بعضی اند نظیر ائمه كفر، و جعلناهم ائمه یدعون الی النار(۱۴) كه اینها بدون علم، بدون هدایت، بدون كتاب آسمانی، بدون دلیل عقلی معتبر، بدون دلیل نقلی معتبر مطاع مردم اند، متبوع مردم اند؛ ثانی عطفه، سر خم می كنند، سر بلند نمی كند كه فضای باز علمی، فرهنگی را ببیند. لیضل عن سبیل الله. این برای اضلال دیگران خود را مطاع و متبوع كرده است. نظیر آنچه كه شما در جهان غرب یا شرق می بینید. اینها مطاع و متبوعی اند كه یدعون الی النار.
بعد فرمود: له عذاب خزی فی الدنیا و نذیقه یوم القیامه عذاب الحریق. ذلك بما قدمت یداك و أن الله لیس بظلام للعبید. این آیه ۸ و ۹ به قرینه «اضلال» مال رهبران جاهل است.
آیه ۳ و ۴ به قرینه «تبعیت» و «ضلالت» مال پیروان جاهل است. فرمود: و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و یتبعوا كل شیطان مرید كتب علیه انه من تولاه و انه یضله و یهدیه الی عذاب السعیر(۱۵). فرمود: برخی جاهلانه پیروی می كنند. گوش شان به رادیوهاست. گوش شان برخی از مطبوعات سم انگیز است. گوش شان به برخی از قلم های مسموم است. گوش شان به برخی از حرف های مسموم كننده است. و یتبعوا كل شیطان مرید. تابع هر شیطانی است كه او متمرد است!
این «مرد» جمع مارد است. «مارد» یعنی متمرد. مرید یعنی متمرد. شیطان را مرید می گویند، مارد می گویند، چون اهل تمرد است. یك انسان جاهل، تابع هر شیطان متمرد است. و یتبعوا كل شیطان مرید. آنگاه فرمود: كتب علیه انه من تولاه و انه یضله و یهودیه الی عذاب السعیر. این آیه ۳ و ۴ می گوید: اگر تابعی، تابع كتاب و سنت باش! اگر متبوعی، برابر كتاب و سنت رهبری بكن. چیزی در نظام اسلامی با جهل آمیخته نیست.
● تكلیف است...
احیاناً اگر برخی ها خواستند بگویند كه حضور مردم با یك فتوا، با یك اعلامیه، با یك بیانیه توده مردم را به صحنه آوردن، این مشاركت عاقلانه عالمانه سیاسی نیست، این سخن ناثواب است! برای اینكه تعقل و علم گاهی به طور تفصیل است، گاهی به طور اجمال! همانطوری كه در بسیاری از موارد این مردم تحقیق تفصیلی درباره معارف دین ندارند، به اهل اش و به خبره مراجعه می كنند، درباره شركت كردن در انتخابات هم به شرح ایضاً. گرچه درباره اصل مسئله و ضرورت حضور همگان در این مشاركت سیاسی نیازی به تحلیل ندارد. همین كه جریان را از نزدیك ببیند كه این رادیوهای بیگانه اند كه سخن امام را كه فرمود: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی نبینید؛ این سنگر را، این حصن حصین را، این نعمت الهی را كه سبب پیروزی انقلاب و سبب ظفرمندی مجاهدان در جنگ تحمیلی شد، این را غده سرطانی می دانند.
آن نوح را تسفیه می كردند! می گفتند: انا نراك فی سفاهه(۱۶). آن خلیل خدا را تسفیه كردند. این انا نراك فی سفاهه، یك ترجیع بندی بود كه در طول تاریخ طاغیان به انبیاء می گفتند. تنها به نوح نگفتند! شما به قرآن كریم كه مراجعه می كنید، ملاحظه می فرمائید؛ بسیاری از طاغوتیان اعصار گذشته به بسیاری از انبیاء (علیهم آلاف التحیه و الثناء) همین جمله گزنده و تلخ را می گفتند؛ انا نراك فی سفاهه. تا رسید به خاتم شان (علیهم آلاف التحیه و الثناء)، گفتند: انك لمجنون(۱۷) این تجنین، نسبت به جنون دادن؛ این تسفیه، نسبت سفاهت دادن، این اسطوره خواندن وحی الهی یك ترجیع بند دیروز بود و غده سرطانی نامیدن ولایت فقیه یك ترجیع بند امروز است! مائیم و این رادیوهای بیگانه! و اگر خدای ناكرده نسل نو بدون این تحلیل آن حرف ها را بشنود، قلب اش با همان حرف ها زنده می شود!
این بیان نورانی امیر بیان بارها به عرضتان رسید؛ در نامه سی و یكم نهج البلاغه كه برای فرزندش مرقوم فرمود، فرمود: پسرم! قلب جوان مانند سرزمین موات است. هر بذری در سرزمین موات بپاشند، آن می رویاند. قبل از اینكه دیگران در سرزمین جان تو بذر مسموم بپاشند، من تو را به معارف الهی آشنا می كنم. قلب الحدث كالارض الخالیه؛ كل ما القی فیها قبلته(۱۸). این بیان نورانی علی(سلام الله علیه) در نهج البلاغه.
مطلب دیگر همان حدیث معروفی است كه فریقین از رسول اكرم نقل كردند؛ (علیه و علی آله آلاف التحیه والكرم) كه من احیا ارضاً میته فهی له(۱۹). فرمود: هر كس زمین مرده را آباد كرد، مال اوست. زمینه مرده هم به شرح ایضاً. اگر كسی زمین موات را آباد كرد، مالك می شود. ولی می شود به غصب از دست او گرفت. ظلم ممكن است، ولی زمینه مرده را اگر آباد كرد، نمی شود دل را به غصب ربود. هرگز ممكن نیست شبهه قلم های مسموم، دلهای یك عده ای را احیاء بكند با بذر مسموم! زمینه دل را تصاحب بكند، خود را به سمت دیگر بكشاند، بعد بشود با سخنرانی ها این جوان را اصلاح كرد! پیام چنین جوان آسیب زده این است: سوآء علینا و اصل ام لم تكن من الواعظین(۲۰).
● اطرافت را خوب رصد كن!
تا دیر نشده، باید قلم ها را شناسائی كرد، بیان ها را شناسائی كرد، شبهات را شناسائی كرد، قبل از اینكه این شبهه در دل كسی بنشیند، با حرف های دلنواز و دلپذیر و دلنشین اینها را روشن كنید. اگر شد مسافرت را ترك نكنید! این چند روز به هر وسیله ای هست در حوزه فعالیت و تبلیغات خود مردم را، زنها را، جوانها را، بزرگسالان را، نوسالان را، واجدین شرائط رای را تشویق كنید، ترغیب كنید به هر كه خواستند رأی بدهند. در رأی دادن مردم دخالت نكنید!
فقط بدانید كه مردم حتماً باید شركت كنند و مردم بزرگوار ایران اسلامی هم مستحضر باشند كه دشمن صف بسته است تا ببیند آراء مردم در این انتخابات به چه حد است. قدرت مردمی است كه این نظام را حفظ كرد. و اگر چنانچه این قدرت معاذ الله گرفته بشود و در اختیار نظام نباشد، این كمربند امنیتی كه الآن دور ایران زمین را گرفته است، حمله همان و گرفتن همان.!!
آیت الله جوادی آملی
منابع:
(۱) نهج البلاغه/ خطبه ۲ (معروف به شقشقیه)
(۲) نهج البلاغه/ خطبه ۲ (معروف به شقشقیه)
(۳) سوره بقره/ آیه ۶۱
(۴) سوره آل عمران/ آیه ۱۸۱- وقتلهم النبیاء
(۵)سوره آل عمران/ آیه ۱۴۶
(۶)وسائل الشیعه/ جلد ۲۷/ صفحه ۱۱۲
(۷) نهج البلاغه/ خطبه ۷؛ یدم فیها أتباع الشیطان
(۸) نهج البلاغه/ خطبه ۷
(۹) بحارالأنوار/ جلد ۴۵/ صفحه ۵۱
(۱۰) سوره قاف/ آیه ۳۷
(۱۱) سوره اسراء/ آیه ۳۶
(۱۲)سوره یونس/ آیه ۳۹
(۱۳) سوره حج/ آیات ۸ تا ۱۰
(۱۴) سوره قصص/ آیه ۴۱
(۱۵) سوره حج/ آیات ۳ و ۴
(۱۶) سوره اعراف/ آیه ۶۶
(۱۷) سوره حجر/ آیه ۶
(۱۸) نهج البلاغه/ نامه ۲۱؛ وصیته(ع) للحسن بن علی(ع)...
(۱۹) من لایحضره الفقیه/ جلد ۳/ صفحه ۲۴۰/ باب احیاء الموات و الأرضین...
(۲۰) سوره شعراء/ آیه ۱۳۶
¤ بیانات آیت الله جوادی آملی در جمع طلاب و فضلای حوزه ۲۲/۷/۱۳۷۷
منبع : روزنامه کیهان