پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


شرق‌ ایران‌ در هزاره‌ دوم‌ و سوم‌ پیش‌ از میلاد


شرق‌ ایران‌ در هزاره‌ دوم‌ و سوم‌ پیش‌ از میلاد
●مهاجران‌ دو شاخه‌ می‌شوند- ظهور هیتان‌ و میتان‌
▪ از هزاره‌ی‌ دوم‌ تا اوایل‌ هزاره‌ی‌ اوّل‌، جریانی‌ در مهاجرت‌ و رفت‌ و آمد در فلات‌ رخ‌ داد كه‌ سرانجام‌ منتج‌ به‌ ورود ایرانیان‌ به‌ فلات‌ و دوام‌ و قوامشان‌ شد، بدون‌ آنكه‌ میان‌ سكنه‌ی‌ بومی‌، تحلیل‌ رفته‌ و مستهلك‌ شوند، بلكه‌ به‌ عكس‌ با سكنه‌ی‌ بومی‌ در آمیخته‌ و با تركیب‌ فرهنگی‌ نوین‌، آنان‌ را در خود محو و مستحیل‌ نمودند و این‌؛ خود از رخدادهای‌ نادر تاریخ‌ است‌.
به‌ هر انجام‌ در هزاره‌ی‌ دوم‌ پیش‌ از میلاد ظهور عناصری‌ كه‌ می‌توانیم‌ آنها را هند و اروپایی‌ Indo europإen بنامیم‌ در میان‌ اقوامی‌ كه‌ بومی‌ بودند، قابل‌ ملاحظه‌ می‌باشد. لیكن‌ این‌ عناصر جدید نقشی‌ چندان‌ در فلات‌ نداشتند و از دشتهای‌ اوراسی‌ Eurasique واقع‌ در روسیه‌ی‌ جنوبی‌ كه‌ به‌ نظر می‌رسید زادگاهشان‌ بوده‌، به‌ واسطه‌ی‌ فشار و ورود اقوامی‌ دیگر، به‌ مهاجرت‌ پرداختند. شاید در طی‌ مهاجرت‌ بر اثر عواملی‌ به‌ دو گروه‌ تقسیم‌ شده‌ باشند: گروه‌ غربی‌ و گروه‌ شرقی‌. گروه‌ غربی‌ دریای‌ سیاه‌ را دور زده‌ و پس‌ از عبور از بالكان‌ و بسفر، در داخل‌ آسیای‌ كوچك‌ پخش‌ شدند. این‌ گروه‌ به‌ زودی‌ میان‌ ملل‌ « آسیانی‌ » كه‌ شاید سكنه‌ی‌ اصلی‌ ناحیه‌ی‌ مذكور بودند، نفوذی‌ تام‌ یافته‌ و آن‌ چنان‌ قدرتی‌ به‌ دست‌ آوردند كه‌ به‌ زودی‌ اتحادیه‌ی‌ هیتیان‌ Hittites « ختیان‌ » را به‌ وجود آوردند. البته‌ در این‌ باره‌ به‌ موجب‌ فقدان‌ شواهد، آرا و نظرات‌ مخالفی‌ موجود است‌ ، امّا به‌ هر حال‌ آنچه‌ كه‌ اغلب‌ محقّقان‌ نظر می‌دهند، این‌ است‌. هیتیان‌ به‌ زودی‌ دارای‌ چنان‌ شاهنشاهی‌ عظیم‌ و پرقدرتی‌ شدند كه‌ موجب‌ شگفتی‌ است‌. اینان‌ نخستین‌ امپراتوری‌ بزرگ‌ آریایی‌ را در حدود ۱۹۰۰ پیش‌ از میلاد تشكیل‌ دادند و این‌ چنین‌ سامان‌ و سازمان‌ و نظام‌ و قدرتی‌ بی‌شك‌ ایجاب‌ می‌نماید كه‌ مدّت‌ نسبتاً زیادی‌ از سكناشان‌ گذشته‌ باشد، و به‌ این‌ جهت‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ در حدود سده‌های‌ اوّل‌ هزاره‌ی‌ دوم‌ به‌ آسیای‌ صغیر وارد شده‌ باشند. اینان‌ حتی‌ تا بابل‌ هم‌ به‌ تاخت‌ و تاز پرداختند و آنجا را گشوده‌ و چپاول‌ نمودند، امّا این‌ پیروزی‌ و فتحی‌ بود بی‌فرجام‌، چه‌ پس‌ از آن‌ به‌ ضعف‌ گراییدند و شاید نظام‌ لشكریشان‌ بر اثر ضعف‌ و نیرویی‌ كه‌ در این‌ فتح‌ بزرگ‌ به‌ كار زده‌ بودند، به‌ تباهی‌ گراییده‌ بود.
امّا مدّتی‌ نگذشت‌ كه‌ به‌ كار خود، و نظام‌ و قدرت‌ از دست‌ رفته‌ رنگ‌ و آبی‌ بخشیدند این‌ امر دگرباره‌ موجب‌ هجومها و تاخت‌ و تازهایی‌ شد كه‌ بر اثر آن‌ دولتهای‌ همجوار، چون‌ هوریان‌ Hurrites و میتانیان‌ Mitanni به‌ وسیله‌ی‌ آنان‌ منهدم‌ شد و از میان‌ رفت‌. پس‌ از لحاظ‌ قدرت‌ در برابر مصر قدعلم‌ كردند كه‌ در آن‌ زمان‌ در اوج‌ توسعه‌ی‌ مناطق‌ بازگشوده‌ی‌ خود بود و تا حدود سوریه‌ و فلسطین‌ گسترش‌ داشت‌. محقّقانی‌ چون‌ هومل‌ Hommel و می‌یر Meyer معتقدند كه‌ اینان‌ حتی‌ تا فلسطین‌ نیز پیش‌ رفته‌ و در آنجا حُكّام‌ و امرایی‌ داشته‌اند، و این‌ ادّعا به‌ موجب‌ اسنادی‌ است‌ كه‌ در تَل‌الَعَمارْنَه‌ Tell Amarna كشف‌ شده‌ و در آنها اسامی‌ و نامهای‌ آریایی‌ دیده‌ می‌شود.
امّا شعبه‌ی‌ شرقی‌ كه‌ به‌ نام‌ هند و ایرانی‌ Indo Iraniens معروف‌ است‌، جانب‌ شرقی‌ دریایی‌ خزر را پیمود. اینان‌ به‌ نظر می‌رسد كه‌ به‌ گروههایی‌ تقسیم‌ شده‌ باشند. یك‌ گروه‌ از قفقاز عبور كرده‌ و تا حدودی‌ از رود فرات‌ پیش‌ رفت‌. پس‌ با هوریان‌ بومی‌ كه‌ گروهی‌ از اصل‌ «آسیانی‌» بودند، به‌ هم‌ آمیختند و نتیجه‌ی‌ این‌ آمیزش‌ تشكیل‌ پادشاهی‌ میتانی‌ شد. اینان‌ هم‌ در بین‌النّهرین‌ شمالی‌ قلمرو خود را توسعه‌ بخشیدند و هم‌ با محدودیتی‌ جهت‌ آشور، دردسری‌ بزرگ‌ را برایشان‌ فراهم‌ كردند. آن‌گاه‌ به‌ الحاق‌ درههای‌ زاگْرُوس‌ Zagros شمالی‌ كه‌ مسكن‌ قوم‌ گوتی‌ Guti « درّه‌ی‌ كردستانی‌ » بود، قدرت‌ خود را توسعه‌ بخشیدند. فرازنای‌ قدرت‌ میتانیان‌ در حدود سالهای‌/۱۴۵۰ پیش‌ از میلاد بودمم‌ كه‌ با مصر پیمان‌ اتحاد بست‌ و میان‌ فراعنه‌ی‌ مقتدر مصر و دختران‌ پادشاهان‌ میتانی‌ زناشوییهایی‌ سیاسی‌ انجام‌ شد كه‌ رشته‌ی‌ اتّحاد را محكم‌تر نمود. امّا بر اثر عواملی‌، این‌ شاهنشاهی‌ به‌ ضعف‌ گرایید و چنان‌ كه‌ ملاحظه‌ شد و به‌ وسیله‌ی‌ هیتیان‌ برانداخته‌ و نابود شد.●ایلام‌ وارد دوره‌ تاریخی‌ می‌شود
▪ در آغاز هزاره‌ی‌ سوم‌، دشت‌ حاصلخیز بین‌النّهرین‌ وارد دوره‌ی‌ تاریخی‌ می‌شود. اندكی‌ نیز نمی‌گذرد كه‌ ایلام‌ هم‌ وارد دوره‌ی‌ تاریخی‌ می‌شود و این‌ امر در فلات‌ استثنایی‌ است‌. ایلام‌ كه‌ از جمله‌ی‌ كشورهای‌ كهنسال‌ شرق‌ قدیم‌ بوده‌ شامل‌ خوزستان‌ كنونی‌، قسمتی‌ زیادی‌ از خاك‌ بختیاری‌ و لرستان‌ بوده‌ است‌. از جانب‌ شرق‌ به‌ پارس‌ و از طرف‌ شمال‌ به‌ ماد و از غرب‌ به‌ بین‌النّهرین‌ و از جنوب‌ به‌ خلیج‌فارس‌ حدودی‌ داشته‌ است‌. شهرهای‌ مهم‌ ایلام‌ عبارت‌ بودند از شوش‌ كه‌ بزرگ‌ترین‌ شهر ایلام‌ و یكی‌ از كهن‌ترین‌ مراكز تمدّن‌ جهان‌ باستان‌ بود، شهر ماداكتو ، خایدالو (كه‌ به‌ گمان‌ در خرّم‌آباد فعلی‌ بوده‌ است‌)، و اهواز .
چنان‌ كه‌ بر می‌آید، بومیان‌ اوّلیه‌ی‌ این‌ منطقه‌ حَبَشی‌ بوده‌اند، امّا این‌ رأی‌ برخی‌ از محقّقان‌ درست‌ به‌ نظر نمی‌رسد. همچنین‌ زبان‌ ایلامیان‌ را زبان‌ « اَنْزانی‌ » دانسته‌اند كه‌ در سه‌ هزار سال‌ پیش‌ از میلاد رواجی‌ داشته‌ است‌ و بعد چنان‌ كه‌ حدس‌ زده‌ می‌شود زبان‌ سومری‌ و سامی‌ رواج‌ یافته‌، امّا به‌ گمان‌ این‌ زبانها برای‌ نوشتن‌ به‌ كار می‌رفته‌ است‌، چون‌ در هزار و پانصد سال‌ پیش‌ از میلاد، ناگهان‌ دوباره‌ آن‌ زبانِ متروك‌ معمول‌ شده‌ و آشكار می‌شود كه‌ در طول‌ این‌ پانزده‌ قرن‌ زبان‌ مزبور، زبان‌ رایج‌ محاوره‌ و گفتگو بوده‌ است‌.
●سقوط‌ ایلام‌
▪ ایلام‌ با مركز قدرتی‌ دیگر كه‌ در بین‌النّهرین‌ قرار داشت‌، در جنگهای‌ مداومی‌ بود، گاه‌ چیرگی‌ می‌یافت‌ و گاه‌ شكست‌ می‌خورد و سرانجام‌ در این‌ جنگها به‌ سال‌ ۶۴۵ پیش‌ از میلاد به‌ وسیله‌ی‌ آشوربانی‌ پال‌ Ashur beni Pal پادشاه‌ آشوری‌ شكست‌ یافت‌ و به‌ كلّی‌ از میان‌ رفت‌.
هنگامی‌ كه‌ سلسله‌ی‌ سامی‌ سارگون‌ Sargon در آگاده‌ Agadإ تشكیل‌ شد، ایلام‌ برای‌ حفظ‌ موقعیّت‌ خود وارد جنگ‌ شد. امّا در این‌ جنگ‌، سارگون‌ غلبه‌ كرد و شاید شوش‌ را نیز به‌ قلمرو خود افزوده‌ باشد. یكی‌ از پسران‌ سارگون‌ به‌ نام‌ مانیش‌ توسو Manishtusu در جنگهایی‌ بر علیه‌ ایلام‌ موفقیّتهایی‌ بیشتر داشته‌ است‌. سپاهیان‌ او از خلیج‌فارس‌ گذشته‌ و مناطقی‌ را كه‌ از آنها مواد ساختمانی‌ و فلزات‌ استخراج‌ می‌شد تحت‌نظر گرفتند، و این‌ احتیاجی‌ بسیار بود از برای‌ آشوریان‌ و بدون‌ شك‌ یكی‌ از علل‌ مهم‌ جنگهای‌ آشور، دست‌ یافتن‌ بر منافع‌ ایلام‌ بوده‌ است‌. پس‌ از سارگون‌، ایلام‌ كه‌ كشوری‌ دست‌ نشانده‌ و تحت‌ انقیاد بود، در زمان‌ نَرَمْسین‌ Naramsin به‌ شورشی‌ دست‌ یازید كه‌ این‌ شورش‌ سركوب‌ شد، و نرم‌سین‌ حاكمی‌ تعیین‌ نمود تا در آنجا حكومت‌ كند.
از این‌ زمان‌ تا مدّتی‌ به‌ وسیله‌ی‌ این‌ عاملِ حاكمْ در شوش‌، بناهای‌ بسیاری‌ ساخته‌ شد و كم‌كم‌ عوامل‌ و فرهنگ‌ و زبان‌ بیگانه‌ در ایلام‌ رواج‌ یافت‌. امّا ایلامیان‌ همیشه‌ درصدد آن‌ بودند تا استقلال‌ از دست‌ رفته‌ را باز یابند. با سخت‌كوشی‌ و روشهای‌ ماهرانه‌یی‌ می‌كوشیدند تا استقلال‌ خود را حفظ‌ كنند و به‌ همین‌ جهت‌ در آغاز توفیقهایی‌ كم‌ و بیش‌ یافتند. سرانجام‌ كسی‌ به‌ نام‌ پوزوراین‌شوشی‌ناك‌ Puzr-Inshushinak برای‌ استقلال‌ پرچم‌ برافراشت‌. این‌ كس‌ مردی‌ بود میهن‌ دوست‌ و به‌ آبادی‌ و عمران‌ سرزمینِ خود سخت‌ علاقه‌مند. وی‌ با غنایمی‌ كه‌ از ملل‌ مغلوب‌ به‌ شوش‌ آورده‌ شده‌ بود به‌ آبادانی‌ پرداخت‌. گذرگاههایی‌ عمومی‌ و معابدی‌ بنا كرد و پادشاهان‌ كوچكِ نواحی‌ اطراف‌ كم‌كم‌ شروع‌ به‌ اطاعت‌ از او نمودند. همچون‌ كه‌ نرم‌سین‌ وفات‌ یافت‌، پوزور - این‌شوشی‌ناك‌ طغیان‌ و استقلال‌ را علنی‌ و آشكار ساخت‌. سپاهی‌ تهیّه‌ كرد و به‌ بابل‌ تاخت‌ و به‌ زحمت‌ او را عقب‌ راندند. اَكَد كه‌ استقلال‌ خود را حفظ‌ كرده‌ بود بسیار ضعیف‌ شد و حمله‌ی‌ ایلام‌ در حقیقت‌ فتح‌ بابی‌ بود كه‌ به‌ اقوام‌ كوهستانی‌ جسارتی‌ بخشید و لولوبی‌ Lullubi و گوتیها Guti هر یك‌ از كوهستانهای‌ مرتفع‌ فرود آمده‌ و به‌ بابل‌ حمله‌ كردند. سرانجام‌ چنان‌ كه‌ تذكّر داده‌ شد پس‌ از جنگهایی‌ بسیار آشوربانی‌ پال‌ كار ایلام‌ را یك‌ سره‌ كرده‌ و آن‌ را به‌ طور كلّی‌ برانداخت‌.
منبع : کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت ایران