چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

در ستایش ملودی گوش نواز


در ستایش ملودی گوش نواز
در حیطه موسیقی فیلم، این بحثی قدیمی است که آیا موسیقی باید جنس و ترکیب و ملودی و فضایی داشته باشد که خارج از جهان فیلم، مثلاً در اتومبیل یا یک میهمانی آرام شبانه هم بتوان شنید و لذت برد؟ یا اینکه درست برعکس؛ موسیقی سینمایی باید چنان به فضا و تصاویر و موقعیت دراماتیک و حس و وضعیت آدم های فیلم پیوسته و وابسته باشد و حتی به لحاظ سازها و ترکیب بندی، چنان به اصواتی در متن زندگی آنها شبیه باشد که نتوان آن را جدا از جهان فیلم گوش داد؟ به عنوان دو نمونه بسیار شاخص، می توان انیو موریکونه را جلوه آشکار الگوی اول دانست که اغلب آثار و قطعاتش برای فیلم ها، جداگانه هم قابل گوش دادن و لذت بردن است؛ و برنارد هرمن را نمونه یی متعالی از الگوی دوم که از فیلم های هیچکاک تا همشهری کین اورسن ولز تا راننده تاکسی اسکورسیزی تا حتی نسخه اول فیلم تنگه وحشت (جی لی تامسون)، به زحمت می توان شنونده یی را که از فیلم خاطره یی ندارد، به گوش دادن آرشه کشی های پرتنش و عصبی سازهای زهی یا ضربه های پیشانی آور سازهای کوبه یی کارهایش واداشت؛ مگر آنکه بابت یادآوری روح/ روانی یا راننده تاکسی، قطعه یی از موسیقی کابوس گونه شان را گوش بدهد. اما موسیقی موریکونه برای فیلم های لئونه، برای دیوانه وار پولانسکی، برای سریال متوسط مارکوپولو ساخته کن مارشال یا برای دسته سیسیلی های هانری ورنوی، با تمام بار حسی و فضاسازی هنرمندانه سینمایی اش، چنان ملودیک و خوش آهنگ و گوش نواز است که بدون تردید، سی دی ها و کاست های آن حتی به دست علاقه مندانی که لزوماً فیلم را هم ندیده اند، خریداری می شود و بارها در ضبط اتومبیل یا کاربردهای جدی تر به گوش می رسد.
به این اعتبار، تصور شخصی ام این است که ذهن و گوش ملودی دوست مخاطب ایرانی، در برخورد با آثار موریکونه به راه حل روشنفکرانه خوبی می رسد؛ هم می تواند خیال خودش و بقیه را راحت کند که دارد کارهای یک آهنگساز بزرگ خلاق را می شنود و احیاناً نگران نباشد که کاری به سخافت یک قطعه پاپ متوسط همه پسند را می شنود و هم از سوی دیگر، نغمه های دلنواز آثار موریکونه آزارش ندهد و مثل موسیقی متن های درخشان ولی نه چندان گوش نواز بزرگانی چون هرمن، وویچک کیلار، جووانی فوسکو، تورو تاکه میتسو، گاهی نینو روتا، گاهی هاوارد شور، خودش و بقیه را نیازارد که اصوات غریبی را بدون همراهی تصاویرشان، بی ملودی دل انگیز و بی لطافت و احساسات آشکار، از باندهای ضبط ها پخش کند. این دلیل کلی می تواند زمینه اولیه یی باشد که در این یادداشت مختصر برای درک محبوبیت عظیم و وسیع موریکونه در ایران طرح شده. دلایل و بررسی های گسترده تر به زمان و دانش و حجم مبسوط تری نیاز دارند؛ که در من و این بزنگاه کوچک نیست.

امیر پوریا
منبع : روزنامه اعتماد