جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آخرین فریب - THE LAST SEDUCTION


آخرین فریب - THE LAST SEDUCTION
سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : جاناتان شستاک
کارگردان : جان دال
فیلمنامه‌نویس : استیو بارانسیک
فیلمبردار : جفری جور
آهنگساز(موسیقی متن) : جوزف ویتارلی
هنرپیشگان : لیندا فیورنتینو، پیتر برگ، بیل پولمن، ج.ت. والش، بیل نان، هرب میچل، براین وارادی، جک شیرر و دانا ویلسن
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۰ دقیقه


ـ نیویورک، انترنی به نام ̎کلی گریگوری̎ (پولمن) محمولهٔ کوکائینی را که باید به مصرف داروئی می‌رسید به مبلغ هفت صد هزار دلار می‌فروشد. اما همسرش، ̎بریجت̎ (فیورنتینو) با پول‌ها می‌گریزد و به شهر بوستن می‌رود. آنجا در یک کافه با یکی از اهالی به نام ̎مایک̎ (برگ) آشنا می‌شود. وکیلش به او توصیه می‌کند تا زمان ارائه درخواست طلاق مخفی شود و او با نام مستعار کاری در یک شرکت بیمه می‌گیرد. ̎مایک̎ که در همان شرکت کار می‌کند، خواهان رابطهٔ صمیمامه‌تری با ̎بریجت̎ است، اما او تا زمانی که ̎هارلان̎ (نان)، کارآگاه خصوصی‌ای که ̎کلی̎ به مراقبتش گمارده، ناظر اعمال او است، از این رابطه ابا دارد. پس از کشته شدن ̎هارلان̎ در یک تصادف ساختگی اتوموبیل، ̎بریجت̎ نقشهٔ ماهرانه‌ای طرح می‌کند تا ̎مایک̎ را بفریبد و او را به قتل ̎کلی̎ وادارد. پس از ماجراهائی، ̎بریجت̎، ̎مایک̎ را به سراغ ̎کلی̎، که به اظهار او سزاوار مرگ است، می‌فرستد. در آپارتمان ̎کلی̎، ̎مایک̎ خود را ناتوان از کشتن او می‌یابد. ̎کلی̎ عکس عروسی‌اش با ̎بریجت̎ رابه ̎مایک̎ نشان می‌دهد و در می‌یابد فریب خورده است. در اینجا ̎بریجت̎ سر می‌‌رسد و ̎مایک̎ را در حال جنون می‌یابد. او ̎کلی̎ را می‌کشد و به پلیس تلفن می‌کند. ̎مایک̎ نمی‌تواند مأموران را به بی‌گناهی‌اش قانع سازد و ̎بریجت̎ با پول‌ها به راه خود می‌رود.
ـ سومین و از جهاتی کامل‌ترین قسمت سه گانهٔ ̎نئو نو آر̎ دال، پس از دوباره مرا بکش (۱۹۸۹) و رد راک وست (۱۹۹۳)، پیوندهای ساختاری / مضمونی این فیلم‌ها را به زیبائی به نمایش می‌گذارد؛ هر سهٔ آنها، به رغم اختلافات ظاهری، از الگوی داستانی واحدی پیروی می‌کنند: در دوباره مرا بکش، زن شهر آشوب (جوآن والی) از کارآگاهی خصوصی (وال کیلمر) می‌خواهد با یک صحنه‌سازی او را مرده وانمود کند تا به این ترتیب بتواند با پول‌های دزدی‌ای که از همدستش (مایکل مادسن) ربوده، بگریزد. در رد راک وست، زن شهر آشوب (لارافلین بویل) از قهرمان فیلم (نیکلاس کیج) می‌خواهد در ازای دریافت پول، شوهرش (ج.ت. والش) را بکشد تا بتواند با پول‌هائی که به اتفاق دزیده‌اند، بگریزد.و در اینجا ̎بریجت̎ برای کشتن شوهرش، ̎مایک̎ ساده لوح را می‌فریبد. همان‌طور که اشاره شد تفاوت‌ها عمدتاً سطحی هستند: در دو فیلم اول شخصیت اصلی از شر زن شهر آشوب رهائی می‌یابند و او با پول‌ها به راه خود می‌رود، حال آنکه در این آخری، زن بر شخصیت مرد چیرگی می‌یابد. از این منظر، فیلم‌های دال ورایاسیون‌هائی روی یک ̎تم̎ ـ روح حاکم بر آثار جیمز کین، مثل پستچی همیشه دوبار زنگ می‌زند و غرامت مضاعف ـ محسوب می‌شوند؛ هرچند نحوهٔ پرداخت او با سبک نو آرهای ردهٔ ̎ب̎ مثل راه میان‌بر (ادگار اولمر، ۱۹۴۵) قرابت بیشتری نشان می‌دهد تا با غرامت مضاعف. دال با گرایش به الگوهای سنتی فیلم نو آر، مثل رابطهٔ بیمارگونهٔ مرد سرگردان و آشفته حال با زن شهر آشوب محیل و حسابگر، نقش تعیین‌کنندهٔ ̎تقدیر̎ شوم و جایگاه اساسی ̎پول̎، به خوبی موفق به پروراندن آنها در فضائی امروزی می‌شود. او در سه‌گانه‌اش با بهره از محیط شهرهائی دورافتاده، مثل وینه‌موکای نوادا در دوباره مرا بکش، رد راک وایومینگ در رد راک وست و بوستن در اینجا، کلیشهٔ استفاده از لس‌آنجلس به عنوان لوکیشن، دائمی فیلم‌های ̎نو آر̎ را نقض می‌کند. بازی فیورنتینو، که دیوید تامپسن حضورش در صحنهٔ پایانی را با ماریا کازارس در اورفه (ژان کوکتو، ۱۹۵۰) قیاس می‌کند، از امتیازهای فیلم است.