پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شیخ مفید(ره)


شیخ مفید(ره)
● گفتار استاد:
«شیخ مفید نامش محمد بن محمد بن نعمان،هم متكلم است و هم فقیه.ابن الندیم‏در فن دوم از مقاله پنجم‏«الفهرست‏»كه درباره متكلمین شیعه بحث می‏كند،از اوبه عنوان‏«ابن المعلم‏»یاد می‏كند و ستایش می‏نماید. او در سال ۳۳۸ متولد و درسال‏۴۱۳ درگذشته است.كتاب معروف او در فقه به نام‏«مقنعه‏»است و چاپ‏شده و موجود است.شیخ مفید از چهره‏های بسیار درخشان شیعه در جهان اسلام‏می‏باشد.ابویعلی جعفری كه داماد مفید بوده است،گفته:«مفید شبها مختصری‏می‏خوابید،باقی را به نماز یا مطالعه یا تدریس یا تلاوت قرآن مجید می‏گذرانید.» شیخ مفید شاگرد ابن ابی عقیل است.» (۱)
● شیخ مفید و روزگار زندگی او:
شیخ مفید(ره) متولد ۳۳۸-متوفی‏۴۱۳ ه.ق
از قیام نافرجام مختار بن ابی عبیده ثقفی به بعد،همه حركت محرومان‏ضد ستمگران،به نام طرفداری از«آل رسول(علیهم السلام) »آغاز گردیده است.بدین معنی كه‏مخالفت‏با حكومتهای وقت‏با هواداران خاندان رسالت از امامیه،كیسانیه،زیدیه،راوندیه، و دیگر فرقه‏ها برای تحقق یك نیت صورت گرفته است و آن برانداختن‏حكومت نژادی عباسی و تاسیس حكومت‏بر اساس عدل قرآنی بوده است كه در آن‏عرب و غیر عرب مساوی بوده باشند.در آن روزگار مهم‏ترین كانون قیام،«خراسان‏»بود. مردم این سرزمین زیر پرچم تشیع گرد آمده بودند،و می‏خواستند حكومت را ازآل ابی سفیان به آل علی(علیهم السلام)بازگردانند. روزی كه محمد بن علی بن عبد الله بن عباس،داعیان خود را به خراسان فرستاد،به آنها سپرد كه از شخص خاصی نام نبرند،بلكه‏مردم را به‏«الرضا من آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)»بخوانند.سرانجام این نهضت آن شد كه آل‏عباس بر خلافت غلبه یافت و بنی الحسن و بنی الحسین(علیهم السلام)محروم ماندند.اما سیرتی‏كه خلفای عباسی از آغاز كار یا اندكی پس از استقرار حكومت پیش گرفتند،آن نبود كه‏توده‏های محروم می‏خواستند،آنچه به دنبال این نهضت تحقق یافت،حكومت نژادی‏دیگری بود كه در آن تیره عباسی جای تیره اموی را اشغال می‏كرد.با این تفاوت كه دراین حكومت عنصر ایرانی داخل در قوه اجرایی گردیده بود.بی‏جهت نیست كه سال‏۳۵۲ معز الدوله دیلمی زنان شیعه را گفت تا روهای خود را سیاه كنند و با گریبان چاك‏در بازار بغداد بیایند و فقهای اهل سنت آن سال را«سنهٔ البدعهٔ‏»(سال بدعت)نامیدند.
آنان با این وضع حقوق از دست رفته را مطالبه می‏نمودند.
● بازگشت‏به خویشتن:
پس از این آزمایش تلخ و پس از این دوره سیاه بود كه متفكران شیعه به خودآمدند و به این فكر افتادند كه نخست اندیشه‏های فكری و اعتقادی شیعه را به مردم‏بیاموزند و آنان را با عدالت و مساوات و احكام اسلامی آشناتر سازند.از قرن دوم‏هجری به بعد،متكلمان شیعه و شاگردان امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)كوشیدند اصول معتقدات تشیع را بر پایه منطق عقلی و منطق كلام پیاده نمایند.از این‏تاریخ تا سال‏۴۴۷ هجری،یعنی به سال ورود طغرل سلجوقی به بغداد و برانداختن‏آخرین فرمانروای شیعه آل بویه،«الملك الرحیم‏»،دانشمندان شیعه با استناد به ظاهرقرآن كریم و با استفاده از اخبار اهل بیت(علیهم السلام)عالی‏ترین مكتب اندیشه بشری و اسلامی‏را ارائه داده‏اند كه تا آن روز در دنیای اسلام بی‏سابقه بود. اصول فلسفی و اعتقادی این‏مذهب را آن چنان پی‏ریزی نمودند كه نه تنها در طول تاریخ زنده بماند،بلكه پیوسته‏پیشروی خود را حفظ كند و چاره‏یاب و پاسخگوی مشكلات اجتماعی باشد. از یك سو اصل‏«عدالت‏»را در زمره اصول اعتقادی درآوردند و از سوی دیگرعقل را جزء منابع استنباط احكام كلی شناساندند.در زمینه اعتقاد و عمل هر دو،حكومت عقل را به رسمیت‏شناختند.عصر ظهور شیخ مفید و هم ردیفان او در چنین‏موقعیت ویژه بود.
این نوع حركت مكتبی توسط فقهاء و متكلمین و اندیشمندان اسلامی متوقف‏نگردید،بلكه پیوسته تعقیب و پی‏گیری شد تا به وسیله فقیهان پارسایی مانندابن ادریس،علامه حلی،محقق حلی،شیخ علی كركی،پسرش شیخ عبد العال و شیخ‏علی منشار،شیخ بهائی و دهها تن عالم دیگر در صحنه فقاهت ظاهر شدند و فقه شیعه‏را از عبادات و معاملات كه به وسیله صدوق و كلینی و مفید و شیخ طوسی پی‏ریزی‏شده بود،به مرحله كامل‏تری رساندند.درست است كه پس از یورش مغول به مراكزعلمی،اندك وقفه‏ای در حوزه‏های علمی مدارس دینی به وجود آمد،ولی پس از فترت‏دوران مغول از نو،طبقات بعدی فقهاء مانند:شهید اول و دوم،مقدس اردبیلی،بعدهاعلامه وحید بهبهانی،شیخ جعفر آل كاشف الغطاء،شیخ محمد حسن صاحب جواهر،و میرزای بزرگ شیرازی و شیخ مرتضی انصاری،فقه اسلام احیاء شده و رونق گرفت تابه عصر كنونی رسید كه در معرفی شخصیتهای آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت. (۲)
شیخ بزرگوار ما در آن بحران برخوردهای اعتقادی و سیاسی و حركتهای‏سرنوشت‏ساز در حومه بغداد دیده به جهان گشود و دانشهای ابتدایی را در خانواده وزادگاه خویش به پایان برد.او كه در یك خانواده عمیق و اصیل در تشیع از سلاله نیكان‏و پاكان به وجود آمده بود و سراسر خاندان او مالامال از عشق به اهل بیت رسالت(علیهم السلام)بوده‏اند،راهی بغداد گردید.از اساتید و دانشمندان مدارس بغداد نیز كسب علم و دانش‏نمود تا در علم كلام،فقه و اصول،سرآمد دانشمندان گردید.
● مكتب مفید:
پیش از مفید،علم كلام و اصول فقه در میان دانشمندان اهل سنت رونقی به سزاداشت.فقها و متكلمین بسیاری در اطراف بغداد گرد آمده و در رشته‏های گوناگون‏اصول عقائد،سرگرم بحث و مناظره بودند.
هر چند علم كلام پیش از مفید نیز در میان شیعیان سابقه داشته است،ولی در اثرمحدودیتی كه در كار شیعیان از نظر سیاسی بود،این موضوع از مرحله تالیف و تدوین‏كتاب تجاوز نمی‏كرد.پیش از مفید شیخ صدوق كه رئیس شیعیان بود سبك ساده‏ای رادر تصنیف و تالیف به وجود آورده بود و آن را به صورت املاء به صورت ساده به‏مستمعین القاء می‏نمود. مفید نیز در پیگیری مكتب استاد كوشید و با استفاده از مبانی‏علم كلام و اصول فقه،راه بحث و استدلال را به روی شیعیان باز كرد و تلاشهایی را كه‏متقدمین مانند ابن جنید اسكافی و قبل از او ابن عقیل فقیه معروف شیعه و عیاشی‏ریخته بودند،به صورت دلپذیری درآورد.به گفته نجاشی كتاب كوچكی در اصول فقه‏تصنیف كرد كه مشتمل بر تمام مباحث آن بود.
● مفید از دیدگاه دانشمندان شیعه:
۱) گفتار نجاشی:
نجاشی،شاگرد نامدار و مورد اعتماد شیخ مفید در حق اوگوید: «محمد بن محمد بن نعمان بن عبد السلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر،شیخ و استاد ما-كه رضوان خدا بر او باد-فضل او در فقه و حدیث،و ثقه بودن اومشهورتر از آن است كه توصیف شود.او تالیفات متعددی دارد كه از آنهاست: المقنعهٔ،الاركان فی دعائم الدین،الایضاح و الافصاح در امامت،الارشاد العیون و المحاسن‏و...» (۳)
۲) گفتار طوسی:
شیخ طوسی شاگرد ارزنده مكتب او،درباره او در فهرست‏می‏نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان،معروف به ابن المعلم،از متكلمان امامیه است.درعصر خویش ریاست و مرجعیت‏شیعه به او منتهی گردید.در فقه و كلام بر هر كس‏دیگر مقدم بود.حافظه خوب و ذهن دقیق داشت و در پاسخ به سؤالات حاضر جواب‏بود.او بیش از ۲۰۰ جلد كتاب كوچك و بزرگ دارد...» (۴)
۳) گفتار ابویعلی جعفری:
فقیه بزرگوار ابویعلی جعفری كه عنوان دامادی وجانشینی شیخ را نیز دارد،در حق استاد خویش گوید: «او اندكی از شب را می‏خوابید و باقی شبانه روز را یا نماز می‏خواند یا مطالعه‏می‏كرد یا درس می‏گفت‏یا قرآن تلاوت می‏كرد...» (۵)
تمام دانشمندان كه به نوعی به شرح حال او پرداخته‏اند،او را با جلالت قدر وعظمت علمی توصیف نموده‏اند.
● نظر دانشمندان اهل سنت:
علاوه بر دانشمندان شیعه،بزرگان و مورخین اهل سنت نیز او را با علم و فضل وتقوی ستوده‏اند:
۱) گفتار ابن حجر عسقلانی:
ابن حجر عسقلانی درباره او گوید: «او بسیار عابد و زاهد و اهل خشوع و تهجد بود و مداومت‏بر علم و دانش‏داشت.جماعت‏بسیاری از محضر او بهره بردند.او بر تمام شیعیان حق دارد.پدرش درواسط زندگی می‏كرد و به آموزگاری می‏پرداخت.او در عكبری كشته شد.گفته می‏شودكه عضد الدوله به ملاقات او می‏شتافت و هنگام مرض به عیادت او می‏رفت.» (۶)
۲) گفتار ابن عماد حنبلی:
عماد حنبلی،یكی دیگر از دانشمندان اهل سنت ازتاریخ ابن ابی طی حلبی در مورد او نقل كرده است: «او بزرگی از بزرگان امامیه و رئیس بخش فقه و كلام و مباحثه می‏باشد.او باپیروان هر عقیده به مباحثه و مناظره می‏پرداخت.موقعیت‏شایان توجهی در تشكیلات‏دولت آل بویه داشت.او صدقه فراوان می‏داد.بسیار اهل خشوع و تهجد،و اهل نماز وروزه و خوش لباس بود.او مورد زیارت و ملاقات عضد الدوله قرار می‏گرفت.جثه اوچهار شانه و لاغر و گندمگون بود.نزدیك‏۷۶ سال عمر كرد و بیش از ۲۰۰ جلد تالیف‏دارد.تشییع جنازه او شهرت دارد.در تشییع او بیش از ۸۰ هزار نفر از شیعیان شركت‏جستند و درگذشت او در ماه رمضان بود.رحمت‏خدا بر او باد...» (۷)
۳) گفتار یافعی:
یافعی،یكی دیگر از دانشمندان اهل سنت،در وقایع سال‏۴۱۳نوشته است: «در آن سال بود كه عالم بزرگ شیعه وفات نمود.او صاحب تالیفات فراوان وشیخ بزرگ امامیه،معروف به ‏«مفید» و «ابن المعلم‏» بود.او در علم كلام،فقه و جدل‏تبحر داشت و در مناظرات با هر صاحب عقیده شركت می‏جست و در تشكیلات‏آل بویه با جلالت و احترام زندگی می‏كرد.» (۸)
● اساتید او:
مرحوم نوری در خاتمه مستدرك،۵۰ تن از استادان مفید را نام می‏برد.البته‏تعداد آنها بیش از اینهاست.از معروف‏ترین آنان:ابن قولویه قمی،صدوق،ابن ولیدقمی،ابوغالب،ابن جنید اسكافی،ابو علی صولی بصری،ابو عبد الله صفوانی و... می‏باشند.
● شاگردان او:
تعداد كثیری از دانشجویان علوم اسلامی از مكتب پر فیض او بهره برده‏اند كه‏سرآمد آنان سید مرتضی علم الهدی،برادر سید رضی،شیخ طوسی،نجاشی،ابو الفتح‏كراچكی،ابویعلی جعفر بن سالار و عبد الغنی از مفاخر شاگردان اویند...» (۹)
● تالیفات او:
نجاشی ۱۷۱ جلد كتاب از تالیفات شیخ را ذكر كرده است كه اسامی برخی از آنهابه این ترتیب است:
۱) در فقه:المقنعه،الفرائض الشرعیهٔ و احكام النساء
۲) در علوم قرآنی:الكلام فی دلائل القرآن،وجوه اعجاز القرآن،النصرهٔ فی‏فضل القرآن،البیان فی تالیف القرآن(او یكی از پركارترین افراد این رشته بود.طالبان‏تفصیل می‏توانند به كتاب طبقات مفسران شیعه ج ۲،تالیف مؤلف مراجعه نمایند.)
۳) در علم كلام و عقائد:اوائل المقالات،نقض فضیله المعتزله،الافصاح،الایضاح،الاركان و... (۱۰)
● وفات او:
شیخ بزرگوار ما در سال‏۴۱۳ در بغداد،پس از ۷۵ سال تلاش و خدمت ارزنده‏درگذشت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت.و به تعبیرشاگرد بزرگوارش شیخ طوسی كه خود حاضر در صحنه بوده است،روز وفات او ازكثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گریستن بر او،همانند و نظیر نداشته است.
هشتاد هزار تن از شیعیان او را تشییع كردند و سید مرتضی علم الهدی بر او نماز گزاردو در حرم مطهر امام جواد(علیه السلام) پائین پای آن حضرت و نزدیك قبر استادش ابن قولویه‏مدفون گردید.
رحمهٔ الله علیه رحمهٔ واسعه.
پی‏نوشتها:
۱) آشنایی با علوم اسلامی،ص ۲۹۴.
۲) بخشی از تحلیل آقای دكتر جعفر شهیدی در آرام نامه،ص ۵۲.
۳) رجال نجاشی،ص‏۳۹۹،چاپ جامعه مدرسین قم.
۴) معجم رجال الحدیث،ج‏۱۷،ص‏۲۰۶.
۵) فهرست ابن ندیم،ص‏۲۶۶ و۲۳۹،چاپ الاستقامه.
۶) لسان المیزان،ج ۵،ص ۳۶۸.
۷) شذرات الذهب،ج‏۳،ص‏۱۹۹.
۸) مرآهٔ الجنان یافعی.
۹) مكتب اسلام،سال اول،شماره‏۳،مقاله دانشمند محترم علی دوانی.
۱۰) رجال نجاشی،ص ۴۰۰ تا۴۰۳.
منبع : فقهای نامدار شیعه صفحه ۶۴ ، عقیقی بخشایشی
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس