دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


در تربیت کودکتان از کدام الگو پیروی می کنید؟


در تربیت کودکتان از کدام الگو پیروی می کنید؟
یکی از مباحث مهم در تعلیم و تربیت، بحث تربیت اسلامی به جای تربیت غربی است. در این مورد صاحب نظران و متفکران نقطه نظرهای متفاوتی ابراز می کنند. برخی استفاده از روش های تعلیم و تربیت غربی را در کنار آموزه های دینی لازم می دانند و در مقابل، عده ای معتقدند که اسلام دین کاملی است و آنچه لازمه تربیت صحیح است در دستورهای دینی ما وجود دارد؛ پس نیازی به استفاده از روش های تعلیم و تربیت غربی نیست.
محمدعلی واعظ موسوی، استاد حوزه و دانشگاه و مشاور مذهبی ضمن تأیید نظریه دوم، درباره اهمیت تربیت می گوید: تربیت به معنی رشد و بالندگی است و انسان را نمی توان بدون تربیت رها کرد. روایتهای فراوان و آیات قرآن کریم نیز بر آن گواه است.
بنابراین اهمیت تربیت قابل انکار نیست ولی اینکه چه کسی بیشتر از همه انسان را می شناسد و بهتر می تواند روش های تربیتی را به او تعلیم دهد، مسلماً آفریننده انسان یعنی خداوند متعال بهتر از هر کسی او را میشناسد، به همین خاطر دستوراتی توسط انبیا و ائمه اطهار (ع) برای تربیت و رشد او فرستاده است که توجه و عمل به آنها راه گشاتر از دستورهای غیردینی است. جالب اینکه در دیدگاههای دیگر از جمله کارشناسان غربی نیز هدف تربیت انسان است ولی در روشهای آنان ضعف ها و کاستی هایی وجود دارد که در دستورهای دینی ما این ضعف ها به چشم نمی خورد. از جمله اینکه به تمام ابعاد وجودی انسان توجه نشده است حتی دانشمندانی مانند «ژان ژاک روسو» هم به تربیت توجه کرده اند ولی نه به همه ابعادش چون اینها خودشان نیز انسان و جایزالخطا هستند به همین دلیل نتوانسته اند انسان را چنان که هست بشناسند.
استاد مطهری، نظریه جالبی دارد. وی می گوید: مشکلی که در تربیت غربی وجود دارد این است که دانشمندان غربی، جهان را بهتر از خود انسان می شناسند بنابراین در راههایی قدم گذاشته اند که بیشتر جهان را آباد کند، نه خود انسان را.»
ولی دستورهای دینی این طور نیست. در تربیت دینی، انسان محوریت دارد. انسان اصل است و اگر نکاتی خارج از مسأله انسان آمده با توجه به خود انسان آمده است. چنان که خداوند می فرماید: «من انسان را آفریدم و این انسان گل سرسبد خلقت است و بقیه در راستای تربیت انسانی خواهد بود.»
این مشاور مذهبی در ادامه می افزاید: نکته دیگر اینکه تربیت دینی نه تنها در ابعاد ، با تربیت غربی فرق دارد بلکه در مبانی هم متفاوت است مثلاً ما می بینیم یکی از مبانی تربیت دینی و اسلامی حفظ کرامت انسان است در حالی که در غرب کسی به کرامت انسانی چندان بهایی نمی دهد و جایش در تربیت غربی خالی است. البته این به آن معنا نیست که هر چه غربی ها گفته اند ما رد می کنیم چون وجوه اشتراک هم می توان پیدا کرد و آنها در بسیاری از موارد مطالب علمی و نکات جالبی هم بیان کرده اند، اما هرچه هست به قول معروف «آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم» است. وقتی در آیات و روایات دینی ما این همه دستورات زیبای تربیتی وجود دارد چرا ما همان ها را از دیگران اتخاذ کنیم؟ در حالی که بهتر از آنها نیز در دسترس ما هست و از قدیم به آن عمل کرده اند.
وی همچنین می گوید: این نکته را هم نباید فراموش کرد که همه آن چه مسلمانان در دو نسل گذشته به آن عمل می کردند با تربیت دینی مطابق نبوده، شاید استثنا هم وجود داشته است. مثلاً در تنبیهات شدت عمل به خرج می دادند و یا شخصیت بچه ها زیاد مورد توجه واقع نمی شد و در مورد آنها سختگیری می کردند. در حال حاضر هم متأسفانه بعضی از مسلمانان به بسیاری از توصیه های دینی عمل نمی کنند و افراط و تفریط هایی صورت می گیرد. این دلیل نمی شود که دین چنین دستوراتی داده است، بلکه تربیت دینی یک مطلب است و عمل مسلمانان مطلب دیگری و باید دقت کرد که آنچه دین بیان کرده چیست، آن را خوب فهمید و به آن عمل کرد.
متأسفانه بحثهای روان شناسی غربی به قدری بین ما رواج پیدا کرده و رسانه ها هم درباره آن داد سخن می دهند که جایی برای پرداختن به تربیت دینی باقی نمی ماند در حالی که اغلب آنها فرضیه است. گاهی اوقات اندیشمندان غربی اظهار نظری می کنند و پس از سالها اندیشمند دیگری متوجه می شود اشتباه است.
جالب اینکه خود غربی ها نیز به دستورها و سفارشهای دین اسلام روی آورده اند. مثلاً می بینیم «پائولوکوئیلو» نویسنده کتاب «کیمیاگر» می گوید: من اینها را از مثنوی معنوی کسب کرده ام. مثنوی معنوی هم که سرشار از آیات و روایتهاست شاید به همین خاطر باشد که این کتاب به زبانهای مختلف ترجمه می شود و مورد اقبال هم قرار گرفته است. بنابراین خود غربی ها نیز حس کرده اند که کمبودهایی در این زمینه وجود دارد و بعضی از مسایل را نمی توان با فرضیه های مادی بیان کرد.
● تعلیم و تربیت منفعت گرا!
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: به هر حال وقتی ما به محتوای تعلیم و تربیت غربی نگاه می کنیم، می بینیم محورش بیشتر منفعت گراست. به عنوان مثال در یکی از کتابهای روان شناسی غربی تعابیری دارد که «مادر» بودن زن را مورد تمسخر قرار داده و می نویسد: چرا زن باید در خانه فقط به خانه داری و بچه داری بپردازد؟ و توصیه می کند: «زنان باید به فکر زیبایی و سلامت خودشان باشند.» در حالی که دیدگاه دینی ما به زن به عنوان «مادر» با یک نگاه تقدسی می نگرد، ولی در غرب این گونه نیست و اگر قرار باشد زنان ما به این نظریه ها توجه کنند زندگی خانوادگی ما از درون پاشیده می شود. ما باید ببینیم خود غربی ها که این همه از روان شناسی سخن می گویند در خارج از خانه چه چیزی به زنان داده اند جز یک خانواده گسسته و روابط عاطفی سرد بین والدین و فرزندان که این نتیجه همان دیدگاه تربیتی غلط است، حالا ما نیز با عمل به آن دستورها قرار است به همان جا برسیم؟ که چنین چیزی را نمی خواهیم. بنابراین باید به سفارشهای دینی روی بیاوریم که از اعماق انسان شناسی برخاسته و به صلاح انسان است. و اما غربی ها گاهی اوقات نظریات خودشان را نیز قبول ندارند و آن را رد می کنند مثلاً «سوزان فلودی» کتابی دارد به نام «بازگشت به خانه» که خطاب به زنان غربی می گوید: «به خانه برگردید زیرا سر ما کلاه رفته ما را از خانه بیرون کشیدند و به عنوان یک کالا از ما استفاده کردند.»
● نقش زمان در آموزش و تربیت کودکان
این مشاور مذهبی معتقد است: در مورد تربیت کودکان نیز غربی ها اشتباههای زیادی دارند. مثلاً در مورد آگاهی دادن به کودکان محدودیت زمانی قایل نمی شوند. به عنوان مثال، به یک کودک ۵ ساله اطلاعات جنسی می دهند ولی در دستورهای دینی ما برای آگاهی دادن به کودکان زمان مطرح است. دین ما حتی برای نشستن، برخاستن، راه رفتن و نوع پوشش، مصالح فرد، جامعه و خانواده را در نظر گرفته است به عنوان نمونه در خانواده ای که پسر جوان زندگی می کند مادر و خواهرش یک مقدار حجاب را رعایت می کنند. مهم تر از اینها اسلام به هیچ وجه اجازه نمی دهد حرمت پدر و مادر شکسته شود و فرزندان حق ندارند پدر و مادر را به اسم کوچک صدا بزنند ولی در غرب والدین را «تو» خطاب می کنند و با اسم کوچک صدا می زنند و این را یک نوع صمیمیت می دانند.
بنابراین، ما نمی توانیم همه آنچه در غرب به عنوان اصول تعلیم و تربیت وجود دارد بپذیریم چنان که حتی افرادی که سالها در غرب زندگی کرده اند نتوانسته اند خودشان را با فرهنگ غربی وفق دهند. چون ما دارای فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی هستیم پس شایسته است فرزندانمان را هم مطابق فرهنگ کشور و دین خودمان تربیت کنیم.
خجسته ناطق
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید