پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

پایان کمال گرایی


پایان کمال گرایی
کمال‌گرایی یا رسیدن به ایده‌آل، از جمله موضوعاتی است که امروزه در بسیاری از جلسات گروهی مطرح می‌شود. کمال‌گرایی در واقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند. افرادی که کمال‌گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطراف‌شان باید کامل باشد و هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد. در همین رابطه این مقاله به بررسی کمال‌گرایی و آثار آن می‌پردازد.
کمال‌گرایی نوعی نگرش در زندگی است که همه چیز باید کامل، بدون اشتباه و انحراف باشد.عادتی است که از دوران جوانی آشکار شده و شما را نسبت به نقایص، کوتاهی‌ها و ضعف‌ها در خود و دیگران حساس کرده است. افراد کمال‌گرا از شکست می‌ترسند و بر این باورند که اگر کامل نباشم، شکست می‌خورم و دیگران من را نمی‌پذیرند. آنها ▪ باخود فکر می‌کنند: «اگر من به هدفم برسم، می‌توانم ادامه دهم و این هدف را حفظ کنم.»
کمال‌گرایی عاملی بازدارنده است که اشخاص را نسبت به تغییر در رفتارهای عادی با ترس از اینکه نکند این تغییر به اندازه کافی خوب نباشد، باز می‌دارد. افراد کمال‌گرا تصور می‌کنند همیشه باید به ایده‌آل برسند و اگر کامل نباشند، بازنده‌اند. آنها به غلط تصور می‌کنند آنچه به دست می‌آورند مهم‌تر از خودشان است و فکر می‌کنند اگر در زندگی موفق نباشند، هیچ ارزشی ندارند. اشخاص کمال‌گرا به خود می‌گویند: «من هرگز نمی‌توانم به روشی که می‌خواهم تغییر کرده و پیشرفت کنم بنابراین چرا تلاش کنم. من انسانی هستم که مستعد اشتباه و نقصم بنابراین نمی‌توانم به روشی ایده‌آل کارهایم را انجام دهم. پس برای رسیدن به هیچ کدام از اهداف و علایقم تلاش نمی‌کنم.» اعتقاد به این باورهای غلط در اشخاص کمال‌گرا تاثیرات و نتایج ناخوشایندی دارد که موارد ذیل را در بر می‌گیرد:
▪ کاهش اعتماد به نفس: اشخاص کمال‌گرا اعتماد به نفس کمی دارند زیرا هرگز نسبت به آنچه انجام می‌دهند، احساس خوبی ندارند و همیشه فکر می‌کنند بازنده‌اند.
احساس گناه: زیرا آنان نسبت به مسوولیت‌پذیر بودن خود در زندگی احساس گناه و خجالت می‌کنند.
بدبینی: بدبینی به این دلیل که کمال‌گرایان بر این باورند که رسیدن به یک هدف ایده‌آل بسیار مشکل است، بنابراین به آسانی ناامید و دلسرد می‌شوند.
▪ افسردگی: چون همیشه نیازمند تکامل هستند و فکر می‌کنند رسیدن به این هدف غیرممکن است در معرض افسردگی قرار دارند.
▪ انعطاف‌ناپذیری: نیاز به کامل بودن همه چیز در زندگی به انعطاف‌ناپذیری و سخت‌گیری در زندگی منجر می‌شود.
▪ وسواس: داشتن الگوها و ساختارهای زیاد در زندگی منجر می‌شود به اینکه شخص کمال‌گرا برای حفظ یک الگوی خاص بسیار جزیی‌نگر و سخت‌گیر باشد. رفتارهای وسواس‌گونه موجب مصرف وسواس‌گونه داروها، مواد مخدر و استعمال بیش از حد دخانیات و ... می‌شود.
▪ نداشتن انگیزه برای تغییر: باور به اینکه تغییر در زندگی هیچ گاه نمی‌تواند کامل و ایده‌آل باشد، موجب نداشتن انگیزه برای تغییر می‌شود.
اشخاص کمال‌گرا برای غلبه بر این احساسات بهتراست خود را به عنوان یک انسان پذیرفته و اشتباهات‌شان را ببخشند و بپذیرند که ایده‌آل تنها یک هدف یا راهنما است که برای رسیدن به آن باید تلاش کرد و ۱۰۰ درصد به دست نمی‌آید. باید زمانی را برای رسیدن به هدف مشخص کنند، خونسردی خود را حفظ کنند و بر خود سخت نگیرند. بهتر است بدانند که شرایط انسان ایجاب می‌کند که اشتباه کند، ضعیف باشد و نقص داشته باشد. انسان کمال‌گرا باید بداند که شکست او به معنای تمام شدن دنیا نیست و می‌توان دوباره از نو شروع کرد. شخص کمال‌گرا می‌تواند روش‌هایی را به کار برد تا زمانی که احساس خوب بودن نمی‌کند، فکر خود را عوض کند. یاد بگیرد که خود را آن گونه که هست بپذیرد و خود را از این ایده که باید چگونه باشد رها کند. با یک خود باوری از موفقیت و دستاورد خود لذت ببرد، بدون اینکه نیاز باشد آن دستاورد را حفظ کند. شخص کمال‌گرا باید خود را دوست داشته باشد و بر این باور باشد که مستحق داشتن چیزهای خوب است.خود را همیشه برنده تصور کند حتی اگر این تصور نیاز به صرف انرژی بیشتری دارد.وی باید تشخیص دهد که مهم‌ترین مساله رفتن در یک مسیر مستقیم است. شخص کمال‌گرا برای غلبه بر این ویژگی خود می‌تواند از سیستم‌های حمایت اجتماعی بهره برد. به این منظور بهتر است اشخاصی را به دوستی انتخاب کند که واقع بین بوده و در زندگی خود کمال‌گرا نباشند و اشتباهات، شکست‌ها و نقایصی را که رخ می‌دهد، ببخشند و فراموش کنند.
منبع : روزنامه سلامت