شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
مذاکرات ژنو و تداوم دیپلماسی هستهای
اگر دیپلماسی را هنر دستیابی به اهداف از راههای گفتگو و دیالوگ تعریف کنیم درمییابیم که مذاکرات در ژنو با حضور برنز تا حدودی سبک و سنگین کردن نیروها بوده است به این معنا طرفین ضمن شناخت موقعیت یکدیگر سعی دارند تاثیر و تأثرات نتایج قبلی را به آزمون بگذارند. به عبارتی ایالات متحده سعی داشت که با فرستادن برنز به مذاکرات ۱+۵ مستقیما از مواضع ایران آگاهی و نتایج تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد را عملکرد ایران بررسی نماید.
آمریکاییان پیشتر با بررسی طرحهای خود بویژه طرح دفتر حافظ منافع ایالات متحده و ارتباط مستقیم با ایرانیان و نیز پروازهای مستقیم ایران و آمریکا سعی داشتند فضای مذاکرات را ملایم نمایند. از طرف دیگر رفتار متناقض آنان در اتهامات واهی و بیپایه و اساس به ایران مبنی بر حمایت از رادیکالیسم در عراق و تلاش آشکار برای دخالت در امور داخلی ایران نوعی بیاعتمادی را میان دولتمردان ایران به وجود آورد. خاویر سولانا با آگاهی از موضع دو کشور و مناسبات حاکم میان آنان به عنوان یک دیپلمات قهار نقش ویژه خود را داشت که سعی داشت فضای مذاکرات را تعدیل نماید.
فضایی که با تبلیغات رسانه های اسرائیلی مبنی بر حمله به تاسیسات هستهای ایران موجی ازبی اعتمادی به وجود آورده بود.
در چنین فضایی طرف ایرانی با مدیریت مذاکرات و تاکید بر حقوق اولیه و اساسی بر مواضع اصلی و پیشین خود اصرار ورزید و در واقع میتوان گفت سناریوهای پیشین نومحافظهکاران مبنی بر افزایش تحریم کوتاه آمدن ایران از مواضع قبلی نتیجهای نخواهد داشت. این سناریو تا حدودی با نظرات و تئوری جان مر شایمر مبنی بر بینتیجه بودن تئوری “؟؟” یا سیاست همراهی نومحافظهکاران همخوانی دارد. زیرا نومحافظهکاران چنین میپنداشتند که با ساقط نمودن صدام و تثبیت مدل دموکراسی ویژه خود در عراق ایران نیز تسلیم خواهد شد در حالی که چنین نشد و ایران بعد از ۵ سال کماکان بر مواضع خود پافشاری میکند.
تداوم روند کنونی و همراهی کشورهای اروپایی بویژه انگلستان با مواضع آمریکا در ماههای آینده برجستهتر خواهد شد و ما در هفتههای آتی شاهد افزایش تحریمها و متعاقب آن صدور قطعنامه جدیدی دیگر از نوع قطعنامههای پیشین باشیم. سفر رئیس دیپلماسی ایالات متحده، رایس، به امارات متحده عربی و عدم همراهی اعراب با حمله نظامی به ایران و پذیرش این واقعیت که منطقه پتانسیل جنگ دیگری را ندارد، گویای همین واقعیت است.
اوضاع سیاسی و تحولات داخلی دو کشور ایران و آمریکا روند تداوم دیپلماسی را طی میکند. در ایالات متحده نومحافظهکاران در دو حوزه داخلی و خارجی با چالش عمده روبرو هستند. در بعد داخلی با بحران اقتصادی و کاهش رشد اقتصادی و در بعد خارجی با ناکامی در بحران خاورمیانه و حل مسئله عراق. که باراک اوباما با بهرهگیری از این دو وضعیت داخلی و خارجی سعی دارد که نومحافظهکاران جمهوریخواه را به حاشیه راند. در ایران نیز نشانهای از کاهش یا تعدیل مواضع هستهای وجود ندارد. به نظر میرسد حداقل تا پایان حاکمیت بوش پسر بر کاخ سفید وضعیت به همین منوال طی شود و دیپلماسی هستهای ایران و ۱+۵ همچنان در پی چارهجویی برای راهحلها و ارائه مدلهای مذاکراتی باشند.
چین و روسیه نیز از مداخلههای بیاساس آمریکا ناراضیاند آنان در بحران گرجستان، تبت و تایوان به اقدامات آمریکا آگاهی دارند و با وتوی خود در شورای امنیت میتوانند روند مذاکرات هستهای ایران و۱+۵ را طولانی نمایند. شبح جنگ سرد در بحران اعزام ناو بمبافکن روسیه به کوبا، فروش تسلیحات چند میلیاردی روسیه به ونزوئلا و حمایت چین از البشیر در هفتههای اخیر خود را نشان داد. در دیپلماسی هستهای ایران نیز این وضعیت به نوعی دیگر تکرار خواهد شد. اگر تیم انتخاباتی مککین به این مجموعه از عوامل به تحلیل درستی برسد میتواند به عنوان برگ برنده از آن استفاده نماید و با ارائه یک مدل)WIN - WIN( از رقیب خود اوباما عقب نماند. در غیر این صورت فضای حاکم بر مناسبات به سود اوباما خواهد بود. درحال درک این وضعیت که آیا تیم مککین به چنین واقعیتی دست خواهد زد یا نه خارج از موضوع است. اما بر روند مذاکرات دولت بوش با اروپاییان و ۱+۵ تاثیر خود را نشان میدهد.
در چنین شرایطی دستگاه تصمیمگیری سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی باید بیش از گذشته فعال شده و با پافشاری بر مواضع حقوقی و فنی خود که همان “استفاده ایران ازحق هستهای صلحآمیز است” روند مذاکرات را طولانی نماید. تا در تحولات بعدی با استفاده از اوضاع و احوال به آزمون گزینههای دیگر بپردازد.
در شرایط کنونی با تبلیغات رسانهای صهیونیستها و آمریکاییان عقبنشینی از مواضع اصولی توسط ایران و ارائه “مدل لیبی” دست غربیها را باز خواهد گذاشت تا به طرح سناریوهای دیگری بپردازند. امری که بعید به نظر میرسد توسط ایران اعمال شود و ایران پتانسیلهای لازم برای چانهزنی را دارد. بویژه آنکه دیپلماسی آمریکا در آفریقا با ارائه مدل کنیا در بحران زیمبابوه و تقسیم قدرت و نیز طرح عمر موسی برای البشیر و بحران دارفور منزوی ماند. و جمهوری اسلامی ایران میتواند با استفاده از شرایط کنونی و اهرم جنبش عدم تعهد و چین و روسیه به ارائه مدلهای مورد نظر خود یا به عبارتی اهداف مورد نظر خود برسد. دستیابی یا عدم دستیابی به گذر زمان نیاز دارد و باید منتظر ماند.
هادی محمدی فر
منبع : روزنامه رسالت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انگلیس رفح بنیامین نتانیاهو انتخابات دولت حجاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم چین روز معلم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی
سیل ایران سازمان هواشناسی آتش سوزی شهرداری تهران آموزش و پرورش هلال احمر قوه قضاییه پلیس معلم فضای مجازی زلزله
ترکیه خودرو مسکن قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو تورم ایران خودرو حقوق بازنشستگان بانک مرکزی
مهران غفوریان رضا عطاران ساواک تلویزیون موسیقی سریال شهاب حسینی صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران دفاع مقدس
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر علی خطیر بازی جواد نکونام لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا
اپل هوش مصنوعی آیفون صاعقه موبایل گوگل ناسا عکاسی تلفن همراه مدیران خودرو
کبد چرب فشار خون چای دیابت طول عمر