سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مردی از جنس مردم


مردی از جنس مردم
● مروری بر دیدگاه ها و مواضع دكتر احمدی نژاد در انتخابات نهم ریاست جمهوری
دكتر محمود احمدی نژاد تنها كاندیدای اصولگرایان بود كه تا زمان ثبت نام، هیچ گاه به طور رسمی از حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری سخن به میان نیاورد. همچنین علی رغم این كه نام احمدی نژاد به عنوان یكی ازكاندیداهای مطرح جریان اصولگرا تحت بررسی شورای هماهنگی قرارداشت، او در برنامه های رسمی و آشكار این شورا حضور پیدا نمی كرد.
احمدی نژاد حتی در سخنرانی های خود و برخی سفرهای استانی، باوجود تأكید بر ضرورت تحول در سیاست های اجرایی كشور و تشكیل دولت اسلامی، هیچ گاه از كاندیداتوری خود سخن به میان نمی آورد.
عمده ترین دلیل چنین رویكردی آن بود كه احمدی نژاد به عنوان شهردار تهران نمی خواست اولاً فعالیت های شهرداری این كلان شهر، تحت الشعاع كاندیداتوری او قرار گرفته و احیاناً خللی در برنامه مدیریت شهری به وجود آید و ثانیاً، فعالیت های او در شهرداری به منزله تبلیغات انتخاباتی تلقی گردد.
● به همین دلیل در حالی كه بسیاری
كاندیداها، از ماه ها قبل رسماً ستادهای انتخاباتی خود را فعال كرده و مسئولان این ستادها مشخص شده بودند، ستاد انتخاباتی احمدی نژاد بعد از اعلام صلاحیت كاندیداها و همزمان با شروع رسمی فعالیت های تبلیغاتی كاندیداها تشكیل و مسئولان آن معرفی شدند. (۱) البته پیش از تشكیل رسمی این ستاد، برخی ستادهای مردمی و دانشجویی برای دعوت و حمایت از احمدی نژاد تشكیل شده بود.
احمدی نژاد همچنین تا زمان ثبت نام از حمایت آشكار هیچ گروه و تشكل سیاسی رسمی و شناخته شده برخوردار نبود. وی زمان ثبت نام در گفت وگو با خبرنگاران تأكید كرد: «من یك معلم و استاد دانشگاه هستم و به هیچ حزب و گروهی تعهدی ندارم و ستادهای موجود كه برای حمایت از من تشكیل شده هم، ستادهای مردمی خودجوش هستند.» (۲)
با این تفاصیل، می توان گفت كه احمدی نژاد در فعالیت های انتخاباتی خود، عملاً موردحمایت قابل توجهی از جانب گروه ها و احزاب رسمی و مؤثر واقع نبود. اما درعوض احمدی نژاد به واسطه محبوبیتی كه در طول فعالیت در شهرداری تهران كسب كرده و آوازه كارهای مثبت او حتی در شهرهای دیگر كشور پیچیده بود؛ حمایت های قابل توجهی را درسطح اقشار اجتماعی خصوصاً طیف های مستضعف و مذهبی و انقلابی به خود جلب نمود.
فی الواقع پایه اصلی فعالیت های انتخاباتی احمدی نژاد، ستادهای خودجوشی بود كه در تهران و شهرستان ها توسط علاقه مندان به او و نیز گروه ها و انجمن های غیررسمی مردمی و دانشجویی و نیز هیأت مذهبی تشكیل شده بودند. تشكیل این ستادهای خودجوش مردمی خصوصاً در دو هفته پایانی منتهی به انتخابات، شدت بیشتری گرفت. نوع تبلیغات انتخاباتی، هم در این ستادهای خودجوش و هم در ستادهای رسمی احمدی نژاد، عمدتاً ساده و كم خرج بود به گونه ای كه برخی تراكت ها و پوسترهای منتشره در سطح شهر تهران درحمایت از احمدی نژاد، با چاپ سیاه و سفید و متن های دست نویس بود.
طبعاً چنین شیوه كم خرجی، درمیان تبلیغات سنگین و حجیم و پرخرج برخی كاندیداها، مردمی تر جلوه می داد. این شیوه تبلیغات مردمی و كم هزینه، دركنار پخش فیلم تبلیغاتی احمدی نژاد كه منزل و دفتر كار ساده و بی تجمل او را دركنار ویلای مجلل و دفتر كار پرتجمل شهردار سابق تهران به نمایش می گذاشت، به علاوه شعارها و دیدگاه های عدالتخواهانه و مردم گرایانه احمدی نژاد، موجب آن گردید تا درآخرین هفته انتخابات، موج محبوبیت او به سرعت اوج گیرد و اقبال مردمی به او، به گونه ای تعجب آور فزونی یابد.
این اقبال مردمی به احمدی نژاد به گونه ای بود كه در جریان همایش های تبلیغاتی او درتهران و برخی شهرستان ها ازجمله اصفهان، گروه های زیادی از مردم حضور یافتند كه به خوبی افزایش محبوبیت شهردار تهران را نشان می داد. استقبال مردمی از احمدی نژاد در اصفهان به حدی بود كه براثر ازدحام جمعیت یك نفر كشته شد. (۳)
همچنین همایش حامیان احمدی نژاد در ورزشگاه شیرودی كه در روز ولادت حضرت زینب(س) برگزارشد، با استقبال زیادی مواجه گردید و خصوصاً حضور چندتن از مداحان مشهور تهران در این مراسم و اعلام حمایت آنها از احمدی نژاد، موجی از اقبال را به ویژه در میان جوانان مذهبی برای شهردار تهران به ارمغان آورد.
البته اقبال مذهبیون به احمدی نژاد صرفاً به دلیل برگزاری چنین همایش ها و حمایت هایی نبود. ادبیات احمدی نژاد درمواضع و سخنرانی هایش، كاملاً صبغه دینی و مذهبی داشت به گونه ای كه او تنها كاندیدایی بود كه در سخنرانی ها چفیه برگردن می انداخت و شروع كلامش با دعای فرج امام زمان(عج) همراه بود.
به كارگیری این ادبیات مذهبی موجب می شد تا بخش اعظم بدنه جریان اصولگرا به تدریج به سمت احمدی نژاد گرایش پیداكند. بسیاری از طلاب جوان حوزه های علمیه نیز به صورت خودجوش به نفع احمدی نژاد وارد میدان شدند.
در ۱۸ خردادماه، بیانیه ای به امضای بیش از ۲۰ تن از مدرسین وفضلای جوان حوزه علمیه قم در حمایت از احمدی نژاد منتشر شد كه به نوبه خود تأثیرگذار بود.علی ایحال، نوع تبلیغات، شعارها، ادبیات و دیدگاه های احمدی نژاد موجب گردید تا اقبال مردمی به او خصوصاً پس از شروع تبلیغات رسمی انتخابات و بالاخص درهفته منتهی به انتخابات به شدت فزونی گیرد، به گونه ای كه برخی رسانه ها و مطبوعات از شكل گیری «سونامی احمدی نژاد» در روزهای پایانی نزدیك به ۲۷ خرداد خبردادند.
درحالی كه درنظرسنجی های قبلی احمدی نژاد رتبه پائین تری نسبت به دیگران داشت. در نظرسنجی های نزدیك به انتخابات منحنی رشد آرای او شیب تندی گرفت كه البته در برخی شهرها نظیر تهران، اصفهان، قم، قزوین و... نمود بیشتری داشت.
اما مهم ترین شعارها، دیدگاه ها و برنامه های احمدی نژاد درحوزه های مختلف چه بود؟
اصلی ترین شعارهای انتخاباتی احمدی نژاد عبارت بودند از: «پیش به سوی تشكیل دولت اسلامی» و «می شود و می توانیم». جهت گیری عمده مواضع احمدی نژاد نیز حول محورهایی چون: عدالت، خودباوری، دین مداری، تحول گرایی، مبارزه با فساد، تمركززدایی، مبارزه با رفاه طلبی و تجمل گرایی مدیران، توجه به اقشار محروم و منصف و حاشیه نشینان و... بود.
آنچه درپی می آید، بخش هایی از مهم ترین محورهای مواضع احمدی نژاد در ایام تبلیغات انتخاباتی است.
▪ دولت اسلامی:
- گام سوم ملت ایران در مسیر تحقق جامعه نمونه، تشكیل دولت اسلامی است و با آگاهی و همت ملت، شاهد تشكیل دولت نمونه اسلامی خواهیم بود.
- ملت ایران وظیفه دارد كه جامعه ای پیشرفته، مقتدر و نمونه اسلامی ارائه كند تا این جامعه، الگو، مقدمه و سكوی حركت جهانی اسلام شود. برای تحقق چنین جامعه ای، نیازمند برپایی دولتی اسلامی هستیم. یعنی دولتی كه همه راهكارها و روش های اداره جامعه را از متن اسلام و از درون احكام نورانی آن استخراج كند.
- دولت اسلامی خود را مسئول رفاه، آزادی و امنیت ملت و تحقق عدالت می داند. عدالت در دولت اسلامی به این معناست كه همه فرصت های كشور به طور عادلانه در اختیار همه ملت قرار می گیرد. در جامعه اسلامی ما طبقه برتری به عنوان طبقه مدیران نداریم كه خود را منت گذار مردم بدانند.
- دولت اسلامی به معنای آن است كه حلال و حرام در متن برنامه ریزی های كشور، رعایت شود و رانت خواری كه نمادی از حرام خواری است به زرنگ بازی تعبیر و تفسیر نشود وصداقت و پاكی در جای جای دستگاه اداری و اجرایی كشور، جاری و قابل رؤیت باشد.
- در دولت اسلامی مدیران باید به دنبال تأمین بیشترین رفاه برای مردم و كمترین برخورداری برای خود باشند و این گونه نباشد كه یك مدیر، به محض دریافت حكم انتصاب خویش در جست وجوی خانه های میلیاردی در شمال شهر باشد.
- تشكیل دولت اسلامی، همه شئونات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فردی جامعه را تحت تأثیر قرارخواهدداد و جلب رضایت مردم به یك هدف اساسی برای مدیران جامعه تبدیل خواهدشد.
- جهت گیری اصلی دولت اسلامی به سمت عدالت است. ساختن كشور بدون عدالت محال است و اگر عدالت اجرا نشود، استقلال، آزادی و اقتدارملی ما در خطر خواهدبود.
▪ رشد سیاسی:
- رشد سیاسی در جامعه اسلامی، نزدیكی دل ها به هم و افزایش همبستگی و وحدت ملی است. پس در چارچوب این توسعه سیاسی، خبری از دغل كاری و دروغ پردازی نخواهدبود.
- در توسعه سیاسی به مفهوم رایج امروز دنیا، معیار رشد، چیزهایی مثل تعدد احزاب و نشریات و روزنامه ها و یا رقابت سنگین برای كسب قدرت است اما در دولت اسلامی معیارها تفاوت دارد و اگر دیدیم كه قدرت درك و تشخیص مسائل سیاسی بالا رفت، می توان گفت كه رشد سیاسی یافته ایم.
- وانمودكردن باندبازی و گروه بازی به عنوان نماد توسعه سیاسی، حاصل دور شدن دولتمردان و صاحب منصبان از اسلام به عنوان یك دین كامل و تأمین كننده سعادت بشر است.
- نتیجه برنامه ها و شعارهای توسعه باید به تعمیق و گسترش مهربانی، دست همدیگر را گرفتن، راستی، صداقت وصفا، آرامش، آسایش و عبودیت بینجامد، درغیر این صورت، افزایش تیراژ روزنامه و رشد فلان شاخص اقتصادی به تنهایی نشانگر توسعه نخواهدبود.
- برخی معتقدند، علت اصلی انقلاب اسلامی، دموكراسی بود اما دموكراسی در مقابل آن چیزی كه ما به خاطر آن انقلاب كردیم، چیزی نیست. ما برای ایجاد یك حكومت اسلامی جهانی و حاكمیت ارزش های دینی انقلاب كردیم.
- جامع ترین، پیشرفته ترین و مردمی ترین نظام در میان نظام های سیاسی، نظام امامت است. نظام ولایت فقیه هم حلقه اتصال ما به این نظام است. ساده زیست ترین، پاك ترین، عادل ترین و خوش فكرترین رهبر روی زمین هم رهبری عزیز ماست.
- توسعه سیاسی باید امیدآفرین باشد و تمام مراكز و احزاب و گروه ها برای رسیدن به آرمان های انقلاب و ترقی شان و تربیت مدیران كارا، شجاع و خودباور حركت كنند و تقویت كادر مدیریت كشور با توسعه سیاسی نوین و بومی امكانپذیر است.
ـ اگر تحزب الگوگیری شده از خارج، كاركرد مناسبی داشت می بایست در طول دو دهه گذشته به مرحله ارائه را ه حل برای مشكلات جامعه و تربیت مدیر می رسید كه این چنین نشد فقط برخی از احزاب محدود بودند كه به قصد خدمت در عرصه فعالیت ظاهر شد.
ـ توسعه سیاسی غربی یعنی این كه در جامعه تعداد احزاب زیاد شود، رقابت ها برای كسب قدرت سنگین شود و درگیری های سیاسی اوج بگیرد در حالی كه اولویت ها و مطالبات مردم چیز دیگری است، اما از نگاه اسلامی، رشد و توسعه سیاسی یعنی مردم به لحاظ فهم سیاسی و قدرت تحلیل، رشد یابند. دل ها به هم نزدیك شوند و وحدت و همبستگی ملی، حساسیت به همه تحولات كشور و قدرت دشمن شناسی بالا رود.
ـ اگر احزاب براساس باورهای اجتماعی بومی شكل گیرد به خدمت رسانی روی می آورند و وقتی دیدن رقبای شایسته تر از خودشان در این عرصه هستند شرایط را برای خدمت رسانی در اختیار آنان قرار می دهند.
▪ عدالت محوری :
ـ در نظام جمهوری اسلامی، محور و میزان همه امور عدالت است. بنابراین، بازنگری در رفتارها و عملكردهای ۱۶ سال گذشته، اقدام عادلانه ای است كه سبب پیدایش نقاط ضعف و قوت و برداشتن مقتدرانه گام های اساسی در جهت تشكیل دولت اسلامی و عدالت محور خواهد شد.
ـ اجرای عدالت امكانپذیر اما در عین حال یكی از سخت ترین مراحل اجرای احكام اسلامی است. ملت ایران تشنه اجرای عدالت است زیرا در سایه آن امید، نشاط، صمیمیت، محبت، مقاومت و شكوفایی استعدادها در جای جای زندگی مردم تجلی پیدا خواهد كرد و بدون تردید ریشه های ظلم، فساد، تبعیض و ارتشا نیز در این سرزمین مقدس خشك خواهد شد.
ـ جاری بودن عدالت در تصمیمات و اقدامات دولت موجب افزایش اطمینان و اعتماد عمومی به نظام و تحكیم پیوندهای عاطفی مردم با مسئولان كشور می شود و پیشرفت اسلام نیز منوط به حاكمیت عدالت و تقوا، قطع دست منفعت طلبان از بیت المال مسلمین و جلوگیری از توزیع امتیازات و فرصت ها میان افراد و گروه های رابطه باز و فرصت طلب است.
- دولت های قبلی به دنبال توسعه اقتصادی و سیاسی بودند اما در مدل توسعه كپی برداری شده از آن سوی مرزها، عدالت جایگاهی ندارد درحالی كه اگر توسعه اقتصادی بر مبنای اسلام باشد، محور عدالت خواهد بود و حاصل آن بر سرسفره های مردم دیده خواهد شد.
ـ آزادی بدون عدالت معنی ندارد و این دو، مقدم و پایه های استحكام یكدیگرند و در دولت آینده، پایه های آزادی كه همان عدالت است، تقویت خواهد شد.
ـ وقتی می گوییم این برنامه های اقتصادی كه پیاده می شود موجب اختلاف طبقاتی است، می گویند اشكالی ندارد، بگذارید ما كشور را بسازیم، بعد عدالت را پیاده می كنیم. انگار عدالت، برچسب است كه به كالایی چسبانده شود و بگویند عدالت محقق شد. وقتی قله های ثروت شكل گرفت، چطور می توان عدالت را پیاده كرد. مگر می گذارند شما عدالت را پیاده كنید؟ عدالت روح حاكم بر تصمیمات است و بدون آن، امكان پیشرفتی واقعی وجود ندارد، حتی امنیت ملی، آرامش، استقلال و آزادی به عدالت پیوند می خورد.▪ مقابله با فساد و تبعیض و تجمل گرایی:
ـ اگر عدالت از بین برود، قله های ثروت نامشروع در كشور شكل می گیرد و عرصه های سیاست وفرهنگ و رسانه به خدمت این قله ها درمی آیند و به این ترتیب، فرصت استفاده از آزادی، از دیگران سلب خواهد شد.
ـ افرادی هستند كه به خاطر ارتباطات خود در سیستم اداری كشور از امتیازات ویژه ای برخوردارند و در این میان بعضی ها اصلاً به وجود تبعیض اعتقاد ندارند، قطعاً باید این گونه گریزگاه ها را بست تا عدالت برقرار شود.
ـ این كه یك كارمند عالی رتبه ۲۰ برابر یك كارمند معمولی حقوق می گیرد حاكی از افزایش شدید فاصله طبقاتی است و با این روند نمی توان به چشم انداز مطلوب ۲۰ ساله رسید.
ـ تورم مهار گسیخته اقتصادی، فشار سنگینی را بر مردم وارد می كند و این در حالی است كه به نظر می رسد دولت از آثار این تورم مصونیت دارد و همه آسیب ها متوجه مردم است، زیرا شركت ها و سازمان های دولتی گران ترین ساختمان های شمال تهران را خریداری می كنند و خاصه خرجی از كیسه بیت المال نیز به یك رویه عادی در نظام اداری و اجرایی تبدیل شده است.
ـ بعضی ها كاخ نشینی و اسراف در هزینه از بیت المال را به خاطر حفظ آبروی نظام عنوان می كنند. در حالی كه آبروی نظام در اجرای عدالت، رفع فقر و تبعیض، جلب رضایت مردم، ترویج فرهنگ اسلام و رفتار صادقانه و صمیمانه مسئولان با مردم است. خاصه خرجی ها و صرف هزینه های چندصدمیلیون تومانی از كیسه بیت المال برای دكوراسیون اتاق ها، موجب اقتدار و تدبیر و توانمندی برای مسئولان نخواهد شد و كسانی كه ضعف و ناتوانی خود را در پشت دكورها و ساختمان های گران قیمت پنهان می كنند، به بیراهه كشیده شده اند.
ـ اگر دولت پول ندارد، سازمان ها و شركت های دولتی، هزینه برج های ده ها میلیارد تومانی را از كجا تأمین می كنند و چرا سالانه ده ها میلیون دلار از بودجه عمومی برای سفرهای خارجی هزینه می شود. ما منابع به اندازه كافی در اختیار داریم اما از آنها به طور مناسبی استفاده نمی شود.
ـ مدیر اسلامی، حداكثر رفاه را برای خود نمی خواهد و چنین مدیری امكان ندارد از وجود عده ای گرسنه و فقیر در حوزه مسئولیتش آگاه باشد و راحت سر به بالین نهد یا به مسافرت های پی در پی تفریحی برود.
ـ بروز تجمل گرایی، جدایی از مردم، اشرافی گری، خودخواهی ها و قدرت طلبی ها، حاصل تضعیف رویكرد تحول گرا در عرصه مدیریتی كشور است.
ـ چرا باید مناسبات یك مدیر با مردم در نتیجه صدور یك حكم انتصاب دستخوش تغییر و تحول به زیان مردم شود؟
ـ در شرایطی كه بسیاری از جوانان این كشور برای دست وپا كردن یك شغل و بروز دادن خلاقیت های خود و داشتن یك زندگی شرافتمندانه به دنبال منابع ناچیزی هستند، چگونه می توان پذیرفت كه یك مدیر ۱۵۰ میلیون تومان از منابع عمومی را خرج تغییر دكوراسیون اتاق كارش كند؟ بدون تردید این رویه، بیانگر پیدایش فاصله ای قابل تأمل میان مدیریت كشور با نگاه تحول گرا و انقلابی است.
ـ تجمل گرایی، جدایی از مردم، اشرافی گری، خودخواهی ها و قدرت طلبی ها در نقطه مقابل نگاه تحول گرا و انقلابی قرار دارد و نگاه تحول گرا را در بین ملت تضعیف می كند.
ـ مدیر انقلابی قدرت خود را از میز گران قیمت، داشتن چند تا منشی و دكوراسیون اتاق ها به دست نمی آورد.
ـ آیا اقتدار و عزت امیرالمؤمنین (ع) و رهبر عزیز انقلاب به لباس های فاخر یا زندگی در كاخ است؟
- باید پاك و پاكیزه و مرتب و نظیف بود كه از وظایف اسلامی است اما ساده زیستی و ساده پوشی یكی از ویژگی های انقلاب اسلامی است.
▪ تمركززدایی:
ـ صدها میلیاردتومان از پول بیت المال صرف خرید ساختمان های مجلل دستگاه ها در تهران شده است كه بسیاری از این ساختمان ها غیرضروری است و با فروش آنها و خرید ساختمان های ارزان تر در شهرستان ها، هم بازدهی امور بیشتر می شود و هم منابع مالی برای رفع مشكلات جوانان و مردم فراهم می آید. بسیاری از این ساختمان ها متعلق به دستگاه هایی است كه مركز انجام مأموریت آنها در شهرستان ها می باشد.
ـ چرخش بیش از ۶۰ درصد از فعالیت های اقتصادی كشور درشهر تهران با دارا بودن ۱۱ درصد جمعیت كل كشور، از نشانه های روشن بی عدالتی است. عامل این چرخش اقتصادی نه همه مردم تهران بلكه یك بخش خاص و محدود است و این تحول اقتصادی نیز پیا م آور اشتغال و تولید نیست.
ـ اگر عدالت را محور قرار دهیم سمت و سوی برنامه ریزی های اقتصادی ما عوض خواهد شد و آنگاه پس از آن كه فرصت های مساوی در اختیار تمام ملت قرار گرفت، بسیاری از مشكلات ما حل خواهد شد. این كه ۶۰ درصد چرخش مالی كشور صرفاً در تهران وجود دارد بزرگ ترین ناعدالتی است. هر كس كه می خواهد بحث اقتصادی كند باید این معضل را حل نماید.
ـ ده ها هزار میلیارد تومان بودجه كشور الان در ساختمان ها و دكورها بلوكه شده است. فقط به این دلیل كه مدیران دوست دارند در تهران زندگی كنند. می خواهید در تهران باشید اشكالی ندارد، ولی حق ندارید مسئول باشید. مسئولیت كارها را باید به كسانی سپرد كه بخواهند در محرومیت ها با مردم بوشهر و زاهدان و سنندج همراهی كنند.
▪ مقابله با ساختار ناسالم اقتصادی:
ـ بانك های خصوصی به شكل فعلی آن نه تنها نقش مثبت و سازنده ای را در اقتصاد كشور بازی نمی كنند بلكه آثار تخریبی آنها در چرخه اقتصادی كشور بسیار زیاد است زیرا چگونه ممكن است یك بانك با سرمایه پانزده میلیاردتومانی تشكیل شود و در نتیجه فعالیت مثبت اقتصادی بتواند در كمتر از چهار سال به یك سرمایه دویست میلیاردتومانی دست پیدا كند.
ـ سود بانكی در بخش كشاورزی ۱۳‎/۵ درصد است و طبق گزارش رسمی بانك مركزی ارزش افزوده بخش كشاورزی سالانه ۱۰ درصد است. به این ترتیب، چطور می توان انتظار داشت كه فعالیت تولیدی در بخش كشاورزی سودآور باشد.
برای كشاورز حتماً باصرفه تر آن است كه دارایی اش را در بخش كشاورزی بفروشد و آن را نزد بانك سپرده گذاری كند و به جای ۱۰ درصد ارزش در طول یك سال ۱۳‎/۵ درصد از بانك سود بگیرد. خوب معلوم است كه كشاورزی در حال آسیب دیدن است و بنیه های كشاورزی شكل نخواهد گرفت وكشاورزان سامان پیدا نخواهند كرد.
ـ یكی دیگر از علت های فساد و فقر و تبعیض سودبانكی است. سود بالای بانكی عامل اختلاف طبقاتی و تمركز فرصت ها در اختیار عده ای خاص است. سود ۲۴ درصد در نظام بانكی به هیچ وجه گسترش تولید پایه، توسعه كشور و ایجاد اشتغال را به دنبال نمی آورد. از این پول تنها عده ای خاص و برخوردار از پشتوانه های مالی و سیاسی، می توانند استفاده كنند و این افراد حتماً به دنبال كار تولیدی واصیل نمی روند و به سمت خرید و فروش و سوداگری كشیده می شوند تا بتوانند این سود را به بانك برگردانند.
ـ مردم به وام های بانكی با سودهای ۲۴ درصد دسترسی ندارند زیرا قادر به بازپرداخت بهره های سنگین بانكی نیستند. از وام های كلان بانكی، تنها عده ای خاص برخوردار می شوند و آنها نیز هیچ گاه وام های دریافتی را به دلیل سودآور نبودن وارد چرخه تولید كشور نمی كنند، بلكه وارد بورس بازی، دلالی و سوداگری می شوند تا با كسب سودهای كلان بتوانند بهره های بانكی را بپردازند و خود نیز از عایدات آن بهره مند شوند و حاصل این روند، چیزی جز تورم فزاینده و افزایش فاصله طبقاتی نیست.
ـ نظام بانكی كشور استدلال می كند كه كاهش نرخ سود باعث می شود مردم سپرده های خود را از بانك ها خارج كنند. این درحالی است كه بیش از ۸۰ درصد سپرده های بانكی، متعلق به سه درصد مردم است.
ـ طی سال های اخیر، بانك های خصوصی راه اندازی و وارد یك چرخه ناسالم از فعالیت های به اصطلاح اقتصادی شده اند. كدام كار تولیدی را می توان سراغ گرفت كه یك بانك خصوصی با ۱۵ میلیاردتومان سرمایه وارد آن شده و در طول چهار سال سرمایه خود را به ۲۰۰ میلیاردتومان افزایش داده باشد؟
▪ جهت گیری ها درباره مسائل كلان كشور:
ـ برنامه های اقتصادی دولت من در چارچوب چشم انداز ۲۰ ساله و برنامه چهارم توسعه خواهد بود، اما رویكرد این برنامه ها، عدالت خواهد بود.
ـ من معتقد به توسعه همه جانبه هستم، اما توسعه باید بر محور عدالت باشد.
ـ من معتقد به دولت كم هزینه، پرفایده و مردم گرا هستم.
ـ فوریت و اولویت اول دولت من، رفع مشكلات جوانان و ایجاد فرصت برای بالندگی همه جوانان ایرانی است. فرصت های علمی، هنری، فرهنگی و ورزشی باید در اختیار همه جوانان ایرانی قرار بگیرد تا بتوان با داشتن جامعه ای پرنشاط، به آینده امیدوار بود.
ـ در توسعه سیاسی مورد نظر دولت من، احزاب كاركرد واقعی خود را پیدا خواهند كرد و نگاه ما به توسعه سیاسی، نگاهی نو، مترقی و بومی است نه وارداتی.
ـ ما خودمان را درگیر جنجال های سیاسی خانمانسوز نمی كنیم. ما در یك فضای دوستانه و سازنده به دنبال افزایش كمی و كیفی آزادی ها خواهیم بود و نحوه استفاده از آزادی را تمرین می كنیم. ما معتقدیم آزادی روح انقلاب است و بدون آن امكان رشد و پیشرفت وجود ندارد.
ـ ما باید در عرصه جهانی حضور قدرتمندانه داشته باشیم و اگر می خواهیم وارد چرخه تعهدآور شویم باید از موضع اقتدار باشد در غیر این صورت به ضرر ملت ایران خواهد بود.
ـ پیوستن به WTO اگر با اقتدار اقتصادی صورت نگیرد موجب متلاشی شدن اقتصاد ما خواهد شد. چرا كه اگر درها باز شد، اقتصاد ما باید به جهان سرازیر شود نه این كه كالاهای خارجی چون سیل به بازار ایران راه پیدا كند.
ـ ایران گلستانی بزرگ است كه هر گوشه و كنار آن گل های زیبایی دارد همه زبان ها، آداب و رسوم، سنت های بومی و محلی و توانمندی هایی كه در گوشه گوشه ایران است برای ما محترم است. فرهنگ اسلامی همانند یك رشته قوی همه فرهنگ ها و آداب و رسوم بومی و محلی را به هم مرتبط كرده و آنها را به هم گره زده است.
ـ ما معتقدیم جوانان مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته را باید نجات داد و آنها را پشتیبانی و حمایت كرد. نه این كه به جوانان گیر بدهیم و آنها را محدود كنیم. ما خودمان را در كنار جوانان و با جوانان می دانیم و در این راه معتقدیم تأمین نیازهای جوانان، بازیابی هویت ملی و اسلامی آنها و اجرای عدالت می تواند جوانان ما را در مقابل تهاجم فرهنگی بیمه كند.
ـ اگر كشوری اقتدار ملی نداشته و یا از مدیرانی خودباور و شجاع استفاده نكند، در عرصه سیاست خارجی حرفی برای گفتن نخواهد داشت. امروز بزرگ ترین نوع مبارزه با آمریكا ساختن و آبادكردن ایران است.
ـ من با این كه می گویند فناوری هسته ای برای كشور بحران آفریده، مخالف هستم. چه بحرانی وجود دارد؟ فناوری صلح آمیز هسته ای حق كشور ماست و كسی هم نمی تواند آن را از ما بگیرد. ما در این مورد تا اینجا آمده ایم و برای ادامه راه به یك یاحسین (ع) دیگر نیاز داریم.
ـ «عدالت»، «خدمتگزاری» و «آبادگری» اصلی ترین جهت گیری های دولت من هستند. در خدمتگزاری هم نباید هیچ اولویت و ترجیحی قائل شد مگر برای مستضعفان كه ضرورت رسیدگی به آنها بر كسی پوشیده نیست.
پی نوشت ها :
۱- خبرگزاری فارس ۱۳۸۴‎/۳‎/۳
۲- همان ۱۳۸۴‎/۲‎/۲۳
۳- خبرگزاری مهر ۱۳۸۴‎/۳‎/۲۲
منبع : روزنامه ایران