شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

خویشتن از دیدگاه آلپورت


خویشتن از دیدگاه آلپورت
آلپورت با مطرح كردن واژه "خویشتن" به جای واژه "خود" امیدوار بود شاید بتواند از ابهام ها و تناقض هایی واژه خود بكاهد وی خویشتن را منحصر به یك فرد می داند كه خود و تمامی مسایل فرد را در بر می گیرند, به عبارتی دیگر, امر خویشتن را "منی كه احساس می كنم و می شناسم" می خواند. بر اساس دیگاه آلپورت تحول آگاهی از خود و رسیدن به خویشتن از هفت مرحله می گذرد. شكست و ناكامی در هر یك از این مراحل به پیدایش مراحل بعدی لطمه می زند, مراحلی كه آلپورت ذكر می كند عبارت است از: خود جسمانی, هویت, احترام به خود (عزت نفس) , گسترش خود, تصور از خود, خود حریفی معقول و تلاش اختصاصی.
همانطور كه اشاره شد, آلپورت در تكوین خویشتن هفت مرحله بیان می كند كه سومین مرحله آن را پدیدار شدن عزت نفس می داند. آلپورت معتقد است این مرحله با احساس غرور كودك و در نتیجه آموختن انجام كارها بطور انفرادی و مستقل همراه است. در این مرحله كودك تمایل دارد, چیزهایی بسازد و به اكتشاف بپردازد. آلپورت این مرحله از تكوین خویشتن را بسیار حساس و تعیین كننده می داند, چنانچه پدر و مادر كودك نیاز كودك به اكتشاف را ناكام بگذارند, عزت نفس كودك كه در حال شكل گیری است لطمه می بیند و به احساس حقارت و خشم مبدل می گردد.
بنابر این می بینیم كه آلپورت مانند راجرز رفتار های والدین محصوص مادر را از عناصر عمده و اساسی در شكل گیری عزت نفس می داند. در كل چنانچه رفتار و سیمای مادران گرم و صمیمی و تاكید كننده باشد و تصویر درست و صحیحی از هویت فرزندان شان ارائه دهند و كودك خود را مورد طرد قرار ندهند یا مقایسه ای بین آنان انجام ندهند, كودكان از عزت نفس, جرات و شهامت بالا برخوردار خواهند شد و این گونه كودكان انگیزه های كنجكاوانه خود را بگونه هایی مختلف و بطور طبیعی ارضا خواهند كرد و عزت نفس بالایی در رهبری بازی و تكالیف درسی پیدا خواهند كرد. اما چنانچه رفتار خانواده و به خصوص مادران نامنظم و سرشار از جنبه های تعارض آمیز باشد و كودك خود را دائماً مورد طرد و تمسخر قرار دهند و نگرش ها و انتظارات, ادراكت و واكنش های منفی نسبت به آنان روا دارند, از آنجا كه كودكان , این گونه رفتار های والدین را بر اساس مكانیزم دورن فكنی, درونی و جز خصیصه های شخصی خود می كنند, در نتیجه چنین كودكانی از عزت نفس پایین برخوردار خواهند شد و انگیزه كنجكاوانه و خلاقیت در آنان سركوب می شود و احساسات حقارت كه می تواند سر منشا بسیاری از ناسازگاری های عاطفی- اجتماعی باشد جایگزین آنها می گردد (شولتس, ترجمه گیتی خوشدل, ۱۳۷۹).
منبع : موسسه ایران زمین پارسیان