شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


اتحاد جبری خلاقیت و نوآوری در کارآفرینی


اتحاد جبری خلاقیت و نوآوری در کارآفرینی
● رویكرد جدید كارآفرینی
واژه‌های خلاقیت و نوآوری معمولا به همراه كارآفرینی مطرح می‌شود و از اصول مهم آن به شمار می‌آید، در حالیكه جایگاه خلاقیت و نوآوری در عصر امروز فاصله بسیار زیادی از هم گرفته‌اند. از هزاره سوم قبل از میلاد كه بشر شروع به خلق ابزارهایی چون نیزه، تیر، چاقو و لوازم مورد نیاز برای زندگی ابتدایی نمود، همگی جزء آغازین خلاقیتهای بشری و كارآفرینی به شمار می‌آید اما رفته رفته به مانند اتحاد جبری و با توسعه فكری بشری، نوآوری نیز در ادامه خلاقیت اضافه گردید یعنی اینكه ویژگی‌های جدیدی به مخلوقات قبلی بشر افزوده و سطح رفاه انسان بالا رفت و در این میان اتحاد جبری بین خلاقیت و كارآفرینی به صورتی عمل نمود كه با گسترش دامنه خلاقیت‌های بشری، نوآوری نیز مطرح شد و گسترش پیدا كرد به شكلی كه گوی سبقت را در طول قرن‌ها و بیش از پیش از خلاقیت ربود و رسید به جایی كه امروزه سطح نوآوری در كالاها و محصولات خیلی وسیعتر و سریع‌تر از خلاقیت‌های موردی ایجاد می‌شود و به عبارتی دیگر، نوآوری آسان گردیده و خلاقیت سخت‌تر. امروزه هزینه‌فروش به مشتری قدیمی‌كمتر از هزینه بازاریابی برای یافتن مشتری جدید است.
حالا دیگر فروش یخچال به اسكیمو هنر نیست بلكه اسكیمو را بعنوان یك مشتری خشنود همواره در كنار خود داشتن، هنر است و همچنین این نكته حائز اهمیت شده‌است كه اگر ما بتوانیم ویژگی جدیدی را به محصول قبلی اضافه‌نماییم، به نوآوری رسیده‌ایم و در آن صورت قیمت متفاوتی را می‌توانیم برای آن تعیین نماییم.
در رویكرد جدید بازاریابی توجه به مشتری قدیم و نگهداری آن از پیدا كردن مشتری جدید اهمیت زیادی را پیدا كرده است. در كارآفرینی نیز نیاز به رویكرد جدید یعنی توجه به امكانات و بسترهای موجود كارآفرینی در كنار توجه به كارآفرینی در بسترهای تازه از اهمیت زیادی برخوردار است.
چنانچه اشاره شد امروزه خلاقیت محدودتر از نوآوری شده است، در سیستم كارآفرینی ایجاد امكانات و بسترهای جدید با توجه به محدودیت منابع خیلی سخت‌تر از استفاده از بسترهای موجود و امكانات بلا‌استفاده یا بد استفاده فعلی جامعه بخصوص سازمان‌ها و مراكز و مؤسسات چه دولتی و چه خصوصی می‌باشد به نظر می‌رسد برای رسیدن به رشد و توسعه شاخص‌كارآفرینی ابتدا بایستی از امكانات موجود سیستم استفاده كرد. اینجاست كه نیاز به بازنگری و بررسی وضعیت موجود در سطح جامعه را داریم. به عنوان نمونه استفاده از طرح اعزام بسیجیان به ادارات جهت آموزش كار و محیط كار و یا طرح كارورزی وزارت صنایع و معادن نوعی از این متد می‌باشد. البته باید گفت كه عدم هدایت صحیح آن طرح‌ها، منجر به نتایج بسیار ضعیفی شده است در حالیكه با سازماندهی مناسب و هدایت اصولی و هدفمند آن، می‌شود به نتایج بسیار ارزشمندی رسید.
مرحله اول ایجاد سازمان‌ها و یا انجمن‌های كارآفرینی با پشتوانه قدرتمند می‌باشد تا با مشاركت مبتكرین و مخترعین و مكتشفین با این سازمان‌ها و مراكز، فرد كارآفرین ضمن اینكه در آن مراكز مثمرثمر واقع گردد، از امكانات موجود نیز استفاده نماید كه در این صورت هم فرد كارآفرین به امكانات مورد نظرش رسیده و هم سازمان مذكور بدون پرداخت هزینه آن، مطالعه و یا كار و یا خدمتی را برای رفع مشكلات و یا توسعه فعالیتهای خویش دریافت می‌نماید كه این تعاملی است به سود هر دو طرف (سیستم برنده برنده).
در مرحله آموزش افراد غیر مبتكر و خلاق و آماده نمودن این قشر برای استفاده از امكانات موجود می‌باشد تا منجر به ایجاد ویژگی جدید در این افراد و برای ایجاد‌كنندگان ویژگی جدید می‌توان تسهیلاتی را از قبیل جذب و به‌كارگیری و یا پرداخت حق‌الزحمه و یا پاداش و یا وام و از این قبیل، بسته به نوع و سطح كارآفرینی و نقش فرد در نظر گرفت.
● مدل‌های ارتباطی پیشنهادی با كارآفرینان:
▪ مدل پزشك:
در این مدل فرض می‌شود كه یك فرد كارآفرین نوعی بیماری دارد كه باید درمان شود (بیماری در اینجا می‌تواند نوعی ایده یا اشتغال باشد). اتاق فكر كارآفرینی یا مشاوره كارآفرینی در این مدل سعی می‌نماید كه ماهیت بیماری را بفهمد و در جستجوی مغایرت‌ها از حالت طبیعی باشد. در این مدل كارآفرین مانند بیماری رفتار می‌كند كه توانمند نیست در مقابل مشاور می‌تواند به واسطه داشتن بعضی دانش‌های تخصصی، درست و غلط را به روشی تشخیص داده و كارآفرین را به سوی روشنی سوق دهد.
▪ مدل كارآگاه:
در این مدل فرض بر این است كه خبر اشتباهی وجود دارد و نیازمند اعمال تغییرات یا حذف آن است. این مدل بر مبنای رویكردی است كه نشانه‌هایی در ارتباط با قانون شكنی دارد و با یافتن آن، مشاور نظرات خود را در مورد جلوگیری از وقوع موارد مرتبط اعلام نموده و مسئله حل می‌شود. قوت این مدل در این است كه روش نظام مندی را در جمع‌آوری داده پیگیری می‌نماید.
▪ مدل فروشنده:
در این مدل فرض می‌شود كه مشاور محصول یا خدمتی را دارد كه پاسخگوی مجموعه‌ای از مسائل و مشكلات است. تصویری كه می‌تواند به ذهن متبادر نماید فردی است با یك صندوقچه جادویی كه برای هر مشكل راهی دارد مسئله مهم در این مدل این است كه راه‌حل‌ها با نیازهای خاص هر كارآفرین سازگار است.
▪ مدل آژانس مسافرتی:
در این مدل مشاور فرض می‌كند كه كارآفرین قصد سفر دارد. كارآفرین ممكن است همیشه نداند كه واقعا كجا برود یا چگونه برود، بلكه وظیفه مشاور است كه مقصد سفر را ارائه نموده و بهترین وسیله را برای رسیدن به مقصد در اختیار او قرار دهد.
رویكرد آژانس مسافرتی برای مشاور بیش از ارتباط با ریشه‌ها و عوامل، با نتایج و تأثیرات در ارتباط است. اغلب مهم است كه گذشته را بشناسیم و روی جاهایی كه كارآفرین تجربه كرده است تمركز كنیم.
پیشنهادی كه با توجه به مطالب اخیر مطرح است این است كه بعضی رفتارهای سازمانی خود را با كارآفرین و كارآفرینی تطبیق دهیم و با وارد كردن كارآفرین به فرایند ارتباطی و آموزش سازمان‌ها باید بعضی رفتارهایش را به منظور تطبیق با نیازهای كارآفرینان تغییر دهند.
نویسنده :علی زبردست و امین رستم زاده
منابع:
زبردست، علی. شناسایی و بررسی ویژگیهای كارآفرینان استان آذربایجان غربی .پایان‌نامه كارشناسی ارشد، ۱۳۸۴.
خبرنامه داخلی مؤسسه مالی اعتباری قوامین. (دی و بهمن ۱۳۸۴ ، دوره جدید- شماره هشتم)
سعیدی كیا، مهدی. فرهنگ كارآفرینی ، مركز اطلاع‌رسانی صنایع و معادن ایران، ۱۳۸۳.
سالازار، میلتو، و دیگران. مقدمه‌ای بر كارآفرینی، ترجمه سیامك نطاق. تهران: سازمان ملی بهره‌وری ایران، ۱۳۸۰
منبع : بانک مقالات فارسی