دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


حاشیه‌های خطرناک‌تر از متن


حاشیه‌های خطرناک‌تر از متن
مجرمان و گروه‌های تبهکاری برای عملی کردن نقشه‌های خود نیازمند سکوت، خلوت و تاریکی‌اند. از این گزاره باید برخی را فاکتور گرفت مثل کیف‌قاپان که شلوغی یکی از بسترهای کارشان است یا سارقان مسلح بانک‌ها که باید حتما در زمان کار بانک‌ها وارد عمل شوند. به این گروه‌ها مجرمانی را بیفزائید که هدف و خواسته اصلی‌ ارتکاب جرمشان خودنمایی و انتقامجویی از جامعه است و از آشکار کردن جرم و نقض قانون ابایی ندارند.
با این دسته‌بندی دوباره برگردیم بر سر موضوع سکوت، خلوت و تاریکی و فرصتی برای ارتکاب جرم. این عوامل لازم است زیرا هیچکدام از تبهکاران نمی‌خواهند به دام قانون گرفتار شوند و هیچیک علاقه‌مند به پایان فعالیتشان نیستند. بنابراین هرجا که این عوامل دست به دست هم داده باشند باید منتظر پیدا شدن سر و کله تبهکاران نیز باشیم.
بدیهی است آنگاه که شب فرا می‌رسد و تاریکی بر اعمال همه ما سایه می‌گستراند این فرصت نیز مهیا می‌شود. اما این فقط شب و تاریکی نیست که چنین فرصتی را رقم می‌زند. نکته اینجاست که هر جا شرایطی پیدا کرد که ساکت، ‌خلوت و از دید پنهان باشد چه شب و چه روز می‌تواند فی‌النفسه برای ارتکاب جرم مناسب تلقی شود.
حال باید دید در شهر و فضای زندگی اجتماعی ما چگونه چنین رویدادی می‌تواند رقم زننده شرایطی باشد که یک مجرم یا یک گروه تبهکاری بتوانند از آن فرصت بهره‌برداری کنند. به عبارت ساده باید گفت در شهر و طراحی شهری هرجا یک نقطه از شهر دارای شرایط پیش‌گفته شد آن نقطه در لیست نقاط امن تبهکاران جای گرفته است. در همین حال نحوه مدیریت شهری نیز می‌تواند پس از طراحی شهری رقم‌زننده این شرایط باشد به طوری که احداث یک بزرگراه در یک منطقه فضاهایی به وجود می‌آورد که می‌توانند از نظرها پنهان بمانند و فرصتی برای مخفی‌کاری‌ها و ارتکاب جرم شوند.
مروری بر بسیاری از پرونده‌های جنایی در تهران نشان می‌دهد تا چه اندازه این شهر پر از نقاط باب طبع تبهکاران است و بی‌توجهی مسئولان شهری چگونه به این وضع دامن زده است.
اگر به چند سال قبل یعنی آبان‌ماه ۱۳۸۱ بازگردیم و به خاطر آوریم که چگونه زوجی جوان در پارک لویزان گرفتار یک گروه مخوف تبهکاری شدند و در این ماجرا پسر جوان به ضرب گلوله آن افراد به قتل رسید. این قتل پرده از ماجراهای یک گروه به نام «حاتم‌ گرگی» در دل پارک لویزان و قوچک برداشت. موضوع به طراحی عملیات پاکسازی این پارک جنگلی به وسیله نیروهای پلیس پایتخت به فرماندهی سردار مرتضی طلایی منجر شد. اما واقعیت آن است که هنوز هم پارک لویزان فرصت مناسبی برای ارتکاب جرم است. چرا؟ به همان دلایلی که پیشتر گفتیم. گرچه این انبوه جنگلی به عنوان پارک جنگلی در پایتخت نقش یک تفرجگاه را دارد اما فاقد امکاناتی از نظر شهری است و همین سبب به وجود آمدن شرایطی جرم زا شده است. نورپردازی به عنوان عامل اولیه در این پارک جنگلی وجود ندارد و همین کافی است تا در تو درتوی درختان در شب فضایی ناامن را در دل شهر به وجود آورد. گو اینکه انبوه درختان خود در طول روز نیز می‌تواند از نظرها دور بماند و محلی برای ارتکاب جرم باشد. از همین رو کارشناسان تاکید می‌کنند در طراحی پارک‌های جنگلی قرار نیست مثل جنگل توده درختان مانع از دید شوند و دست‌کم باید مسیرهایی در آن راهسازی و نورپردازی شود. همچنین کارشناسان امور جنایی در مورد پارک‌های جنگلی به مدیران شهری توصیه می‌کنند سیستم دوربین‌های مداربسته را برای نقاط کور طراحی کنند. به هر حال تهران دست‌کم چندین پارک جنگلی دارد که مورد استفاده مردم نیز قرار می‌گیرند ولی نه نورپردازی درستی دارند و نه به سیستم‌های دوربین مداربسته مجهزند.
سارقان خودرو، سارقان وسایل داخل خودرو و افرادی که برای آزار و اذیت زنان و دختران کمین می‌کنند؛ کوچه‌ها، خیابان‌ها و گذرهایی را دوست دارند که چراغ‌های آن معبر سوخته‌اند یا به طور کلی شهرسازی برای نورپردازی شبانه آن فکری نکرده‌اند.
نگاهی به پرونده‌های جنایی پلیس نشان از آن دارد که سارقان خودرو در کمین خودروهایی نشسته‌اند که در معابر بدون نور در شب‌ها پارک‌ شده‌اند. همین فرصت کافی‌است تا سارقان سرعت ‌عمل خود را به رخ کشیده و در حالی که تاریکی شب چشم‌های ناظران را در رصد کردن آنها بازداشته است در پلک برهم زدنی دزدی خود را عملی کنند.
پرونده‌های پلیس آگاهی و دست‌کم پلیس آگاهی تهران نشان می‌دهد سارقان وسایل داخل خودرو نظیر پخش‌صوت و پنل آن نهایتا ۳ دقیقه نیاز دارند تا نقشه خود را عملی کنند. به همین دلیل عموما آنها در خیابان‌ها و معابر مختلف شهر در گذرند تا چنین فرصتی را به چنگ آورند.
با این وصف یکی از تقاضاهای پلیس از مدیران شهری همواره بر این موضوع تاکید می‌کرده است که نورپردازی معابر و خیابان‌ها به ویژه محله‌های کم رفت و آمد مورد توجه قرار بگیرد و شرکت برق‌منطقه‌ای نیز پوشش لازم را به این کار بدهند. از سوی دیگر شهروندان باید به خوبی به این موضوع توجه کنند که پارک خودروهایشان در اماکنی که در شب نور کافی ندارند پرمخاطره خواهد بود.
اما یکی از مهم‌ترین تاثیرات نبود نور در معابر متوجه زنان و دختران است. این موضوع مورد توجه مجرمانی است که برای ارضای مشکلات روانی خود ریسک اذیت و آزار زنان و دختران را به جان می‌خرند. بسیاری از مجرمانی که از این فرصت سوءاستفاده می‌کنند اشخاصی هستند که دچار عقده‌ها و بیماری‌های روانی جنسی هستند و از چنین رفتارهای مجرمانه‌ای لذت می‌برند. نبود نور کافی در معابر به هنگام شب شرایط را برای این عده نیز مهیا می‌کند تا دم غنیمت بشمرند! نکته اینجاست مدیران شهری می‌توانند بسیاری از این فرصت‌ها را از مجرمان بگیرند و کمک‌ بزرگی به حذف شرایط مجرمانه می‌کنند.
سینا قنبرپور
منبع : روزنامه فرهنگ ‌آشتی


همچنین مشاهده کنید