دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال دلال زده


فوتبال دلال زده
فوتبال امروزه فراتر از یک رشته ورزشی در کانون عنایت جوامع بشری است.
توجه ویژه دیگر پدیده های اجتماعی همچون اقتصاد، تجارت، فرهنگ و نیز سیاست و تاثیر متقابل آنها، امروزه فوتبال را بیش از هر پدیده دیگر تحت تاثیر تحرکات و اقدامات خود درآورده است.
اگر بپذیریم که اینک فوتبال به عنوان یک بازی جذاب و سرگرم کننده میلیون ها مخاطب را در جای جای این جهان گسترده به خود مشغول داشته تا به پاس این توجه و عنایت موجب نشاط یک جامعه شود، از سویی باید بپذیریم که در جوار شکوه و عظمتش و در کنار پرباری میدان ها و جذابیت تام و تمامش، کم و بیش محملی شده است برای واسطه گران سودگرا و منفعت طلبان دلال منش،
به عبارتی آنچه در بعضی مواقع در میدان ها شاهد هستیم، خود برآیندی از فرآیند از قبل تعیین شده به دست ایادی پنهانی فوتبال است که گرچه به ظاهر دیده نمی شوند ولی به باطن سرنخ بسیاری از پیروزی ها و شکست ها به دست آنها است.
بدین لحاظ امروزه در کنار نگاه پاک مخاطبان بیشمار فوتبال کم نیستند نگاه های آلوده یی که از این عنایت همگانی در جهت منافع سوداگرانه خویش سوءاستفاده کرده به منظور حفظ منفعت خویش و استمرار آن در چرخه فوتبال به تشکیل باندهای زیرزمینی مبادرت کرده اند.
دست هایی به هم گره خورده از بیرون تا میانه میدان های فوتبال و به عبارتی تشکلی با همه عوامل تشکیل دهنده اش، چه توسط بعضی از مدیران، چه گروهی از مربیان، چه تعدادی از بازیکنان و برخی از داوران و از بد حادثه در این میان کم نیستند دیگر عوامل و یاران رسانه یی که بر این آسیاب آلوده آب می ریزند تا درً خانه خرابی این فوتبال همچنان بر پاشنه فساد و تباهی بچرخد،چنین است که نتیجه سحر بعضی شب های فوتبال باید همین باشد که وقتی تو ۹۰ دقیقه به دیدارش می نشینی در پایان کار چنان بوی تعفن از درون میدان هایش به مشامت بنشیند که خسته دل و خسته تن بازنده میدان هایش باشی.
گرچه هم از دیرباز در کنار این چرخه آلوده ساده دلان پاکدامن فوتبال کم نبوده باشند، آنانی که مال و عمر و اعتبار و حیثیت خویش را به پای عزت فوتبال ریخته و اینک با پشتی دوتا کرده لیلاج وار و پاکباخته بازنده های اصلی این عرصه اند.
در گذشته کم نبودند تیم دارانی که مال و عمر خود را به پای این فوتبال گذاشتند و تنها طرفی که بستند و رفتند سرپناهی بود که به یادگار گذاشتند تا خیل جوانان این دیار در زیر سقف پراعتبارش نسل به نسل به آدم های معتبر بدل شوند.
کم نبودند مربیانی آزاده که شاگردان بسیار پرورش دادند تا سال های سال ستارگان میدان ها باشند.
کم نبودند بازیکنانی رادمند که جوانی خود را به عرق و حمیت ملی و باشگاهی به پای میدان ها ریختند.
کم نبودند قاضیان سیاهپوش روسفیدی که عدالت را در سوت های خویش به معنا کشاندند.
و کم نبودند قلم به دستانی که عمری به حرمت و رسالت قلم در تجلی و تبلور فرهنگ این فوتبال جان دادند و جان باختند و...
نیکنامان این فوتبال کم نبودند و اگر رفتند امروزه نام و خاطره آنان اعتباری است ماندگار برای فوتبالی که مع الاسف در دیگر روی سکه اش کمتر روح صداقت و پاکدامنی در آن دمیده شده است. فوتبالی که از بد حادثه بازیچه و ملعبه دست بازیگردان های پنهانی است و مدام به دست عوامل و ایادی دلال صفت دارد بازی می خورد و بازی می دهد.
نمونه ها بسیار است باید چشمی بینا داشت تا رگه های فساد را در اندام فربه شده این فوتبال دید و به درستی شناخت، بخوانید؛
جناب دلالمدیر؛ گروهی نه چندان از مدیران تیم ها که چون مامورند- به حکمی می آیند و به حکمی می روند- البته معذورند از نپذیرفتن سهمی از بابت جابه جایی بازیکنانی چند در تیم های متبوع خود،
آن دسته از مدیرانی که بیش حقوق بگیرند و گرچه هم میزان دریافتی شان به نرخ روز از سطح دستمزد وزیران و وکیلان دیار ما فراتر است ولی با توجه به اعتبار کلانی که هر ساله برای تیم بستن در اختیارشان است، با حساب بازی، یکی را دوتا کرده و درصدی ارزنده از بابت قراردادهای منعقده برای خویش منظور می کنند،
کم نبودند و کم نیستند بازیکنانی که از بابت یک قرارداد ۱۵۰ میلیون تومانی عندالورود مجبور به پرداخت درصدی زیرمیزی از مبلغ قراردادشان به این اربابان مسندنشین اند،
جناب دلالمربی؛ آن گروه از مربیانی هستند که در ازای معرفی بازیکنان جدید به تیم های خود، به پاس تایید در گزینش آنها مبلغی حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از رقم قرارداد منعقده را سهم مبارک خود می دانند.
بازیکنی- نامش محفوظ است- به منظور تایید جناب مربی نامدارش برای پیوستن به یکی از معروف ترین تیم های این دیار مجبور به پرداخت نیمی از مبلغ قراردادش بوده است، نمونه های چنین کلاشی بسیار است. در گذشته یکی از مربیان بنام وطنی که با یک تیم آسیایی قرارداد داشت در ازای معرفی و تایید دو سه بازیکن درصدی قابل توجه- البته به دلار- از هر یک از آنها دریافت کرد که پس از پایان قرارداد با افشاگری همان بازیکنان کار به جنجال مطبوعاتی کشید،
جناب دلالداور؛ با توجه به گردش سالیانه میلیون ها تومان میان مدیران و مربیان و بازیکنان فوتبال، در بین قاضیان شریف میدان ها که می توان آنها را در این معرکه بده بستانی کم درآمدتر از بقیه دانست، بودند چند تنی که در این تنورهای داغ نانی چسباندند تا برای دوران دوری از میدان ها سرمایه یی بیندوزند.
مواردی اینچنینی شاید چندان زیاد نباشد ولی بودند قاضیانی که دست در دست تیم دارانی چند در جهت حفظ منافع میدانی شان برنامه ریزی های فصل به فصل می کردند تا خدای ناکرده تیم داران عزیزشان در کسب امتیازهای میدانی دچار خسران نشوند، جناب دلالخبرنگار؛ در کنار خیل خلیل کسانی که از ابتدای کسب خبر تا انتهای انتشار آن در رسانه های نوشتاری و دیداری و شنیداری به صداقت و رسالت نان از عمل خویش می خورند، هستند گروهی اندک ولی بسیار قدرتمند که در زنجیره بده بستانی های ناصواب فوتبال نقشی و سهمی برای خویش قائل اند.
گروهی قلم به دست که دست در دست بعضی از تیم داران و مربیان و بازیکنان گذاشته تا در جهت حفظ منافع آنها قلم به پهنا زنند، جالب تر این میان منطقه بندی تیم ها و سهمیه بندی آنها در فرآیند یک فصل فوتبال توسط بعضی آقایان قلم به دست است تا به قول خود آنها را تحت قلم خویش «بیمه» سالیانه کنند، کسانی که حتی در هنگامه فصل نقل و انتقالات بازیکنان به تیم های مورد نظر به تعداد یکی دو بازیکن سهم برای خود قائل بوده تا از بابت معرفی آنها به مدیران و مربیان درصدی قابل توجه دریافت کنند. در این میان مبلغی را باید بازیکنان معرفی شده بپردازند و درصدی را مدیران و مربیان تیم های مذکور، البته در بعضی مواقع هم در جابه جایی مربیان چه از نوع وطنی، چه غیروطنی و اجنبی میان بعضی از اهالی قدرتمند رسانه ها با بعضی از مدیران تیم ها ارتباطی تنگاتنگ برقرار بوده و هست،
چنین است که امروزه فوتبال که به غولی اقتصادی و تجاری و بازرگانی بدل شده است و اینک فیفا خود به عنوان یکی از بزرگترین سازمان های جهانی چه به لحاظ قدرت و گردش مالی و چه از نظر تعداد اعضا حرف اول را در جهان می زند، باید هم در کنار چنین گردش مالی و چرخش قدرتمند توپش در عرصه جهانی، سوراخ ها و منفذهایی برای نفوذ و حضور کارگزاران و دلالان و واسطه گرانش به وجود بیاورد.
در فوتبالی که از ذره ذره خاک میدان هایش گرفته تا سرسبزی چمن ها و در و دروازه های میدان ها و جایگاه تماشاگرانش هر روزه صدها حرفه و شغل به کارند و میلیاردها دلار و یورو در چرخه امورش دست به دست می شود، چگونه انتظار است که چشم طمع کاران زالوصفت بر این گردش گسترده بسته بماند و دلی برای بده بستانی هایش هرروزه نتپد؟،
آیا فساد مالی فوتبال باشگاهی ایتالیا در هنگامه جام جهانی ۲۰۰۶ و قبل از آن زد و بندهای داوری در فوتبال آلمان و پیشتر ارتشا در فوتبال فرانسه خود مشتی از خروارها نیست؟
می گویند آسمان فوتبال همه جا به یک رنگ است، البته یکجا بیشتر روشن است و یکجا بیشتر تیره، یکجا ابری و یکجا بیشتر صاف است، همین و تمام.
شهرام وزیری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید