پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


میل مبهم مرگ(نگاهی کلی به عناصر آثار «ژان کلودکاریر»)


میل مبهم مرگ(نگاهی کلی به عناصر آثار «ژان کلودکاریر»)
«ژان كلودكاریر» را در ایران بیشتر به خاطر فیلمنامه‌هایش می‌شناسیم. آثاری كه گاه به هیچ وجه مورد اقبال تماشاگر و حتی منتقدان قرار نگرفته‌اند و گاه جوایز بزرگی را نصیب خود كرده‌اند و در مواجهه با مخاطبان نیز از موفقیت تجاری برخوردار شده‌اند. به طور كلی نمودار كاری این نویسنده نوسان بسیاری دارد. اما می‌توان شیوه و سبك اجرایی خاصی را در آن دید كه نكته تمایز كارهای او از دیگران است. «كاریر» متأثر از چند جریان هنری است. او وابسته به سینماست و خود واقعی خود را در این عرصه نشان می‌دهد؛ در نتیجه طبیعی است كه پس‌زمینه زندگی و اندیشه‌ای سینمایی هم داشته باشد. حضور موفق او در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نشان می‌دهد كه می‌توان وی را با توجه به خط فكری‌اش جزء جریانهای نوگرای سینمای اروپا در این دهه‌ها به شمار آورد. عصر معصومیت پایان‌ یافته است و انسان خود را با حقایقی ورای دوران طلایی و اوهامش روبه‌رو می‌یابد. در چنین عصری نویسندگان و كارگردانهایی در سینمای اروپا و امریكا به جهان معرفی می‌شوند كه با وام‌گیری اندیشه‌های روشنفكرانه نیاكان خود به سطح تازه‌ای از قصه‌گویی و مسائل انسانی می‌پردازند. در دوره‌ای كه موج نوی سینمای فرانسه و سینمای نئورئالیستی ایتالیا كم‌كم نفسهای كوتاهی می‌كشند و از صداقت و گرمای آنها به وضوح كاسته می‌شود، كاریر و دیگران به شیوه‌های تازه‌تری از دیدگاههای اجتماعی و فردی دست پیدا می‌كنند و درست در همین زمان است كه فصل جدیدی در زندگی برخی از باتجربه‌گان سینما و نمایش هم آغاز می‌شود. هنگامی كه همكاری كاریر با «بونوئل» آغاز می‌شود، نوك پرگار به سمت انسان‌مداری می‌رود و نوك پیكان زهرآلودی به سمت روشنفكران پیشین نشانه گرفته می‌شود. حال، نكوهش‌كنندگان دیروز بورژوازی، خود از دسته بورژواها لقب گرفته‌اند و كسانی به مقابله با اندیشه و جریان فكری آنها كه به نظر دیگر كهنه و فرسوده می‌رسد، برمی‌خیزند. در این زمان تئاتر هم در اروپا از مسائل جنگهای بزرگ دور نبوده است و در اكثر اوقات به سمت سیاسی شدن پیش می‌رود. جنبشهای از خود بی‌خودی و ضد ارزشی كه ظاهراً در پی بازسازی ارزشها هستند اما، در عمل ارزشهای انسانی موجود را نیز زیر سؤال می‌برند، در تئاتر پا گرفته‌اند و می‌توان گفت، صرف نظر از حركتهای نمایشی وابسته و با تكیه بر تجارب قدیمی و تئاترهای استاندارد، غبار روشنفكرنمایی همه جا روی آثار به ظاهر هنری سنگینی می‌كند. در چنین دوره‌ای كه البته می‌توان اذعان كرد كه شماری از بهترین آثار سینمایی و تئاتری نیز خلق می‌شوند، كاریر به ذات بشر امروزین روی می‌آورد و هسته مركزی تمامی آثارش را با توجه به تجربه‌های شخصی و شیوه زندگی‌اش و همچنین آنچه از جامعه‌اش وام‌گیری كرده است، بر هوس انسانی می‌گذارد. در اكثر قریب به اتفاق آثار این نویسنده، هوس و حسرت هسته مركزی را تشكیل می‌دهند كه در پس شخصیتها، اجتماع و روابط آدمها پنهان شده‌اند. در واقع كاریر عملی را انجام می‌دهد كه تا حدود زیادی اندیشه اولیه‌اش توسط «لوئیس بونوئل» صادر شده است. «بونوئل» با شیوه نامتعارف تفكر و گرایشهای سوررئالیستی خود وارد فضای ذهنی این نویسنده شد، و همكاری آنها سبب به وجود آمدن، تعدادی از آثار فراموش‌ناشدنی تاریخ سینما می‌شود. از آن جمله می‌توان به فیلمنامه فیلم «زیبای روز»۱ ۱۹۶۷ اشاره كرد كه زندگی زنی را در منجلاب هوسهای خواسته و ناخواسته‌اش به تصویر می‌كشد. «جذابیت پنهان بورژوازی»۲ ۱۹۷۲ نامزدی اسكار بهترین فیلمنامه را برای كاریر و بونوئل به ارمغان می‌آورد و خود فیلم برنده اسكار بهترین فیلم خارجی‌زبان می‌شود. در ادامه این همكاری نامزدی اسكار فیلمنامه بار دیگر برای فیلم «میل مبهم هوس»۳ ۱۹۷۸ به سراغ آنها می‌آید. با نگاهی به این مدت همكاری می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری كرد كه این دوره برای كاریر از لحاظ اندیشه‌ای و همچنین اعتبار هنری شدیداً پر مخاطره و در عین حال مفید بوده است. نگاه به درون‌مایه این آثار در مقایسه با آثار دیگر كاریر ما را به این نتیجه می‌رساند كه بونوئل بیشتر در خدمت افسار گسیختگی اندیشه بوده است و این اجازه را در كار به كاریر می‌داده كه ذهن خویش را جدا از قیود ادبی و بندهای ضوابط اجتماعی در خدمت اثر در آورد.اما مقایسهٔ آثار دیگر كاریر در مقام نویسنده با نمایشنامه «دفتر یادداشت» ما را به این نتیجه می‌رساند كه شهامت و جسارت حاصل از لاقیدی خاص بونوئل در این اثر كمتر یافت می‌شود و این بار كاریر بیشتر به اندیشه‌های شخصی‌اش، با توجه به چهارچوبهای ذهنی خود پرداخته است. اگر چه از لحاظ تماتیك و شخصیت‌پردازی می‌توان نقاط مشترك بسیاری میان آثار سینمایی كاریر و این اثر پیدا كرد، اما مسئله مورد بحث این بار بیشتر از زاویه دید او مطرح شده است. در عین حال این نكته را نیز نبایستی فراموش كنیم كه همچنان هوس عامل اصلی و هسته مركزی این اثر نیز به شمار می‌رود. نگاه به ساختارهای طبقاتی اجتماع، برگزیدن یك طبقه خاص (به خصوص طبقه بورژوا)، در تنهایی قرار دادن یك فرد، نزدیك شدن به فردیت او، ایجاد موقعیت برای خروج فرد از درونگرایی شخصی و ورود او به عرصه تازه‌ای از روابط خصوصی یا اجتماعی و ... تكنیكهایی هستند كه این نویسنده در تمامی آثارش از آنها بهره می‌برد تا بتواند یك موقعیت نمایش را خلق كند. نكته مهمی كه باید به آن توجه خاصی داشت این است كه كاریر نویسنده افسانه‌های پریان نیست؛ بنابراین نه در این اثر كه در سایر آثارش به دنبال تعریف كردن داستانهای پركِشِش و جذاب و دارای پایانهای خوشایند نیست. شخصیتهای آثار او تحت تأثیر ذهنی او قرار دارند و در بند به سر می‌برند.این آدمهای در بند هر از گاه برای ساعات یا روزهایی از بند درون آزاد می‌شوند و به واگویی و وانمایی می‌پردازند تا اینكه دوباره در اثر آنچه خود انجام داده‌اند و آنچه هستند، به جایی كه تعلق دارند، بازمی‌گردند یا همچنان سرگردان باقی می‌مانند. كاریر درام محدود را خوب می‌شناسد. از این رهگذر، موقعیتهای كشش دارد، شخصیتهای محدود و زمان محدودی را در قالب خود می‌پذیرند. البته همچنین است برای زمانی كه وی از شخصیت نمایشی به موقعیت خلق‌شده می‌پردازد. وی تحت تأثیر شیوه زندگی اروپایی و نوع نگاه رایج در اجتماع به سراغ زوال انسانیت و ارزشهای برخی انسانها می‌رود. آزادی به معنای واقعی و نه به معنای اجتماعی رایج در اروپای آن روز، مد‌ّ نظر وی است. بی‌بندوباری و ثابت شدن در یك جسم متعفن و پوسیده و طی كردن دوره‌های متعدد زندگی در سنین مختلف، دقیقاً از مسائلی هستند كه وی به آنها می‌تازد و سعی در نكوهش آنها دارد.اما «دفتر یادداشت» داستان مردی را باز می‌گوید كه در میان‌سالی به هیچ رسیده است و همچنان به سیر زندگی بدون هدف و بی‌ارزش خود ادامه می‌دهد. او در نهاد خود منتظر اتفاق تازه‌ای است. مانند كودكی كه در طول تمامی بازیهای كودكانه‌اش در نهایت معصومیت به دنبال شیطنت و در عین حال نوعی تجربه‌اندوزی است. كاریر در این اثر دست روی نقطه حساسی از زندگی انسان قرن بیستم می‌گذارد. این مرد زندگی خودساخته‌ای دارد كه تماماً براساس ضوابط و زمان‌بندی خاص طراحی شده است. او به دلیل پس‌زمینه تاریك دوران كودكی‌اش و همچنین عدم توانایی در برقراری ارتباط با جنس مخالف، به درون خود فرو رفته و بالاخره راه برای سرپوش گذاشتن روی ضعفهای جبری‌اش یافته است. او زندگی خویش را در چهارچوبهای خشك و حساب‌شده‌ای جای داده است تا حساب همه چیز را داشته باشد و از این طریق بتواند احساسات خود را نیز در طبقه‌بندی مورد نیازش قرار دهد و از این راه بتواند موفقیتهایش را دائماً به خود گوشزد كند و در عین حال خویش را، مداوایافته از این بیماری روحی نشان دهد. پیچیدگی شخصیت این مرد به حد‌ّی است كه در قالب داستان خوش‌خیالانه‌ای مثل «دیو و دلبر» جای نمی‌گیرد. این اشتباهی است كه اجرای این اثر شدیداً به آن مبتلاست. نویسنده عملاً اعلام می‌كند كه این داستان با توجه به بخش پایانی آن نه تنها به پایان خوشی نمی‌رسد، بلكه نوعی فاجعه را برای شخصیت مرد در پی دارد.موقعیت نمایش در پی یك ورود غیر قانونی و بدون اجازه ساخته می‌شود. زن، بدون اجازه مرد وارد آپارتمانش می‌شود و می‌ماند و مرد هم به‌رغم تلاشهایش قادر به بیرون انداختن او نیست. اگر چه خود این موقعیت تا حدودی با توجه به نوع زندگی و قوانین حاكم بر جامعه‌ اروپایی، متزلزل به نظر می‌رسد، اما می‌توان آن را با چاشنی انگیزه‌های درونی مرد كه در نهادش خواستار خروج زن نیست یا حتی از ابتدای ورودش او را شناخته است، قابل قبول به نظر آورد.به وجود آمدن نوعی آشفتگی در یك موقعیت تثبیت‌شده، می‌تواند كنش نمایش را به پیش ببرد. اگر چه ممكن است در ابتدای برخورد با نمایش یا نمایشنامه، شخصیت زن، انسانی به نظر آید كه در پی ورودش به زندگی خالی و پوچ و اندوهگین و سراسر هوس این مرد باعث ایجاد تغییرات مثبتی می‌شود، اما چنین نیست. در واقع این نمایشنامه موضوع هزاران بار مطرح‌شدهٔ «دیو و دلبر» را تعریف نمی‌كند. با كمی دقت متوجه می‌شویم كه تا زمان ابراز عشق مرد نسبت به زن ماجرا به همین شكل پیش می‌رود اما در بخش بعدی نمایشنامه نویسنده رویكرد شخصی خود را نسبت به این ارتباط نشان می‌دهد. او به نقد شخصیت زن می‌پردازد و او را موجودی گم‌گشته و سرگردان و بی‌هدف می‌خواند. نویسنده با آگـاهی به مـوضوع معروف «when A Boy meet A Girl»۴، می‌كوشد از تكراری بودن فرار كند و اندیشه اصلی‌اش را در قالب این اثر نشان دهد. اگر چه كاریر در این اثر به سراغ لجام‌گسیختگی از نوع سوررئالیستی آن (!) نمی‌رود، اما تمامی تلاش خود را به كار می‌بندد تا نقد خود را از آدمهای مخلوقش به نمایش بگذارد. در واقع در این داستان، برنده ماجرا مرد و بازنده زن است كه می‌ماند و چاره‌ای جز زندگی كردن با آنچه قفس هستی مرد، نام گرفته ندارد. تحول شخصیتی با ایجاد یك جرقه در ذهن مرد ایجاد می‌شود. او به صورت تحلیلی و آهسته آهسته پی به آن نكته می‌برد كه چگونه خود را از حقیقت وجودی‌اش دور نگه داشته است و هوس چطور، او را لگام زده و از آزادی‌اش جلوگیری می‌كند.مردی كه در جریان زندگی روزمره‌اش غرق شده است، ناگهان تصمیم به ترك همه چیز می‌گیرد. این موضوع را با تم مشابهی به وضوح در اثری مثل «American Beauty» می‌توان لمس كرد. در واقع این موضوع و این شیوه آزادی و رسیدن به حقیقت ذاتی انسانی، آرزویی غربی است كه كمتر امكان جامهٔ عمل پوشیدن پیدا می‌كند. نمایشنامه «دفتر یادداشت» به رغم ضعف در موقعیت‌سازی از دیالوگهای قدرتمندی بهره می‌برد و می‌تواند اندیشه‌های نویسنده‌اش را به خوبی نمایان سازد. اما اجرای این اثر نیاز به تحقیق و جهان‌بینی متفاوتی دارد. چرا كه اگر چه لزوماً آنچه نویسنده می‌خواسته بگوید دیگر چندان مهم نیست و می‌شود از یك اثر برداشتهای متفاوتی را داشت، اما برداشت متفاوت از این اثر مستلزم حذف بخشهای بزرگی از نمایشنامه‌ می‌شود كه یكی از آنها بخش پایانی داستان است. تغییراتی مثل عوض شدن تابلوها از سیاه و سفید به رنگی و اضافه شدن عناصر رنگی به صحنه‌ای كه از ابتدا سیاه و سفید بوده است، ایده‌های جالبی هستند كه با حرف نمایشنامه در تضادند. چنان كه در آثار تصویری به جا مانده‌ از كاریر و همچنین فیلمهایی كه وی در آنها نقش نگارنده فیلمنامه را به عهده داشته است، خط سیر فكری وی كاملاً روشن است و حضور رنگهای تند و روشن به ایجاد فضاهای هوس‌آلود و ذهنی آدمهایش باز می‌گردند و درون آنها چیزی نیست جز سكوت و تاریكی محض. چیزی كه شخصیت این نمایشنامه در انتها به آن می‌رسد، آزادی بی‌قید و شرط مردی روان‌بیمار است. این موضوع را می‌توان در نشانه‌هایی مثل شیوه زندگی و رفتار و مقید بودن او به شیوه رفتار با جنس مخالف و به خصوص در دفتر یاداشتش مشاهده كرد. كاریر این مسئله مبهم هوس را بارها و بارها به آزمایش می‌گیرد و از جوانب مختلف آن را بررسی می‌كند. ابهامی كه در شخصیت زن موج می‌زند، نوعی جذابیت پنهان و در عین حال مرگبار است.

پی‌نوشت:
۱.Belle de jour
۲.le charm Discret de la Bourgeoisi
۳.cet obscur object Du Desire
۴. وضعیت داستانی كه اساس آن مبتنی بر برخورد دختر و پسر است.

مشهود محسنیان
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر