دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


کمدی عام پسند نه عامه پسند


کمدی عام پسند نه عامه پسند
یک)
سینمای عامه پسند ایران، گاه مدرس سینمای عام پسند ایران بوده و گاه این معادله معکوس شده. فیلم «چارچنگولی» در نگاه اول [براساس تنظیم پوستر و عکس های مندرج در آن و ژست های بازیگران و حتی انتخاب خود اسم] فیلم متعلق به سینمای عامه پسند است ‎/
در این بین کاملاً مشخص است که نویسنده و کارگردان [سعید سهیلی]، برخی از جلوه های سینمای عامه پسند را به کار گرفته تا بخشی از مخاطبان «عامه پسندخواه» را به جمع مخاطبان فیلم بیفزاید و این کار را، از راه به کارگیری برخی شوخی های لفظی به انجام رسانده که امتحان خود را در برنامه های طنز ۹۰ شبی پس داده اند. با این همه نباید از یاد برد که این فیلم، از چارچوبی حساب شده برخوردار است و با قصد مشخص پالوده کردن انگیزه های فرهنگی جامعه در راستای دستاوردهای انقلاب اسلامی، نوشته و ساخته شده است و اساساً کمدی آن [واقعاً کمدی آن نه خنده دار بودن آن] حاصل بخشی از کارنامه فرهنگی انقلاب اسلامی در دوران جنگ هشت ساله است و جنس شوخی هایش، جنس شوخی های خط مقدم است. [چیزی که به طور مشخص، فیلم «اخراجی ها» به رغم تمایل، برای پیشروی به این سو، به دلیل آشنایی اندک نویسندگانش با چنین فضایی، به فیلم های عامه پسند نزدیک شد] و همین شوخی هاست که دو شخصیت اصلی را از قالب «شفیعی جم» و «رضویان» درمی آورد تا ما با شهرام و بهرام یا محمود و احمد مواجه باشیم. از سوی دیگر، باید به شباهت های ناگزیر این فیلم با «کُما» که کاملاً به سوی سینمای «عامه پسند» متمایل بود اشاره کرد؛ شباهت هایی که از برخی شوخی های منتشر در سطح جامعه در باب عملکرد «اهل تشرع» ناشی می شد و در فیلم سهیلی، با فاصله گذاری میان دو دسته از متشرعان بدل شده است.
آیا «چارچنگولی»، کمدی فوق العاده ای است پاسخ، منفی است! اما کمدی متعادلی است در روزگاری که اغلب مخاطبان با کمدی مواجه نیستند و بیشتر شاهد نمایش های تخت حوضی نازل در قالب سینمایند. «چارچنگولی» قابل مقایسه با کمدی های اکران تابستان هالیوود است که پیام های اخلاقی و جهت گیری های فرهنگی مشخصی دارند و بخشی از برنامه ریزی های سیاسی نخبگان آن کشور، برای شکل دهی به افکار عمومی اند.
شوخی های لفظی «چارچنگولی»، اغلب به یادماندنی اند به دلیل استفاده درست از تقاطع دستاوردهای هزار سال ادبیات فارسی [شاید به این دلیل که خاستگاه کارگردان از ادبیات کلاسیک بوده] و البته فرهنگ روز عامه. یکی از این شوخی ها زمانی شکل می گیرد که رضویان و جم ـ که دوقلوهایی به هم چسبیده اند و هر کدام طرفدار یک تیم پایتخت ـ موقع تماشای «دربی» آبی ها و قرمزها، در مورد گل آبی ها دچار اختلاف نظر می شوند و رضویان می گوید که آفساید بوده و جم می گوید که در برنامه ۹۰ مشخص می شود. رضویان که یک جوان متشرع است با نوع گفتمانی که آمیخته ای از دو شخصیت پرستویی در «لیلی با من است» است با برخی شخصیت های ملاقلی پور در «هیوا» و «قارچ سمی»، در این لحظه، با همان لحن آشنا می گوید: «برادر فردوسی پور، عادله!» و می دانیم که نام کوچک فردوسی پور «عادل» است!
در عین حال باید پذیرفت که فیلم «چارچنگولی» تنها براساس این شوخی ها شکل نگرفته بلکه غیر از ۱۰ دقیقه پایانی آن، براساس موقعیت، کمدی اش را شکل داده است.
دو )
«چارچنگولی» براساس دو وضعیت ـ وضعیت استعاری و وضعیت واقعی ـ شکل گرفته است که به گمان نویسنده و کارگردان آن، بخشی از وضعیت فرهنگی فعلی ایران است. بخش «واقعی» آن ـ که ایده تازه ای هم هست ـ براساس زندگی دوقلوهایی به هم چسبیده شکل گرفته که دارای تفکرات کاملاً متقابل با هم اند. این دو، هم دارای استعدادهای مشترک اند [مثلاً در زمینه موسیقی] هم دیدگاه مشترک نسبت به جاذبه های فرهنگ عامه [مثل فوتبال] اما یکی مداح است و همچنین در حوزه موسیقی خانقاهی فعال و دیگری، یک رپیستِ موسیقی زیرزمینی است. اولی نسبت به حرام وحلال و حدود شرعی، مقید است و دومی، لاقید. اولی ثمره فکری دایی «جاهل مسلک» و اهل زورخانه و صاحب رستوران سنتی است و دومی ثمره فکری عموی تازه به دوران رسیده و اهل بزم مدرن و صاحب رستوران زرق و برق دار امروزی.
آنچه رخت کمدی به تن این فیلم می کند، موقعیت هایی است که حاصل به هم چسبیدگی این دوقلوهاست. آنها برای پیشگیری از بلبشوی بیشتر در زندگی شان، قرار می گذارند که روزهای فرد، طبق نظر برادر متشرع زندگی کنند و روزهای زوج، طبق نظر برادر غیرمتشرع.
شب های زوج، صرف حضورشان در مجالس لهو و لعب می شود که برادر متشرع با چشم و گوش بسته در آنها حضور پیدا می کند تا مرتکب معصیت نشود و شب های فرد، صرف خوابیدن در قبر برای درک کردن فشار روانی شب اول قبر. باید پذیرفت که بخش اعظم موفقیت شوخی های این فیلم، مدیون فیلمنامه خوب آن است و ما کمتر [مگر در همان ۱۰ دقیقه پایانی فیلم، که «چارچنگولی» دچار افت محسوس می شود] شاهد «جم» و «رضویان» [به عنوان ستارگان کمدی] هستیم و بیشتر، شهرام و بهرام ـ دوقلوهای به هم چسبیده ـ را می بینیم و موقعیت های واقعاً خنده دار آنها.
به گمانم اگر این فیلم، فروش بالایی نداشته باشد باید به مکانیزم تحلیل فیلم های پرفروش در ایران شک کرد؛ چرا که از اکثر فاکتورهای فیلم های عام پسند مثل عبور از خطوط قرمز فرهنگی، ستارگان مشهور، دیالوگ های بشدت خنده دار و.‎/‎/ برخوردار است و البته، از موازین «کمدی سبک» هم بهره می برد و به همراه این همه، نوعی اخلاقیات مورد تأیید همگانی جامعه را نیز مطرح می کند ‎/
پایان فیلم، با انجام یک عمل جراحی شکل می گیرد که برادرهای به هم چسبیده را از هم جدا و راهی خانه بخت می کند. پس از مراسم ازدواج، آنها به همراه همسرانشان و در یک اتومبیل، راهی ماه عسل می شوند اما پیش از حرکت، درباره مقصدشان دچار تردیدند. «غیرمتشرع» می خواهد برود «جاده شمال و تفریح و سیاحت» و «متشرع» می خواهد برود مشهد مقدس برای زیارت. امام جماعت مسجد [با بازی مهران رجبی که تکرار بازی وی در «زیر نور ماه» است] پیشنهاد می کند برای جلوگیری از جنگ و جدل، از راه جاده شمال به مشهد مقدس مشرف شوند؛ هم سیاحت کنند و هم زیارت.
مهران رادین
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید