شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


اصول و فرایندهای روایت درمانی


اصول و فرایندهای روایت درمانی
● تاریخچه
روایت درمانی درخلال دو دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی متولد شد و گسترش یافت. قسمت اعظم این رشد و پیشرفت را باید مرهون بنیان گذار رسمی این رویکرد یعنی مایکل وایت ( Michael White ) خانواده درمانگر استرالیایی ودوست و همکارش دیوید اپستون ( David Epston ) نیوزلندی دانست. این دو با استفاده از رویکرد سازه گرا که تاریخچه ای طولانی دارد و قبل تر بوسیله جرج کلی بطور مؤثر به عنوان نظریه درمانی مطرح شده بود به طرح ریزی رویکرد روایتی در درمان پرداختند. این رویکرد تا دهه ۹۰ در آمریکای شمالی تقریبا ناشناخته ماند تا انتشار کتاب این دو به نام « روایت به نتایج درمانی میرسد» ( Narrative Means To Therapeutic Ends ) در سال ۱۹۹۰ میلادی که آغازگر شناخت این رویکرد و رواج آن در آمریکای شمالی گردید.
در همان سال ۱۹۹۰ همزمان با انتشار این کتاب ، کتب و مقالات زیادی با راهبرد روایتی در رابطه با موارد مقاوم در برابر درمان مثل کم اشتهایی روانی ، اختلال بیش فعالی-کمبود توجه ( ADHD )،اسکیزوفرنی و سایر اختلالات منتشر شد.
در سال ۲۰۰۷ وایت کتاب « نقشه های درمان روایتی » ( Maps of Narrative Practice ) منتشر کرد به ۶ نوع اصلی گفتگوهای شفابخش می پردازد.
● مقدمه
زبان نه تنها وسیله بیان افکار و احساسات آدمی است بلکه در ساخت و تغییر و نگهداری واقیت های زندگی آدمی نیز نقشی اساسی بازی می کند. ما بوسیله زبان به طور کلی و با روایت به طور اخص با مفاهیم درونی و دنیای بیرون ارتباط برقرار می کنیم. دانش ما حاصل یک بافت اجتماعی است و این دانش بوسیله زبان انتقال می یابد.
انسان موجودی در جستجوی خلق و فهم معنا در زندگی است. ما اطلاعات را نه به صورت خام بلکه به صورت معناهای مختلف دریافت می کنیم.ما در هر چیزی به دنبال معنا هستیم و زبان ابزار خلق و انتقال این معناهاست. پس زبان می تواند به عنوان یک ابزار بالینی در تغییر معناهای زندگی افراد استفاده شود.
در روایت درمانی اعتقاد بر این است که افراد زندگیشان را به صورت داستان و روایت درک می کنند. یعنی در یک فرایند معناسازی مداوم بوسیله ابزار روایت که در خدمت معناسازی است خودشان را بازمی آفرینند. آنچه فلاسفه ای مانند پل ریکو و میشل فوکو بر آن تاکید کرده اند این است که ساختار زندگی انسان و ساختار روایت ها بر هم منطبق هستند و زندگی انسان را می توان به صورت روایت شناخت و بررسی کرد. از این نظر گذشته یک چیز صلب و غیر قابل تغییر نیست بلکه چیزی لست که ما از کل وقایع و لحظات به صورت داستانی ویژه گلچین کرده ایم . پس می توان گذشته را با تغییر زاویه دید و نگاه و تمرکز بر دیگر وقایع آن تغییر داد و این تغییر به تغییر زمان حال و آینده فرد منجر می شود.
درمان روایتی به عنوان عضوی از باشگاه درمان های پست مدرن بر تغییر دیدگاه های جزمی و غیر قابل انعطاف مراجعان که باعث اختلال شده است تاکید دارد و مشکل را چیزی جدا از فرد می داند که بوسیله جامعه بر وی تحمیل شده است. این رویکرد تاکید دارد که هر مشکل در حقیقت توجیه و تفسیری نادرست است مه مراجع در قالب یک داستان به خود می گوید و آنرا باور دارد.
● نظریه
انسان زندگیش را به صورت روایت درک می کند و برای تغییر زندگی انسان با روایت های زندگی وی را تغییر داد. این تغییر باید توسط خود مراجع و با کمک روایت درمانگر صورت گیرد. انسان به واسطه نیازش به خلق و درک معنا از ابزار روایت برای سازماندهی وجودش استفاده می کند و از این روی زبان روایت را به خوبی متوجه می شود. هر فرد سرگذشتی دارد و بوسیله روایت اتفاقاتی که برایش می افتد و کارهایی که انجام می دهد معنا می بخشد.
آنچه معمولا افراد به عنوان محتوای داستان خود در نظر می گیرند داستان های غالبی است که از طرف جامعه و فرهنگشان بر ایشان تحمیل می شود.انسان محصول جامعه است و نمی تواند بدون دیگران معنایی مجرد خلق کند. روایت درمانی سعی دارد این داستان های فرهنگی درونی شده را با داستان هایی شخصی تر و مقبول تر برای مراجعین جایگزین کند.
از طرفی باید خاطرنشان کرد در این رویکرد درمانگر متخصص نیست بلکه همراه و همکار مراجعان است.
● فرایند درمان
فرایند درمان شامل تغییر تفسیرهاو عقاید مراجعان نسبت به وقایع گذشته است . تفسیرهایی که می تواند زندگی را محدود کرده و سبب اختلال شود. درمان گر روایتی به فرد کمک می کند به درک وسیعتری از خود برسد و تفسیرهای محدود کننده را با داستان های جدید شخصی و ضامن رشد و لذت فردی عوض کند.
● برونی سازی
این مفهوم بر این نکته انگشت می گذارد که مشکلات جزیی از شخصیت و وجود فرد نیستند و بر وی تحمیل شده اند و درمانگر باید بوسیله یکسری جملات و توضیحات فرد را در جداسازی این مشکلات از خود کمک نماید.به این وسیله مشکلات خیلی بهتر و دقیقتر قابل بررسی هستند. مثلا به جای «شما وسواسی هستید » بگوییم «وسواس به زندگی شما چنگ انداخته است »
● پیامدهای یگانه
در این راستا با تکیه بر لحظات بزرگ و نقاط عطف زندگی فرد و خاطرات تاثیر گذاری که در لحظه حال فراموش شده اند و با تمرکز بر اهداف و رویاهای فرد برای آینده ، داستان زندگی فرد را تغییر دهیم. ما با تمرکز بر آنچه نقطه مثبت فرد بوده و بوسیله داستان غالب فرهنگی کنار گذاشته شده فرد را از عدم صحت و اعتبار داستان غالب آگاه می گردانیم و در سقوط این روایت غالب یاریش می کنیم.
● مستندات درمانی
گاهی درمانگر برای اهداف خاص درمانی برای مراجع نامه می نویسد . این نامه ها می توانند در حین درمان یا بعد اتمام دوره خوانده شوند و محتویات متفاوتی دارند که بسته به شرایط درمان با خلاقیت درمانگر تعیین می شوند. گاهی این نامه ها پست می شوند.
● شاهدان بیرونی
در درمان روایتی برای غلبه بر جزم اندیشی و توان بررسی صحیح مراجعان به جای یک نفر از یک تیم برای درمان استفاده می شود. به این صورت که این تیم که با عنوان تیم انعکاسی خوانده می شود از پشت آیینه یا به صورت صوتی در جریان درمان قرار می گیرد و بعد دربره شیوه و کیفیت و سایر موارد جلسات به درمانگر اصلی کمک می کند.
گاهی از مراجعان قبلی درمانگر به عنوان شاهدان بیرونی استفاده شده است و پس از اتمام جلسات با یا بدون حضور مراجع از ایشان درباره دریافت ها و نظراتشان مصاحبه به عمل آمده است. این کار در حضور مراجع می تواند فواید زیادی داشته باشد.
ترجمه و تلخیص : رضا طیاری آشتیانی
منبع : ویکی پدیا


همچنین مشاهده کنید