شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مفاهیم روانشناسی - آشنایی با تاریخچه و مکاتب روانشناسی ـ بخش دوم


مفاهیم روانشناسی - آشنایی با تاریخچه و مکاتب روانشناسی ـ بخش دوم
● یونگ، کارل گوستاو (۱۹۶۱ ـ ۱۸۷۵)- سوئیس
کارل گوستاو یونگ در شهر کسویل سوئیس به دنیا آمد. وی در رشته پزشکی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۱۴ از فروید جدا شد و مکتب فکری خود را با نام "روانشناسی تحلیلی" بنیاد گذاشت. یونگ مانند آدلر از تاکید بیش از حد بر غریزه‌ی جنسی نگران بود و به جای آن، لیبیدو را به عنوان انرژی تعمیم یافته زندگی، تلقی کرد. در حالی که جنسیت بخشی از این انرژی اصلی است؛ لیبیدو شامل تلاش‌هایی برای کسب لذت و خلاقیت نیز هست. نظریه یونگ یکی از پیچیده‌ترین نظریه‌های شخصیت است.
یونگ کل شخصیت را به منزله‌ی روان ( psyche) قلمداد می‌کرد.
روان از سه قسمت تشکیل شده است: من آگاه، ناخودآگاه شخصی و عقده‌های آن ( complex)، ناخودآگاه جمعی ( collective unconscious) و نمونه‌های آغازین (archetype) آن.
۱) خود یا من: بر خلاف نظر فروید که در آن فرض می‌شود تنها بخشی از خود در سطح هشیار قرار دارد، در نظریه یونگ خود تماما در سطح هشیار قرار دارد. خود در این نظریه به ما احساس هویت، تداوم واحساس من بودن می‌دهد و همانند نظریه فروید، این خود است که مسوولیت بیشتری را برای اداره کارها بر عهده دارد.
۲) ناهشیاری شخصی و عقده‌های آن: در نظریه یونگ، ناهشیار شخصی معادل مفهوم فروید از نیمه هشیار است. یونگ یک جنبه مهم ناهشیار شخصی را عقده خواند. مقصود از عقده، مجموعه‌ای از عواطف، خاطره‌ها و اندیشه‌های مربوط به موضوعی مشترک است. به عبارت دیگر، عقده‌ها شخصیت‌های کوچکتری در درون شخصیت کلی هستند و ویژگی آن‌ها اشتغال ذهنی شدید نسبت به چیزی است.
یونگ ابتدا منشاء عقده‌ها را رویدادهای ناگوار دوره کودکی می‌پنداشت. اما بعد به این نتیجه رسید که آن‌ها از تجربه‌های ژرف‌تری سرچشمه می‌گیرند. به نظر وی تجربه‌های خاصی که در تاریخ تکامل بشر از راه مکانیسم‌های توارثی از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابند،‌ بر عقده‌ها تاثیر می‌گذارند.
۳) ناهشیار جمعی و نمونه‌های آغازین آن: برخلاف ناهشیار شخصی که شامل خاطرات زندگی یک شخص است،‌ ناهشیار جمعی به قول یونگ، عبارت است از تجربه‌های اجدادی ما طی میلیون‌ها سال که بسیاری از آن‌ها ناگفته باقی مانده و یا انعکاس رویدادهای جهان ماقبل تاریخ که با گذشت هر قرن، تنها میزان اندکی بر آن افزوده می‌گردد. از نظر یونگ ناهشیاری جمعی نه تنها منشاء بسیاری از اعمال حیاتی و خلاقیت‌های ماست، بلکه مبنای رفتارهای روان رنجور و نامعقول ما نیز می‌باشد. از آن‌جایی که ناهشیاری جمعی میان تمام انسان‌ها مشترک است، می‌بینیم که در بسیاری از موارد انسان‌های مختلف تمایل دارند نسبت به موقعیت‌ها، اشکال و رمزهای خاصی که صورت‌های ازلی نام دارند، پاسخ یکسان نشان دهند.
به عقیده یونگ ناهشیار جمعی رفتار کنونی ما را هدایت می‌کند و بنابراین، نیرومندترین عامل شخصیت انسان است. در واقع ناخودآگاه جمعی رسوب روانی رشد تکامل بشر است.
اجزا و عناصر ناخودآگاه جمعی، نمونه‌های آغازین نامیده می‌شوند. آن‌ها صورت‌های ذهنی هستند که از زمان‌های قدیم تاکنون و بر پایه تجربه‌های نوع بشر جهت ایجاد هیجان‌های قوی انباشته شده‌اند. مثلا میل انسان به جاودانگی یک صورت ازلی است که در اسطوره‌ها و افسانه‌ها به صورت‌هایی مختلف منعکس شده است. برخی از نمونه‌های آغازین (صورت ازلی) عبارت‌اند از:
۱) آنیما و آنیموس: اصل دو جنسی بودن است، یعنی این که در هر انسان هم جنبه‌ها‌ی زنانگی و هم جنبه‌های مردانگی توامان وجود دارد. به جنبه‌های زنانگی در مردان "آنیما" و جنبه‌های مردانگی در زنان "آنیموس" گفته می‌شود. اگرچه یونگ قبول دارد که کیفیت دوجنسی بودن تا حدودی ناشی از کروموزم‌ها و تشریح هورمون‌های جنسی است، اما این نوع کیفیت را بیشتر حاصل تجارب نژاد زن و مرد می‌داند.
به نظر یونگ چون زن و مرد صدها هزار سال در طول تاریخ با هم زندگی کرده‌اند، این هم‌نشینی کسب خصوصیات جنس مخالف را در هر جنس سبب شده است. یونگ با کمک واژه‌های آنیما و آنیموس، عشق را توضیح می‌دهد. به نظر او معشوق کسی است که بسیار شبیه آنیما یا آنیموس پنهان در ضمیر ناخودآگاه ماست. اهمیت آنیما و آنیموس برای سلامت روان در آن است که هر دو باید بیان شوند. یعنی مرد باید ویژگی‌های زنانه خود (نظیر ملایمت) و زن خصایص مردانه خود (چون رقابت) را همراه با خصوصیات جنسی خود بروز دهد. تا شخص هر دو جنبه خود را بیان نکند، نمی‌تواند به شخصیت سالم دست یابد.
۲) سایه: "سایه" نیرومندترین نمونه آغازین و بالقوه زیان‌بخش است. زیرا همان وجه شیطانی و حیوانی ابتدایی بشر است. این نمونه آغازین، تقریبا معادل واژه "نهاد" در نظریه فروید است. با این تفاوت که در نظریه یونگ "سایه" به صورت دوقطبی از بهترین تا بدترین جنبه‌های طبیعت آدمی توصیف می‌شود. به عبارت دیگر تا "شر" وجود نداشته باشد، آدمی نخواهد دانست "خیر" چیست.
۳) پرسونا یا ماسک: صورت اجتماعی فرد است که توسط جامعه بر او تحمیل می‌شود و جامعیت اصلی فرد در زیر این نقاب قرار دارد.
از دیگر مفاهیم یونگ، "برون‌گرایی" و "درون‌گرایی" است. یونگ معتقد بود که افراد در تعامل با یکدیگر دو نوع طرز تلقی و جهت‌گیری متفاوت (یعنی برون گرایی و درونگرایی) را از خود نشان می‌دهند. البته همیشه هر دو طیف وجود دارد، اما شخص متمایل‌تر به یک گرایش است. در حالت درونگرایی، جهت‌گیری اصلی فرد به درون و به جانب خویشتن است. فرد درونگرا دودل، متفکر و محتاط است. فرد برون‌گرا به بیرون و به جهان خارج گرایش دارد. از نظر اجتماعی درگیر می‌شود و فعال و متهور است. درون‌گرایی و برون‌گرایی بر روی چهار کارکرد یعنی تفکر، احساس عاطفی، حواس و شهود اثر گذاشته و باعث پیدایش هشت روش مختلف یا تیپ‌های شخصیتی برای ارتباط با جهان خارج و نتیجه‌گیری از تجربه‌های فرد می‌شوند. در زیر به خلاصه‌ای از این هشت تیپ شخصیتی اشاره می‌شود.
▪ برون‌گرای متفکر: منطقی، واقع بین، متعصب
▪ برون‌گرای احساسی: عاطفی، حساس، معاشرتی، بیشتر مختص زنان است تا مردان.
▪ برون‌گرای حسی: معاشرتی، لذت‌جو، سازش‌پذیر
▪ برون‌گرای شهودی: خلاق، از توانایی برانگیختن دیگران برخوردار است.
▪ درونگرای متفکر: به عقاید بیشتر از افراد علاقمند است.
▪ درون‌گرای احساسی: تودار، خویشتن‌دار؛ اما از توانایی هیجان عمیق برخوردار است.
▪ درون‌گرای حسی: در ظاهر بی‌اعتنا و خشک، ‌خود ‌را در ‌فعالیت‌های‌ هنر‌شناختی ابراز می‌کند.
▪ درون‌گرای شهودی: با ناهشیار بیشتر از واقعیت روزمره ارتباط دارد.
تدوین:
سیدعلی اصغرحسینی
دانشجوی کارشناسی ارشد روان‌شناسی، دانشگاه تربیت معلم
خبرنگار روانشناسی سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران
منابع:
۱ـ ساعتچی، محمود، نظریه‌پردازان و نظریه‌ها در روانشناسی. سخن ۱۳۷۷.
۲ ـ شولتز. دوآن. روانشناسی کمال. ترجمه گیتی خوشدل. نشر نو ۱۳۶۶.
۳ ـ شولتز و شولتز. نظریه‌های شخصیت. ترجمه سید محمدی. ویرایش ۱۳۸۶.
۴ ـ ورنون نوردبی ‌و تالوین هال. راهنمای نظریه‌های روانشناسان بزرگ. ترجمه احمد به‌پژوه . رشد ۱۳۶۹.
انتهای پیام
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید