جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

یک انتخاب و هزار بحران


یک انتخاب و هزار بحران
چهارم نوامبر، آمریکایی‌ها چهل‌وچهارمین رئیس‌جمهور خود را در میان موجی از بحران‌های اقتصادی انتخاب می‌کنند؛ بحران اقتصادی بی‌سابقه‌ای که آخرین‌بار آمریکایی‌ها را در سال ۱۹۲۹ در شوکی عجیب فرو برد. هر دو نامزد ورود به کاخ سفید سناتورهایی هستند از دو ایالت متفاوت با تجربه‌ اجرایی اندک. بنابراین توانایی هر دو نفر در حل این بحران بی‌شک دغدغه اصلی شعارهای انتخاباتی طرفین است.
هنوز اندکی از آغاز این رقابت نگذشته ‌بود که بسیاری از ناظران و مفسران بین‌المللی پیش‌بینی کردند که عراق محور اصلی مناظره جمهوریخواهان و دموکرات‌ها در این انتخابات است. در دقیقه ۹۰ همه پیش‌بینی‌ها اشتباه از کار درآمد. عراق، جای خود را به بحران مالی بی‌سابقه‌ای بخشید. در یک نگاه اجمالی این تغییر محور باید به نفع باراک اوباما و دموکرات‌های مدافعش باشد. در تمامی نظرسنجی‌ها رای دهندگان آمریکایی سیاست‌های اقتصادی اوباما را بسیار قوی‌تر و کارآمدتر از استراتژی‌های جان مک‌کین می‌دانند.
در عوض جمهوریخواهان و در رأس آنها جان مک‌کین گوی سبقت را از باراک اوباما در حوزه مسائل امنیتی ربوده‌اند. پس از کنگره جمهوریخواهان در اوایل ماه سپتامبر نتیجه نظرسنجی‌ها دال بر برتری مک‌کین بر اوباما بود، اما بحران مالی به نفع اوباما تمام شد. مک‌کین نه‌تنها نتیجه مساوی را متحمل شد که برگ‌های برنده را هم واگذار کرد. با وجود آنکه اوباما و مک‌کین هر دو از طرح تزریق بودجه ۷۰۰ میلیارد دلاری حمایت کردند، اما همچنان فاصله میان این دو نفر در تدوین استراتژی‌ها مشهود بود.
اوباما نه‌تنها نخستین نامزد دو رگه آفریقایی‌- آمریکایی این حزب بود بلکه یکی از جوان‌ترین کاندیدا‌هایی است که تاکنون برای ورود به کاخ سفید دورخیز کرده است. مک‌کین اما سرباز کهنه‌کاری است با دو دهه تجربه حضور در سنا. پیروزی او به معنای ورود مسن‌ترین رئیس‌جمهوری تاریخ آمریکا به کاخ سفید است. دو مرد عرصه این انتخابات نه‌تنها در حوزه تجربه‌های سیاسی متفاوتند بلکه در حوزه خلق و ‌خوی‌های شخصی هم هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند. مک‌کین مرد پایبند به ارزش‌های سنتی است؛ سناتوری که به اشتیاقش برای نشان دادن عکس‌العمل سریع افتخار می‌کند.
سرباز کهنه‌کار آمریکایی جای تصمیم‌های ذهنی را به عملکرد‌های عینی می‌بخشد. به همین دلیل بود که همزمان با داغ شدن بحث بحران مالی در یک لحظه تصمیم به نیمه‌کاره رها کردن تبلیغات انتخاباتی گرفته و به واشنگتن بازگشت. هر چند این تصمیم در جلب محبوبیت عمومی چندان هم موثر نبود چراکه جمهوریخواهانی که مک‌کین داعیه‌دار رهبری آنهاست پیش از مشورت با او مخالفت خود را با طرح تزریق بودجه اعلام کرده‌بودند.
مک‌کین پیش از این هم در مواقع لزوم در قامت مردی انعطاف‌پذیر بروز یافته است. سال ۲۰۰۷ بود که بسیاری به‌راحتی از کنار احتمال کاندیداتوری او گذشتند. درست هنگامی که همگان به دنبال چهره‌ای جدید در میان جمهوریخواهان بودند، مک‌کین دوباره ظهور کرد؛ ظهوری که برگ کاندیداتوری جمهوریخواهان را به دستش داد. پس از آن انتخاب سارا پی‌لن به عنوان معاونش تمامی معادلات این رقابت را برهم زد. باراک اوباما در حالی که سخنوری ا‌ست چیره‌دست، تبحر خاصی در پاسخگویی آرام و مملو از خونسردی به بحران‌های پیش‌روی دارد. چه ‌آن زمان که بحث رقابت درون حزبی او با هیلاری کلینتون مطرح بود و چه در زمان ظهور بحران مالی، اوباما همان شخصیت خونسرد را حفظ کرد.
زمانی که کشیش کلیسای مورد حمایت او آن رسوایی انتخاباتی را به بار آورد اوباما به جای هرگونه عقب‌نشینی به ایراد سخنرانی کاملا استثنایی در خصوص اخلاق در رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا پرداخت. هرچند بودند درمیان طرفداران اوباما چهره‌هایی که انتظار واکنشی احساسی‌تر از او در قبال این انتقادات را داشتند. ناظران انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده چه از طیف نخبگان باشند و چه از طبقه متوسط، نباید غرق در نتیجه نظرسنجی‌های متفاوت شوند. روسای‌جمهور آمریکا توسط شورای منتخبان تایید می‌شوند (هر ایالتی از راه منتخبان، نمایندگانی برابر با شمار نمایندگانش راهی این شورا می‌کند تا رسما رئیس‌جمهور منتخب را منصوب کنند).
بدین ترتیب حتی کوچک‌ترین ایالت‌ها هم دو سناتور در این شوراها دارند. این روند به حضور بیش از اندازه نمایندگان ایالت‌های غربی که عمدتا جمهوریخواه هستند، می‌انجامد. در سال ۲۰۰۰ این ال‌گور بود که در تمامی نظرسنجی‌ها از جورج دبلیو بوش پیش افتاده‌بود، اما در نهایت رای شورای منتخبان جورج بوش جمهوریخواه بود. بدین ترتیب رقابت این دو نفر بر تلاش برای به‌دست آوردن آرای ایالت‌هایی متمرکز شد که می‌توانستند در تغییر رای شورای منتخبان نقشی ایفا کنند.
در انتخابات ۲۰۰۸ اوباما و مک‌کین به دنبال به تصویر کشیدن توانایی خود در حل بحران اقتصادی در همین ایالت‌های جنجالی هستند. از تمامی این تبصره‌ها و محدودیت‌های قانونی که بگذریم همیشه احتمال تغییر نتیجه بازی در دقیقه نود وجود دارد. تنها یک اشتباه در همین چند روز باقیمانده، می‌تواند برگ برنده را به رقیب واگذار کند. این اتفاق یک بار در سال ۱۹۷۶ و در جریان رقابت رئیس‌جمهوری وقت جرالد فورد و جیمی کارتر رخ داد. حادثه دیگری که می‌تواند سکه را به نفع یکی از طرفین برگرداند ظهور مجدد پدیده‌ای است به نام تروریسم؛ دغدغه‌ای که می‌تواند خط بطلانی بر تمامی بحران‌های مالی کشیده و بار دیگر بحث امنیت ملی را مطرح کند، اتفاقی که بی‌شک به نفع جمهوریخواهان خواهد بود.
در سال ۲۰۰۴ تنها چند روز پیش از برگزاری انتخابات بود که اسامه بن لادن در نواری ویدئویی ایالات متحده را تهدید کرد؛ هشداری که منجر به شکست جان کری و بازگشت بوش به کاخ سفید شد. برای اسامه بن لادن سیاست‌های ضد تروریستی تند و تیز جورج بوش بیش از استراتژی‌های نرم و تدریجی جان کری به کار می‌آمد. این‌بار هم بسیاری بر این باورند که اوباما چهره‌ای منفور نزد رهبر القاعده است. نتیجه‌ آخرین نظرسنجی بی‌بی‌سی که در آن ۲۲ کشور شرکت داده‌شدند، حاکی از این‌ است که اگر جهانیان می‌توانستند در این انتخابات شرکت کنند اوباما برنده بی‌چون‌وچرای این رقابت بود. البته میزان حمایت بین‌المللی از اوباما در کشورهای متفاوت اختلافات فاحشی دارد. در کنیا که زادگاه پدر اوباماست او از محبوبیت ۸۲ درصدی برخوردار است.
در هند این رقم اما به ۹ درصد می‌رسد. آمریکایی‌ها دخالت کشورهای خارجی در انتخابات خود را نمی‌پسندند. زمانی که تابستان گذشته ۲۰۰‌هزار اروپایی میزبان باراک اوباما در برلین بودند جمهوریخواهان، سناتور دموکرات را به باد انتقاد گرفتند که اروپایی‌ها را بر طبقه کارگر کشور خود ترجیح می‌دهد. از سوی دیگر نتیجه آخرین نظرسنجی داخلی در ماه سپتامبر باز هم به نفع اوباما تمام شد. در این نظرسنجی از سوال شوندگان خواسته شد سه اولویت خود در عرصه سیاست خارجی را مطرح کنند. ۸۳ درصد از شرکت‌کنندگان به دنبال بهبود وجهه کشورشان در سطح بین‌المللی بودند.
بی‌شک انتخاب یک کاندیدای سیه‌چرده دورگه می‌تواند سیاست‌های خشن اعمال شده توسط جورج بوش را تلطیف کند. در این میان هستند نخبگانی که اوباما را مرد مناسبی در عرصه سیاست‌های نرم می‌دانند، اما نه رئیس‌جمهوری که از عهده بحران‌های نفسگیر برآید. ماکیاولی جمله معروفی دارد با این مضمون که مردم باید از یک شاهزاده بترسند نه اینکه او را دوست داشته باشند. شاید این جمله ماکیاولی درست باشد، اما او هم فراموش کرده است که متضاد عشق، ترس نیست که نفرت است. البته ماکیاولی بارها تصریح کرده است که یک رهبر باید از تنفر ملتش بهراسد.
زمانی که مرز میان سیاست نرم و رهبری روزهای سخت کمرنگ می‌شود در دست گرفتن سکان هدایت یک کشور سخت‌تر است؛ همان تجربه تلخی که بوش با حمله به عراق در کارنامه خود ثبت کرد. بی‌شک مک‌کین و اوباما هر دو مرد روزهای سخت هستند که اگر غیر از این بود در جایگاه امروز نایستاده بودند. اما زمانی که در دنیای سیاست سخن از احساسات، هوش، ذکاوت و توانایی ربودن قلب‌ها به میان می‌آید، اوباما بر مک‌کین برتری دارد. تصمیم با رای‌دهندگان آمریکایی است که کهنه سرباز جنگ ویتنام را انتخاب کنند یا در چهارم نوامبر با حضور در پای صندوق‌های رای مردی را برگزینند که در یک دست راهکاری برای حل بحران اقتصادی دارد و در دست دیگر احساساتش را در مقام قضاوت گذاشته است.
جوزف اس نای
ترجمه:سارا معصومی
جوزف اس نای پروفسور مدرسه کندی هاروارد و نویسنده مقالات متعدد در حوزه بین‌الملل است .
منبع : روزنامه کارگزاران