دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

واقعیات نفوذ لابی اسراییل در دولت آمریکا


واقعیات نفوذ لابی اسراییل در دولت آمریکا
نوشتار حاضر به ارائه گزارشی از روزنامه واشنگتن پست با موضوع در جست‌وجوی واقعیات نفوذ لابی اسراییل بر دولت آمریکا می‌پردازد که از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد.
گلین فرانکلین نویسنده گزارش مفصل واشنگتن پست با عنوان در جست‌وجوی واقعیات نفوذ لابی اسراییل بر واشنگتن و دولت آمریکا، گزارش خود را با چگونگی شکل‌گیری این گروه با نفوذ در آمریکا آغاز می‌کند. همه آن‌چیزی که دیوید بن گوریون می‌خواست ۱۵ دقیقه از وقت فرانکلین روزولت رییس جمهوری وقت آمریکا بود.بن گوریون که پدر و بنیانگذار اسراییل است، یکی از رهبران تسخیرناپذیر قرن بیستم بود که در دسامبر ۱۹۴۱ با آرزوی ارایه مستقیم طرح تشکیل حکومت یهودی به رییس جمهوری آمریکا به واشنگتن سفر کرد.
او برای ۱۰ هفته در هتل قدیمی امباسادور اقامت گزید و در این مدت به نوشتن نامه و گزارش و ارایه آن به میریام کوهن وزیر مورد علاقه آمریکایی خود پرداخت، البته او هرگز فرصت دیدار با رییس جمهوری آمریکا را نیافت.
واشنگتن پست در ادامه با اشاره به گذشت ۶۴ سال از آن زمان می‌نویسد: در کنفرانس خبری ماه مه که در کاخ سفید برگزار شد، جرج بوش رییس جمهوری آمریکا در کنار ایهود اولمرت دوازدهمین نخست وزیر اسراییل ایستاده بود. بوش پس از جلسه دو ساعته با اولمرت، بار دیگر بر روابط عمیق و پایدار اسراییل و آمریکا تأکید کرد و اولمرت را فردی متعهد به صلح خواند. پس از آن نیز بوش و الومرت در نشستی خصوصی و بدون حضور دستیاران به مذاکره با یکدیگر پرداخته و در نهایت برای صرف شام، راهی شدند. روز بعد نیز نخست وزیر اسراییل در نشست مشترک کنگره آمریکا به ایراد سخنرانی پرداخت که در آن برخی از اعضای کنگره ۱۶ بار به صورت ایستاده سخنان اولمرت را قطع کرده و او را مورد ستایش قرار دادند.
فرانکلین می‌نویسد: البته استقبال از سخنان الولمرت درکنگره بدان معنی نیست که نخست وزیر کنونی اسراییل یک فرمانده قدرتمند‌تری نسبت به گوریون است چرا که فاصله زیادی به او دارد. بلکه این استقبال ناشی از قدرت لابی یهودی در آمریکا است. این در حالی است که اسراییل سالانه حدود سه میلیارد دلار کمک مالی مستقیم خارجی آن هم از آمریکا دریافت می‌کند.
حال آنکه هیچ کشوری به اندازه اسراییل این میزان کمک مالی خارجی دریافت نمی‌کند. در وزارت امور خارجه آمریکا مکان محرمانه‌ای وجود دارد که محل نگهداری توافق‌نامه‌های نظامی‌، اقتصادی و دیپلماتیک با اسراییل است. آمریکا به اسراییل در بخش نظامی به عنوان یک عضو ناتو می‌نگرد و در مسایل نظامی نیز مانند یک کشور همیسایه از تسهیلات واشنگتن منتفع می‌گردد.
بوش اخیرا بار دیگر متعهد شده در صورتی که اسراییل مورد حمله قرار گیرد آمریکا به حمایت از آن خواهد پرداخت. در کنگره نیز لابی اسراییل از حمایت قاطع نمایندگان و سناتورها برخوردار است. واشنگتن پست بدون اشاره به این موضوع که بخش عمده رسانه‌های همگانی و حتی مؤسسات نظرسنجی آمریکا نیز در اختیار همین گروه آیپک است، به نتایج یک نظرسنجی اشاره کرده و می‌نویسد: برخی نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌دهد حمایت‌های عمومی از اسراییل بسیار قوی است، این مسأله پس از حملات ۱۱ سپتامبر افزایش یافته است.
یک معادله بسیار پر طرفدار این گونه است: اسراییلی‌ها برابر با انسان‌های خوب هستند و عرب‌ها نیز برابر با تروریست‌. جاش بلاک سخنگوی کمیته آمریکایی روابط عمومی اسراییل موسوم به آیپک به واشنگتن پست گفته است: امروزه کار کردن در کنگره همانند فشار آوردن به یک در باز است. واشنگتن پست بلافاصله می‌نویسد: البته آمریکایی‌ها این مسأله را یک واقعه خوب نمی‌دانند. در ماه مارس دو نفر از اساتید علوم سیاسی مشهور آمریکا به نام‌های استفان والت از دانشگاه هاروارد و جان میرشیمر از دانشگاه شیکاگو با انتشار تحقیقی ۴۲ صفحه‌ای که دارای استنادات بسیار قدرتمندی بود، اعلام کردند حمایت‌های دولت بوش از اسراییل و تلاش‌های مربوط به ترویج دمکراسی در خاورمیانه باعث ناراحتی افکار عمومی ارعاب و مسلمانان شده و در نتجه امنیت آمریکا را به مخاطره انداخته است.
نویسنده واشنگتن پست نوشته است: این اساتید مدعی هستند روابط صمیمی ما با آیپک هم خطرناک است و هم بی‌سابقه، در بخشی از مقاله آنها آمده است دیگر گروه‌ها نیز توانسته‌اند سیاست‌های خارجی ما را تحت تأثیر قرار دهند، ولی هیچ لابی نتوانسته است سیاست‌های آمریکا را از آنچه منافع ملی صدق می‌کند تا این اندازه تغییر داده باشد. واشنگتن پست می‌نویسد: این دو استاد مشهور آمریکایی همچنین نوشته بودند یکی از دلایل اصلی آغاز جنگ عراق نفوذ لابی اسراییلی بود و همین لابی هم اکنون با استفاده از تمامی استراتژی‌های خود در حال اعمال فشار به دولت آمریکا است تا با ایران نیز به صورت سلطه‌جویانه و متخاصمانه برخورد کند و به این ترتیب در نهایت دشمنان اسراییل تضعیف و یا از بین بردن بروند و اسراییل از آزادی عمل بیشتری برای رویارویی با فلسطینیان برخوردار شود به گونه‌ای که بیشتر جنگ‌ها، کشتارها، بازسازی‌ها و پرداخت خسارت‌ها توسط آمریکا انجام گیرد. این روزنامه آمریکایی نوشته است، به اعتقاد این دو استاد مشهور، این یک توافقنامه شیرین برای اسراییل و یک توافق‌نامه بسیار بد برای آمریکا است.
واشنگتن پست تصریح دارد: عده‌ای از منتقدان لابی اسراییل در آمریکا تلاش این دو استاد علوم سیاسی را ستوده و آن را هوای تازه توصیف کردند. نورمن سولومون از فعالان ضد جنگ و منتقدان رسانه‌ای در گزارشی در روزنامه بالتیمور سان در خصوص تحقیق این دو استاد نوشت: این تحقیق با دقت زیادی سرپوش موجود بر موضوعی را که طی دهه‌های گذشته بسته نگاه داشته شده، برداشته است. نویسنده واشنگتن پست تصریح می‌کند: البته نسل‌ها است که تصور اینکه ریاکاری یهودیان قدرتمند منافع ملی آمریکا را برای دستیبابی به اهداف خود تسخیر کرده‌اند و این شرایط باعث برانگیخته شدن احساسات ضد صهیونیستی درسراسر جهان شده و حامیان اسراییل نیز مدعی هستند این تحقیق چنین ادعاهایی را مطرح ساخته است. آلن در شویتز از طرفداران سرسخت یهودی و عضو آبیک که واشنگتن پست او را نویسنده، وکیل و استاد دانشگاه‌ هاروارد معرفی کرده، گفته است: این تحقیق مملو از تفسیرهای متعصبانه است که در آنها یهودیان و اسراییل انگشت نما شده‌اند. ابراهم فاکسمن مدیر اتحادیه ضد بدنامی نیز اظهار داشت: تحقیق والت و میرشیمر اساسا و به اشتباه یهودیان را مسوول جنگ عراق می‌داند.
دانیل آیالون سفیر اسراییل در آمریکا نیز که پیش از این به صورت علنی نسبت به این تحقیق واکنش نشان نداده بود،‌اکنون آن را مفاسد ، سطحی و در هم خواند که تنها تلفیقی از یاوه‌گویی‌ها و زباله‌های قدیمی است که باید به فراموشی، یعنی جایی که تعلق دارد سپرده شود. در همینحال والت و میرشیمر نیز در واکنش به این مسأله تأکید می‌:نند که واقعیات و استدلال آنها همچنان معتبر سات و واکنش‌های انتقاد‌آمیز و توهین آمیز آنها تقریبا یکی از نقاط اصلی ادعای آنها را تأیید می‌کند یعنی لابی اسراییل یک گاو مقدس است که اگر شخصی به خود اجازه دهد از آن انتقاد کند، این خطر را برای خود بوجود آورده که از او به عنوان یک ضد صهیونیست یاد شود، واشنگتن پست نوشته است: این دو استاد مشهور در مقدمه تحقیق خود گفته بودند لابی یهودی در قدرت خود اقراق می‌کند و سپس به هر کسی که از آن انتقاد نماید، حمله می‌کند.
این روزنامه آمریکا می‌نویسد: در حقیقت این تحقیق این سؤال‌ها را به وجود آورده که به راستی لابی اسراییلی تا چه اندازه قدرتمند است ،‌ نقش آن در طراحی جنگ عراق چه بود و آیا هم اکنون برای اجرای همین سیاست در قبال ایران تلاش می‌کند و آیا واقعا این گروه این اندازه ریاکار است و در نهایت اینکه این لابی به چه کسی تعلق دارد.
واشنگتن پست در ادامه به برخی افراد و راه‌های نفوذ آنها اشاره می‌کند و می‌افزاید: موریس آمیتای فردی است که دفتر او در ساختمانی است که رایزنان پارلمانی از چندین گروه لابی دولتی، پیمان کاران دفاعی و اتحادیه گاز آمریکا در آن حضور دارند و همگی در تلاش هستند تا اعضای کنگره آمریکا و کارکنان آنها را تحت تأثیر اهداف خود قرار دهند. آمیتای که هم اکنون یک شرکت حقوقی را اداره می‌کند، فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد است که هفت سال را به عنوان دیپلمات وزارت امور خارجه آمریکا و شش سال دیگر را به عنوان دستیار قانون‌گذار فعالیت کرده بود تا اینکه در سال ۱۹۷۴ از او خواسته نشد مدیر اجرایی آیپک را بر عهده گیرد. آیپک در اوایل دهه ۱۹۵۰ توسط یک روز‌نامه‌نگار کانادایی به نام آی ال کنن و با بودجه‌ای که توسط تعدادی از گروه‌های یهودی تأمین شده بود، تأسیس شد. کنن از حامیان خستگی‌ناپذیر اسراییل در دهه ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰ بود.
زمانی او برای دلارها و رأی علیه لابی قدرتمند و متعهد نفتی‌ها یعنی قانون‌گذارانی همچون ویلیام فولبرایت که ریاست کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا را بر عهده داشت، می‌جنگید. فولبرایت فردی بود که حمایت‌های آمریکا از اسراییل را به عنوان یک اشتباه جدی که ثبات منطقه‌ را تهدید می‌کرد، توصیف کرده بود. در نهایت جنگ شش روزه ۱۹۶۷ نقطه تحول بود.
رهبران عربی با اعتماد به نفس کامل از ریختن یهودیان در دریا سخن می‌گفتند واین نگرانی ایجاد شده بود که هولوکاستی دیگر بوقوع خواهد پیوست ولی اسراییل در حمله‌ای پیشگیرانه به مصر و سوریه در این جنگ پیروز شد و بسیاری از یهودیان آمریکایی از پسر عمومی ستیزه جوی خود در خاورمیانه حمایت کردند. البته بسیاری از غیریهودیان نیز اسراییل را به عنوان جزیره کوچکی از دمکراسی در دریای دیکتاتورهای عرب تصور و به حمایت از آن پرداختند. آمیتای در گفت و گو با خبرنگار واشنگتن پست گفت:
به خاطر می‌آورم در ابتدا تمایلی به در اختیار گرفتن ریاست این سازمان نداشتم و در نهایت بر غم و میل باطنی خود با این کار موافقت کردم. او در نهایت بودجه و تعداد کارکنان ایپاک را سه برابر کرد، ولی استراتژیک‌ترین تصمیم او انتقال دفتر این سازمان از نزدیکی کاخ سفید به نزدیکی ساختمان کنگره بود زیرا او وزارت امور خارجه و دیگر ساخه‌های قوه مجریه را محلی خصومت‌آمیز برای اسراییل دید و کنگره آمریکا را یک متحد طبیعی، محاسبه این مسأله نیز چندان دشوار نبود زیرا در قوه مجریه تنها دو مقام (رییس جمهور و معاون او) هستند که توسط مردم انتخاب می‌شوند، ولی در کنگره آمریکا ۵۳۵ نفر وجود داشتند و به این ترتیب او فرصت‌ها و هدف‌های بیشتری را از این طریق می‌تونست دنبال کند. تجربه شخصی آمیتای و روابط وی با کنگره ، گروهی کک از کارکنانی سخت کوش همچون وولف بلیتزر مجری شبکه سی.ان.ان و کنت وولاک مدیر مؤسسه دمکراتیک ملی را گرد هم آورد تا به موفقیت‌های او کمک کنند.
ولی در حقیقت بزرگترین سرمایه او چندین هزار عضو قدرتمند بود که برای آنها، اسراییل تنها یکانگیزه نبود، بلکه یک مأموریت مقدس تلقی می‌شد. آمیتای می‌گوید: دلیل اصلی اینکه آیپک این اندازه مؤثر است این است که مردم ما بسیار مشتقا هستند و این بخاطر وابستگی آنها به اسراییل است. آیپک یکی از شناخته شده‌ترین گروه‌هایی است که حمایت از اسراییل را هدف اصلی خود ساخته‌‌اند.
این گروه‌ها شامل کمیته و کنگره آمریکایی یهودیت، اتحادیه ضد بدگویی و کنفرانس رؤسای سازمان‌های بزرگ یهودی آمریکا است ولی در حقیقت آیپک قدرت اصلی در واشنگتن است. واشنگتن پست در ادامه نوشته است: اسراییل در روزهای اولیه حایت خود در حقیقت بچه پرورشی لیبرال دموکرات‌ها بود که وابستگی زیادی به یهودیان آمریکا داشت ولی این مسأله با روی کار آمدن مناخیم بگین نخستین نخست وزیر است میانه اسراییل در اواخر دهه ۱۹۷۰ تغییر کرد. او با جری فالول و دیگر محافظه‌کاران مسیحی که معتقد بودند حاکمیت یهود بر سرزمین مقدس به بازگشت دوباره حضرت مسیح کمک خواهد کرد یک ائتلاف عملی تشکیل داد.
دولت رونالد ریگان نیز اسراییل را به عنوان یک متحد جنگ سرد و توازنی در برابر کشورهای سوریه و عراق که از مشتریان شوروی بودند یافت. اسراییلی‌ها شدیدا به حمایت‌های سیاسی و کمک‌های مالی که جامعه یهودیان آمریکا در اختیار آنها قرار می‌داد، متکی بودند. آمریکایی‌ها در عین حال همچنان بلاتکلیف بودند و نسبت به آن دسته از یهودیانی که تمایل داشتند برای اسراییل پول بفرستند ولی نمی‌خواستند خود به اسراییل بازگردند و یا فرزندان خود را به آنجا بفرستند، اهانت می‌کردند.
هدف اصلی بن گوریون بازگرداندن یهودیان به سرزمین خود پس از ۲۰۰۰ سال تبعید بود! ولی وجود اسراییل و نیاز عاجل آنها باعث حمایت یهودیان آمریکا از اسراییل و ایجاد احساس وابستگی شد که در نهایت وزن سیاسی آنها را در جامعه آمریکا بهبود بخشید. آرتور هرتزورک فقید که یک خاخام و تاریخ نویس یهودی بود و ریاست کنگره یهودی آمریکا را بر عهده داشت، زمانی گفته بود پیش از بوجود آمدن اسراییل یهودیان در مراسم شام کاخ سفید به عنوان فرد حضور می‌یافتند ولی پس از آن، آنها به عنوان یهودیان در این مراسم شرکت می کردند.
واشنگتن پست نوشته است: هنری سیجمن که زمانی مدیر اجرایی کنگره آمریکایی یهودیان بود و هم اکنون مدیر پروژه آمریکا ـ خاورمیانه در شورای روابط خارجی آمریکا است، می‌گوید: یک نیروی محرکه‌ای وجود دارد که زندگی یهودیان را به گونه‌آی هماهنگ سازد که گویی یک سازمان مدافع تشکیل شده است که از یک گروه آسیب‌پذیر حمایت کند. این خود نوعی فرهنگ قربانی شدن را ایجاد می کند و گاهی باعث جلب انسان‌هایی می‌شود که احساس می‌کنند آنها نیز قربانی شده‌اند.
آمیتای در سال ۱۹۸۰ از سمت خود در آیپک کناره‌گیری کرد تا یک گروه لابی حقوقی برای پیمان‌کراان دفاعی تشکیل دهد. البته او هرگز تلاش خود برای منافع اسراییل را متوقف نکرد و با تشکیل شورای روابط عمومی واشنگتن، یک آیپک مخصوص به خود تأسیس نمود . پس از وی نیز توماس داین ریاستاین سازمان را بر عهده گرفت و آیپک با گسترش فعالیت‌های خود و اندازه این سازمان ادامه داد. به گونه‌ای که در دهه ۱۹۸۰ نفود و اندازه این سازمان به صورت بسیار گسترده‌ای افزایش یافت و این گروه موفقیت‌های سیاسی چشمگیری بدست آورد. در این دوران بودجه‌هایی که توسط آیپک هزینه می‌شد ، توانست پال فیندلی نماینده جمهوری‌خواه ، پیت مک کلوسکی از کالیفرنیا و سناتور چارلز پرسیاز ایلینویز را که همگی از منتقدان اسراییل و حامیان کشورهای عربی بودند، شکست دهد.
فیندلی می‌گوید: آرمیتا برغم اینکه از سیاست‌های اسراییل انتقاد می‌کرد ولی همواره با کمک‌های آمریکا به اسراییل موافق بود، ولی گناه اصلی او این بود که مدام با یاسر عرفات رهبر فقید تشکیلات خودگردان فلسطین دیدار می‌کرد و یک بار او را مدافع بزرگ حقوق بشر خوانده بود. فیندلی در انتخابات سال ۱۹۸۲ هدف قرار گرفت و این بار شکست خورد. دو سا ل پس از آن نیز چارلز پرسی در برابر پال سیمون شکست خورد زیرا حامیان اسراییل مبلغ یک میلیون و ۸۰ هزار دلار به صورت مستقیم به ستاد تبلیغاتی سیمون کمک کرده بودند. فیندلی می‌گوید: پس از آن بود که من واقعا احساس کردم ردای ارعاب کاملا مطمئن عمل کرده است.
چرالز پرسی نیز به دوستان خود گفته بود، آمیتای را شخصا مسوول شکست خود در انتخابات می‌داند. آمیتای می‌گوید در حقیقت من واقعا نمی‌دانستم که این قدر قدرتمند هستم. ما فقط همان کاری را کردیم که هر گروه رایزنی در این شهر انجام می‌دهد. از دوستان خود حمایت کردیم و سعی کردیم دشمنان را شکست دهیم. واشنگتن پست در ادامه نوشته است: لابی اسراییل بخصوص آیپک بعدها به اتحادیه ملی تفنگداران سیاست خارجی معروف شدند. عده‌ای جنگجو و سرسخت که از این نام استفاده کرده و امتیاز گرفتند ولی از برخی جهات این گروه قدرتمند‌تر بود. حمایت اتحادیه ملی تفنگداران عمدتا محدود به جمهوری‌خواهان جناح راست و دمکرات‌های روستای می‌شد، ‌ولی آیپک توانسته بود به درون هر دو حزب آمریکا نفوذ کند تا اینکه زمانی بیش از حد پیش رفت. در سال ۱۹۹۱ هنگامی که بوش پدر رییس جمهوری آمریکا بود، واشنگتن ارتش عراق را از کویت خارج کرد. آنگاه بوش و جیمز باکر وزیر امور خارجه وقت آمریکا توجه خود را به درگیری اعراب و اسراییل جلب کردند. در آن زمان آنها در حال اعمال فشار به دو طرف برای دستیابی به توافقنامه تاریخی صلح در کنفرانس مادرید بودند، ولی با مسأله‌ای روبرو شدند که این نگرانی را بوجود آورد که پیش از آغاز نشست، این کنفرانس از هم پاشیده شود. در آن زمان اسحاق شامیر نخست وزیر تندروی اسراییل بود که پیش از اعلام استقلال اسراییل از رهبران یکی از کوچکترین و افراطی‌ترین فرقه‌های شبه نظامی صهیونیستی بود.
او که با موجی از مهاجران یهودی از شوروی در حال فروپاشی مواجه بود، به دنبال ۱۰ میلیارد دلار وام از واشنگتن بود تا بتواند برای این مهاجران مسکن تهیه کند. البته بوش و باکر می‌تواستند شامیر به آنها قول بدهد که از این وام برای گسترش ساخت شهرک‌های یهودی‌نشین که اسراییل در کرانه باختری و نوار غزه اشغال کرده ، استفاده نکند. البته این قولی بود که شامیر نمی‌خواست به آمریکا بدهد. او به آیپک دستور داد این وام را برغم مخالفت دولت آمریکا از طریق کنگره دریافت کند. به این ترتیب بود که آیپک بیش از هزار نفر از اعضای خود را به کنگره اعزام کرد تا به رایزنی با نمایندگان مردم آمریکا بپردزاند.
بوش نیز در یک کنفرانس خبری با حمله مستقیم به این گروه گفت: در برابر برخی نیروهای سیاسی قدرتمند، من شنیده‌ام که بیش از یک هزار نفر از رایزنان به کنگره رفته‌اند و برای حل مسأله از سوی دیگر تلاش می‌کنند. رهبران آیپک به شامیر گفته بودند به اندازه کافی در مجلس نمایندگان و سنا رأی در اختیار دارند که می‌توانند تصمیم بوش را باطل کنند ولی این اظهارات بوش همانند یک چراغ جوشکاری ، بادکنک آنها را منفجر کرد. طی چند روز رهبران مجلس نمایندگان و سنا از آیپک خواستند از موضع خود عقب‌نشینی کند و به این ترتیب حمایت‌ها از آن کاهش یافت.
البته چیزی که بیشتر از این باعث تعجب شامیر شده بود فرار متحدان آمریکایی‌ وی از او بود زیرا آنها دوست نداشتند توسط رییس جمهوری آمریکا به عنوان یک نیروی قدرتمند ولی پشت پرده از آنها یاد شود که در ادامه گزارش مفصل خود نوشته است: شامیر و دستیاران او یهودیان آمریکا را تروس و کم جرأت توصیف کردند، ولی آنها معتقد بودند اسراییل بیش از حد پیش رفته است. سال بعد از آن شامیر در انتخابات شکست خورد و اسحاق رابین به قدرت رسید. بوش نیز هزینه اظهارات خود را پرداخت و در انتخابات ۱۹۹۲ بخاطر ناتوانی در جلب آرای ایالت‌هایی همچون نیویورک ، نیوجرسی، اوهایو و فلوریدا که گروه‌های یهودی زیادی در آنها ساکن هستند، شکست خورد و بیل کلینتون به عنوان رییس جمهوری آمریکا انتخاب شد.
وقتی رابین برای نخستین بار به عنوان نخست وزیر اسراییل به آمریکا سفر کرد، با فراخوانی رهبران آیپک در یک نشست محرمانه در هتل مدیسون، آنها را به رویارویی غیر ضروری اسراییل و کاخ سفید متهم کرد. او به آنها گفت: از این به بعد اسراییل خود نقش هدایت روابط با واشنگتن را بر عهده خواهد داشت و آیپک به پشت صحنه انتقال داده شد. اوری نیز از خبرنگاران یهودی می‌گوید: رهبران سازمان آیپک یک درس مهم آموختند و پس از آنکه دکترین کالین پاول را اتخاذ کردند، آنها تنها در جنگ‌هایی شرکت کردن که می‌دانستند پیروز خواهند شد. واشنگتن پست در ادامه گزارش خود به توصیف مقر اصلی سازمان آیپک پرداخت که به نوشته خبرنگاران هیچ چیز چشمگیری در آن دیده نمی‌شود. این ساختمان دارای دفاتری کوچک و اتاق‌های کنفرانس بدون پنجره در دو طبقه است. دستگاه‌های فتوکپی و قفسه‌های آهنی کتاب و مبل‌های خاکستری رنگ در آن وجود دارد.
دیوارهایی کسل کننده به رنگ زرد و موکت‌هایی قهوه‌ای رنگ در کف آن. سیستم تهویه هوا نیز چندان مناسبت نیست ولی آیپک در نظر دارد سال آینده به یک ساختمان بزرگتر در همین منطقه (حومه کنگره آمریکا) نقل مکان کند. این در حالی است که وقتی یک هیأتی از تاجران ژاپنی از مقر آیپک دیدن کرده بودند، با خنده‌ای محترمانه گفته بودند خوب می‌شود حال به ما مقر اصلی را نشان دهید.
واشنگتن پست در ادامه گزارش خود نوشته است: سازمان آیپک چیزی برای مخفی کردن ندارد. اندازه توانایی و دستور کار آن همه اطلاعات عمومی هستند که اکثر آنها در پایگاه اینترنتی آن منتشر شده است. آیپک دارای ۲۰۰ کارمند رایزن، محقق و برگزار کننده است و سالانه ۴۷ میلیون دلار بودجه دارد. این سازمان همیچنین دارای ۱۰۰ هزار عضو است که نسبت به پنج سال گذشته تقریبا دو برابر شده و در ۳۰۰ دانشگاه نیز مراکز جذب نیرو دارد. البته آیپک طی سال‌های اخیر همکاری‌های خود را با برخی از اعضا متوقف کرده است. مهمترین آنها استیو روزن مدیر سابق مسایل سیاست خارجی این سازمان است. روزن و کیت وایزمن سال گذشته پس از آنکه تحت قانون جاسوسی سال ۱۹۱۷ به دریافت اطلاعات محرمامنه در مورد استراتژی‌های دولت آمریکا در قبال ایران متهم شدند، از کار برکنار گردیدند، آنها متهم هستند این اطلاعات محرمانه را از طریق لاورنس فرانکلین افسر میز ایران در پنتاگون بدست آورده‌اند و محامه آنها اواخر تابستان برگزار خواهد شد.
وکلای روزن و وایزمن مدعی هستند که موکلان آنها تنها کاری را انجام داده‌اند که روزنامه‌نگاران و تحلیل‌گران هر روز در وانشگتن انجام می‌دهند، یعنی جمع‌آوری اطلاعات واشنگتن پست تصریح دارد: شاید این مسأله درست باشد ولی نکته اصلی چگونگی افشای این رسوایی کوچک استزیرا روزن و وایزمن به دنبال فرانکلین نبودند، این فرانکلین بود که می‌خواست برای پیروز شدن بر مقامات ارشد خود آنها را از دور خارج کند زیرا آنها بر خلاف فرانکلین معتقد نبودند که کاخ سفید باید در مورد برنامه هسته‌ای ایران با آن شدیدتر برخورد کند لذا فرانکلین اعتقاد داشت کمک گرفتن از آیپک بهترین راه برای مطمئن شدن از این بود که پیام او به کاخ سفید انتقال داده خواهد شد. این روزنامه می‌نویسد:
‌این روزها کارکنان آیپک متشکل از دو گروه مختلف هستند. عده‌ای بخاطر توانایی‌های خود استخدام شده‌اند و عده‌ای دیگر نیز به این کار ایمان دارند. به عنوان مثال می‌توان به برد گوردن مدیر سیاست و امور دولت سازمان آیپک اشاره کرد. او از تحلیل‌گران سازمان سیا و از دستیاران نمایندگان کنگره بود و وظیفه او نظارت بر تمامی قانون‌هایی است که به تصویب می‌رسد. گوردن می‌گوید: ما درک نسبتا پیچیده‌ای از کارهای قابل اجرا و غیر قابل اجرا داریم و تنها در زمینه‌هایی فعالیت می‌کنیم که قبال اجرا باشد.
به این ترتیب آیپک برای آن دسته از نمایندگان و دستیاران کنگره آمریکا که زمان یا منبع جمع‌آوری اطلاعات در مورد مسایل مورد نظر خود را ندارند، نقش یک ابزار ضروری را ایفا می‌کند. به طور کلی می‌توان گفت آیپک این دسته از نمایندگان را در جریان مایل قرار می‌دهد و با آنها رایزنی می‌کند. آیپک همچنین به صورت مکرر سمینارهایی را در مورد موضوعاتی همچون تروریسم، جنگ گرایی اسلامی و گسترش تسلیحات هسته‌‌ای برگزار می‌کند.
در این کنفرانس‌ها کارشناسایی را از مراکز مطالعاتی در واشنگتن و تل‌آویو گرد هم می‌اورد و نتایج تحقیقات را در اختیار نمایندگان قرار می‌دهد. همچنین در مورد تهیه پی‌نویس قوانین در امور خارجی به آنها مشاوره می‌دهد که از جمله آنها می‌توان به قانون کمک‌های خارجی سالیانه اشاره کرد.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در ادامه تشریح موقعیت گروه یهودی ایپک در آمریکا یا همان گاو مقدس غیرقابل انتقاد، می‌نویسد: در پشت آیپک نیز شبکه گسترده‌ای از فعالان این سازمان وجود دارند که هر کدام از آنها در بخشی از حوزه‌های انتخاباتی فعالیت می‌کنند و اعضای کنگره را برای شرکت در رخدادهای اجتماعی دعوت می کند و در انتخابات نیز از آنها حمایت می‌نمایند. البته پول بخش مهمی از این معادله را تعیین می‌کند. آیپک یک کمیته کاری سیاسی نیست و خود این سازمان حتی یک دلار هم به ستادهای انتخاباتی کمک نمی‌کند،‌ ولی پایگاه اینترنتی این سازمان چگونگی رأی دادن اعضای کنگره در مورد مسایل مهم آیپک و کارمندان داخلی خود را منتشر می‌کند که گاهی در رقابت‌های حساس سیاسی بکار برده می شود.
گروه‌های حامی اسراییل از سال ۱۹۹۰ تاکنون ۵۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به نامزدهای فدرال کمک کرده‌آند و این در حالی است که گروه‌های حامی اعراب و مسلمانان در این مدت تنها ۲۹۷ هزار دلار کمک کرده‌اند. در بین انتخابات سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ نیز ۵۰ عضو هیأت مدیره آیپک به صورت میانگین نفری ۷۲ هزار دلار به کمیته‌های فعال سیاسی و ستادهای انتخاباتی کمک کرده‌اند و از هر پنج عضو هیأت مدیره ، یکی از آنها از جمع‌آوری کنندگان ارشد کمک‌های مالی برای جرج بوش یا جان کری بوده‌اند. در همین حال در سال ۲۰۰۲ هنگامی که آرییل شارون نخست وزیر سابق اسراییل عملیاتی را علیه شهرهای کرانه باختری رود اردن انجام داد تا به مقابله با حملات انتحاری مبارزان فلسطینی بپردازد، فعالان حامی اسراییل بخاطر آنچه آنها گزارش تحریف شده از تلفات فلسطینیان عنوان کردند، اقدام به نوشتن نامه و تحریم سازمان‌های رسانه‌ای آمریکا کردند.
سازمان آیپک همچنین به صورت سالانه سفرهایی را به اسراییل سازمان دهی می‌کند که گاهی ده‌ها نفر از اعضای کنگره و کارکنان آنها از این طریق برای نخستین بار به این منطقه سفر می‌کنند. روی بلانت نماینده جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا که ریاست حزب حاکم را بر عهده دارد تاکنون چهار بار از طریق این برنامه‌ها به اسراییل سفر کرده است. واشنگتن پست می‌نویسد: روش‌های فعالیت سازمان آیپک مورد توجه دیگر گروه‌های قومی قرار گرفته است و به تازگی آمریکایی‌های هندی تبار به دنبال ایجاد شبکه‌ای از سازمان‌ها و مراکز مطالعاتی همچون سازمان آیپک بوده‌اند.
لویس رات می‌گوید: آیپک سه قدرت اصلی (رایزنی مستقیم، اعضای زیاد و پول) را در کنگره در اختیار دارد. روزنامه واشنگتن پست در ادامه به اظهارات آمیتای از بانیان آیپک اشاره می‌کند و می‌نویسد:
نخستین هدف آیپک در سال جاری قانون ضد تروریسم فلسطین است قانونی که محدودیت‌های جدید و شدیدی را برای کمک به تشکیلات خودگردان فلسطین از زمان روی کار آمدن دولت حماس اعمال می‌کند. هدف بعید آیپک قانون حمایت از آزادی ایراناستکه با هدف کاهش سرمایه‌های خارجی که ایران می‌‌تواند برای مقاصد اقتصادی استفاده کند طراحی شده است. بنابراین طرح، به گروه‌های ضد دولت ایران نیز کمک‌های مالی اعطا خواهد شد.
روزنامه واشنگتن پست پس از این اظهارات آمیتای می‌نویسد: هدف آنها یک واکنش قدرتمند دیپلماتیک و اقصتادی هماهنگ شده میان آمریکا، متحدان اروپایی آن، روسیه و چین است. البته همه از گرایش‌های آیپک حمایت نمی‌کنند. به عنوان مثال کنفرانس اسقف‌های کاتولیک و برخی دیگر از گروه‌های خیریه به همراه برخی دیگر از گروه‌های لیبرال حامی اسراییل همچون ائتلاف یهودی برای عدالت و صلح و دیوان سیاست اسراییل با قانون مورد حمایت مجلس نمایندگان علیه حماس مخالفت کرده‌اند. مخالفان معتقدند: این قانون باعث منزوی شدن فلسطینیان میانه رو خواهد شد و تحویل کمک‌های انسان دوستانه را محدود خواهد ساخت. دولت بوش نیز گفته است این قانون دستان آن را بیش از پیش می‌بندد.
روزنامه واشنگتن پست می‌نویسد: آیپک در کنفرانس سالانه خود که در ماه مارس برگزار شد، صدها نفر از فعالان خود را به بیش از ۴۵۰ دفتر نمایندگان کنگره آمریکا اعزام کرد تا برای این اقدامات رایزنی کنند. یکی از اهداف آنها بتی مک کولوم نماینده دمکرات ایالت مینسوتا در مجلس نمایندگان بود که دارای سابقه‌ای روشن در حمایت از اسراییل است، ولی این بار با اشاره به نگرانی‌های اسقف‌های کاتولیک،‌با تصویب این قانون مخالفت کرده بود. واشنگتن پست می‌نویسد: این قانون در نهایت یک روز پیش از سخنرانی اولمرت در کنگره با ۳۶۱ رأی موافق و ۳۷ رأی مخالف به تصویب رسید. ماه گذشته نیز نسخه ملایم‌تری از این قانون در ملس سنا تصویب شد.
به نوشته این روزنامه، در همین حال متقاعد کردن دولت بوش نیز همچون کنگره آمریکا کاری آسان بود، از زمانی که بوش به عنوان فرماندار ایالت تگزاس با شارون سوار بر هلیکوپتر بر فراز اسراییل پرواز کرد، احساس نگرانی و مهربانی خاصی نسبت به اسراییل داشته است.
منبع : ایران اکونومیست


همچنین مشاهده کنید