دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
اسلام ستیزی معاصر
نمیتوان انکار کرد که با انقلاب ایران رویکرد شگفتی برای پژوهشهای اسلامی در دنیا بهوجود آمده است. تنها در آمریکا حدود ۵۰۰ بنیاد پژوهشی برای شناخت اسلام و اندیشههای مسلمانان و بررسی اوضاع کشورهای اسلامی بپا داشتهاند. در غرب صدها مقاله و رساله و کتاب درباره پیامبر بزرگ اسلام(ص) و قرآن کریم و مذاهب اسلامی نگاشتهاند و از اموری که با فرهنگ و تحولات سیاسی جهان اسلام پیوند دارد، بحثها کرده و میکنند. این حجم عظیم پژوهش و تحقیق، پیش از انقلاب ایران وجود نداشت و گذشته از مطالعات سیاسی، بیشتر تلاشهای فرهنگی از سوی خاورشناسان غربی صورت میگرفت. اما اکنون بسیاری از مردم آزاداندیش در اروپا و آمریکا تلاش میکنند تا به شناخت اسلام و فرهنگ مسلمانان راه یابند.
در این میان، گروههای «اسلامستیز» نیز پای به میدان نهادهاند و از طریق مقاله و کتاب و سخنرانی و پیامهای رادیویی و تلویزیونی و سایتهای اینترنتی و ... ضد اسلام فعالیت میکنند. گاهی برخی مقامات رسمی نیز موقع را مغتنم شمرده و اسلام را مورد تاخت و تاز قرار میدهند، همچون پاپ بندیکت شانزدهم که در کنفرانس دانشگاهی خود، سخنانی درباره قرآن کریم اظهار داشت که مسلمانان جهان را آزردهخاطر و خشمگین ساخت. زشتتر از همه، کار مخالفان و ملحدان وطنی است که پس از پناه بردن به غرب، با کمال صراحت و وقاحت، به آیین اسلام و شخصیتهای محترم مسلمانان اهانت روا میدارند.
در چنین احوال و شرایطی، بر عهده دولت جمهوری اسلامی ایران است که هیاتی از اسلامشناسان ورزیده و دانشمندان غیور و پرمطالعه را برگمارد تا در سطح وسیعی به مخالفتها و ردیهها پاسخ گویند و ناآگاهی و غرضورزی دشمنان اسلام را آشکار سازند. اما این ستیزهگریها هرچند زیانبار و تاسفانگیزند ولی ناخواسته، علمای بیدار اسلام را در برابر آسیبهای خود، متحد میسازند! بسیاری از تلاشهای دانشمندان ما، به اختلافات داخلی و فرقهای معطوف میشود و نیروهای علمی، صرف این قبیل نزاعها میشود. اما با گامنهادن در جوی که مخالفان اسلام پدید آوردهاند و با کمی هشیاری، میتوان صف واحد و استواری در برابر دشمنان اسلام بهوجود آورد. ابوحامد غزالی هنگامی که میخواست فلسفه رایج را نقد و ابطال کند، با آنکه مذهبی اشعری داشت، ناگزیر از اندیشههای معتزله و دیگر متفکران مذاهب اسلامی یاری جست و بدین مناسبت در مقدمه کتاب «تهافةالفلاسفة» نوشت:
«لا انهض ذابا عن مذهب مخصوص، بل اجمع جمیع الفرق البا علیهم، فان سائرالفرق ربما خالفونا فی التفصیل و هولاء یتعرضون فی اصولالدین فلنتظاهر علیهم، فعند الشدائد تذهب الاحقاد».
یعنی «من از مذهب خاصی جانبداری نمیکنم بلکه همه فرقهها را به صورت گروه واحدی، در برابر ایشان (فلاسفه) قرار میدهم. سایر فرقهها شاید در جزئیات مباحث با ما مخالفت داشته باشند ولی فیلسوفان، با اصول دیانت درگیر شدهاند، از اینرو جملگی باید بر ضد آنان همیاری کنیم که (به قول معروف) در سختیها، کینهها از میان میروند»!
در اینجا ما را با توفیق غزالی یا عدم موفقیت وی در نقض آرای فلاسفه، کاری نیست. نکته درخور توجه، دعوتی است که غزالی از همه مذاهب برای همیاری و همدلی میکند.
بررسی نقدهای اسلام ستیزان معاصر نشان میدهد که آگاهی آنان از متون اصلی اسلام، ناقص و معیوب است. آنها بیش از آنکه درصدد برآیند تا اطلاعات صحیح و عمیقی از اسلام بهدست آورند، کوشیدهاند که با آن مخالفت ورزند! غالبا متنهای اصلی را به تحریف میکشند و با حذف بخشی از آنها، راه اعتراض و ضدیت را پیش میگیرند. در پارهای از موارد، به سخنانی متناقض توسل میجویند تا تئوری خاص خود را درباره اسلام و قرآن به اثبات رسانند! گاهی مفهوم آیه قرآنی یا حدیث نبوی یا عبارت کتابهای سیره و سنن را درنیافتهاند و تیری به تاریکی پرتاب میکنند! شواهد این عیوب را در آثار و مقالاتشان به فراوانی میتوان نشان داد.
اسلامستیزان مزبور با وجود اشتراک عقیده، در شیوه عمل با یکدیگر اختلاف دارند. برخی از ایشان که متاسفانه ایرانی و پارسی زبان هستند، اغلب در رژیم گذشته، صاحب پست و مقامی بودهاند و با قیام مردم ایران، جایگاه خود را از دست دادهاند و اینک به دشمنی با اسلام برخاسته و راه ردیهنویسی را در پیش گرفتهاند! این دسته، مدل کارشان، کتاب «بیست و سه سال» است و گویا خبر ندارند که نویسنده کتاب مذکور به «خیانت در گزارش تاریخ» محکوم شده است و اثر وی، انباشته از اغلاط تاریخی و تحریف آثار و مدارک است. آنها به شیوه همان کتاب خیانتآمیز به نگارش پرداخته و کتاب «تولدی دیگر» و امثال آن را به رشته تحریر کشاندهاند و ما در کتاب «دینستیزی نافرجام» پاسخ لازم را به ایشان دادهایم. گروه دیگر، مدل کار خود را کتاب «آیات شیطانی» اثر موهن سلمان رشدی قرار دادهاند و در کتاب «هفتخوان آخرت» و نظایر آن، راه مسخرگی و دلقکبازی را پیمودهاند! در حالیکه اهل قلم میدانند سبک رشدی اساسا با تحقیق در تاریخ اسلام و پژوهشهای علمی در این زمینه، سازگاری ندارد و به کار رماننویسی میآید نه تاریخ ادیان! و از این رو نوشتار وی در چشم ادیبان و اهل خرد بسیار «مبتذل» جلوه میکند. دسته دیگری در پی سخنان پاپ بندیکت شانزدهم رفتهاند، در صورتی که پاپ پس از سخنرانی نخستین خود (چنان که در سایت واتیکان آمده) گفته است:
«در جهان اسلام این سخنرانی به عنوان موضع شخصی من تلقی شده و بر این اساس، البته واکنشهای قابل درکی ایجاد کرده است. امیدوارم خواننده مطالب من به زودی دریابد عبارت مزبور، بیان عقیده شخصی من درباره قرآن نیست که به عنوان کتابی مقدس، احترام بسیاری برای آن قائل هستم....»!
هنگامی که جناب پاپ سخنان خود را چنین توجیه میکند معلوم نیست چرا آن آقایان: «کاتولیکتر از پاپ» شدهاند؟!
حسینی طباطبایی
منبع : روزنامه کارگزاران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران اسرائیل آمریکا مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان حجاب دولت دولت سیزدهم افغانستان جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد
سلامت هواشناسی شورای شهر تهران شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل فضای مجازی سیل وزارت بهداشت کنکور
قیمت خودرو دلار مالیات قیمت دلار خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا مسکن تورم ایران خودرو سایپا
تئاتر تلویزیون سریال سینمای ایران سینما فیلم موسیقی بازیگر قرآن کریم
سازمان سنجش خورشید
غزه فلسطین رژیم صهیونیستی جنگ غزه روسیه نتانیاهو اوکراین حماس نوار غزه ترکیه عراق ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس آلومینیوم اراک تراکتور وحید شمسایی
هوش مصنوعی اپل آیفون تبلیغات گوگل فناوری ناسا نخبگان مریخ
خواب بارداری دندانپزشکی آلزایمر ویروس روغن حیوانی