پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا
بدون عشق؛ جایگاه شاعر از جامعه رو به تغییر
اگرچه آثار منثور اولیه پاسترناك چندان توجهی برنیانگیخت، قصه «بدون عشق» كه در ۱۹۱۸ منتشر شد براستی پیشاهنگ دكتر ژیواگوست. این داستان كوتاه كه مضامین، رویدادها، شخصیتپردازیها و نامهایی مشترك با رمان بعدی دارد در عین حال پیشدرآمدی است بر مضمون دكتر ژیواگو كه در گرایشهای متضاد شخصیتهای اصلی، كووالیفسكی و گالتسف نسبت به انقلاب شكل میگیرد. شخصیت دوم در واقع نمونه اولیه یوری ژیواگوست. افزون بر این، در این داستان كوتاه نشانههایی از شخصیتی میبینیم كه وقتی در دكتر ژیواگو تكامل مییابد بدل به لارا میشود.
پاسترناك كه دیگر شاعری سرشناس شده بود در ۱۹۲۵ با انتشار مجموعه «داستانها» نزد بسیاری از خوانندگان به نویسندگی نیزشناخته شد. این كتاب شامل چهار داستان است كه هر یك از آنها در فاصله ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۵ نوشته و چاپ شده بود. این داستانها نیز مانند «بدون عشق» نشاندهنده واكنش پاسترناك در برابر رویدادهای انقلاب و جامعه بعد از انقلاب است. در «راههای آسمان» از این مجموعه نخستین تصویر كمونیسم و فضای آن را از دید پاسترناك مییابیم، بویژه تصویری كه او از اخلاق بیشفقت فردی عالیرتبه به نام پالیوانوف به دست میدهد كه نمونه اولیه استرلینكوف در دكتر ژیواگوست فردی كه آرمان ایدئولوژیكی را فراتر از ترحم و دیگر عواطف انسانی جای میدهد. جالبترین داستان در این مجموعه، «كودكی ژینا» درباره ژینا لیوورس چهارده ساله و رودررویی او با جهان بیرون و هنگام بلوغ و آنگاه كشف زنانگی است.
● مضامین سیاسی
در نیمه دهه ۱۹۲۰ پاسترناك با فضای متغیر ادبی روبرو شد كه رویدادها و جریانات سیاسی بر آن اثر مینهاد. اگرچه پاسترناك همواره از استعداد روراست نبودن بیبهره بود كوشید تا به خواستهای دوران خود پاسخ گوید و این به سبب فشار مستقیمی بود كه به درجات مختلف بر نویسندگان وارد میآمد تا مضمون، سبك و لحن گفته خود را با وضع موجود سازگار كند. بدین سان وقتی كه لنین در ژانویه ۱۹۲۴ درگذشت، پاسترناك شعری بلند و با عنوان «بیماری والا» منتشر كرد كه با توصیف سخنرانی لنین در نهمین كنگره شوراها در ۱۹۲۱ پایان مییافت. مضمون مركزی این شعر جایگاه شاعر در جامعهیی رو به تغییر در زمینهیی از رویدادهای تاریخی است. انقلاب همچون توفان بنیان كن تصویر میشود كه
روشنفكر ایدئالیست را،
كه درباره لذت تباهی خود
پلاكاردهایی مینوشت و چاپ میكرد.
میروبد و به كناری میراند. پاسترناك فكر میكرد در روزهای نخست روشنفكران برای انقلاب كار كرده بودند، اما بعد از آن تماس با مردم را از دست داده و چنان از ایشان بیگانه شده بودند كه كاری از دستشان بر نمیآمد جز آنكه از صحنه پایین بیایند.
راوی كه تجربه شخصی پاسترناك را بازگو میكند شرح میدهد كه چگونه به قصد پس راندن تردید و دودلی به كنگره شوراها میرود و در آنجا جلوه پرابهت لنین، آن ایمان از كف رفته را تا حدی به او باز میگرداند. زمانه برای پرداختن به مضامین انقلابی و میهنی بسیار مساعد بود و از این روی انتشار مجموعه شعر پاسترناك با عنوان «سال ۱۹۰۵» در ۱۹۲۷ مرحلهیی مهم در كار هنری او شد. این كتاب چهار بار به چاپ رسید. از آن پس نیز بیش از همه آثار پاسترناك مورد اشاره و ستایش منتقدان شوروی بود و گزیدههای فراوان از آن منتشر شد. در این مجموعه پاسترناك برای نخستین بار صرفا به مساله همگرایی شعر و تاریخ میپردازد و نشان میدهد كه با تلقی تسوتایوا از «پدیده متناقض بی زمانی هنر و رابطه محكم آن با زمانهاش» توافق دارد.
منبع : روزنامه اعتماد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب دولت دولت سیزدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی رافائل گروسی رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی حجاب انتخابات مجلس مجلس
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران وزارت بهداشت بارش باران آموزش و پرورش سیل سلامت فضای مجازی قوه قضاییه
گاز نمایشگاه نفت خودرو قیمت دلار قیمت خودرو مالیات قیمت طلا مسکن حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون محمدمهدی اسماعیلی کتاب سریال سینمای ایران دفاع مقدس سینما تئاتر موسیقی رسانه ملی
اینوتکس دانشجویان دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل جنگ غزه فلسطین آمریکا رفح حماس روسیه حمله به رفح نوار غزه ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید لیگ برتر ذوب آهن بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران نساجی لیگ برتر فوتبال ایران
اینترنت تبلیغات اپل عیسی زارع پور سامسونگ ناسا گوگل آب مایکروسافت شبکه اجتماعی
سرطان هندوانه آسم سنگ کلیه بیماران خاص کمردرد اعتیاد بیمه سبزیجات افسردگی