سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

فمینیست و جایگاه زن در اسلام


فمینیست و جایگاه زن در اسلام
پیش از فتح مکه ابوسفیان که پیمان نامه حدیبیه را نقض کرده بود به مدینه آمد تا مسأله را به نفع خود حل و فصل کند و از این رو به دیدار بزرگان مدینه رفت تا امان‏نامه دریافت کند و از رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏ آله ‏و سلم وعده دیدار گیرد، این کار عملی نشد. راوی می‏گوید:
«فالتجأ الی فاطمه علیها‏السلام فلم ینفعه»
به دیدار فاطمه علیها‏السلام شتافت ولی مقصود وی حاصل نگشت.۱
از این فراز از تاریخ به دست می‏آید که فاطمه علیها‏السلام در امور اجتماعی و سیاسی، دخالت داشت، از این رو ابوسفیان به او مراجعه کرد ولی آن حضرت وساطت او را قبول نکرد.
در سال فتح مکه، حارث بن هشام به ام هانی دختر ابوطالب پناهنده شد و او، وی را امان داد. امیرالمؤمنین علیه‏السلام به خانه وی داخل شده خواست او را مجازات کند. او هانی شمشیر او را گرفت و رها نمی‏کرد پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم وارد شد و چون ام هانی را غضبناک دید فرمود:
لا تعضبی علیّا فان اللّه‏ یغضب لغضبه
و سپس فرمود:
به هر کس که تو امان بدهی ما را قبول است و سپس تبسم کرده و فرمود: اگر ابوطالب یک جهان فرزند داشت همه، در شجاعت، بی‏نظیر بودند.۲
ابن اثیر در النهایة در بحث «لمم» درباره استیضاح ابوبکر توسط فاطمه زهرا علیها‏السلام می‏نویسد:
و خرجت فی لمّة من نسائها یتوطئی زیلها علی ابی بکر فعاتبته.
با هیئتی از زنان بنی هاشم در حجاب اکمل به مجلس ابوبکر وارد شد و او را استیضاح کرد.
از این چند گزارش که در منابع معتبر اهل سنت آمده و ما نیز آن را قبول داریم به دست می‏آید:
الف) زنان شایسته در مهمترین کارهای سیاسی اجماعی کشور حق رأی دارند.
ب) پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به دیدگاه زنان توجه داشت و اگر آنان به کسی امان می‏دادند قبول می‏فرمود.
ج) به رغم آن که در جهان دمکراسی، توجه به حق نظر و رأی زن سابقه چندانی ندارد مردم رأی زن را از آغاز پیدایش این دین، محترم شمرده است.
● جواز حضور در جامعه و حرمت فسادانگیزی
در منطقه سبع مساجد، در مدینه، منطقه‏ای که جنگ احزاب در آن معروف شده است پایین‏تر از مسجد علی علیه‏السلام مسجد فاطمه علیها‏السلام است این مساجد جایگاه عبادت حاضران در آن میدان و سنگرداران جنگ خندق بود. و گواهی تاریخ برای حضور زن در اجتماع از دیدگاه اسلام است.
بنابراین، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم حضور زن در صحنه اجتماعی، سیاسی را نکوهش کرده است و فقط از حضوری که تحریکات و تمایلات نفسانی دیگران را در پی دارد، نهی فرموده است.
پس از احداث مسجدالنبی، مردان در داخل به امامت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و زنان در خارج آن به امامت یکی از صحابه، نماز جماعت را برپا می‏کردند.
عبداللّه‏ بن عمر نقل می‏کند که رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم فرمود:
لا تمنعوا نسائکم المساجد و بیوتهن خیرلهن.۳
و نیز می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در باب
ولا یبدین زیتهن الا لبعولتهن.
فرمود:
لا خلخال ولا شنف ولا قرط ولا قلاده
و در باره:
الا ما ظهر منها.
قال: الثیاب۴
حضرت درباره آیه زنان زینت خود را جز برای شوهرشان، آشکار نسازند.
فرمود: مراد از زینت عبارت است از: خلخال، دستبند، گوشواره، گردن‏بند و... آشکار نسازند مگر آنچه که در عرف زندگی مؤمنات، به‏طور معمولی آشکار می‏باشد. که از آن جمله است لباس روئین.
ابوموسی اشعری می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمود:
ایّما امرئة استعطرت فمرت علی قوم لیجدوا ریحها فهی زاینة.۵
هر زنی، به منظور جلب نظر نامحرمان، خود را معطر می‏سازد و قدم از خانه بیرون نهد تا دیگران را جلب کند او اهل فحشا است.
دقت در احادیث فوق، بیانگر این حقیقت است که حضور مخرّب، ممنوع است نه حضور سازنده و هدفمند.
در روزگاری که پدر، از داشتن دختر ناخشنود بود رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمود:
البنات حسنات۶
دختران در خانه پدران، حسنه الهی‏اند.
در جامعه‏ای که برای زنان چندان ارج و بهایی نبودند پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمود:
زن، بوی خوش و نماز، در مکتب من محبوب‏اند.۷
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در سفرها حتی برخی از جنگ‏ها بعضی از زنان را که توانایی کاری در راستای خدمت به پیشرفت عملیات جهاد را داشتند، همراه خویش می‏برده است. در جنگ اُحُد، نُسَبیه در برابر دیدگان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم شمشیر به دست گرفت و مقاتله کرد و آن حضرت در حق او فرموده:
لمقام نسیبه بنت کعب افضل من مقام فلان و فلان.۸
● فمینینسم (زن گرایی)
یکی از شعارهای فریبنده، که در افق فکری اومانیسم خودنمایی بیشتری دارد «حقوق زن» و حمایت از آن است. حمایت از زن اگر جدّی و به دور از فریب کاری باشد، ارجمند است. زیرا در مکتب دین به ویژه اسلام زن جایگاه ویژه‏ای دارد ولی متأسفانه آنچه در مجامع غیر دینی است چیزی دیگر است.
زن گرایی افراطی، باعث تضییع حقوق اساسی زن است. زن گرایان به بهانه احیای حقوق زن از هویت و ارزش زن کاستند. بدیهی است که زن گرایی هدایت نشده جز این، نتیجه‏ای ندارد. گرچه این تفکر (زن گرایی) عکس‏العمل طبیعی نادیده گرفته شدن زن و حقوق او، در تاریخ است. ولی، چاره درد، را نباید در فیمینسم جویا شد. آری: در ادوار مختلف (جز در میان پیروان راستیان انبیاء) به زن، ستم رفته است. البته تفکر زن گرایی ریشه در اومانیسم دارد و دارای سابقه تاریخی نیست.
● خاستگاه فمینینسم
اندیشه برابری زن و مرد به قرن هفدم باز می‏گردد. حرکتی که از قرن هفدهم میلادی یه نام حقوق فطری و طبیعی بشر آغاز شد و در قرن هیجدهم در فرانسه به ثمر نشست.
بنیانگذاران حقوق بشر، زنان را به دیده تحقیر می‏نگریستند. چنانکه «مونسکیو» نویسنده شهیر فرانسوی و از بنیان‏گذاران انقلاب کبیر فرانسه در کتاب روح القوانین (۱۷۴۸) زنان را موجوداتی با روح‏های کوچک و دارای ضعف دماغی، متکبر و خودخواه معرفی می‏کند. در اعلامیه حقوق بشر هم که در سال ۱۷۸۹ در فرانسه به تصویب رسید، از برابری حقوق زن و مرد سخنی به میان نیامده است و در حقیقت باید آن را اعلامیه حقوق مردان دانست.
نهضت زنان، در قرن نوزدهم در فرانسه گسترش یافت و نام فرانسوی فمینیسم (Feminism) به خود گرفت. جنبش فمیمیستی در واقع نوعی اعتراض به مردسالاری آشکار حاکم بر اعلامیه حقوق بشر فرانسه بود.۹
دستیابی به حق رأی برای زنان انگلیس در سال ۱۹۱۸ یکی از جلوه‏های پیروزی همینیسم بود و پس از آن فروکش کرد. برخی، دو دهه اول قرن بیستم را سال‏های خیزش موج اول فمینیسم می‏نامند.
پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۵، نظریه برابری زن و مرد طرفداران بسیاری یافت و سرانجام برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر، که از طرف سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ میلادی منتشر شد، تساوی حقوق زن و مرد به روشی و در سطح جامعه ملل مطرح شد.
با این حال، اعلامیه حقوق بشر که بر حقوق طبیعی و فطری تأکید می‏کرد، فاقد اعتبار حقوقی و ضمانت اجرایی بود. این امر موجب شد که از آن پس، معاهدات بین‏المللی که از اعتبار حقوقی بیشتری برخوردارند و مشخص‏تر به مسایل زنان توجه دارند، در دستور کار سازمان ملل قرار گیرند. از جمله این معاهدات می‏توان به کنوانسیون «محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» (۱۹۷۹) اشاره کرد. همچنین سازمان ملل سال‏های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۵ را به عنوان دهه زنان نامگذاری کرد.
● اقول فمینیست
در دهه هفتاد و یک زن فمینیست از وضع ظاهرش و موهای کوتاه مردانه و کفش بدون پاشنه و کت و شلوار زمخت و چهره بدون آرایش، به راحتی از دیگران تشخیص داده می‏شد. در این دهه فمینیست‏ها با ردّ کلیّت ازدواج و تأکید بر تجرد و حرفه اقتصادی، آرمان‏های خود را مطرح می‏کردند. شعار «زنان بدون مردان و یا رفتارهای مردانه» مربوط به همین دوره است.
پس از آن حرکت‏های فمینیستی تند، رو به اعتدال نهاد و آثار سوء زیاده‏روی در حرکت‏های زن مدارانه، که بیش از همه دامان خود زنان را می‏گرفت، آشکار شد. خشونت روزافزون در محیط خانواده و در محیط کار و عدم امنیت جنسی از دست آوردهای این دوه بود.
پس از آن، جهان غرب به نقش‏های سنتی و نهاد خانواده رویکردی داشته است. «دانیل لژه» و «برنزان هارویو» در بررسی اجتماع چالشی جدید مشاهده کردند؛ شکل قدیمی‏تر خانواده و آرمان‏گرایی مجددا بر صحنه ظاهر شده بود و مردم برای خود پدربزرگ و مادربزرگ ابداع می‏کردند تا خانواده‏ها بتوانند سه نسل را در بر گیرند، وضعیتی که احتمالاً هیچ گاه در گذشته وجود نداشته است. تقسیم سنتی نقش‏ها به سرعت باز گشته و اقتدار پدرسالارانه نیرومندتر می‏شد.۱۰
سازمان ملل متحد هم سال ۱۹۹۴ را به عنوان سال خانواده اعلام کرد. و از آن پس زنان مدرن در دهه‏های اخیر سعی می‏کنند با ظاهری زنانه و رفتاری ظریف تمایز خود را از مردان به نمایش بگذارند.
● زن‏گرایی افراطی آزاد
بعضی از فمینیست‏ها، ریشه ستم بر زنان را در فقدان حقوقی مدنی فرصت‏های برابر آموزشی می‏دانند.
بعضی از افراد، جنسیت فرد را تعیین کننده حقوق او نمی‏دانند و معتقدند که سرشت زنانه و مردانه کاملاً یکسان است و تنها «انسان» وجود دارد، نه جنسیت. یکی از آرمان‏های آنان، تحقق جامعه دو جنسی است. اعضای جامعه دو جنسی، از نظر جنسی مذکر یا مؤنث‏اند، اما ویژگی‏های مردانه و زنانه را با اختلافات اغراق‏آمیزروان شناختی نشان نمی‏دهند؛ یعنی در آنها تضاد شدید میان ویژگی‏های مردانه با ویژگی‏های زنانه وجود ندارد. دختران و پسران از امکان آموزشی برابر بهره‏مند می‏شوند و ویژگی‏های سنتی مردانه و زنانه به آنان القاءِ نمی‏شود.
آنان نقش‏های جنسیتی را محصول روابط اجتماعی در طول تاریخ می‏دانند، نه ودیعه‏های طبیعی و غیرقابل تخلف. آنان نظریه «مورگان» را می‏پذیرند که معتقد است در ابتدای حیات بشری مادرسالاری رایج بوده است و پدر سالاری را واقعیتی تلخ می‏دانند که به تدریج بر جوامع بشری تحمیل شده است.۱۱
● زن گرایی مارکسیستی
مکتب مارکسیستی در قرن نوزدهم و بر مبنای نظریه «مورگان» در باره مادرسالار بودن جوامع اولیه بشری، معتقد است که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع سبب اسارت زنان شده است و تا زمانی نظم بورژوازی، مالکیت، و خانواده بورژوایی وجود دارد، این اسارت تداوم خواهد داشت.
سرمایه‏داری در حفظ کار خانگی به شکل امروزی آن می‏کوشد و با اجتماعی شدن کار خانگی به شکل امروزی آن می‏کوشد و با اجتماعی شدن کار خانگی مخالفت می‏ورزد.
«انگلس» و «مارکس» بر اساس همین تحلیل، دیدگاه حذف خانواده به عنوان کوچک‏ترین واحد اقتصادی جامعه را مطرح کردند. انگلس معتقد بود که خانواده بازتابی از روابط استثماری مرد بر زن و فرزندان است. آنها مدعی بودند که زنان پس از بر افتادن نظام بورژوایی به رهایی خواهند رسید.
از این رو، مبارزات فمینیستی را تابعی از مبارزه طبقاتی می‏پنداشتند. با توجه به اینکه نظام سرمایه‏داری، جامعه را به دو عرصه عمومی (بازار) و خصوصی (خانواده) تقسیم کرده است، «انگلس» اولین شرط رهایی زن خانه‏دار را در آن می‏بیند که جنس مؤنث به فعالیت عمومی بازگردانده شود.
مارکسیست‏ها از این راه ضربه‏ای کاری به ارکان خانواده فرود آوردند که بدین زودی‏ها قابل جبران نیست.
زن گرایان افراطی، ازدواج را، از آن جهت که زن را به موجودی «خانه‏دار»، «فرزندزا» و «خود دیگر بین» و مرد را به «نان‏آور»، «پدر» و «من اصلی» تبدیل می‏کند، انکار می‏کنند. همچنین به این دلیل که مردان حتی در نزدیک‏ترین روابط خود، زنان را زیر سلطه در می‏آورند، زنان باید جدا از مردان زندگی کنند. آنان مردان را دشمن اصلی می‏دانند. آنان نظریه زوج آزاد را آسان‏ترین راه برای رهایی از بردگی ازدواج به شمار می‏آوردند.
نظریه زوج آزاد نوعی همزیستی مشترک میان زن و مرد است که بر مبنای آن هیچ مسؤولیت حقوقی بر عهده طرفین نیست و تنها پاسخی به نیازهای جنسی، بدون در نظر گرفتن وجوه عاطفی آن است. در یک دیدگاه افراطی‏تر، نظریه زوج آزاد تا همجنس گرایی پیش می‏رود.
● زن گرایی امروز
از دهه هفتاد به بعد گروهی به نام فمینیست‏های جدید و متأثر از دیدگاه‏های پست مدرنیستی ظهور کردند که با تکیه بر روان‏شناسی رفتارگرایانه بر حفظ ویژگی‏های زنانگی تأکید می‏ورزیدند. آنان با تأکید بر اصل تفاوت انسان‏ها، معتقدند که باورهای جهان شمول فمینیست‏های رادیکال نه تنها غیرقابل دسترسی است، بلکه می‏تواند اَشکال جدیدی از ستک را بیافریند، زیرا در این دیدگاه‏ها از تفاوت شرایطِ جوامع مختلف و اختلاف فرهنگ‏ها غفلت شده است. آنها معتقدند که زن نیازمند خانواده، همسر و فرزند است.
با وجود اختلافات فراوان در دیدگاه‏های فمینیستی، می‏توان به وجه مشترک تمامی آن‏ها اشاره کرد. آنها یافته‏های بشری را منبع و معیار تشریع و قانون‏گذاری می‏دانند و همگی فرزندان شایسته نهضت رنسانس و تفکرات اومانیستی‏اند و خانواده، هسته‏ای که بر سرپرستی مرد استوار است را آماج حملات خود قرار می‏دهند و خواهان رفع تمام تمایزات جنسیتی در قوانین، آموزش و پرورش، فرضت‏ها و امکانات‏اند.
● فمنیسیت در ایران
با تهاجم جدید فرهنگ غرب در ایران، در آستانه انقلاب مشروطه، وضعیت زنان نیز همپای سایر اقشار اجتماعی تغییر کرد. از این رو، مشروطیت را باید نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی ایران دانست؛ زیرا آثار شگرفی در تغییر نگرش‏ها در میان زنان برجای گذاشت و جامعه ایرانی را نادانسته و ناخواسته بر مدار فرهنگ غرب کشاند. گروهی از غرب گرایان داخلی که تحولات فرهنگی مغرب زمین را با خوش‏بینی تحلیل می‏کردند، تنها راه سعادت را الگو برداری از جهان به اصطلاح متجدد و رهایی از مظاهر سنتی می‏دانستند.
از این رو در اواخر سلطنت قاجار، جنبش‏هایی پدید آمد که توسط زنان ایرانی هدایت می‏شد که از فرزندان و یا همسران تحصیل کرده‏های دنیای غرب بودند. حتی برخی از زنان روشنفکر و روزنامه‏های ایرانی که پیش از مشروطه در خارج از کشور به چاپ می‏رسید، مقالاتی در ترویج دیدگاه‏های غرب می‏نوشتند.۱۲ نوشته‏های این گروه، خود شاهدی بر تأثیرپذیری آنان از تحولات غرب است.
در دوران سلسله پهلوی فصل جدیدی در تاریخ زنان ایران گشوره شد و غرب زدگی و بی هویتی نیمه پنهان چهره خود را آشکار ساخت. کشف حجاب در سال ۱۳۱۷ که به بهانه آزاد کردن نیمی از نیروهای انسانی جامعه انجام شد، نقطه عطفی است که تأثیر به سزایی در شکل‏گیری برداشت‏های منفی در ذهنیت جامعه مسلمان ایرانی داشت.
● مبانی فمینیست
مبنای اساسی فمینیسم یا زن گرایی غربی عبارت است از:
۱) نفی کلیسا و نفوذ مسیحیت؛
۲) مذهب زدایی و دور ساختن دین از خانواده؛
۳) نفی اصالت‏های اخلاقی دینی در باب زن از جمله: حجاب، عفت، پارسایی، وفاداری، حیا و هر گونه ارزش انسانی از منظر دین؛
۴) شکستن حریم خانواده و تعهدات خانوادگی؛
۵) مبارزه با هر گونه مظاهر پیوندهای خانوادگی.
البته مبانی فوق، بر اساس اومانیسم یا انسان‏گرایی افراطی بنیان یافته است که نفی تفکر معنوی و مبارزه با دین و گرایش به خدا از اصول آن می‏باشد.
بنابراین، مسلمان باید توجه کنند که فاکتورها و دستورالعمل‏های زن گرایان فمینیست، با چارجوب‏ها و معیارهای اعتقادی الحادی ویژه‏ای شکل گرفته‏اند که هرگز سر سازگاری با معیارهای حیات بخش دین به ویژه اسلام در راستای حمایت از زن و حقوق او ندارند.
● جایگاه و حقوق زن از دیدگاه امام قدس‏سره
امام خمینی در مناسبت‏های مختلف در بیانات‏شان جایگاه و منزلت حقیقی زنان را از دیدگاه اسلام بیان داشته‏اند. در دیدگاه امام قدس‏سره زن دارای مرتبه و منزلتی است که هیچ مکتب و مرام فمینیستی که زن را تا سطح یک ملعبه و یا ابزار کار نزول داده است- یارای دسترسی به آن را ندارد. ایشان با اشاره به روز زن با بیان منزلت حضرت فاطمه در باره جایگاه زن می‏فرماید:
- فردا روز زن است، روز زنی است که عالم به او افتخار دارد. روز زنی است که دخترش در مقابل حکومت‏های جبّار ایستاد و آن حرف را زد، آن حرف‏ها را زد که همه می‏دانید.۱۳
- روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است، یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانی در او جلوه‏گر است.
- مبارک باد بر ملّت عظیم الشأن ایران بویژه زنان بزرگوار روز مبارک زن؛ روز شرافتمند عنصر تابناکی که زیربنای فضیلت‏های انسانی و ارزشهای والای خلیفة‏اللّه‏ در جهان است.
و مبارکتر و پربهاتر انتخاب بسیار والای روز بیستم جمادی الثّانی است، روز پرافتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است.۱۴
من عید سعید مولود اعظم حضرت زهرا علیها‏السلام را به همه شما خانم‏ها و زن‏های کشورهای اسلامی تبریک عرض می‏کنم و از خداوند تعالی مسألت دارم که همه زن‏های محترمه را در راهی که خدای تبارک و تعالی مقرّر فرموده است. همان راه را بروند و به مقاصد عالیه اسلامی برسند. برای زن‏ها کمال افتخار است که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار داده‏اند، افتخار است و مسئولیت.۱۵
● کرامت وجودی زن
در مکتب امام خمینی قدس‏سره زن بسیار تکریم شده و در اوج والایی قرار دارد، ایشان در این باره می‏فرمایند:
اسلام می‏خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زن‏ها را نجات داده است از آن چیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا می‏داند به مرد خدمت نکرده است آنقدر که به زن خدمت کرده. شما می‏دانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده. در زمانی که پیغمبر اسلام آمد، زن‏ها را هیچ حساب می‏کردند اسلام زن‏ها را قدرت داده است.۱۶
● زن مربی سعادت
امام به اغراض سوء دیدگاه‏های فمینیستی و انتظاری که از زن دارند، توجه داشته و همواره بر جایگاه آنان و تأثیری که در جوامع دارند تأکید می‏ورزیدند.
- اگر زنان شجاع و انسان‏ساز از ملتها کگرفته شوند، ملت‏ها به شکست انحطاط کشیده می‏شوند.۱۷ اسلام به شما آنقدر احترام قائل است که برای مردها نیست، اسلام شما را می‏خواهد نجات بدهد، اسلام شما را می‏خواهد از این ملعبهای که اینها می‏خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام می‏خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند.
- زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است. از دامن زن انسان‏ها پیدا می‏شوند. مرحله اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می‏کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می‏کند. مبدأ همه سعادت‏ها از دامن زن بلند می‏شود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد.۱۸
- زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج می‏رود دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است.۱۹ زن‏ها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ می‏کنند. قرآن کریم انسان‏ساز است و زن‏ها نیز انسان‏ساز، اگر زن‏های انسان‏ساز از ملت‏ها گرفته بشود، ملت‏ها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد۲۰.
● آزادی و تساوی زن و مرد از دیدگاه انسان
در منظر امام قدس‏سره اسلام زنان را سربلند و شایسته می‏خواهد و آنچه دین گریزان برای زن قایلند، چیزی جز تباهی و ملعبه شدن نیست، ایشان می‏فرمایند:
مقام زن مقام والاست، عالیرتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند.۲۱
ما می‏خواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد، نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد.۲۲
اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، همان‏طوری که مرد در همه شؤون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد، همان‏طوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زن‏ها نباید ملعبه دست جوان‏های هرزه بشوند، زن‏ها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زن‏ها باید انسان باشند، زن‏ها باید تقوا داشته باشند، زن‏ها مقام کرامت دارند، زن‏ها اختیار دارند، همان‏طوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.۲۳
اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد، اسلام در وقتی که ظهور کرد در جزیرة‏العرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلام آنها را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد.۲۴
● حقوق زن
یکی از مباحثی که بازار آن گرم است و به عنوان حربه‏ای برای تشویش افکار زن‏ها از آن استفاده می‏شود، موضوع ازدواج و طلاق است. خرده‏گیران بدون توجه به اختیاری بودن انتخاب زوج با متمسک قراردادن نمونه‏هایی زنان را بنده مرد قلمداد می‏کنند و معتقدند اختیار طلاق در دست مردان، تبعیضی برای زنان است. امام خمینی قدس‏سره با اشاره به این موضوع و اختیاری که اسلام برای زنان قرار داده می‏فرماید:
- طلاق در صورتی که در ضمن عقد با مرد (وقتی که می‏خواهند عقد کنند) شرط بکنند و در ضمن عقد این شرط بشود که وکیل در طلاق خودش یا مطلق.
... این زنهایی که حالا تحت زوجیت هستند چه؟ این ولایت فقیه را مخالفت می‏کند در صورتی که نمی‏دانند از شؤون فقیه هست. اگر چنانچه یک مردی با زن خودش رفتارش بد باشد او را اولاً نصیحت کند و ثانیا تأدیب کند و اگر دید نمی‏شود اجراء طلاق کند. شما موافقت کنید با این ولایت فقیه. ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه‏ای است که خدای تبارک و تعالی داده است. منجمله همین معینی که شما سؤال کردید و طرح کردید که زن‏هایی که الان شوهر دارند اگر چنانچه گرفتارهایی داشته باشند چه باید بکنند؟ آنها رجوع می‏کننند به آنجایی که فقیه است، مجلسی که در آن فقیه است به دادگاهی که در آن فقیه است و فقیه رسیدگی می‏کند و اگر چنانچه صحیح باشد، شوهر را تأدیب می‏کند، شوهر را وادار به اینکه درست عمل کند و اگر چنانچه نکرد طلاق می‏دهد. ولایت دارد برای این امر که اگر چنانچه به فساد می‏کشد، یک زندگی به فساد کشیده می‏شود، طلاق می‏دهد و طلاق اگر چه در دست مرد است لکن فقیه در جایی که مصلحت اسلام را دید، مصلحت مسلمین را دید و در جایی که دید نمی‏شود به غیر این، طلاق بدهد. این ولایت فقیه هست. ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است.۲۵ اسلام زن‏ها را در مقابل مردها قرار داده، نسبت با آنها تساوی دارند. البته یک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است، یک احکام خاص به زن است، مناسب با زن است، این، نه این است که اسلام نیست به زن و مرد فرقی گذاشته است.۲۶
در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، لیکن هم در مرد، مواردی است که چیزهایی‏به دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردی هست که به دلیل اینکه مفسده می‏آفریند، حرام است. اسلام خواسته است که زن و مرد حیثیت انسانی‏شان محفوظ باشد. اسلام خواسته است که زن ملعبه دست مرد نباشد. اینکه در خارج منعکس کرده‏اند که در اسلام یا زن‏ها با خشونت رفتار می‏شود، امر غیرصحیحی است و تبلیغات باطلی است که از مغرضین حاصل شده والا مرد و زن هر دوشان در اسلام اختیارات دارند، اگر اختلافاتی هست، برای هر دو هست و آن مربوط به طبیعت آنان است.۲۷
البته در شرق برای مردها یک محدودیت‏هایی هست که آن محدودیت‏ها به صلاح خود مردها هست و آن محدودیت‏ها، یعنی در آنجاهایی که مفسده هست برای مرد، از قماربازی جلوگیری می‏کند اسلام، از شرابخواری جلوگیری می‏کند اسلام، از هروئین جلوگیری می‏کند اسلام، از شرابخواری جلوگیری می‏کند برای اینکه مفسده دارند.
برای همه یک محدودیت‏هایی هست، محدودیت‏هایی شرعی و الهی، محدودیت‏هایی است که به صلاح خود جامعه است، نه این است که برای جامعه یک چیزی مثلاً نافع بوده است که محدودیت برایش ایجاد کرده‏اند.۲۸
هیچ فرقی ما بین گروه و گروهی در اسلام نیست فقط به تقوا و به اتقاء به علی‏اللّه‏ تعالی فرق است.۲۹
زن‏هایی که می‏خواهند ازدواج کنند، از همان اول می‏توانند اختیاراتی برای خودشان قرار بدهند که نه مخالف شرع باشد و نه مخالف حیثیت خودشان، می‏توانند از اول شرط کنند که اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگی کرد با زن، اکر بد خلقی کرد با زن، وکیل باشند در طلاق. اسلام برای آنها حق قرار داده است، اسلام اگر محدودیتی برای مردان و زنان قایل شده است همه به صلاح خودتان بوده است. تمام قوانین اسلام، چه آن‏هایی که توسعه می‏دهد، چه آن‏هایی که تحدید می‏کند، همه بر صلاح خود شماست، برای خود شماست. همان‏طوری که حق طلاق را با مرد قرار داده است حق این را قرار داده است که شما در وقت ازدواج شرط کنید با او که اگر چه کردی، من وکیل باشم در طلاق. و اگر این شرط را کرد، دیگر نمی‏تواند او را معذور کند، اگر این در ضمن شرط یا در ضمن عقد واقع شد نمی‏تواند او را محدود کند، نمی‏تواند اخلاق بد انجام بدهد و اگر مردی با زن خودش بدرفتاری کرد، در حکومت اسلام او را منع می‏کنند، اگر قبول کرد تعزیر می‏کنند، حد می‏زنند و اگر قبول نکرد مجتهد طلاق می‏دهد.۳۰
خداوند همان‏طوری که قوانینی برای محدودیت مردها در حدود اینکه فساد بر آن‏ها راه نیابد دارد، در زن‏ها هم دارد، هم برای صلاح شماست، همه قوانین اسلامی برای صلاح جامعه است.۳۱
امام قدس‏سره همچنین خاطرنشان می‏کردند: ... به زن و مرد سفارش می‏کنم که هر کس به حد قانونی رسیده است، در این مجلس، در این انتخاب شرکت کند و افرادی که پیشنهاد می‏شود و انتخاب شده است یعنی پیشنهاد شده است، هر یک را که خواستند، به او رأی بدهند.۳۲
امام قدس‏سره به زنان فرمودند:
... آنقدری که اسلام خدمت به شما کرد، به مردها آنقدر خدمت نکرد. اسلام، شما را حفظ کرد و شما متقابلاً اسلام را حفظ به‏کنید.
همان‏طوری که مردها باید در امر سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زن‏ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. البته با حفظ آن چیزی که اسلام فرموده است، که بحمداللّه‏ امروز در ایران جاری است.۳۳
● حجاب و پوشش بانوان
حجاب از مقوله‏هایی است که با فطرت انسان آشناست و اختصاص به زن ندارد و فقط در باب کیفیت آن است که در این باره زن از مرد متمایز می‏باشد حجاب زن در دیدگاه اسلام پوشش معقول است که ممکن است با توجه به آداب و رسوم هر ملتی کیفیت و شکل مخصوص به خود را دارا باشد امام در پاسخ سؤالی در این باره می‏فرمایند:
حجاب به معنای متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامی است با آزادی مخالفتی ندارد. اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد و ما انان را دعوت می‏کنیم که به حجاب اسلامی رو آورند... زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده‏اند و به اسلام پناهنده شده‏اند.۳۴
در اسلام زن باید حجاب داشته باشد ولی لازم نیست که چادر باشد بلکه زن می‏تواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند.۳۵
در وزارتخانه‏های اسلامی نباید زن‏های لخت بیایند، زن‏ها بروند اما با حجاب باشند مانعی ندارد بروند اما کار بکنند لکن باحجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.۳۶
هشیاری امام در حفظ منزلت زن در پاسخ به فریب‏کاران
در یکی از سؤالاتی که از امام راحل شده است، سعی شده است با فریب‏کاری حجاب را عامل انزوا معرفی کنند، در این سؤال آمده است:
این چادر، آیا صحیح است که این زن‏ها خود را در زیر چادر مخفی کنند؟ این زن‏ها در انقلاب شرکت کردند، کشته دادند، زندان رفتند، مبارزه کردند. این چادر هم یک رسم از قدیم است، حالا دیگر دنیا هم عوض شده، حالا این صحیح است که مثلاً اینها خودشان را مخفی کنند؟
امام قدس‏سره در پاسخ می‏فرمایند:
اولاً اینکه این یک اختیاری است برای آنها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقی دارید که اختیار را از دستشان بگیرید؟ ما اعلام می‏کنیم به زن‏ها که هر کس چادر می‏خواهد هر کس پوشش اسلامی می‏خواهد، بیاید بیرون، از سی و پنج میلیون جمعیت ما، سی و سه میلیونش بیرون می‏آید. شما چه حقی دارید که جلو اینها را بگیرید؟ این چه دیکتاتوری است که شما نسبت به زن‏ها دارید؟ و ثانیا اینکه ما یک پوشش خاصی را نمی‏گوییم، برای حدود زن‏هایی که به سن و سال شما رسیده‏اند هیچ چیزی نیست، ما زن‏های جوانی که وقتی ایشان آرایش می‏کنند و می‏آیند یک فوج را دنبال خودشان می‏کشند، اینها را داریم جلوشان را می‏گیریم، شما هم دلتان نسوزد.۳۷
البته باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزش‏های ماست. هر چه را که دستور فرموده است، چه برای زن و چه برای مرد، برای این است که آن ارزش‏های واقعیب که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‏های شیطانی یا دست‏های فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال می‏شدند اینها، این ارزش‏ها زنده بشود.۳۸
● آزادی زن در دیدگاه امام قدس‏سره
امام در رهنمودهای خود به این نکته توجه داشتند که:
ما دو قسم آزادی داریم که یک قسم مفیدش در غیر زمان این دو جنایتکار بود و در زمان اینها این قسم از آزادی بکلی ممنوع بود و آن آزادی آنها می‏خواستند که زن‏ها آزاد باشند که هر جوری بزک بکنند و بیایند توی خیابان‏ها و با جوان‏ها خدای نخواسته چه بکنند. آن را آزادی قرار داده بودند. حالا هم الآن آنهایی که می‏خواهند اسلام نباشند دلشان برای این آزادی می‏سوزد.۳۹
آنها آزادی را در یک جبهه نگه داشته بودند و فریاد هم می‏زدند: «آزاد زنان و آزاد مردان» همین‏ها بودند مقصودشان که اینها آزادند هر کاری که می‏خواهند بکنند، به هر مرکز فحشایی می‏خواهند بروند. اختناق در یک جبهه دیگر بود، برای قلم‏هایی که اگر می‏خواست کسی یک کلمه راجع به مصالح مملکت بنویسد، راجع به مصالح اسلام بنویسد، اینها آزاد نبود و اختناق بود.۴۰
اینها آنقدر که به نیروی انسانی این کشور ضرر زدند به آن ذخایر آنها ضرر نزدند. انسان را فلج کردند، جوان‏های ما را از بین بردند، جوان‏های ما که باید خدمت بکنند به این کشور، کشاندند به یک جاهایی که در آنجاها جز اینکه افکارشان فلج بشود و نتوانند خدمتی بکنند به این مملکت، چیز دیگری نبود.
تمام مراکز فحشا را اینها درش را باز کردند و با بوق و کرنا، ترویج کردند و کمک کردند که این جوان‏های ما بروند در این مراکز فحشا و فلج بشوند، همانجا باید دفن بشود جوانی‏شان، جوانی این جوان‏های ما را، از آنها گرفتند، فلجشان کردند، این خواهرهای محترمی که در دام اینها افتادند و در دام ترویج‏های آنها افتادند و در تبلیغات آنها افتادن و از آن وظیفه انسانی‏شان سلب شدند، ملعبه دست جنایتکاران شدند، این تأسفی برای اشخاصی که غیرتمندند، اشخاصی که خوی انسانی‏شان را از دست ندادند یک تأسفی همیشگی هست که این محترمات را اینها چه کردند به اسم آزادی.۴۱
زن در دیدگاه اسلام با مرد در حقیقت انسانی و سیر تکاملی تفاوتی ندارد، بر این اساس در عرصه‏های اساسی هر دو دوش به دوش هم پیش می‏روند از جمله:
۱) در عرصه کمال و سیر تکاملی علمی؛
۲) در عرصه جزا و دست‏یابی به پاداش الهی؛
۳) در عرصه جنت و دست‏یابی به مقامات اخروی؛
۴) در عرصه تقرب و دست‏یابی به مقامات معنوی.
تردیدی نیست که در عرصه‏های مورد اشاره زن و مرد در نگرش اسلامی مساوی‏اند، تنها در برخی از عرصه‏های فرعی زندگی است که هر کدام با توجه به جایگاه ویژه‏ای که در نظام احسن وارند از حیث احکام اسلامی تفاوت‏هایی بر اساس عدالت الهی دارند که بر فلسفه خلقت آنان هماهنگی کامل دارند.
۱۰. مارتی سگالن، جامعه‏شناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی، نشر مرکز، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص ۳۳۵.
۱۶. صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۴۳.
۱۸. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۲۴۶.
۱۴. شرح چهل حدیث، ص ۴۸۶ و ۴۸۷.
۱۳. صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۱۴۸.
۱. فخر رازی، تفسیر کبیر.
۱۱. فمینیسم، از منشورات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه.
۱۹. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۱۹.
۱۲. زن در دوره قاجار، ص ۱۱۱.
۱۵. شرح چهل حدیث، ص ۱۲۶.
۱۷. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۱۹۹.
۲۰. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۵۷.
۲۹. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۸۵.
۲۲. صحیفه نور، ج ۹، ص ۱۳۷.
۲. ر.ک: زمخشری، ربیع الابرار، ج ۱، ص ۸۶۹، چاپ منشورات الشریف الرضی.
۲۳. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۳۲.
۲۸. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۲۲.
۲۴. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۲۱.
۲۶. صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۲۹.
۲۵. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۵.
۲۷. صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۵۷.
۲۱. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
۳۰. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۵.
۳۲. صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۷۹.
۳۷. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۶.
۳۱. صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۴۲.
۳۸. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۷.
۳۵. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۵.
۳۹. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۲۶۳.
۳۴. ر.ک، تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۵.
۳۶. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۶.
۳۳. صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۵.
۳. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۳۲۷ و ۴۳۱ و ۴۳۰، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۴۰. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۲۱۶۴.
۴. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۳۲۷ و ۴۳۱ و ۴۳۰، بیروت، داارالکتب العلمیة.
۴۱. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۲۶۵.
۵. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۳۲۷ و ۴۳۱ و ۴۳۰، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۶. صدوق، ثواب الاعمال، ص ۴۴۸، رضی‏الدین طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۲۵۱.
۷. انس می‏گوید: رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏سلم فرمود:حبّب الی‏النساء والطیب و جعلت قرة عینی‏الصلوة، حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۱۷۵.
۸. ر.ک: المغازی، ج ۱، ص ۲۶۹، مکتب الاعلام الاسلامی.
۹. ر.ک: جان استوارت میل، کنیزک کردن زنان، ترجمه خسرو بیگی، چاپ اول، سال ۷۷.
منبع : طوبی