یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ایران هسته ای و نگاه دموکرات‌های امریکا


ایران هسته ای و نگاه دموکرات‌های امریکا
سخن جوزف بایدن سناتور امریکا ، مبنی بر اینکه اسرائیل باید با ایران هسته ای کنار بیاید، در شرایطی که موضوع ایران به یکی از محورهای عمده در مشاجرات انتخاباتی امریکا تبدیل شده است، بازتاب های گسترده ای پیدا کرد .گرچه سخنگوی این سناتور امریکایی ناگزیر شد پس از انتشار آن توسط روزنامه صهیونیستی هاآرتص در واکنش به لابی صهیونیسم، آن را تکذیب کند اما سخنی بدون پیشینه و سطحی نبود ‎/ بایدن که از سوی سناتور اوباما به عنوان معاون ریاست جمهوری احتمالی اش انتخاب شده، رئیس سابق کمیته روابط خارجی سنای امریکا بوده و نیمی از فعالیت سیاسی خویش را در سنا سپری کرده است، از این رو می توان سخنان او را در مورد مسائل بین المللی امریکا را اثرگذارتر دانست. با اینکه روی این گفته بایدن با رژیم صهیونیستی است اما این سخنان جنجالی بایدن در ذهن ناظران یک پیش فرض مهم را مطرح کرد : اینکه امریکایی که اوباما در رأس آن خواهد بود، ایران هسته ای را می پذیرد
شاید بتوان مقاله «راهی معقول درباره ایران» را که در هفتم خرداد ماه سال جاری توسط برژینسکی مشاور سابق امنیت ملی دولت کارتر و ژنرال بازنشسته و رئیس سابق آژانس امنیت ملی امریکا ویلیام اودوم در روزنامه واشنگتن پست چاپ شد، پیش زمینه نظری سخنان بایدن دانست.
نویسندگان آن مقاله پیشنهادی در این قالب مطرح کردند: «یک رویکرد موفق در برابر ایران این است که ما بر سر منافع امنیتی مان(امریکا) با ایران به توافق برسیم.»
جمله مذکور همراه این استدلال بود که هیچ کدام از سیاست ها و گزینه های مطرح شده توسط کارگزاران کاخ سفید اعم از طرح حمله به تأسیسات اتمی، سیاست چماق و هویج و سیاست استراتژیک بازدارندگی در مقابل ایران کار ساز نبوده است.
از این منظر می توان گفت که سخنان بایدن نشانگر نوعی زمینه چینی برای پیاده شدن همان پیشنهادی است که سال گذشته دو سیاستمدار ارشد امریکا - جیمز بیکر و لی همیلتون - در گزارش معروف خویش به کاخ سفید توصیه کرده و خواهان گشودن باب مذاکره مستقیم امریکا با ایران و سوریه شدند. لابد بایدن نیز براین باور است که موضع گیری های منعطف رئیس اش - اوباما - در برابر ایران هسته ای، کاخ سفید را از یک مخمصه و بن بست بزرگ رها خواهد ساخت و درعین حال پل کمکی برای بحران های عراق و افغانستان بوجود خواهد آورد.
اما تجربه سی سال رویارویی ایران و امریکا می گوید چرخش قدرت از جمهوری خواهان به دموکرات ها ، تغییر عمیقی در مبانی رفتار کاخ سفید نسبت به ایران بوجود نمی آورد. اگر جمهوری خواهان با شیوه های میلیتاریستی با ایران روبه رو شده اند دموکرات ها نیز از مفاهیمی چون دموکراسی ، صلح یا حقوق بشر برای برخورد با حریف خاورمیانه ای شان بهره جسته اند.
بایدن می داند که اوباما با ژست ضد جنگ و صلح طلبانه برای اقناع افکار عمومی جهان جهت پیگیری همان اهداف بلند مدت استراتژیک امریکایی ها امکان جدیدی یافته است. به عبارتی سران دموکرات در یافته اند که تاکتیک های دوران بوش دیگر پاسخگو نیست لذا سعی بر این دارند که اهداف و منافع امریکا در قبال ایران را این بار از طریق روش های دیگری چون مذاکرات مستقیم پیگیری کنند.
با این فرض می توان تصور کرد که در عرصه دیپلماسی که امثال بایدن یا بیکر ایران را به آن فرا می خواند چه اتفاقی خواهد افتاد. در این میدان بدون شک امریکای در دست دموکرات ها حرفی برای گفتن نخواهند داشت جز تعیین همان شروطی که همواره به عنوان پیش شرط مذاکرات مستقیم از سوی امریکای جمهوری خواهان مطرح می شد. این شروط درنگاه امریکایی ها به جهان و اهداف بلند مدتی که معطوف به تئوری سلطه جهانی ریشه دارد.
بنابراین اولین مشکل برای دموکرات های امریکا این است که ایران هسته ای دیگر جهان تک قطبی و نظریه یک جانبه گرایی را نفی می کند و این چیزی نیست که زمامداران آینده امریکا نیز بدان تن دهند.
چنان که تیم دموکرات ها به سردمداری اوباما نیز اندیشه برتری جهانی امریکا را کنار ننهاده اند. در مسیررسیدن به این اهداف بلند پروازانه یک امر مسلم است: به هر نحو ممکن آنها از ظهور ایران به عنوان قدرت منطقه ای جلوگیری خواهند کرد؛ مگر اینکه چنین ایرانی به امریکا در تأمین منافع نامشروعش یاری برساند. بنابراین از دید دموکرات ها نیز ایران هسته ای که بنا به تشخیص عالی ترین مرجع بین المللی در نوع خود یعنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، هیچ انحرافی در برنامه های هسته ای به سوی ساخت سلاح هسته ای نداشته، فقط به شرط به رسمیت شناختن اهداف بلند مدت امریکایی ها می تواند بلکه از به اصطلاح مشوق ها و امتیازات اقتصادی امریکایی ها برخوردار شود. دست برقضا ماهیت ضد سلطه انقلاب ایران را پیش از جمهوری خواهان ، دموکرات ها تجربه کرده اند.
دموکرات ها درنخستین فاز رویارویی با ایران دریافتند که انقلاب اسلامی به مناسباتی از نوع رابطه نابرابر امروز حکومت های خاورمیانه با واشنگتن تن نخواهد داد. آنها یقین دارند اگر هم ایران از مذاکرات بدون پیش شرط استقبال می کند به معنای این نیست که با گرفتن امتیازاتی حتی به اندازه به رسمیت شناختن حق ایران در داشتن چرخه کامل سوخت هسته ای و یا هر امتیاز اقتصادی و سیاسی دیگر آرمانهای عدالت طلبانه انقلاب اسلامی را رها خواهد کرد.
بنابراین بایدن و رئیس اش اوباما و نظریه پرداز هم حزبی شان برژینسکی ، زمانی از سازش بر سر منافع با ایران صحبت می کنند که می دانند به قول یوشکا فیشر وزیر امور خارجه سابق آلمان سیاست های بوش در منطقه خاورمیانه ظهور ابر قدرت منطقه ای ایران را تسهیل کرده است و ادامه این سیاست ها باعث انسجام هر چه بیشتر ایرانیان در مسیر این ظهور خواهد شد.
هنوز از یادها نرفته است که کهنه کاران دموکرات بارها نشانه هایی برای مذاکره با ایران ارسال کردند اما هیچ کدام به تغییر ساختار سیاست خصومت آمیز این کشور منجر نشد بنابراین شعار پذیرفتن ایران هسته ای را زمانی می توان باور کرد که اهداف آرمان گرایانه انقلاب اسلامی ایران در برقراری نظام عادلانه جهانی مورد قبول طرف های غربی و بخصوص امریکایی ها قرار بگیرد که امری محال می نماید؛ به عنوان جمع بندی می توان گفت پیش کشیدن مذاکرات مستقیم صرفاً تاکتیکی بیش برای به دست آوردن صندلی قدرت برای دموکرات ها و بازسازی چهره امریکا نیست ‎
محمد زمانی
منبع : روزنامه ایران