جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


اهمیت ونقش روان شناسی در دادگاه اطفال و کانونهای اصلاح وتربیت


اهمیت ونقش روان شناسی در دادگاه اطفال و کانونهای اصلاح وتربیت
● مقدمه:
اگر بپذیریم که کودکان استثنایی به آن دسته از افراد گفته می شود که درمقایسه با همسالان خود از نظر ذهنی وهوشی، رفتاری وهیجانی میزان سازگاری وسلامت جسمی ازهنجارفاصله معنی داری دارند، دراین صورت کودکان ونوجوانان بزهکاررامی توان استثنایی محسوب کرد .درکتب روان شناسی درسنامه های کودکان استثنایی، بزهکاری درطبقه بندی کودکان ناسازگار یا دشوار قرارمی گیرد . علاوه برآن چون این کودکان نیاز به خدمات آموزشی وپرورشی روشهای اصلاحی وتوان بخشی ویژه دارند، ازین منظر نیز استثنایی قلمداد می شوند نکته دیگری که باید مورد توجه قرارگیرد این است که تعدادی ازاین افراد دچار نقایص ذهنی هستند که ازیک سو مسئولیت کیفری آنهارا زیر سئوال می برد وازدیگر سو نمی توان آنان رادرکانون اصلاح وتربیت نگهداری کرد. تعدادی نیزباناتوانیهای یادگیری ، دچار افت تحصیل وترک تحصیل ونهایتهٔ رفتارهای ضد اجتماعی بررسیهای انجام شده نشان می دهد تفاوتهای فردی وپریشانی عاطفی بین کودکان ونوجوانانی که مرتکب جرم شده اند بیش از جمعیت همسان وغیر بزهکاراست توجه به تفاوتهای فردی واختلالهای ذهنی ورفتاری درارتکاب بزه وخلافکاریهای آنان برای قضات ودادرسان بدون کمک افراد متخصص درامور روانی ورفتاری مانند روان شناس، روان پزشک ومددکاراجتماعی مقدورنیست.
● طرح مسئله
پس ازتبدیل دادسراها به دادگاههای عمومی ، رسیدگی به جرایم اطفال بیش ازپیش به دست فراموشی سپرده شد وحقوق اطفال بزهکاردرپرده ابهام وبی توجهی قرارگرفت ورسیدگی به این دسته از مجرمنین مانند بزرگسالان به شعب دادگاههای عمومی سپرده شد درسال ۱۳۷۵ سه شعبه ازدادگاههای عمومی درکانون اصلاح وتربیت برای محاکمه اطفال تشکیل شد تعدادی ازاطفال دراین سه شعبه وتعدادی نیز درشعب دیگر مجتمعهای قضایی تهران محاکمه می شدند درسال ۱۳۷۹ با تشکیل مجتمع ویژه اطفال وانتقال شعب دادگاه ازکانون به آن مجتمع که از نظرشکلی همان دادگاههای عمومی است به جرایم اطفال دراین مجتمع رسیدگی شودودرحال حاضر ۷شعبه دراین مجتمع دایر است . تشکیل شعب رسیدگی کننده به جرایم اطفال درکانون اصلاح وتربیت ، موجب آشنایی بیشتر ونزدیک شدن قضات باکودکان ونوجوانان بزهکارشد همچنین ارتباط کارشناسان کانون با آنان منجر به آشنایی بیشتر قضات یاپرونده های شخصیتی واجتماعی که درواحد روان شناسی ومددکازی کانون تشکیل می شوذ گردید هزچند دربیشتز مواقع به دلیل عدم وجود قوانین کیفری ودادرسی اطفال، قاضی درصدور احکام متناسب، باشرایط ذهنی وروانی اطفال بسته بود واین شرایط کم وبیش هنوز ادامه دارد بااین حال اخیرا باصدور احکام جدیدی تغییراتی مهم دردادگاه ونگرش قضات نسبت به بزهکاری اطفال مشاهده می شود که امید است به تدوین قوانین دادرسی اطفال منجر گردد ووحدت رویه قضایی درباره آنان اعمال شود.
● نگاهی به وضعیت استثنایی اطفال درکانون
درحال حاضر به وضوح شاهد افزایش انواع جرایم درجامعه هستیم جمعیت کیفری زندانها درسال ۷۸ نسبت به ده سال پیش حدود۶۲ درصد افزایش نشان می دهد جرایم کودکان هم به خاطر جوان بودن جمعیت کشور از یک سو وتحولات اجتماعی واقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی وقطب بندی وفاصله عمیق طبقاتی ومهاجرت از سوی دیگر، افزایش نشان می دهد حدود ۲۴ درصد مجرمین درسال۷۸ زیر ۲۵ سال سن داشتند حدود۴ درصد افراد زیر ۲۵ سال رازنان ودختران و۹۶ درصد را مردان تشکیل می دادند .
بررسیهای اولیه ما درسال جاری نشان می دهد که تا پایان آذرماه تعداد۱۴۵۱ نفرورودی به واحد روان شناسی کانون ۷۲نفر دارای هوش بهره پایینی بوده اند یعنی حدود ۱۲ درصد دراین مدت تعدادی قبل ازهزگونه اقدام تکمیلی آزاد شدند. دربررسیهایی که روی افراد باقیمانده از طریق مصاحبه با خانواده وعملکرد تحصیلی ومصاحبه دقیق با کودک وتهیه شرح حال آنان انجام شد ، نقض هوشی ۷۰ نفر مورد تایید قرارگرفت.
اکنون حدود ۲۵۰ نفر اطفال درکانون نگهداری می شوند فراوانی جرایم به ترتیب عبارتند از: سرقت، جرایم ناشی از رفتارهای پرخاشگرانه ( نزاع وایراد صدمه عمومی) جرایم جنسی وجرایم مربوط به مواد مخدر، بقیه جرایم چندان قابل اعتبارنیست، ( این آمار مربوط به جرایم پسران است ) ازاین تعداد حدود۲۵ درصد نیاز به خدمات روان شناسی وروان پزشکی دارند که کم وبیش به آنان ارایه می شود.
درمجموع واحد روان شناسی می تواند درسرنوشت قضایی وقانونی وتصمیم گیری منصفانه درباره گروههایی از کودکان پس ازبررسیهای کامل روان شناختی واظهارنظرکارشناسی یاری رساند.
۱) کودکان ونوجوانان دارای نقص ومعلولیتهای جسمی.
۲) کودکان ونوجوانان ناسازگار که دارای ویژگیهای شخصیتی وعصبی روانی مستعد ارتکاب جرم هستند ازجمله کودکان هیجان طلب وخطرجو کودکان دارای اختلال تکانه ای، کودکان دارای اختلال روانی خفیف ( افسردگی) وکودکان دارای اختلال سلوک وکودکان صرعی.
۱) کودکان ونوجوانان دارای اختلال شدید روانی که دارای درجاتی از جنون هستند.
یادآوری این نکته ضروری است که کلیه اختلالات روان پزشکی درافراددارای نقص ذهنی هم دیده می شود غالبا میزان ابتلای این کودکان به اختلالات رفتاری وروان پزشکی مانند کودکان سالم است اما تظاهر علائم بیماریهای ممکن است دراین کودکات تفاوتهایی داشته باشد
بحث نظری درباره کودکان دارای نقض ذهنی:
نقص ذهنی( Mental Impaerment) وناتوانی یادگیری( Learning disability) امروز به جای واژه عقب ماندگی ذهنی جاافتاده است گاه درافکار عمومی بیماریهای روانی ونقص ذهنی را به اشتباه یکسان می پندارند هرچند این دوحالت کاملا ازهم جدا هستند امادربرخی افراد به طور همزمان می تواند وجودداشته باشد.
به زبان ساده می توان گفت افرادی که دارای بیماری روانی هستند زندگی خود را باهوش بهنجارآغاز می کنند اما به دلایل مختلف می توانند بیمار شوند وبه اصطلاح ازبهنجار فاصله بگیرند درحالی که افراد مبتلا به نقص ذهنی هرگز ازهوش بهنجار برخوردارنبوده اند یا درنوزادی آن را از دست داده اند یا دراوایل زندگی ویا با نقص ذهنی متولد می شوند.
یادآوری این نکته خالی از فایده نخواهد بود که نقص ذهنی یک مفهوم نسبی است وبه غلط تصور براین است که میزان نقص ذهنی رامی توان صرفا بااندازه گیری قابلیتهای هوشی به وسیله آزمونهای هوش ارزیابی واندازه گیری کرد میزان هوش بهرممکن است یکی از مهمترین علائم آن می باشد بررسی کارکرداجتماعی ، خانوادگی وتحصیلی فرد درارزیابی نقص ذهنی ضروری است.
گاه باکودکانی درکانون برخورد می کنیم که به خاطر فقر شدید مادی وفرهنگی از یک طرف ، اشکال درمراقبتهای اولیه مانند تغذیه ، بهداشت محیط وبهداشت فردی، بی توجهی به واکسیناسیون وفقر محرکهای فیزیکی،روانی وعاطفی لازم ازطرف دیگر، ازقافله رشد بهنجار عقب مانده اند وبدون اینکه ضایعه عضوی داشته باشند عقب مانده محسوب می شوند تحقیقات نشان داده است هوش بهرباموقعیتی اقتصادی – اجتماعی همبستگی مثبت دارد.
مادربررسی وضعیت ذهنی اطفال تنها به نتیجه آزمونهای هوشی اکتفا نمی کنیم زیرا احتمال سوگیری طبقاتی واجتماعی دراین آزمونها بسیاراست . به همین خاطر پس از اینکه هوش به این اطفال مشخص شد، بامصاحبه روانی، تهیه شرح حال وبررسی سوابق رفتاری درخانواده، وهمچنین وضعیت تحصیلی ودیگر مهارتهای اجتماعی ملاک قراردادن تمام اطلاعات درمورد میزان عقب ماندگی آنها اظهار نظر می نماییم به طور کلی هوش بهر شاخص تواناییهای ذهنی مستقل ازعوامل اجتماعی وانگیزشی نیست وجنبه فطری آن تنها یک بعد عملکرد ذهنی را تشکیل می دهد لذا تا اطلاعات کافی ازفرد به دست نیاید نباید برچسب عقب ماندگی به فردی نمی توان زد.
بااین حال آزمونهای هوشی پیش بینی کننده معتبری درباره هوش هستند بررسیهای انجام شده نشان داده است میزان هوش بهرمهمتراز نژاد وطبقه اجتماعی رفتارمجرمانه راپیش بینی می کند پژوهشگران براین باورند که هوش می تواند هم تاثیر مستقیم وهم غیر مستقیم دربزهکاری داشته باشد.
آنان که برتاثیر مستقیم هوش دربزهکاری تاکید می کنند چرخه زندگی بزهکاران را مورد مطالعه قرارداده وبه این نتیجه دست یافته اند که ارتباط اساسی ومهم بین هوش بهروبزهکاری به خاطر ناتوانی آنان درپردازش مفاهیم انتزاعی است . آنان نمی توانند نتیجه رفتارمجرمانه خود را پیش بینی کنند وقادربه درک احساسات قربانی خود نیستند پژوهشگران که معتقدند هوش بهرتاثیر غیر مستقیم برجرم دارد به این نتیجه رسیده اند که هوش بهرپایین موجب ضعف تواناییهای کلامی اطفال می شو د این ضعف باعث عملکرد ضعیف تحصیلی شده وعملکرد تحصیلی ضعیف وآمورش ناکافی ارتباط پایداری با بزهکاری دارد این پژوهشگران دربررسیهای خوددریافتند اگر اطفال پرخطر( high Risk ) دارای هوش بهرنسبتا بالایی باشند احتمال کمتری دارد دست به رفتارهای مجرمانه بزنند بااین حال اختلاف نظر درباره ارتباط هوش بهروبزهکاری بسیارجدی وبحث انگیز است دربررسیهای انجام شده درباره نقص ذهنبی عوامل بسیاری مورد شناسایی قرارگرفته اند که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱) ابتلای مادر به بیماری بویژه روبلا ( Rubella ) معروف به سرخچه آلمانی)) دراوایل حاملگی.
۳و۲) آسیب مغزی یا درهنگام تولد یا پس ازآن آسیب مغزی می تواند درنتیجه زایمان زودرس یاآنوکسی ( Anoxia ) اتفاق بیفتد همچنین پس ازتولددراثر کودک آزاری وبی توجهی والدین وعوامل دیگر ایجاد می شود.
۴) ناهنجاریهای کروموزومی که شناخته ترین آن سندرم داون است.
۵) عوامل مادرزادی مانند بیماری فینل کنونوریا.
۶) تشدید نقص ذهنی خفیف موجود درفرد می تواند دراثر فقر محرکهای محیطی واجتماعی باسوءتغذیه وبه صورت پرخاشگری بروز کند.
۷) افرادی که دارای نقص ذهنی بادرجه متوسط هستند ممکن است به آسانی برانگیخته شده ورفتاری پرخاشگرانه غیر اختصاصی(
( Uncharactenstic ) انجام دهند.
۸) تظاهر مشروع تمایلات جنسی دربرخی ازافرادی که نقص ذهنی دارند، ممکن است ساده لوحانه، ابتدایی ( Primitive ) عاری ازخویشتن داری وفاقد مهارتهای اجتماعی باشد این نوع رفتارهای جنسی درسابقه رفتارهای عقب ماندگان وجوددارد وممکن است درمحل نگهداری آنان دیده شود.
۹) این دسته ازکودکان ممکن است درمقایسه باهمسالان بهنجارخود، نسبت به تغییرات محیط اجتماعی وخانوادگی آسیب پذیر باشند یک کودک عقب مانده ذهنی بادرجه متوسط ممکن است تاوقتی که مورد حمایت خانواده یا بستگان نزدیک خود قراردارد بتواند به خوبی از عهده خودبرآید اما چنانچه آنان را به خاطر مرگشان یا به هز دلیل دیگری ازدست بدهد، ازهم بپاشد وبه منظور تلاش دربه دست آوردن موفقیت گذشته مرتکب رفتارهای بزهکارانه شود..
● نقش روان شناسی دردادگاه وکانون
همان طورکه پیشتر اشاره شد، کارشناسان کانون پس ازتشکیل به اصطلاح دادگاه اطفال درکانون همکاری خود را باقضات آغاز کردند که مورد استقبال آنان قرارگرفت درحال حاضر درمواردی که بااطفالی روبه رو می شویم که دارای درجاتی ازنقض ذهنی یااختلال رفتاری هستند، وبررسیها نشان می دهد این حالات درارتکاب بزهکاری آنان موثر بوده است ، به دادگاه مورد نظر گزارش می شود ازطرف دیگر برخی ازشعب دادگاه اگر درجریان رسیدگی احساس کنند نیاز به نظریه روان شناختی دارند از کارشناسان واحد روان شناسی برای شرکت درجلسه دادگاه دعوت به عمل می آورند.هرچند هنوز اهمیت این همکاری دوجانبه برای همه شعب دادگاه روشن نشده است اما نتایج نظریه روان شناسی آن چنان قابل توجه است که درصدوراحکام جدید که با رویه قضایی سابق تفاوت دارد، تاثیر به سزایی به جا نهاده است . علاوه برآن درمواردی نیز به دلیل اختلاف نظر بین قضات دراشکال قانونی تاحصول نتیجه این اطفال مدت زیادی درکانون نگهداری شده اند به نمونه ای ازاین موارد اشاره می شود.
دوکودک هم جرم ازیکی از شهرستانهای استان تهران به کانون اصلاح وتربیت تحویل شدند پس ازبررسیهای روان شناختی حتی عقب ماندگی واحتلاف رفتاری آنان مجرز شد وضعیت آنان طی گزارشی به قاضی ناظرارایه شد این دوکودک به پزشکی قانونی اعزام وپزشکی قانونی نظریه واحد روان شناسی را تایید نمود به قسمتی ازنامه مجدد قاضی ناظر به پزشکی قانونی توجه کنید:
رییس محترم پزشکی قانونی ، عطف به نامه شماره..آن مرکز راجع به آقایان.. صراحتهٔ اظهار نظر شده رافع مسئوولیت کیفری است و بااین حال به لحاظ اختلاف نظر بین قضات محترم که اختلال روانی درقانون موضوعه بعد از انقلاب اسلامی ایران چون محسوب نمی شود ، صراحتهٔاظهار نظر فرمایید که آیا نامبردگان مبتلا به جنون هستند یا خیر؟ پاسخ پزشکی قانونی چنین بود * نامبردگان مبتلا به جنون نمی باشند ولی دچار ضعف قوای عقلانی می باشند وتوانایی کافی برای تشخیص حسن وقبح را ندارند*
مورد دیگر پرونده ز-ک ۱۶ساله است که دوسال پیش به جرم تجاوز وشرکت درقتل دختر خردسالی به اتفاق هم جرم خود ازیکی از شهرهای شمالی به کانون اعزام شدند ز-ک مبتلا به بیماری شب کوری بود ودرروز دید بسیار ضعیفی داشت به طوری که وقتی به کانون آمد به خاطر آشنانبودن با محیط غالبا کسی اورا همراهی می کرد او بی سواد واز نظر ذهنی عقب مانده بود قبل از دستگیری درکمک به پدرش به چوپانی چند راس بزمشغول بود اکنون باپیگیری واحد روان شناسی ومساعدتهای قاضی ناظر آزاد است.
مورد دیگر رسیدگی به پرونده سه برادر ۱۵،۱۶،و۱۷ ساله بود که به درخواست دادگاه مورد بررسی قرارگرفتند آنان به جرم سرقت دستگیر شده بودند درحالی که به خانواده ای بی نیناز تعلق داشتند هوش بهرهرسه درحد ممتاز بود وازنظر تیپ شناسی( Typo Logg )افرادی بسیاربرون گرا وهیجان طلب بودند.آنها به خاطر تجربه هیجان سرقت مرتکب جرم شده بودند برای آنان مجازات مناسب یعنی مجازات جایگزین زندان تعیین گردید.
مورد دیگر دختری ۱۶ ساله دارای خانواده ای پریشان ومجرم که پدر، مادر، برادروخواهرش هریک درشهری درزندان بودند، بابرادرش مدتها رابطه جنسی داشته وپس ازفراراز منزل با زنان روسپی بسیاری درارتباط بود دارای اختلال شدید عاطفی واختلال شخصیت ضد اجتماعی بود حضور او درکانون درکنار دختران سالمتر وکم تجربه خطرناک محسوب می شد گزارش شمه ای ازوضعیت وی به دادگاه ،پیشنهاد وتغییر محل نگهداری او مورد موافقت دادگاه قرارگرفت.
به هرحال همکاری روان شناس ودادگاه دست آوردهای زیررا به دنبال داشته است :
۱) محکومیت ۲۲ نفر از بزهکاران به تعلیق حبس آنان، به هر ۱۵ روز
یک جلسه مشاوره درواحد روان شناسی تقلیل یافت که پس ازپایان مدت مشاوره نتیجه مشاوره به دادگاه گزارش می شود.
۲) تاکنون کارشناسان واحد روان شناسی به دعوت دادگاه درمحاکمه ۱۰ نفر از بزهکاران شرکت ووضعیت آنان دردادگاه مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته ورای صادره باتوجه به گزارش روان شناس صادر شده است
● نتیجه گیری وپیشنهادها:
تجربه کوتاه همکاری واحد روان شناسی وبرخی شعب دادگاه اطفال نشان می دهد ، چنانچه کارشناسانی درجریان محاکمه کودکان ونوجوانان به طور عام( چه عادی وچه استثنایی) به عنوان آنچه قانون از آن به عنوان ** اهل خبره** نام برده است شرکت نمایند ، حقوق اطفال به میزان زیادی رعایت خواهد شد ومجارات مناسبی باتوجه به شرایط کودک ومسئولیت نسبی با درشرایط رفع مسئوولیت کیفری ، اتخاذ خواهد شد.
درشرایط فعلی که کودکان به بازداشتگاههای بزرگسالان انتقال می یابند ویا متهمین ومجرمین بزرگسال دریک مکان نگهداری می شوند. نیروی پلیس بااین اطفال همچون بزرگسالان رفتارکرده وباهمان روش برای آنها پرونده تشکیل می دهد وبه روش بزرگسالان به دادگاه ویا کانونهای اصلاح وتربیت اعزام می شود، دردادگاهی محاکمه می شوند که از متهمین ومجرمین بزرگسال تفکیک نشده است این شرایط براساس مشاهدات وتجربیات ، نشان دهنده پدیده ای است که می توان ازآن به (( کودک آزاری قانونی)) نام برد.
شایسته است این پدیده مورد توجه محققان وپژوهشگران قرارگیرد دربهبود شرایط اطفال برهکاربه نظر می رسد اجرای پیشنهاد های زیر بسیار موثر واقع شوند:
۱) جداسازی محل دادگاه اطفال از محل دادگاههای بزرگسالان .
۲) تشکیل نیروی ویژه پلیس اطفال.
۳) رسیدگی سریع به جرایم اطفال وکوتاه شدن مدت زمان بلاتکلیفی به حداقل ممکن.
۴) عدم نگهداری کودکان بزهکاری دربازداشتگاههای بزرگسالان.
۵) آموزش وتربیت قضات ویژه کودکان وانتخاب آنان از میان افراد با تجربه قضایی کافی وآموزش مستمر ضمن خدمت.
۶) رسیدگی به جرایم اطفال باحضور کارشناسان روانی ورفتاری مانند روان پزشک روان شناس ومددکاراجتماعی.
۷) توجه دادگاههای اطفال به نظریه کارشناسان کانونهای اصلاح وتربیت درآزادی اطفال.
۸) حمایت از گسترش سازمانهای غیر دولتی ( N G O ) درباره کودکان ونوجوانان تامین ودفاع ازحقوق کودکان استثنایی یکی از نشانه های بارز پیشرفت اجتماعی وگسترش دموکراسی است اما باید توجه داشت این امر جدا از رعایت حقوق کودکان به طور عام دریک جامعه تحقیق نمی یابد. .
۹) تدونی آیین دادرسی اطفال وتشکیل دادگاههای اطفال به معنی واقعی.
۱۰) تامین حقوق کودکان ونوجوانان از طریق جمع آوری داده های آماری واطلاعات معتبر درباره آنان.
عطاءالله محمدی
روان شناس کانون اصلاح وتربیت تهران
منبع : قوه قضاییه دادستانی کل کشور