سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

دمشق و حرکت به سوی آرامش


دمشق و حرکت به سوی آرامش
● نگاهی به نقش جدید سوریه در صلح خاورمیانه
سوریه دو سال گذشته را در دشوارترین شرایط پس از دوران استقلال خود سپری كرد.اشغال عراق توسط آمریكا و انگلیس و فشارهایی كه بر ضد دمشق به سبب مخالفت با این اقدام، به كار گرفته شد تا صدور قطعنامه ۱۵۵۹و ترور «رفیق حریری» نخست وزیر پیشین لبنان و ادعای دست داشتن سوریه در این جنایت، همچنین اتهام حمایت دمشق از تشكیلات و سازمان های تروریستی و پناه دادن به آنها.خروج اجباری نیروهای سوری از لبنان متاثر از متغیرهای منطقه ای و مهم تر از همه تلاش آمریكا و دولت های اروپایی برای سرنگونی رژیم سوریه و روی كار آوردن نظامی دیگر و در نهایت انزوای آن از عرصه عربی، منطقه ای و بین المللی، رهاورد فشارهای گفته شده برای سوری ها بود.
تمامی این شرایط در عقب گرد دمشق و واداشتن آن به ایفای نقش تدافعی برای حراست از موجودیت خویش و بازتاب آن بر زندگی مردم سوریه كه این مدت را در بیم و انتظار به سر بردند، سهم بسزایی داشت.
در دو سال گذشته بیشتر ناظران و مفسران سیاسی معترف به خاتمه دوران نقش آفرینی منطقه ای سوریه و چرخش نگاه آن به درون جامعه خود بودند كه به پایان عصری اشاره دارد كه از جنگ ۱۹۷۳ میلادی تا سال ۲۰۰۰ برقرار بود، دورانی كه سوریه از یك جایگاه محوری و قابل اعتنای منطقه ای و عربی در معادلات منطقه نقش آفرینی می كرد.
در این مدت، شمار آنانی كه باور داشتند نظام سوریه همچون گذشته توان بازگشت به دوران تاثیرگذاری در منطقه را دارد، اندك و این اعتقاد راسخ حاكم بود كه سوریه بار دیگر به عصر به كارگیری تمامی قوا برای حفظ بقایش بازگشته و لازم است به مشكلات درون جامعه خویش بپردازد و اصلاحاتی را برای بهبود اوضاع داخلی سامان دهد، اگر نظام سیاسی خواهان بقا و دوام است.اما اینك اوضاع تغییر كرده و به نظر می رسد، دمشق مرحله فشارها را پشت سر نهاده یا دستكم از بیشتر موانع عبور كرده است. مقامات سوریه نیز این روزها با وعده های دریافتی از میهمانان اروپایی و حتی سیاستمداران آمریكایی از كارنامه خویش خرسندند.
امروز، دمشق برای هر كسی كه ثبات سیاسی و امنیتی در خاورمیانه را خواهان است و تحسین می كند، یك دروازه اصلی به شمار می رود.در دو ماه گذشته، چهار مقام ارشد اروپایی - وزیران خارجه اسپانیا، نروژ، آلمان و هلند - و شماری از اعضای كنگره آمریكا از دمشق دیدن كردند، همچنان كه «رجب طیب اردوغان» و «اسماعیل هنیه» نخست وزیران تركیه و فلسطین و شخصیت هایی كه دیدارشان غیر علنی بود، به سوریه سفر كردند.
به نظر می رسد، آمریكا در همان زمانی كه سوریه را به عنوان یكی از اضلاع محور شرارت تقسیم بندی كرد، ناگزیر شد، دمشق را در شماری از اتهام انگاری ها مانند اوضاع امنیتی عراق و تحولات سیاسی لبنان شاهدش در كنار مساله فلسطین كه سرچشمه نزاعات در خاورمیانه به شمار می رود، دخیل و شریك بداند.
گویا، تحولات تراژدیك و اندوه باری كه منطقه شاهدش است، كارت های بازی آمریكا را در ریخته و بازتاب منفی این آشفتگی بر منطقه خاورمیانه از سرزمین فلسطین گرفته تا لبنان و عراق، زیان های بسیاری را متوجه واشنگتن كرده است .تمامی این تحولات ناگوار، سوالاتی را در آمریكا و اروپا در مورد چگونگی خروج از این بحران ها مطرح ساخت.بارزترین صداها، گزارش گروه مطالعه در مورد عراق معروف به كمیته «بیكر - همیلتون» و هشدار «زبیگنیو برژینسكی» مشاور امنیت ملی «جیمی كارتر» رییس جمهوری پیشین آمریكا بود كه در مورد خطر اضمحلال جایگاهی كه آمریكا در دهه های گذشته اشغال كرده بود، اخطار داده اند. چرا كه اتهامات سنگینی، درستكاری و مشروعیت وجهه بین المللی آمریكا را زیر سوال برده است.
همچنین «سیمور هریش» تحلیلگر مشهور مجله آمریكایی «نیویوركر» به انتقاد از دشمنی واشنگتن با سوریه پرداخته، با این توضیح كه گزارش «دتلف ملیس» بازرس بین المللی ، اتهامی را متوجه عناصری از نظام سوریه درمساله ترور حریری ساخت كه سیاست سرنگونی نظام سوریه را توجیه نمی كند، زیرا این سیاست هزینه هنگفت و سرسام آوری دارد و موفقیت آن محال است.با این حال، آیا این تحولات بدین معناست كه دمشق همكاری مجانی و بدون چشمداشتی را تقدیم خواهد كرد؟
دمشق پس از دریافت امواج ناشی از انتشار گزارش كمیته «بیكر- همیلتون» بار دیگر دولت آمریكا را به دریافت علائم مثبتی فراخواند كه از دمشق صادر شد كه اشاره داشت به این كه سوریه حاضر به حمایت مجانی از آمریكا نخواهد بود و آمریكا را به بررسی و حل و فصل یكجای مشكلات منطقه فرا می خواند.
مقصود آن است كه سوریه مساله بلندی های اشغال شده جولان را برای هر گونه گفتگوی آتی دمشق با واشنگتن و پایتخت های اروپایی نصب العین خود قرار داده، در حالی كه غرب خواهان ایفای نقش حمایت گرانه سوریه در پرونده های منطقه ای بغرنجی مانند عراق، فلسطین یا حتی لبنان است.«جیمز بیكر» وزیر خارجه پیشین آمریكا، به لزوم پرداخت این بها اعتراف كرد، هنگامی كه از اصل انجام مذاكراتی با سوریه و ایران در مساله عراق حمایت و تاكید كرد كه آمریكا باید در این باره خامی نكند.
بیكر گفت: در سال ۱۹۹۱ میلادی، بسیاری از افراد این موضوع را متذكر شدند كه ما هرگز قادر به تغییر موضع سوریه و واداشتن آن به بازگشت به میز مذاكرات با اسراییل نخواهیم بود، لیكن پس از ۱۵ بار دیدار از دمشق، به موفقیت در تلاش های خویش دست یافتیم .بیكر ادامه داد: تمامی شروط را كنار گذاردیم، زیرا نمی خواهیم مردم ما را ساده لوح پندارند و این كه فقط برای مذاكره با سوریه، سر میز نشسته ایم.
در حالی كه گام مهم به سوی صلح میان اعراب و اسراییل خواهد بود. بیكر كه از كارشناسان مسایل منطقه به شمار می رود و به هنگام تامین مقدمه كنفرانس صلح مادرید در اوایل دهه نود قرن گذشته میلادی، مذاكرات مفصلی با سوری ها انجام داد، به یك مساله بدیهی در علم سیاست اشاره دارد و آن این كه سوریه از دولت های اصلی در منطقه به شمار می رود و تلاش برای انزوای آن با این هدف كه باید مانع نفوذ آن شد، بیهوده است. زیرا چگونه می توان مشكلات را با مردم حل و فصل كرد، بدون آن كه با آنها به گفتگو پرداخت.
سرانجام آن كه فراروی دمشق فرصت تاریخی برای بازگشت به جایگاه منطقه ای متناسب با موقعیت راهبردی آن در منطقه ای فراهم آمده كه از متشنج ترین و جنجالی ترین مناطق جهان به شمار می آید.این پرسش را كه قدرت دیپلماسی سوریه تا چه میزان قادر به بهره گیری از تحولات كنونی در عرصه بین المللی و به كارگیری آن برای دستیابی به هدفی والا یعنی استرداد جولان است، زمان پاسخ خواهد گفت.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید