جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


آیا زنان باید در اولویت مبارزه با مواد مخدر قرار گیرند؟


آیا زنان باید در اولویت مبارزه با مواد مخدر قرار گیرند؟
امروزه به ویژه در دوران گسست و عبور از دوران پدرسالارانه روابط انسان‏ها در جامعه‏ای كه به جز خانواده و دولت نهاد یاریگر دیگری بطور اساسی وجود ندارد وظایف خانواده و جامعه در آشوبی عمیق فرو رفته و بنیان‏های معرفتی زندگی سالم مجال رشد و نمو ندارند. در عوض پدیده دختران فراری، اعتیاد یا بیماریهای روانی رشد فراوان نموده‏اند....
زنان در این میان در فشار مضاعفی فرو رفته‏اند. از یكطرف در الگوی خانواده سالم زن آرامشگر خانواده و پرورش دهنده آن است و دارای وظیفه‏ای بس سنگین است و از طرف دیگر در این واقعیت نازیبای خانواده و جامعه، انسانیت و حقوق اساسی او مرد هجوم قرار گرفته و از ناحیه همین خانواده در آسیب ورطه اعتیاد می‏افتد.
برای بازساری این روابط چاره‏ای جز اولویت دادن بنیان خانواده یعنی زنان نداریم. بر این مبنا باید به تفاوت‏های جنسیتی و متناسب با نیازهای زنان در پیشگیری، درمان و مهاراعتیاد توجه كرد.
در دورانی كه دولت می‏باید تأمین اجتماعی و سازمان‏های غیر دولتی را بعنوان مكمل‏های اساسی در قدرت برای بوجودآوردن پیوندها و یاریگری‏ها متناسب با این دوران سامان می‏داد - خانواده را با انبوه مشكلات دوران گذشته تنها گذاشته است و نقش عمیق خویش در فهم و حل مسایل مردم را فراموش كرده و به ناچار انتقال معضلات و مسایل به حیطه خانواده، افراد خانواده را دچار آسیب‏های فراوان نموده كه راه حل آن هم رعایت هنجارهاست. چرا كه هنجارهای جامعه سنتی جوابگوی انسان مستقل‏تر و رشد یافته‏تر جامعه فعلی نیست، بلكه راه حل رسیدن به سامانی نوین است كه NGOها ابزار آموزش و حلقه پیوند آن هستند.
حقیقت آن است كه در جامعه امروز ساخت خانواده بسرعت دستخوش تغییر می‏شود، جایگاه و نقش‏های افراد و مخصوصاً زنان در حال تحول است و این، در حالی است كه نهادهای دیگر جامعه چون دولت، اقتصاد، آموزش و پرورش و مجموعه قوانین و مقررات حقوق مدنی و... هنوز این تغییرات را تعریف نكرده و با آن هماهنگ نشده است. همین موجب بروز مشكلات و نابسامانیهایی در حیات خانواده و مخصوصاً در زندگی زنان می‏شود، مشكلات و نابسامانیهایی كه به دلیل حل نشدن در مواردی به آسیب‏های اجتماعی منجر می‏شود.
چنانكه ملاحظه می‏شود مسایل بنیانی جامعه ما، ساخت‏ها، نهادها، روابط و هم معرفت‏ها و به دنبال آن عواطف در بسامانی هستند. دراین شرایط بروز مسایل و آسیب‏ها بخصوص سوء مصرف مواد مخدر به عنوان دردناكترین آسیب پیش می‏آید. دكتر فریبرز رئیس دانا می‏گوید: انسان‏ها به ابزار دردها، آرزوها، نیازها و آمالشان احتیاج دارند. همه انسان‏ها به این مسایل احتیاج دارند، حتی انسان هایی كه ما فكر می‏كنیم آزادی به هیچ دردشان نمی‏خورد و فقط باید به آنهانان رساند - گرسنه‏ترین اقشار جامعه هم به این حداقل آزادی نیاز دارند تا داد بزنند آی مردم من گرسنه‏ام، یك نفر نان من را از سفره‏ام بر می‏دارد... من آرزو می‏كنم شیشه‏ها بشكند ولی نبینم كه سر كوچه یك جوان ایرانی آن طور مچاله شده و ازشدت آلوده شدن به مواد مخدر دارد زمین را می‏بوسد... ما با پدیده‏ای كه من اسمش را شورش سفید یا شورش بی صدا گذاشته‏ام یعنی خودویرانگری مواجه هستیم.
در مدل زندگی سالم زن آرامشگر خانواده و پرورش دهنده نسل است و قاعدتاً جامعه می‏بایست توجه بیشتری در حفظ كرامت انسان‏ها و رفع ظلم و تبعیض و محرومیت كه زمینه ساز اساسی اعتیاد هستند، بخرج می‏داد اما چنین نشد.... الگوی شروع اعتیاد در زنان ناشی از روابط نزدیك و صمیمانه یعنی بیشتر از طریق همسر خود معتاد می‏شوند. در تحقیق جامع در یك جمعیت نمونه ۱۴۵۶ نفر، ۹۷ نفر یعنی ۶.% رازنان معتاد تشكیل می‏دادند.
نزدیك به نیمی از معتادان زن نخستین بار پیشنهاد مصرف مواد مخدر رااز سوی اعضای خانواده و بستگان خویش دریافت كرده‏اند. بیش از نیمی از معتادان نخستین بار در منزل اقدام به مصرف مواد نموده‏اند. در مورد عوامل شروع مصرف مواد مخدر در میان زنان، بیش از نیمی از زنان عوامل فردی را ذكر كرده‏اند كه شامل (دردهای جسمانی، كسب لذت، كنجكاوی،كبود روابط عاطفی، شكست عشقی و مشكلات روانی) را شامل می‏شود. و بعد به به عوامل خانوادگی (تنش‏ها و مشكلات موجود در درون خانواده، عدم كنترل و نظارت اعضای خانواده بر رفتارهای آنان)، مسایل اجتماعی (در دسترس بودن مواد، فشار دوستمان) اشاره كرده‏اند. در زنان عوامل فردی نقش بارزی در سوق دادن زنان به سوی مصرف مواد مخدر دارد و در مردان عوامل اجتماعی.
اعتیاد زنان علاوه بربیماری‏های سوء تغذیه، فشار خون بسیار بالا و سرطان، آنان را در معرض بیماریهای خطرناكی مانند هپاتیت و ایدز قرار می‏دهد. زنان معتاد در مقایسه با مردان احتمال بیشتری دارد دچار ایدز و دیگر بیماریهای ناشی از روابط جنسی شوند و در مقایسه با دیگر زنان احتمال بیشتری وجود دارد كه به بیماری زنانه و معضلات آن دچار شوند. در باره موانع درمان به این نكته اشاره می‏كند كه زنان بر اساس نگرش‏های اجتماعی وفرهنگی به اعتیاد اغلب به دلیل اعتیادشان نسبت به مردان معتاد انگ منفی‏تر زده می‏شوند. نگرش اجتماعی درباره ناپسند بودن اعتیاد زن یك مانع عده در درمان آن‏ها به حساب می‏اید همچنین مراقبت از بچه مانعی دیگر برای درمان آنهاست، این در حالی است كه زنان نسبت به مردان احتمال كمتری دارد كه از خانواده و دوستان برای ترك مواد حمایت دریافت كنند و از آنجایی كه اغلب برنامه‏های درمانی برای مردان تنظیم شده ناخواسته به علت تشریفات زائد اداری، موانع مالی و فقدان حساسیت درباره اعتیاد زنان موانعی را برای آنان ایجاد می‏كند و ازلحاظ موانع روانی درمان درونی كردن این عقیده كه اعتیاد یك سقوط اخلاقی است در زنان موجب اجتناب آنان از درمان می‏شود. و نیز از آن‏جایی كه زندگی بدون مواد مستلزم تغییرات عمده در سبك زندگی است و ایجاد چنین تغییراتی مشكل و دشوار به نظر می‏رسد بنابراین مقاومت در برابر تغییر یك مانع دیگر در راه درمان است. به طور كلی می‏توان نتیجه گرفت برنامه‏های موفقیت‏آمیز درمان باید با اولویت قرار دادن به زنان از تفاوت‏های عمده جنسیتی متأثر باشد و این معنا را در برنامه‏های جامع درمان، پیشگیری و مهار اعتیاد لحاظ كند تا به نیازهای ویژه زنان و دختران معتاد پاسخ دهد.
فهرست منابع:
آباذری، یوسف. فروپاشی اجتماعی تهران، آفتاب، شماره ۱۹، ۱۳۸۱
افروز، غلامعلی همسران برتر تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ دوم، ۱۳۷۸
خراسانی، علیرضا، تأثیر شكاف‏های اجتماعی بر تغییر رفتار... اطلاعات سیاسی و اقتصادی ش ۱۳۱-۱۳۲، ۱۳۷۷
رییس دانا - فریبرز. اقتصاد و مواد مخدر در ایران تهران - یاس نو، شماره ۲۲۵، ۱۳۸۲
رحمتی، محمد مهدی، عوامل مؤثر در شروع مصرف مواد مخدر، با اشاره به وضعیت معتادان زن تهران اعتیاد پژوهی، شماره اول، ۱۳۸۱
صفری، فاطمه، اعتیاد و زنان: تفاوت‏های جنسیتی درباره استعمال مواد مخدر و درمان آن تهران،مجله اعتیاد پژوهشی، شماره دوم، ۱۳۸۲
عزیزی، عبدالرضا،پیشگیری و درمان اعتیاد مشهد، چاپخانه آستان قدس رضوی، انتشارات چهارم ۱۳۸۱
مدنی، سعید، اعزام به جزیزه دور باطل برنامه‏های كنترل مواد مخدر تهران، یاس نو، شماره ۱۷۵، ۱۳۸۲.
منبع : نشریه سبا