پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

قرن بیست و یکم، قرن ضد امپریالیستی


قرن بیست و یکم، قرن ضد امپریالیستی
مراسم سالانه بزرگداشت کارل مارکس، امسال نیز در آرامگاه او برگزار شد. سخنران اصلی مراسم امسال، رفیق کارلوس وایمر، مسئول بخش روابط بین المللی حزب کمونیست ونزوئلا، معاون مجلس ملی ونزوئلا و معاون رئیس پارلمان آمریکای لاتین بود.
ترجمه ای از سخنرانی رفیق وایمر در «نامه مردم» شماره ۷۹۱ مورخ ۴ خرداد ۱۳۸۷ منتشر شده است. ترجمه مورد نظر مانند اغلب ترجمه هایی که در سالهای اخیر از اسناد و اعلامیه های احزاب کمونیست و کارگری جهان در «نامه مردم» منتشر می شود نارسا و ناکامل است. در ترجمه «نامه مردم» از سخنرانی رفیق وایمر، در مواردی- مانند مقایسه روند گردش به چپ در آمریکای لاین با جنبش مقاومت در عراق- نظر سخنران بدرستی به خواننده فارسی زبان منتقل نشده است و در یک مورد- بند ماقبل آخر سخنرانی که به نقش و اهمیت جنبش های بومی در مبارزه با سرمایه داری اشاره دارد- کاملاً از قلم افتاده است.
با توجه به اهمیت موضوع ترجمه زیر از روی متن منتشر شده در سایت حزب کمونیست بریتانیا در اختیار خوانندگان گرامی «تارنگاشت عدالت» قرار می گیرد.
امروز، که ما در این مکان تاریخی ۱۹۰-مین سالگرد تولد کارل مارکس را گرامی می داریم، صحبت با شما برای من افتخار بزرگی است.
من بخاطر دعوت گرم و مغتنم حزب کمونیست از خود، نه تنها برای حضور در گورستان های-گیت، بلکه همجنین بخاطر امکان بحث مبارزات پیروزمندانه مردم آمریکای لاتین علیه سرمایه داری، علیه امپریالیسم، و برای جامعه سوسیالیستی در جلساتی که کاردیف، بیرمنگهام، و در تالار بولیوار لندن برگزار شد سپاسگزارم.
همجنین موجب خوشوقتی من است که می توانم برخی نظرات را پیرامون موضوع ۱۶۰-مین سالگرد انتشار مانیفست حزب کمونیست و اهمیت کنونی آن در مبارزات در آمریکای لاتین، با شما در میان بگذارم.
قیام علیه هژمونی ایالات متحده در آمریکای لاتین در سالهای آغازین قرن بیست و یکم، چیزی بجز یک برهه تاریخی نوین نیست. آمریکای لاتین در تلاش برای آزاد کردن خود از قرنها سلطه امپریالیستی، استقلال خود را دوباره بدست می آورد. جدی بودن این تهدید نسبت به قدرت ایالات متحده، بنحو فزاینده ای توجه واشنگتن را جلب می کند.
قرن بیست و یکم احتمالاً بعنوان «قرن ضد-امپریالیستی» شناخته خواهد شد و عدم تحمل امپراطوری رو بزوال ایالات متحده را افزایش خواهد داد. از این نقطه نظر، گردش به چپ سیاسی در آمریکای لاتین، که حکومت ایالات متحده بر قاره آمریکا را متزلزل کرده است و «در مقیاس کوچک جهانی» را نشان می دهد که «پیامبرانه» می توان آن را در سراسر دنیا انتظار داشت، حتا مقاومت در مقابل ماشین جنگی ایالات متحده در عراق را تحت الشعاع قرار داده است.
من اطمینان دارم که همه شما، رفقا و دوستان، خواهید دید که آمریکای لاتین و بویژه جمهوری بولیواری ونزوئلا، در راه مبارزه برای یک جامعه نوین، همراه با عدالت اجتماعی، صلح و سوسیالیسم، میراث کارل مارکس و فردریش انگلس را در کنار رهبران سیاسی انقلابی خود مانند سیمون بولیوار و فرانسیسکو میراندا بکار می بندد.
من تردیدی ندارم که تجربه آمریکای لاتین ثمربخش خواهد بود و نتایج آن به همه خلقها، همه کارگران یدی و فکری کمک خواهد کرد تا در تشدید مبارزه علیه سرمایه داری در اشکال کهنه و نوین آن، آنچه را که در توان دارند انجام دهند آمریکای لاتین ثابت می کند که اثر فراموش نشدنی کارل مارکس اهمیت و فوریت معاصر خود را از دست نداده است. گرچه بعد از ۱۹۸۹ پایان تاریخ اعلام شد، تاریخ اخیر در ونزوئلا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین مانند برزیل، بولیوی، اکوادور، نیکاراگوئه، اوروگوئه، آرژانتین و اخیراً پاراگونه نشان می دهد که ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی در همه کشورها و همه زمانها واقعی و علمی است.
از طرف دیگر، سوسیالیسم در کره، کوبا، چین، لائوس و ویتنام ادامه دارد. توسعه آن با الهام از کارل مارکس اشکال مختلفی بخود گرفته، اما نشانگر واقعی این است که انقلاب ضد-سرمایه داری، ضد-امپریالیستی در قرن بیست و یکم نیز با سرزندگی عظیمی ادامه دارد.
در واقع، بعد از ۱۹۸۹، نه تنها بخش های بسیاری از جهان سوسیالیسم را انکار کردند، بلکه اکثریت عظیم بشریت از صلح و امنیت نیز برخوردار نشد.
طبیعتاً، در این شرایط، حضور احزاب کمونیست و کارگری، در کنار دیگر سازمانهای انقلابی و مترقی مانند گذشه، ضروری است. از طرف دیگر، اتجاد همه نیروهای انقلابی برای مبارزه ضد سرمایه داری ما تعیین کننده است.
و آمریکای لاتین نمونه مهم و موفقی را ارائه می کند.
ما در ونزوئلا- با «حزب سوسیالیست متحد» جدید، حزب کمونیست و دیگر سازمان های سیاسی- ساختمان یک اتحاد ضد-سرمایه داری و ضد-امپریالیستی را آغاز کرده ایم.
در آمریکای لاتین نیز، اتحاد رو به ترقی دارد: کشورهای هر چه بیشتری در آلبا-گزینه بولیواری برای آمریکای لاتین- شرکت می کنند، بعد از کوبا و ونزوئلا، اکنون بولیوی و اکوادور و نیکاراگوئه، و در آینده نزدیک پاراگوئه.
واقعیت تاریخی بما می گوید که اصول مارکسیسم بخشی از ملزمات اساسی بشریت برای پیروزی در مبارزه علیه فقر و رسیدن به هدف یک زندگی بهتر برای همه است-هدفی که تنها در یک جامعه سوسیالیستی، آزاد از اشتباهات قرن بیستم، ولی بهره ور از تجربیات غنی و متنوع آن قابل تحقق است.
ما از آمریکای لاتین، خوشحالیم که شما تصمیم گرفته اید توجه خود را بر این موضوع متمرکز کنید، زیرا سرمایه داری جوهر ذاتی انسانیت را انکار می کند و می تواند انسان های بسیاری را که در شرایط فقر زندگی می کنند، به احساس بیچارگی و استیصال بکشاند.
تجربیات روند انقلابی نشان می دهد که دگرگونی های انقلابی بطور مکانیکی اتفاق نمی افتد. آنها تنها برشالوده تصمیمات آگاهانه با شناخت مارکسیستی مبنی بر اینکه سرمایه داری یک نقص ساختاری در جامعه انسانی جهانی به شمار می آید، و اینکه، به این علت، هیچ جامعه ای در جهان نمی تواند بدون بکار بستن تئوی و پراتیک آموزش کارل مارکس خود را از پیامدهای منفی سرمایه داری جدا کند، صورت می گیرند.
من معتقدم که طبقه کارگر معاصر ما متشکل در احزاب مارکسیستی، جنبش های تاریخی بومی و جنبش های اجتماعی نوین، با درک این واقعیت که سرمایه داری یک تهدید جدی نسبت به انسجام جامعه انسانی بشمار می آید، اکنون پتانسیل اشغال کردن صفوف خط اول مبارزه برای به عقب راندن مرزهای استثمار و بیعدالتی اجتماعی را دارند.
بر این اساس، برای اینکه مرزهای سرمایه داری با موفقیت به عقب رانده شود، لازم است همه ما که در اینجا در این مراسم یادبود برای کارل مارکس گردآمده ایم درسهای بسیاری را که از مبارزات خلقها و طبقه کارگر کشورهایمان و از انقلابیونی مانند کارل مارکس، فردریش انگلس، ولادیمیر ایلیچ لنین، سیمون بولیوار در ونزوئلا، مارتی در کوبا، ماریاتگوئی در پرو، ساندینو در نیکاراگوئه و بسیاری دیگر، فرا گرفتته ایم بکار بندیم.
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه