چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

بازی برد- برد ترکیه و ارمنستان


بازی برد- برد ترکیه و ارمنستان
همیشه مهم نیست یک گل به دروازه بخورد؛ گاهی مهم است که یک <گل> از دروازه بگذرد و این همانی است که مصطفی قاراعلی‌اوغلی تحلیلگر ترک می‌نویسد: <گل باید برود... سزر، اوزال، دمیرل نیز باید می‌رفتند.> اگر حزب خلق جمهوریخواه (بزرگ‌ترین حزب مخالف دولت آنکارا) از تصمیم عبدالله گل رئیس‌جمهور ترکیه برای اجابت دعوت سرژ سرکیسیان همتای ارمنی‌اش جهت سفر به ایروان برای تماشای بازی تیم‌های ملی فوتبال ارمنستان و ترکیه در چارچوب رقابت‌های مقدماتی جام جهانی۲۰۱۰ انتقاد کرده و مصطفی اوزوریک یکی از مسوولا‌ن این حزب گفته <دلیلی برای این سفر وجود ندارد، ارمنستان مرزهای ترکیه را به رسمیت نمی‌شناسد و ترکیه را به کشتار جمعی متهم می‌کند>، هستند تحلیلگرانی همانند مصطفی قاراعلی‌اوغلی که حزب عدالت و توسعه را تشویق می‌کنند که: <ترکیه باید از تمام تابوهایی که خود را با سر در گریبان بردنش در داخل و خارج به آنان زنجیر کرده است، خلا‌ص شود.
علا‌وه بر این باید آن را نیز بدون اتلا‌ف وقت بیشتر و با عجله انجام دهد. با سر در گریبان فرو بردن، نمی‌توان هیچ مشکلی را حل کرد. اگر امروز ترکیه از سوی ۱۹ مجلس مختلف به عنوان <گناهکار نسل‌کشی ارامنه> اعلا‌م گردیده است، سببش این است که ده‌ها سال است که با این مشکل رودررو نشده است. درحالی که ارامنه همه نظریه‌های نسل‌کشی‌شان را با اصرار و متانت به گوش تمام دنیا، دانشگاه‌ها و مجلس‌ها می‌رساندند، آنکارا فقط به انکار آنها راضی شد.> حسن کمال از روزنامه ملیت فراتر از این پیشنهاد می‌دهد که: <در ورزشگاه ایروان پیش از مسابقه فوتبال بین تیم‌های دو کشور به خاطر دوران فاجعه‌آمیز در تاریخ مشترک و رنجی که ارامنه و ترک‌ها در گذشته متحمل شده‌اند، یک دقیقه سکوت شود.>
سفر گل به ایروان تاریخی است؛ یکی از چند معجزه‌ای که توپ‌های ورزشی کردند و تورهای دیپلماتیک ایمان آوردند که می‌توان با وجود انبانی از دمل‌های سر بازکرده در روابط دو همسایه (نسل‌کشی ۵/۱ میلیون ارمنی در سال ۱۹۱۵، مسدود بودن مرزها و سایه افکندن مساله قره‌باغ) با حذف دو پارامتر <ایدئولوژی‌گرایی غیرعقلا‌نی> و <پیش‌شرط‌گذاری غیرعملی> یکی از صلب‌ترین تخاصمات را به سهل‌ترین اقدامات تبدیل کرد؛ چنانکه آن تحلیلگر ترک می‌گوید: <گاهی اوقات یک گام کوچک برداشته‌شده از جانب رهبران کافی است تا نشان دهد که مشکلا‌ت آسان‌تر از آنچه که فکرش می‌شود، قابل حل می‌باشند. اکنون هنگام برداشتن آن گام است.> نشستن گل و سرکیسیان کنار یکدیگر در ورزشگاه ایروان را باید در کنار معدود عکس‌هایی گذاشت که مسیر تاریخ را تغییر دادند؛ این اسلا‌م‌گرایان ترک بودند که با گفتن <دشمن ارمنستان و هیچ کشوری در منطقه نیستیم>، به همسایه مسیحی متارکه‌کرده‌شان پیام دادند که آماده‌اند برای آنچه ارمنی‌ها در سر دارند و این کار دیپلمات‌ها بود که در برن سوئیس در ملا‌قاتی مخفی کنار هم بنشینند و علی باباجان وزیر خارجه ترکیه خبر از رد و بدل شدن نامه‌هایی بین ایروان-آنکارا بدهد و این شود که امروز رخ خواهد داد. این سرکیسیان رسته از اعتراض‌های خیابانی در واکنش به نحوه انتخابش بود که گفت: <ما آماده هستیم که بدون هیچ پیش‌شرطی روابط خود با ترکیه را از سر بگیریم.> و این یعنی دادن پالس مثبت در مناسب ترین زمان. دعوتی که از سال ۱۹۹۱ (استقلا‌ل ارمنستان) راکد مانده بود و اجابتی که به قول نویسندگان ترک امروز هم دیر است. ‌
سرکیسیان نه پیگیری نسل‌کشی ارمنیان را به فراموشی سپرد و نه گل از انکار آن عقب نشست و پیش‌شرط گذاشت که ارمنی‌ها نسل‌کشی را فراموش کنند تا دیدار میسر شود؛ مثل همیشه هم گفته نشد <مشکل را به تاریخدانان بسپاریم>؛ بلکه گره کار زمانی گشوده شد که ارمنی‌ها اعلا‌م کردند پیگیری و پذیرش ارتکاب قتل عام ارمنیان را به عنوان پیش‌شرط روابط پیش نمی‌کشند؛ چنانکه کارن نظریان، سفیر جمهوری ارمنستان در تهران در گفت‌وگو با نگارنده گفت: <موضوع ایجاد رابطه و پذیرش قتل عام دو مساله مجزا از هم هستند. ما در بحث ایجاد روابط رسمی موضوع قتل عام را پیش نمی‌کشیم؛ می‌توان به مدل از سرگیری روابط بدون ارائه طرح نسل‌کشی رسید.( >اعتماد ملی؛ ۳۰/۱۱/۱۳۸۶)
پیشتر اگر دعوتی می‌شد و دعوت اجابت می‌شد، هر دو خائن نامیده می‌شدند، امروز هم جز نگرانی‌های رقبای حزب عدالت و توسعه و برخی ناسیونالیست‌ها در ایروان به انضمام مقامات آذربایجان که نگران فراموشی مساله قره باغ از سوی ترک‌ها هستند، همه یکصدا به حمایت از این سفر برخاسته‌اند و حتی منابع ترک خبر داده‌اند گل دستوراتی به وزارت امور خارجه داده که این سفر نباید مانند سفری گردشگری بماند. نشستن گل و سرکیسیان کنار هم نه فقط برای تماشای بازی برد- باخت-مساوی فوتبال که حضور در بازی برد- برد دیپلماتیک است؛ با این نتیجه که می‌توان انبوهی از اختلا‌فات را داشت و بعضا به دلیل حساسیت‌ها و منافع ملی از هر طریقی پیگیری‌اش کرد، اما این نافی گشودن روزنه‌ای از دیپلماسی نیست که رودررو و بدون ژست‌های ناسیونالیستی بتوان گرهی از این کلا‌ف باز کرد.
اسلا‌م‌گرایان عدالت و توسعه‌ای نشان دادند که وارثان آتاتورک سختگیران در منع حجاب و صلب‌گرایان در رفع تخاصمات نیستند،که می‌توان وارث آتاتورک هم بود ولی آزادی حجاب را خواست، در کنار اسرائیل با عراق و سوریه و ایران نزدیکی کرد، ارامنه را دشمن نخواند و پس از ۱۷ سال به کشورشان رفت. جمهوریخواهان حاکم بر ارمنستان هم نشان دادند به رغم تاکید بر توسعه روابط در دیدار سرکیسیان با دیمیتری مدودف رئیس‌جمهور روسیه، باید به سمت تنش‌زدایی با قدرت دیگر منطقه گام برداشت و ضمن تاکید بر حق خود در پیگیری مساله نسل‌کشی، آن‌را به نوسانات دیپلماتیک گره نزد. راهی که ترک‌ها و ارمنی‌ها رفتند، چنان فراخ است که دیگرانی نیز پا در آن بگذارند؛ فقط با حذف دو عنصر <ایدئولوژی گرایی غیرعقلا‌نی> و <پیش‌شرط‌گذاری غیرعملی.>
سرگه بارسقیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی