یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان


نکته ها و توصیه های تربیتی کودکان
۱ - آسیب های تربیتی ای كه از جانب اولیا و مربیان به قصد تربیت و اصلاح رفتار و از روی دلسوزی و محبت به كودكان وارد می شود احتمالاً بیش از آسیب هایی است كه از جانب دیگر عوامل صورت می گیرد !
۲ - اگر می خواهید فرزندتان نسبت به مسئولیت های خود بی تفاوت نباشد حساسیت بیش از حد نسبت به مسئولیت های او نشان ندهید . ( سعی كنید ظاهراً بی تفاوت باشید تا او خود به تكالیف و وظایف خود حساس شود ) .
۳ - برای رسیدن به اهداف تربیتی ، اگر می خواهید سریعاً به مقصودتان نائل آیید آهسته و تدریجی حركت كنید .
۴ - تربیت كردن ، رها كردن متربی از بستگی ها و وابستگی ها به سوی رشد و تعالی است و نه رام كردن و مطیع كردن او در دام خواسته ها . " یقبُضكَ عَمّا لك و یبسُطكَ فیما لَه " "قبض می كند تو را آنچه برای توست و رها می كند تو را در آن چه برای اوست. "
۵ - آموزش راه های رسیدن به حقیقت مهم تر از خود حقیقت است . این راه ها را به كودك نشان دهید .
۶ - مهارتِ سكوت غالباً بیش از مهارتِ حرف زدن ارزش اثرگذاری دارد . با مهارت سكوت پیام خود را به كودك برسانید .
۷ - معمولاً پدر و مادر در اثر حمایت و محبت نمی توانند كودك را به قدر كافی به خود واگذارند . در محبت نمودن معتدل باشید ، زیرا ساختمانِ تربیتِ متعالی بر شانه های محبت متعادل بنا می شود .
۸ - كودك در خانواده به خاطر مراقبت های افراطی و بایدها و نبایدها غالباً خودش نیست ، همه چیز را طوطی وار اقتباس می كند ؛ او به جای این كه نقش بگیرد ، نقش بازی می كند . بنابراین اجازه بدهید كودك ، هنر خود بودن و خود شدن را در خود شخصاً كشف كند .
۹ - یكی از ظرافت های هنر تربیتی این است كه هرگز در هنگام تنبیه ، كودك را تا مرحله ای از پافشاری پیش نبریم كه در آن خود را محكوم یافته تلقی كند ، بلكه مقاومت مانع را چنان حساب كنیم كه بتواند بر آن فائق آید و تنبیه ، ابزاری برای آگاهی باشد و نه برای ترس و تهدید.
۱۰ - در برنامه های تربیتی باید پیام تربیتی به گونه ای طرح و ابلاغ گردد كه مخاطب آن را یكی از پدیده های ذات خود حس كند .
۱۱ - هر یك از افراد ، تربیتی درخور و شایسته با شخصیت و طبیعت خود دارند . از شبیه سازی و شبیه پروری پرهیز كنید . ( "قُل كُلُّ یعمَل عَلی شاكِلّتِه " ؛ " بگو هركدام به راه و روش خویش عمل كند.")
۱۲ - هر چه محیط و زمینه ی تربیت آماده تر باشد شرایط پذیرش پیام تربیتی مستعدتر و كاراتر است . آماده سازی عاطفی و درونی ، هنری بس عمیق تر از پیام دهی و اندرزگویی است .
۱۳ - تربیت كودك الزاماً مبتنی بر تعامل بین طبیعت او و دنیای پیرامون است ؛ پس در این تعامل به اقتضای طبیعت و محیط او سهیم باشیم .
۱۴ - هدف تربیت باید توسعه و گسترش ظرفیت درونی و قوه فهم كودك باشد و نه تحمیل و تزریق معلومات و محفوظات به او .
۱۵ - در روش تربیتِ فعال ، مربی می كوشد تا خود را از نظر ذهنی و عاطفی در موقعیت متربی قرار دهد ، در حالی كه در روش تربیت انفعالی ، مربی ، كودك را در موقعیت خود قرار می دهد . در روش تربیت فعال ، مربی مشوّق ابداع و خلاقیت است ، حال آن كه در روش انفعالی ، مربی القا كننده و ایجاد كننده عادت صوری است .
۱۶ - وظیفه اولیا و مربیان هموار ساختن مسیر رشد و تعالی كودك است و نه راندن یا كشاندن او به سوی هدف ؛ زیرا فرق است بین رشد " كنش گر" و رشد " كشانگر."
۱۷ - تنبیه باید به قصد بیداری دل باشد و نه تهدید جسم ، پس تا از نتیجه بیدارسازی تنبیه مطمئن نشده اید اقدام به تنبیه نكنید .
۱۸ - باید دانست كه غالباً كودك علت آنچه را كه شما عیب می دانید نمی داند ، لذا قبل از سرزنش ، او را توجیه كنید تا فاصله ای بین فهم شما و او ایجاد نشود .
۱۹ - رشد و پیشرفت به وسیله خود كودك و در یك پویشِ درونی صورت می گیرد و پدر و مادر و یا معلم و مربی تنها مددیار ، راهنما ، مدل نما ، محرك و مشوق او هستند و بس ؛ همانند دارو در كارتن ، طبیب در معالجه بدن و باغبان در پرورش گل !
۲۰ – ما نباید كودك را " دانش اندوز" بار آوریم ،‌ بلكه باید او را در برابر صحنه ها و اشیایی قرار دهیم كه خود بیندیشد و دریابد و گاه با احتیاط و بسیار مختصر او را راهنمایی كنیم تا به جای اندیشه آموزی ، اندیشه ورزی را پیشه كند .
۲۱ - مربی باید بداند كه اندرزها و درسهای اخلاقی وقتی اثر نیكو دارد كه متربی شخصاً پذیرا باشد ، در غیر این صورت نه تنها بی فایده است ، بلكه نتیجه ای وارونه به دنبال دارد .
۲۲ - مربی باید " تجارب تربیتی " را به جای اندرزهای كتابی و لفظی در معرض كودك به نمایش بگذارد تا او فرصتِ تجربه ی واقعیت را در زندگی خود دریابد .
۲۳ - كودك ، بسیاری از امور را كه دیدنی نیست از راه دیده می آموزد ، مثل صدق و صفای درونی ، شرافت نفسانی ، نجابت اخلاقی و وقار معنوی و این آموزه های نادیدنی و ناگفتنی پایدارتر و عمیق تر از امور دیدنی است .
۲۴ - در تربیت دینی باید پرورش حس مذهبی و تفكر دینی ، مقدم بر اطلاعات و دانش دینی باشد ؛ زیرا تربیت دینی یعنی زیستن طبق معتقدات دینی و نه صرفاً دانستن و حفظ كردن اطلاعات دینی !
۲۵ - قبل از تمایل و تقاضای متربی ، از انتقال پیام تربیتی خودداری كنید ، به ویژه در تربیت دینی.
۲۶ - حد فراگیری مفاهیم تربیتی هر كودك را ظرفیت هوشی و انگیزشی او تعیین می كند ، لذا از تحمیل و تراكم مفاهیم فراتر از ظرفیت او باید پرهیز كرد .
۲۷ - در ارائه الگوی تربیتی مورد نظر سعی شود مواردی را مطرح كنیم كه كودك به طور خود انگیخته به آنها نیاز دارد ، زیرا كودك به چیزی توجه می كند كه در ترازِ رغبت اوست.
۲۸ - كودكان باید نسبت به نوع رفتارهایی كه از آنان انتظار داریم شناخت كافی داشته باشند ؛ این شناخت در میدان مشاهده حاصل می شود .
۲۹ - تربیت هرگز در یك بُعد متمركز نمی گردد بلكه همواره جنبه های عقلانی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی ، جسمی ، علمی و .... در جامعیت بخشیدن به آن دخالت دارند .
۳۰ - درون مایه های تربیت صحیح در طبیعت كودك وجود دارد و او باید از طریق خودیابی ، خودفهمی و خود رهبری ، آنها را در تعامل با محیطی سالم كشف و تقویت نماید
۳۱ - مفاهیم تربیتی را با زندگی واقعی كودك ، با تجربیات روزمره و با نیازها و خواسته های او همراه سازید ، قطعاً تأثیر گذاری آنها پایدار و مستمر خواهد بود .
۳۲ - در اندرزهای تربیتی سخنِ دلپذیر را با دلِ سخن پذیرهمراه سازید . مطمئن باشید كه بر دل نشیند و در عمل ظاهر شود .
۳۳ - تربیت باید در بیشترِ موارد اختیاری و آگاهانه باشد تا توسط خود كودك و بدون اجبار و اكراه انجام پذیرد .
۳۴ - اگر هزار سخن از بیرون بگویی تا از درون مصداقی نداشته باشد سود ندهد . پس تربیت بدون آمادگی روانی و عاطفی عقیم است . " همچون درختی كه تا ریشه در عمق نداشته باشد اگر هزار سیل آب بر او ریزی سود ندارد و اگر همه عالم نور گیرد ، تا در چشم نوری نباشد هرگز نور را نبیند. "
۳۵ - هُنِر مربی ، پرورش حس نیاز در متربی است به آنچه كه اقتضای رشد و تعالی اوست ، زیرا هدف تعلیم و تربیت حصول لحظات جذبه برای دست یابی به حقیقت است .
۳۶ - گفته اند :" تا كه از جانب معشوق نباشد كششی كوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد " ، پس اول ، رغبت و بعد تربیت ؛ یا اول ، ترغیب و بعد تبلیغ .
۳۷ - در سرنوشت آدمی همه ی علم ها در اصل سرشته اند ، پس سرشته ها را به رشته ظهور درآورید .
۳۸ - عمیق ترین و پایدارترین آثار تربیتی در غیر مستقیم ترین روش های تربیتی است .
۳۹ - در تربیت اصیل ، الگوهای عملی مؤثرتر از آموزش های گفتاری است .
۴۰ - پایدارترین فضایل تربیتی در غیر رسمی ترین موقعیت های تربیتی حاصل می شود ، بنابراین از تربیت رسمی و تصنعی بپرهیزید .
۴۱ - اصیل ترین روش های تربیتی ، طبیعی ترین ، ساده ترین و صمیمی ترین آن هاست .
۴۲ - تربیت واقعی كودك باید خودانگیخته به جای دگرانگیخته ، طبیعی به جای تصنعی ، اكتشافی به جای اكتسابی ، تدریجی به جای دفعی ، درونی به جای برونی و تجربی به جای ذهنی باشد.
۴۳ - هر كس اصالت خود را براساس فطرت خود حفظ می كند یا بهتر بگوییم به سبك خودش شكل می گیرد . پس روش تربیتی این نیست كه افراد را به یكدیگر شبیه سازد، بلكه هدف آن است كه با فراهم كردن شرایط ، برای هر یك از افراد بر تفاوت هایشان بیفزاید .
۴۴ - خیر انسان در تفاوت های فردی است ، پس به این تفاوت ها احترام بگذاریم و آنها را عمیق تر و عنی تر كنیم .
۴۵ - برده كسی است كه هدف دیگری را به معرض اجرا درآورد ، پس در تربیت ، هدف هر فرد مختص به خود اوست .
۴۶ - اهمیت این كه دانش آموز چیزی را با اكراه یاد نگیرد بیشتر از اهمیت دانشی است كه باید بیاموزد !
۴۷ - این واقعیت را باید بپذیریم كه كودك ، آدمی تر و دیدنی تر از بزرگسال است .
۴۸ - جریان تربیت فقط افزایشی نیست بلكه كاهش نیز می تواند در پیشرفت تربیت دخالت نماید .
۴۹ - كودك باید به نحوی تربیت شود كه عمل خوب ، به سهولت از او سر بزند ، نه این كه با اكراه به آن تن در دهد .
۵۰ - طوری رفتار كنید كه گویا انتظار دارید به سخنان شما عمل شود ، زیرا كودكان تحت تأثیر اطمینانی كه در سخن ، لحن صدا و اعمال شما وجود دارد قرار می گیرند .
۵۱ - تعلیم و تربیت باید همیشه آدمی را از مستعدترین جنبه اش تحت تأثیر قرار دهد .
۵۲ - برای كودك ، رشد و تحول باید رهایی دهنده ی بی وقفه ی او از وجود دیروز خویش به سوی وجود برتر او باشد .
۵۳ - كودك چیزی را یاد می گیرد كه به آن نیاز دارد ، پس مطالب را بر كانون نیاز كودك همراه سازید .
۵۴ - كودك ، بسی برتر از آن چیزی است كه انجام می دهد ، و بسی عمیق تر از آن چیزی است كه بیان می كند .
۵۵ - هیچ دانش آموزی در جهان صرفاً به كمك آنچه می شنود و به یاری آنچه حفظ می كند، پیشرفت نمی كند ، بلكه پیشرفت او بسته به مهارت هایی است كه در میدان عمل به دست می آورد .
۵۶ - بعضی از دانش آموزان از اشتباهات خود بیشتر یاد می گیرند تا از موفقیت هایشان ، پس بگذارید دانش آموزان از اشتباه كردن نهراسند و پیشرفت خود را نه در " خطاگریزی " بلكه در " خطازدایی " بجویند .
۵۷ - ایجاد انگیزه ، تشنگی ، كنجكاوی ، تعارض ، تحرك زایی ، تضاد رشدآور ، موقعیت های مبهم و .... مبنای رشد و كمال و تعادل جویی دركودك است. زیرا لازمه ی تعادل جویی متزاید و متعالی آدمی مستلزم بر هم خوردن تعادل های قبلی است .
۵۸ - هر فردی به همان اندازه موفق است كه می خواهد . خواستن و نیاز به موفقیت را در كودك زیاد كنید . زیرا نیاز به پیشرفت مهمتر از دست یابی به پیشرفت است .
۵۹ - انسان با اعتنا به جزئیات بزرگ می شود و نه با اتكا بر كلیات ؛ در رفتارهای جزئی ، پنهان و به ظاهر بی اهمیت خود دقت نمائیم .
۶۰ - طرح تربیت انسان از درون است و طرح های بیرونی فراهم كننده شرایط بروز و ظهور آن هستند . به عبارت دیگر قوانین تربیت در طبیعت كودك منقوش است ، فقط باید كشف كرد و آشكار ساخت .
۶۱ - فرق است بین عادت و ملكه ؛ در تربیت ، عادت مانع آگاهی و رشد و ملكه عامل پایداری و ثبات و تداوم خصائص اخلاقی است . در ملكه شدن استمرار نیت وجود دارد ولی در عادتِ صرف ، تكرار افعال و اعمال مكانیكی و قالبی وجود دارد .
۶۲- مأموریت انبیا در تربیت آدمی ،‌ ابتدا تذكر دادن است ، یعنی آدمی را به یاد معرفتی كه دارد می اندازد .این روش نوعی رهیافت اكتشافی در تربیت درونی است .
۶۳ - كودك در تربیت باید آزاد باشد اما همراه این آزادی باید ظرفیت كودك را برای درك ضرورت آزادی گسترش داد ، زیرا آزادی نه دادنی است و نه گرفتنی ، بلكه آموختنی است .
۶۴ - هدف آموزشگاه باید انتقال و تعمیم آموخته ها به محیط خارج از مدرسه باشد . مدرسه كانونِ باز تولیدِ زندگی اجتماعی است . در واقع باید آموختن برای زیستن باشد و نه زیستن برای آموختن !
۶۵ - اعتبار و اثر بخشی یك روش تربیتی باید به حسب پیامدهای آن ، آزمون شود. بالطبع نتایج این آزمون در شرایط مختلف ، متفاوت خواهد بود .
۶۶ - اگر انتظارات تربیتی بیش از حد توان و استعداد كودك باشد اثر معكوس دارد. لذا محرك ها و توقعات تربیتی را به جا ، متناسب و در حد پذیرش مطرح نمایید . ("كـُلُّ شی تَجاوزُ عَن حَدِّه اِنعَكَس اِلی ضِدهِّ " هرچیزی كه از حد و اندازه خود خارج شود نتیجه ای وارونه به بار خواهد آورد.)
۶۷ - معلمان و مربیان برای هماهنگ كردن روش ها و توصیه های تربیتی خود باید خانواده را از طریق جلسات توجیهی و یا خبرنامه مدرسه مطلع ساخته و از این طریق آنان را از اقدامات روش های خود آگاه سازند .
۶۸ - در هنگام طرح مسائل دینی با نوجوانان تعصبات شخصی خود را كنترل كنید و در مباحث متقابل ، وقار و آرامش خود را حفظ نمایید . قطعاً در یك فضای آرام و متعادل و به دور از مقاومت و تعصب ، پیام ها نافذتر و دل نشین تر است .
۶۹ - تجارب مثبت و رفتارهای درستی كه در موقعیت های طبیعی و واقعی از كودك سر می زند ، به عنوان منابع مهم تربیتی در معرض آنها قرار دهید . مربی باید در شكار فرصت ها و تجربه ها ، هنرمندی هوشیار باشد .۷۰- هدف كوشش خود را از انتقال مفاهیم و رفتارهای تربیتی ، گروه همسالان قرار دهید . زیرا یكی از منابع مهم تغییر رفتار ، گروه همسالان و دوستان صمیمی نوجوان است
۷۱ - بسیاری از امور را گوش درمی یابد كه هرگز شنیدنی نیستند ، مثل : صدق گفتار ، آهنگ كلام ، لطافت و صراحت سخن و ... پس ، در گفتار خود خلوص و صداقت را همراه سازیم .
۷۲ - اگر كودك را در محیط و شرایط سالم به حال خود بگذاریم بیشتر و بهتر می فهمد و عمیق تر فكر می كند . باید اجازه داد كه خود او بگردد ، اشیاء را لمس كند و احساسات خود را بروز دهد . این كه بزرگسال در چه زمانی باید خود را كنار بكشد خیلی مهم تر از آن است كه در چه زمانی دخالت كند ، بگذارید كودك با خود آغازگری ، خودآموزی و خودرهبری را فرا گیرد.
۷۳ - برای پرورش نیروی خلاقیت كودك ، او را در موقعیت های مبهم قرار دهید تا خود ، آن را كشف كند . زیرا هیچ تجربه ای یافت نمی شود كه بیش از لذت كشف به پرورش آدمی كمك كند .
۷۴ - هرگاه چیزی را به كودك بیاموزیم مانع شده ایم تا خود آن را كشف كند.
۷۵ - هرگاه كودك را به اجبار و اكراه و اعمال زور تربیت كنیم ، از انجام تربیت درونی مانع شده ایم .
۷۶ - حُسنُ السّؤالِ نِصفُ العِلم : سؤال نیكو نیمی از علم است . ذهن كودك را " مسأله مدار" بار آورید زیرا ذهن سئوال انگیز در خلاقیت و نوآوری پیشتاز است .
۷۷ - رسیدن از " معلوم " به " مجهول " فرایند تفكر و رساندن كودك از مجهول به معلوم ركود و جمود فكری است ، زیرا عظمت دانش و علم هر فرد به عظمت مجهولات و سئوالاتی است كه در ذهن پرورانده است . ("لا عِلمَ كَالتّفكر" هیچ دانشی مانند تفكرنیست".)
۷۸ - همان گونه كه منطق شناخت و عقل در كودك با منطق شناخت بزرگسال به لحاظ مراحل تحول روانی متفاوت است ، باید تربیت نیز در كودك با منطق تربیت در بزرگسال تفاوت داشته باشد . كودك شیوه هایی برای دیدن ، شنیدن و احساس كردن دارد كه ویژه ی خود اوست ، چیزی نامعقول تر از آن نیست كه بخواهیم شیوه های خود را جایگزین آن كنیم .
۷۹ - مشیت الهی بر این تعلق گرفته است كه آدمی سرمایه های نهفته در فطرتش را خود به ثمر برساند .
۸۰ - برای تربیت اصیل كودك ، باید از قانونی كه در طبیعت او نهفته است بهره گرفته شود .
۸۱ - كیفیت ارائه مفاهیم تربیتی مهم تر از كمیت آن است . پیام های تربیتی هر چند اندك و قلیل اما با كیفیت مؤثر ، بهتر از پیام های طولانی و پی در پی است .
۸۲ - پایه های تربیت و اعتقاد به ارزش ها و باورهای فرهنگی و دینی با یقین پس از شك تحكیم می یابد ، لذا مربی باید با طرح معماها ، تردیدها ، تعارض های سازنده و ابهامات تحریك آمیز ، انگیزه كنجكاوی افراد را تحریك نماید .
۸۳ - هیچ تغییر رفتاری بدون میل و رغبت شخصی و درونی اصالت ندارد و اگر این تغییر رفتار با میل و رغبت نباشد ناپایدار ، كاذب و عاریه ای خواهد بود .
۸۴ - دانش بنیادی ، زمانی تحكیم می یابد كه از مرحله ی عمل عبور كند ،‌" آن كس كه عمل می كند می داند " ، چنین دانشی شایسته ی انتقال به دیگران است .
۸۵ - كودك را با مراقبت و مساعدت در راه های مختلف عدم تعادل ذهنی قرار دهید؛ فطرت تعادل جوی او به او تعادل می بخشد .
۸۶ - علمی كه ایمان را با خود نیاورد حجاب اكبر است . پیامی كه زمینه ی پذیرش ندارد حجاب و مانع تربیت است .
۸۷ - اظهار كردن چیزی قبل از استحكام آن خراب كردن آن است . بنابراین قبل از جاسازی و فضاسازی ، كار تربیتی ابتر و عقیم خواهد شد .
۸۸ - كودك را باید آزاد گذاشت ولی به قدری كه به خود و دیگری زیانی نرساند ؛ نباید چنین تصور كرد كه چنین كودكی ، نافرمان خواهد بود ، بلكه دیده خواهد شد كه این دسته از كودكان اطاعتی مطبوع و آگاهانه خواهند داشت . ( بگذارید كودك در كودكی خود ، به پختگی و بلوغ كودكی دست یابد !)
۸۹ - فرمان ها وقتی قاطعانه اما صمیمی و بی تكلف باشند نافذ و پایدارند ؛ در این صورت است كه اطاعت مطبوع جایگزین اطاعت منفور می گردد .
۹۰- مطیع شدن كودك نباید هدف باشد . بلكه هدف تربیت ، یاری رساندن به كودك است تا خود را در خود بیابد .