جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


امید است


امید است
محوطه باستانی تخت سلیمان در ۴۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان تکاب در جنوب استان آذربایجان غربی ، به مساحت ۷۴ کیلومتر مربع چهارمین اثر تاریخی از ابران است که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
تاریخ نظری این مجموعه به دوره هخامنشی و اشکانی می‌رسد لیکن حفاریهای انجام شده تاکنون قدمت این مجموعه را تا دوران ساسانی به اثبات رسانده است ، آن زمان که سه آتشکده بسیار مهم در ایران وجود داشت (در باره سه آتشکده و سه آتش مقدس مطلبی در حال تهیه است که بعدا ارائه می گردد) لیکن اکنون تنها آثاری از آتشکده آذر گشسب به جای مانده و با نام تخت سلیمان خوانده می شود. آذر گشنسپ (آذر گشسپ) یا آتش سلطنتی در گنجک (گنزک یا شیز) واقع در آذربایجان بود. جکسن می گوید این آتشکده در جایی بر پا بود که اکنون خرابه های تخت سلیمان معروف هست و فاصله آن از ارومیه و همدان یکی است.
این آتشکده از نظر مسایل اعتقادی ، باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود و نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد بطوریکه پادشاهان ساسانی در ایام سختی به زیارت این معبد شتافته و زر و مال و ملک و غلام در آنجا نذر می کردند ، وهرام پنجم سنگهای قیمتی تاجی را که از خاقان و زنش گرفته بود به این آتشکده فرستاد ، خسرو اول نیز نظیر این را عطا کرد ، خسرو دوم نذر کرد که اگر موفق شود به مغلوب نمودن وهرام چوبین شود زینتهای زر و هدیه های سیم به آتشکده آذرگشنسپ بفرستد و به وعده خویش وفا کرد.
اوج توجه به این آتشکده پس از جنبش مزدکیان و شکل گیری آن در زمان خسرو انوشیروان بود که وی به عمران و آبادی آتشکده به عنوان عامل وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری توجه ویژه ای کرد.
در زمان حمله رومیان به ایران در سال ۶۲۳ یا ۶۲۴ میلادی و غلبه بر خسرو پرویز به ‌وسیله هراکلیوس آتشکده آذرگشسب غارت و ویران شد و بعدها به طور کامل متروک و بدون هیچ کاربری رها شد.
حمله رومی ها ، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشکده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود.
آتشکده آذرگشسب مجموعه‌ای است مشتمل بر یک سالن مرکزی مربع شکل با چهار جرز قطور آجری که گنبد بزرگ آجری آن‌را پوشانده است. مجاور این مجموعه در بخش غربی مجموعه دیگری است که از یک آتشکده صلیبی شکل با ابعاد کوچکتر و دو تالار ستون‌دار با ستون‌های مدور چهارگوش و تعداد اتاق‌ها و فضاهای جانبی‌ تشکیل یافته است.
«ابراهیم حیدری»، مسئول تهیه پرونده ثبتی تخت سلیمان در فهرست آثار ملی، در باره چگونگی تغییر نام آتشکده آذر گشسب می گوید: «اسم تخت سلیمان در واقع از قرون هفت و هشت هجری قمری و از سوی اهالی منطقه که اطلاعات تاریخی درستی از این بنا نداشتند، انتخاب شد. در حالی که این نام صحیح نبوده و همان آتشکده آذرگشسب نام صحیح مجموعه است. این نام در متون اوستایی ، کتاب های تاریخ ایران قدیم و نوشته های مورخان یونانی ، ارمنی و رومی بارها آمده است. در شاهنامه فردوسی نیز حدود ۷۰ بار اسم آتشکده آذرگشسب ذکر شده است.»
وی تصریح می کند: « در دوران صفویه این مجموعه کاملا متروک ماند تا این که در قرن های ۱۷ و ۱۸ میلادی ، شرق شناسان غربی به ایران آمدند و به بررسی مناطق تاریخی ایران پرداختند.»
طی سال های گذشته کاوش های باستان شناسی در محوطه تاریخی «تخت سلیمان» بسیاری از اطلاعات تازه را در اختیار کارشناسان قرار داده است. با این وجود هنوز گمانه‌های باستان شناسان در این محوطه باستانی برای یافتن شهر باستانی گنزک به جایی نرسیده است ، باستان‌شناسان احتمال می‌دهند این شهر زیر دریاچه مدفون شده باشد. یوسف مرادی ، سرپرست کاوش در تخت سلیمان می گوید :
«تاریخ نویسان عرب ، ایرانی ، بیزانسی و رومی در متون تاریخی خود از شهری بنام شیز یا گنزک نام برده‌اند که پیرامون آتشکده آذرگشنسب بوده است. او گفت: هنوز این سوال برای باستان‌شناسان باقی است که شهر گنزک کجاست. شاید این شهر در زیر دریاچه مدفون شده باشد که در حال حاضر امکاناتی برای کاوش در زیر دریاچه وجود ندارد یا در لایه‌های رسوبی منطقه نهفته باشد که کاوش در آن مشکل است.»
اما در آخرین کاوش های باستان شناسی در این منطقه دو محوطه مربوط به دوران پارینه سنگی شناسایی و مشخص شد سنگ های مورد نیاز برای ساخت تخت سلیمان از این محوطه ها تامین شده است.
«سامان حیدری»، کارشناس ارشد جغرافیا و پژوهشگر موزه ملی ایران و یکی از دو پژوهشگری که پژوهش هایی را در محوطه تخت سلیمان انجام داده است، پیش از این به میراث خبر گفته بود: «در جریان پژوهش های مربوط به دوران پارینه سنگی در تخت سلیمان موفق به شناسایی دو محوطه باستانی شدیم که «تخت سلیمان» دقیقا در وسط این دو محوطه قرار گرفته است. محوطه «چال تپه»، استقرارگاه موقت دوران پارینه سنگی میانی بوده و محوطه «چخماق لی» نیز با آثاری از کارگاه ابزارسازی در این محوطه شناسایی و کشف شد.»
به گفته وی، در «چال تپه»، تمامی مراحل تولید مصنوعات سنگی شناسی شد که نشان می داد مصنوعات سنگی در این محوطه تولید شده و مورد مصرف قرار می گرفته است. همچنین در محوطه «چخماق لی»، منابع سنگ و پراکندگی زیاد مصنوعات نشان می دهد که سنگ تخت سلیمان از این دو محوطه به دست می آمده است.
پس از بررسی های انجام شده توسط این کارشناسان، مشخص شد که نوع سنگ محوطه باستانی چال تپه با سنگ های به کار برده شده در تخت سلیمان کاملا همخوانی دارند. این دو محوطه ۳ کیلومتر با یکدیگر فاصله داشته و هر کدام نیز به همین اندازه از تخت سلیمان فاصله گرفته اند. چال تپه در یک بخش فلاتی شکل و مشرف چشمه تخت سلیمان قرار دارد.
صنایع سنگی این مجموعه از انواع گوناگون سنگ ساخته شده اند که عمدتا از «چرت جگری براق» و «چرت خاکستری» تشکیل می شوند.
بخش طبیعی مجموعه تخت‌سلیمان متشکل از یک کوه آهکی است که در قله آن چشمه بسیار بزرگی (با دریاچه‌ای به قطر حدود ۱۰۰ متر) وجود دارد. این کوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهکی موجود در آب چشمه فوق شکل گرفته است. هم‌اینک در اطراف کوه تخت‌سلیمان چندین تپه کوچک از این نوع در اطراف چشمه‌های آهکی در حال شکل‌گیری است.
کوه بلند زندان‌سلیمان نیز یکی از همین کوه‌های رسوبی است که در پنج کیلومتری تخت‌سلیمان هزاران سال پیش شکل گرفته است. (البته در حال حاضر چشمه‌ی به‌وجودآورنده این کوه و دریاچه آن خشک شده است). بنابراین روند شکل‌گیری کوه‌های رسوبی در منطقه تخت‌سلیمان امری طبیعی و مربوط به شکل خاص زمین و نوع املاح موجود در آب چشمه‌های منطقه است. مسئله مهم این است که بنا به گفته رودلف ناومان بپذیریم قشر رسوبات آهکی انباشته‌ شده چشمه‌ها جوان‌تر از ساختار دره‌ای هستند که اکنون جزیی از آن شده‌اند.
چشمه تخت‌سلیمان هزاران سال پیش شروع به جوشیدن کرده و به‌تدریج بر اثر لعاب حاصل از آهک موجود در آب آن ، لبه بیرونی چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. این روند هزاران سال ادامه یافته و باعث شده که آب چشمه گلدانی در پیرامون خود بسازد به‌نحوی که هم‌اینک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنین عمق دریاچه ناشی از جوشش آب چشمه به حدود ۶۲ متر می‌رسد. با توجه به این که ارتفاع رسوب دور دریاچه از دوره ساسانی تا کنون، یعنی در طول ۱۴۰۰ سال گذشته ۱۲/ ۵ متر افزایش یافته است، می‌توان گفت:
به ارتفاع گلدان دریاچه تقریبا سال ۸/۵ میلی‌متر افزوده شده است. این افزایش ارتفاع از سه طریق ممکن بوده‌است: اول این‌که به‌تدریج و لایه‌به‌لایه انجام شده باشد. دیگر این‌که هر چند سال دریاچه فوران کرده و ناگهان افزایش سریعی در رسوبات رخ داده باشد. حالت ممکن دیگر این‌است که هر دوی این اشکال اتفاق افتاده باشد. یعنی در شرایط معمولی رسوب به‌وجودآمده کمتر از ۵/۸ میلی‌متر در سال بوده، اما این کمبود در فوران‌های ادواری جبران شده است.
وجود لایه‌های رسوب نازک در بقایای سنگ‌های کوه زندان‌سلیمان، موید فرضیه اول است، چرا که در غیر این‌صورت لایه‌گذاری می‌بایست به‌صورت عمودی و به شکل ریزش اشک در دامنه کوه صورت گیرد،‌ درحالی‌که لایه‌گذاری شکل کاملا افقی دارد. از دیگر سو، لایه‌های ضخیمی که بخشی از آثار دوران ساسانی را در تخت‌سلیمان دربرگرفته،‌ فرضیه دوم را ثابت می‌کند. البته ممکن است خاک فوق به‌صورت مصنوعی ریخته شده باشد تا آثار مقدس از دستبرد دشمنان مصون بمانند.
با توجه به مجموع عوامل فوق به‌نظر می‌رسد که اتفاق سوم افتاده باشد، یعنی هم رسوب‌گذاری ادواری و هم فوران ناگهانی.
این واقعیت که ارتفاع مجموعه تخت‌سلیمان از خط‌القعر محیطی که در آن قرار دارد ۶۲متر یعنی برابر عمق دریاچه است، ثابت می‌کند که کف دریاچه به‌وسیله املاح آهکی رسوب‌گذاری نشده و در طول سال‌های شکل‌گیری آن ثابت بوده است. بنابراین در صورتی‌که اشیایی در طول تاریخ به داخل دریاچه پرت شده باشد، در داخل گل‌ولای کف دریاچه مدفون نشده و از طریق غواصی قابل کشف است.
در این مورد تنها ناحیه لبه دور کف دریاچه استثنا است، همانطور که در مقطع اراضی ارایه‌شده ملاحظه می‌گردد، لبه بالایی دریاچه دارای پیش‌رفتگی نازکی در داخل آب است،‌ اما باقی دیواره دریاچه کاملا عمودی است. از این بابت مشخص است که در ادوار مختلف، لبه اضافی دریاچه به‌تدریج شکل گرفته، بزرگ و بزرگتر شده و به‌همین دلیل شکسته و به داخل دریاچه افتاده است. بنابراین عمق ناحیه داخلی دریاچه همان ۶۲متر اولیه باقی مانده،‌ لیکن نواحی حاشیه‌ای کف آن شیب پیدا کرده است. ارتفاع این شیب بین ۴۶ تا۴۹ متر است.
از دیگر سو اگر بدیهی بدانیم که ریختن اشیاء تاریخی در داخل دریاچه از ساحل آن رخ داده باشد، این اشیاء می‌بایست در حاشیه محیط دایره کف دریاچه افتاده باشند. بنابراین به‌نظر می‌رسد که کشف منوط به لایروبی بخش حاشیه‌ای کف دریاچه و برداشت مثلثی از خاک به ارتفاع حدود ده الی پانزده متر است. این لایروبی می‌بایست تا عمق ۶۲متری ادامه یابد به‌شکلی که کف حاشیه دریاچه هم‌سطح مناطق مرکزی آن شود.
سوال مهم این است که نتایج چنین عملیاتی چه می‌تواند باشد و انتظار پیداکردن چه اشیایی را در کف دریاچه داریم؟ اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه به دوران کورش کبیر پادشاه هخامنشی باز می‌گردد. طبق این گزارش کورش ، پس از این‌که بر کروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شکست خورده را به ایران آورد و در مکانی به‌نام بارن ، نزدیک همدان اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی او را به‌عنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت (۵۴۷ قبل از میلاد) .
کروسوس، پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولین پادشاهی است که به ضرب سکه پرداخت. ثروت او به اندازه‌ای بود که هنوز هم اروپاییان اشخاص بسیار پولدار را به کروسوس تشبیه می‌کنند. بنابراین این در‌صورتی‌که افسانه نذر کورش کبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به این‌که در هیچ دوره‌ای از تاریخ امکان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته،‌می‌توان امیدوار بود که این گنج پیدا شود.
در دوره اشکانی نیز چندین گزارش از جنگ‌های بین امپراتوری روم و پادشاهی اشکانی گزارش شده است. بر طبق یکی از این گزارشات ،. سردار رومی آنتونیو( داستان تاریخی کلئوپاترا و آنتونی در تاریخ روم ، مصر و جهان معروف است)، در سال ۳۶ قبل از میلاد به محاصره قلعه گنزک پرداخت. در جریان این محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس می‌کردند امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشیاء قیمتی موجود در آتشکده و معبد ناهید را به داخل دریاچه می‌انداختند. بنابراین می‌توان امیدوار بود که مقدار زیادی از نذورات دوره اشکانی در کف دریاچه موجود باشد.
در دوره ساسانی نیز دست‌کم یک‌بار قلعه تخت‌سلیمان به‌وسیله نیروهای روم شرقی به اشغال درآمده است. برطبق این گزارش در جریان جنگ‌های خسروپرویز با هراکلیوس ، امپراطور روم ، این قلعه به تصرف نیروهای رومی درمی‌آید (۶۲۴میلادی) گمان می‌رود که موبدان آتشکده پیش از تصرف قلعه به‌وسیله نیروهای متخاصم نذورات و گنج‌های موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در این صورت مقادیر زیادی اشیاء قیمتی دوره ساسانی نیز در کف دریاچه قابل اکتشاف است.
در جریان جنگ‌های صدر اسلام و تصرف ایران به‌وسیله اعراب نیز قلعه به محاصره نیروهای اعزامی از طرف عمر خلیفه دوم درمی‌آید. بنابر گزارش منابع تاریخی ساکنان قلعه به‌شرط‌ این‌که اجازه انجام مراسم مذهبی و به‌خصوص رقص‌های آیینی خود را داشته باشند، با قبول جزیه اقدام به صلح می‌کنند. بعدها از انتقال آتش مقدس سخنی به‌میان نیامده و بعید نیست که این گنج‌ها نیز به قعر دریاچه ریخته شده باشند. به‌خصوص که از نگاه موبدان زرتشتی این دریاچه متعلق به ناهید (الهه مادر) بوده است. بنابراین ریختن اشیاء نذری به داخل آن اصولا به‌منظور حفظ این اشیاء به‌وسیله صاحب آن تلقی می‌شده و جایز و مباح بوده است.
اگرچه گزارش‌هایی دال بر استفاده از این قلعه در دوره خلفای عباسی در دست است ، لیکن تخت‌سلیمان در این زمان از اهمیت زیادی برخوردار نبوده است.
بعدها در دوره پادشاهی ایلخانان مغول در زمان ((آباقاخان)) ، دومین پادشاه این سلسله و برادرزاده هلاکوخان (۶۸۰تا۶۶۳ قمری) ، قصر و عمارتی در کنار این دریاچه بنا گردید. خوشبختانه امرای مغول آثار ساسانی را تخریب نکردند و ساختمان‌های خود را در کنار و یا برروی این آثار بنا نمودند. از همین‌رو در حال حاضر بخشی از آثار دوره ساسانی در زیر آثار دوره ایلخانی مدفون است. وجود یا عدم وجود چنین آثاری را می‌توان با حفر گمانه‌های آزمایشی معلوم کرد.باید توجه داشت که عمق این گمانه‌ها دست‌کم می‌بایست ۵/۱۲متر از سطح دریاچه باشد.
با توجه به مجموعه موارد فوق بی‌تردید کاوش در دریاچه تخت‌سلیمان بسیار بااهمیت است و می‌بایست به‌عنوان یک اقدام ملی در دستور کار سازمان‌های مربوط و به‌خصوص میراث فرهنگی قرار گیرد. در بیان ارزش سرمایه‌گذاری در حفریات تخت‌سلیمان همین بس که اولین سرمایه‌گذاری انجام‌شده در این مورد به‌وسیله بانک ((بورگهارت و بروکل‌شن – Burghard Brokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و کاملا جنبه اقتصادی داشته است. در حال حاضر مهم‌ترین مشکلی که در جهت انجام این مهم وجود دارد عبارت از عمق زیاد دریاچه است که غواصی در آن را غیرممکن می‌کند. در تلاش‌هایی که به‌وسیله هیات‌های کاوش اروپایی انجام شد هیچ غواصی نتوانست در عمق بیش از ۳۲متر غور کند و غواصی در عمق ۶۲متری دریاچه عملا غیرممکن می‌نماید. چرا که فشار آب داخل آن بسیار زیاد و همچنین آب دارای ملح غلیظ و سنگین است.
به‌نظر می‌رسد که بهترین روش برای کاوش در قعر دریاچه تخلیه موقت آب آن باشد. این کار از دو طریق ممکن است: اول این‌که به‌وسیله پمپ‌های شناور قوی با دبی بیشتر از فوران چشمه به تخلیه آن بپردازند. طبق برآورد انجام‌شده در هر ثانیه حدود ۱۰۰لیتر آب از چشمه کف دریاچه فوران می‌کند (راهنمای تخت‌سلیمان، ص.۱۲) . دیگر این‌که به‌وسیله حفر تونلی افقی از حاشیه تپه تخت‌سلیمان آب دریاچه را تخلیه و پس از انجام عملیات کاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. به‌نظر می‌رسد راه حل دوم ساده و عملی باشد.
طول این تونل با توجه به نقشه توپوگرافی منطقه می‌بایست حدود ۲۰۰متر درنظرگرفته شود. چرا که مقطع باریک تخت ۳۲۰متر است که نصف آن ۱۶۰متر می‌شود، از این مقدار نیز باید ۵۰متر (شعاع دایره دریاچه) کم شود. عرض تپه پیرامون دیوارهای قلعه نیز کمتر از ۱۰۰متر است . بنابراین با حفر کمتر از ۲۰۰متر تونل افقی می‌توان نسبت به تخلیه آب دریاچه اقدام کرد. راه حل سوم تلفیق دو راه حل فوق است، یعنی استفاده از تونل افقی و پمپ‌های شناور در یک زمان، به این ترتیب می‌توان با هزینه و زمان کمتری به نتیجه رسید. در ضمن پیشنهاد می‌شود که با استفاده از زیردریایی‌های اکتشافی کوچک (یک‌نفره) پیش از شروع عملیات کاوش ، کف دریاچه به‌دقت مورد بازبینی و نقشه‌برداری قرار گیرد. استفاده از دوربین‌های زیرآبی دارای پروژکتور و کنترل از راه دور نیز برای انجام این مقصود مفید خواهد بود.
هزینه این عملیات نیز چندان زیاد به‌نظر نمی‌رسد ، کافی است که امتیاز تهیه گزارش به موسسات تحقیقات بین‌المللی جغرافیا (مانند نشریه ناشنال جغرافی) داده شود تا ایشان نسبت به اعزام هیات اکتشافی و دوربین و زیردریایی اقدام کنند. پیش از این نیز هیات کاوش آلمانی از دوربین تلویزیونی و همچنین چنگک برای درآوردن اشیاء باستانی از زیر آب دریاچه استفاده کرده‌اند، اما در گزارش هیات درباره موفقیت یا عدم موفقیت این کار حرفی زده نشده است. چه‌بسا که نخواسته‌اند ایرانیان از نتیجه کاوش کف دریاچه باخبر شوند.
در جریان این کاوش، سطح کف دریاچه دارای ناهمواری زیادی گزارش شده است. از آنجایی که کف دریاچه زندان‌سلیمان کاملا مسطح است به‌نظر می‌رسد که ناهمواری گزارش‌شده مربوط به آثار تاریخی بیشماری باشد که در کف دریاچه افتاده است. هیات آلمانی تلاش کرد که به‌وسیله چنگک به درآوردن آثار از کف دریاچه اقدام نماید اما دو عدد از چنگک‌ها شکست و ظاهرا موفقیتی کسب نشد؟
منابع :
ایران در زمان ساسانیان ، آرتور کریستین سن ، ترجمه رشید یاسمی
مقاله ، محمدصادق نظمی‌افشار
خبرگزاری میراث فرهنگی
سایت شبکه دوم صدا و سیما
http://cyrus۲۲۱۱۹۴.blogfa.com