دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بحرانی برای جمهوری


بحرانی برای جمهوری
البته دلیل وقوع این حوادث فراتر از مرگ دو شهروند است: از نظر برخی در فرانسه، نوجوان بودن، آنهم در این محله ها یعنی بزهكاری و آماده شدن برای اعمال خلاف بزرگتر. بسیاری دیگر معتقدند كه با زندگی در این محله های حومه ای، فرد متمایز بودن را تجربه می كند، حسی كه با عدم دسترسی به امكانات تفریحی و گاها بازرسی های نژادپرستانه نیروهای پلیس تقویت می شود. رفتار خشن پلیس در این محله ها ناشی از نوعی ترس از این محله ها است شورشهای اخیر بیانگر انزجار، خشم، حس عمیق بی عدالتی و تحقیر شدن است. این ناآرامیها نشان دادند كه از سالهای پایانی دهه ،۷۰ كار مثبتی صورت نگرفته و تجربه آن تابستانهای داغ همیشه تكرارشدنی است. بسیاری از جوانان فرانسوی قربانی الگوی نادرست جذب خارجیها شده اند. گفته می شود این الگو مطابق با اصل جمهوریت است، ولی چرا الگوی مذكور جذب خارجی ، اصول برابری و برادری را در مورد بخش قابل توجهی از جمعیت فرانسه فراموش كرده است؟ ادعا می شود این الگو اجتماعی است در حالیكه اجتماع با بیكاری، اخراج و بی ثباتی دست و پنجه نرم می كند. فقدان امنیت اجتماعی، بحران نهادهای جمهوری كه به وعده های خود عمل نكرده اند، نژادپرستی و اسلام ستیزی كه حتی در میان نیروهای پلیس بعضا رواج یافته است، منابع تغذیه بزهكاری عده ای و خشونت افسار گسیخته و یأس بسیاری دیگر هستند البته در شهركهای حاشیه ای كه مورد بی مهری واقع شده اند فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، هنری و غیره جریان دارند اما بی اعتنایی رسانه ای و برخی وقایع این مسایل را كوچك جلوه داده و حتی تحقیر كرده اند؛ پدیده ای كه كلیشی سوبوآ به لرزه در آورد.
گفتنی است كه در مواقع بروز چنین رخدادهایی، نقش اظهار نظرهای سیاسیون نیز قابل تأمل است. سیاست و مواضع سركوبگرانه نیكولا ساركوزی، از این نمونه اند. مسئولین حزب سوسیالیست به انتقاد از دولت به ویژه شخص ساركوزی پرداخته اند. آنها معتقدند كه نیكولا ساركوزی یك سیاستمدار رسانه ای است كه طرح پلیس محله را به حال خود رها كرد.این روزها از یك طرف، شاهد شكست تاریخی یك الگوی اجتماعی هستیم كه نفسهای آخر خود را می كشد و از طرف دیگر سخنان عجیبی از برخی افراد به گوش می رسد. عده ای از احیای پلیس محلی سخن می گویند و عده ای دیگر اصلاحات بنیادین براساس الگوی لیبرال را وعده می دهند. ویژگی فرانسه این است كه از حدود ربع قرن پیش بدین سو، عملكرد مناسبی در مواجهه با مشكلات اتخاذ نمی شود. فرانسه قادر نیست به مسأله شهركهای حاشیه ای در چارچوب یك برنامه سیاسی بپردازد. برای خاتمه دادن به این ناتوانی تلاشهایی باید صورت گیرد.ابتدا باید ویژگی خشونت و بزهكاری در میان جوانان را پذیرفت و سیاستهای مناسب با آن اتخاذ كرد. از طرف دیگر باید قبول كرد كه خشونت شهری می تواند ناشی از یك مشكل بزرگ، مثلا ناكامی در برقراری نظام اقتصادی عادلانه، باشد. یك نظام اقتصادی ناعادلانه همبستگی اجتماعی را تهدید می كند. برای حل بحران شهركها باید اختلافات بین طرفداران مدل اجتماعی فرانسوی و حامیان سیاستهای لیبرال مرتفع شوند. دسته اول بیشتر متحجر، سنت گرا یا محافظه كار هستند كه احتمالا از منافع طیفهای خاصی، مانند شركتهای بزرگ، دفاع می كنند. دسته دیگر یعنی طرفداران سیاستهای لیبرال نسبت به ویرانیهای اجتماعی نئولیبرالیسم بی توجه هستند و گاهی در تمایلات تجددخواهانه خود خشن و سخت گیرند. در واقع باید كوشید تا میان عوامل تفرقه زا در درون هر دو جناح راست و چپ آشتی برقرار شود. دومینیك دوویلپن در برابر ساركوزی ایستاده است و در حزب سوسیالیست، اقلیت در برابر اكثریت صف بندی كرده است. زمان آن رسیده است كه سیاستهای اجتماعی فعالی به كار بسته شوند، دولت رفاه به معنای واقعی شكل بگیرد، تدابیر لازم برای برقراری برابری و برادری اندیشیده شوند و فرانسه نقش مؤثرتری در اقتصاد جهانی شده ایفا كند
بیكاری و تبعیض:
ریشه ناامیدی در شهركهابیكاری گسترده و تبعیض شغلی به طور وسیعی به موج ناامیدی در شهركهای حومه ای فقیر دامن می زنند، هر چند طی سالها، فعالیتهای مختلفی برای اشتغالزایی در این محله ها انجام گرفته است. در برخی محله ها نزدیك به ۴۰ درصد جوانان بیكارند. براساس آمار مركز ملی مناطق شهری حساس در سال ۲۰۰۴ م. نرخ بیكاری در این محله ها به طور متوسط به ۷/۲۰ درصد رسید كه دو برابر نرخ متوسط ملی بود. بیكاری در مورد جوانان بین ۱۵ تا ۲۵ سال، به ۳۶ درصد در میان پسران و ۴۰ درصد در میان دختران می رسد.حتی در دوران شكوفایی شغلی مثلا در سال ،۲۰۰۵ نرخ بیكاری در میان اقشار كم درآمد همچنان سیر صعودی داشته است. كمبود كارگاه و كارخانه در این مناطق، عدم احراز شرایط كافی توسط جویندگان كار و نیز تبعیض شغلی در میان جوانان متعلق به نسل مهاجرین از عوامل ایجاد بحران هستند.به علاوه حتی آن دسته از افرادی كه دارای تحصیلات دانشگاهی هستند یا بیكارند یا شغلشان نامناسب است. اینكه یك حسابدار مغازه دار باشد باعث ناامید شدن جوانان می شود. مركز عالی مبارزه با تبعیض و نابرابری كه در بهار ۲۰۰۵ تأسیس گشته، در ماه ژوئیه ۴۰۰ شكایت دریافت كرد كه نیمی از آن مربوط به شغل بود.به گفته مدیر عامل سابق شركت رنو، ریشه تبعیض، ملیت است. آیا این شكست سیاست جذب مهاجر نیست؟ شورای عالی جذب مهاجر بر این عقیده نیست. به اعتقاد این شورا ابزارهای متعددی ایجاد شده اند كه عملكرد آنها در میان مدت یا بلندمدت تأثیرگذار است. از میان این ابزار ما می توان به موارد زیر اشاره كرد: مساعدت دولت به قراردادهای شغلی، كمك به جوانان فاقد مدرك یا تجربه برای یافتن كار و تسهیل ورود جوانان به عرصه حیات اجتماعی.برای ایجاد تحرك در بازار كار دولت فرانسه باید از مالیات كارگاهها و كارخانه ها بكاهد و به آنها اجازه دهد تا با استخدام نیروهای جدید از انبوه بیكاران بكاهند. دولت باید به جوانان تفهیم كند كه آنها انسانهای باارزشی اند حتی اگر مدركی نداشته باشند.عده ای پیشنهاد می كنند كه افراد هنگام تقاضای شغل مجبور نباشند اصلیت خود را اعلام كنند؛ چرا كه بسیاری از كارفرمایان به استخدام فرانسویهای اصیل و نه آن دسته از مهاجرینی كه ملیت فرانسوی اخذ كرده اند، تمایل دارند.مخالفین تبعیض نژادی معتقدند كه منشور كثرت گرایی كه توسط ۲۰۰ كارفرما امضاء شده است، در عمل بازیچه ای بیش نیست. در صورت احترام صاحبان صنایع به اصل كثرت گرایی بسیاری از معضلات شغلی قابل حل هستند.
منابع: روزنامه لوفیگارو خبرگزاری فرانسه AFP
* Michel Wieviorka، جامعه شناس.
۱. Clichy _ sous-Bois
۲. Nicolas Sarkozy
۳. Dominique de Villepin
میشل ویه ویوركا*
ترجمه: مینا البرز
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید